0

فضايلي غیر قابل انکار و بی نظیر برای مولا علی(ع)

 
mammads2
mammads2
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آذر 1393 
تعداد پست ها : 314
محل سکونت : م

علم علی علیه السلام

جمیع خلق در جمیع علوم، عیال علی علیه السلام باشند، زیرا که او در غایت ذکا و زیرکی و فهم بود و حرص یاد گرفتن داشت، و او را همچو رسول خدا صلی الله علیه و آله معلّمی و استادی بود و شب و روز در خدمت آن حضرت به سر می برد و یک ساعت و یک لحظه از آن حضرت جدا نبود و میل تمام به یاد گرفتن او داشت و نهایت سعی و جِدّ به جای می آورد تا آنکه به مرتبه ای رسید که آن حضرت فرمود: اَنَا مَدِینَةُ الْعِلْمِ وَ عَلِیٌّ بابُها.

یک شنبه 7 دی 1393  10:37 PM
تشکرات از این پست
ria1365 alirezaHmzezadh khosh123 Nnnnnnnn
mammads2
mammads2
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آذر 1393 
تعداد پست ها : 314
محل سکونت : م

مخفی بودن قبر علی علیه السلام

قبر حضرت علی علیه السلام از ترس خوارج تا زمان هارون الرشید مخفی بود، روزی هارون از کوفه جهت شکار بیرون آمد، در راه آهوانی دید، بازها و سگان آن ها را دنبال کردند، آهوان به پشته پناه بردند و سگان و بازها برگشتند. رشید خیلی تعجب کرد، گفت: بروید به جانب کسی که عمرش از همه بیشتر است، او را حاضر کنید. پیرمردی را آوردند، رشید گفت: خبر بده مرا که این پشته چیست؟ پیرمرد گفت: خبر داد به من پدرم از پدرانش که در این پشته قبر حضرت علی بن ابی طالب است. خداوند او را حرم قرار داد. هیچ چیز به او پناه نمی بَرَد مگر در امانست و من با حضرت صادق علیه السلام به زیارت این مکان آمدیم.

پس هارون فرود آمد و وضو گرفت و نماز کرد و دعا کرد و گریست و خود را به خاک مالید و امر کرد قبه ای در آنجا بنا کنند که چهار در داشته باشد.

یک شنبه 7 دی 1393  10:38 PM
تشکرات از این پست
ria1365 alirezaHmzezadh khosh123 Nnnnnnnn
mammads2
mammads2
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آذر 1393 
تعداد پست ها : 314
محل سکونت : م

علی علیه السلام و فرزندانش

امیرالمؤمنین علیه السلام پسرهای خود را جمع کرد و آنها دوازده پسر بودند. فرمود خداوند دوست داشته که قرار بگذارد در من سنتی را از یعقوب پیغمبر علیه السلام زیر که او پسرانش را جمع کرد و آنها دوازده نفر بودند و فرمود: من شما را وصیت می کنم به حضرت یوسف، پس بشنوید و از او اطاعت کنید و من هم وصیت می کنم شما را به حسن و حسین، پس بشنوید از این دو و اطاعت کنید، این دو را.

یک شنبه 7 دی 1393  10:39 PM
تشکرات از این پست
ria1365 alirezaHmzezadh khosh123 Nnnnnnnn
mammads2
mammads2
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آذر 1393 
تعداد پست ها : 314
محل سکونت : م

لشکر علی علیه السلام و لشکر معاویه

روزی معاویه به عقیل گفت: خبر بده به من از لشگر من و لشگر برادرت امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: گذشتم به عسکر برادرم امیرالمؤمنین، شبشان مثل شب پیغمبر صلی الله علیه و آله بود و روزشان مثل روز پیغمبر صلی الله علیه و آله و من میان آنها ندیدم مگر نمازگزار و نشنیدم مگر قرآن، و به عسکر تو گذشتم جمعی از منافقین دیدم. بعد فرمود: ای معاویه! کیست که به سمت راست تو نشسته؟ معاویه گفت: عمروعاص است. فرمود: آن کسی است که درباره او شش نفر مخاصمه کردند. فرمود این دیگر کیست؟ معاویه گفت: ابوموسی اشعریست، عقیل گفت: این پسر زن دزد است که مادرش خیلی دزدی می کرد.

یک شنبه 7 دی 1393  10:39 PM
تشکرات از این پست
ria1365 alirezaHmzezadh khosh123 Nnnnnnnn
mammads2
mammads2
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آذر 1393 
تعداد پست ها : 314
محل سکونت : م

علی علیه السلام و برادرش عقیل

امیرالمؤمنین علیه السلام هر روز به عقیل به قدر قوت خود و عیالش، جو مرحمت می کرد، جناب عقیل هم چند روز از جوها قدری ذخیره کرد تا اندازه ای که بشود قدری خرما و قدری روغن و قدری نان مهیا کند. بعد از تهیه، حضرت علی علیه السلام را دعوت نمود، آن حضرت تشریف برد، پس طعام را حاضر کرد. فرمود: این طعام را از کجا مهیا کردی؟ عرض کرد تفصیلش را. فرمود: آیا بعد از جدا کردن آنچه جدا کردی بقیه شما را کافی بود؟ عرض کرد. بلی! فردا که مستمری همه روزه اش را از جو داد، همان مقدار که چند روز کم کرده بود، تا تهیه این طعام را دیده بود، کم کرده و فرمود: اگر این مقدار ترا کافی است حلال نیست که من زیادتر بدهم.

یک شنبه 7 دی 1393  10:40 PM
تشکرات از این پست
ria1365 alirezaHmzezadh khosh123 Nnnnnnnn
mammads2
mammads2
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آذر 1393 
تعداد پست ها : 314
محل سکونت : م

عقیل در مجلس معاویه

روزی معاویه به حاضرانِ مجلس خود که عقیل هم حضور داشت، گفت: آیا می شناسید ابی لهب را که خداوند در قرآن مجید فرموده: تَبَّت یدا ابی لَهب. اهل شام گفتند: نه. معاویه گفت: او عَمِّ عقیل است. فوراً عقیل فرمود: ای مردم! آیا می شناسید زن ابولهب را که خداوند در قرآن مجید فرمود: وَأمْرَاَتُهُ حَمّالَةَ الْحَطَبِ فی جیدِها حَبْلٌ مِنْ مَسَد، گفتند: نه. گفت: او عمه معاویه است، چون ام جمیله زوجه ابی لهب دختر حرب بن امیه و خواهر ابوسفیان بود. بعد گفت: ای معاویه! وقتی که به آتش جهنم درآیی، خواهی دید که عمّ من ابولهب، عمه ترا در زیر انداخته، پس انصاف خواهی داد که کدام یک بهترند.

یک شنبه 7 دی 1393  10:40 PM
تشکرات از این پست
ria1365 alirezaHmzezadh khosh123 Nnnnnnnn
mammads2
mammads2
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آذر 1393 
تعداد پست ها : 314
محل سکونت : م

ورود نادرشاه به حرم علی علیه السلام

وقتی که نادرشاه خواست داخل صحن مقدس حضرت امیر علیه السلام بشود، جرئت نکرد. امر کرد زنجیر طلایی به گردنش بیندازند و او را مثل سگ بکشند و ببرند. احدی جرئت نکرد که اقدام به این عمل بنماید، ناگاه دیدند شخصی از بیابان آمد و زنجیر طلا را به گردن نادر انداخت و او را کشید به درب صحن مقدس، نادرشاه مشرف شد و زیارت کرد و برگشت، بعد هر قدر تجسس کردند که آن شخص را بیابند یافت نشد.

یک شنبه 7 دی 1393  10:41 PM
تشکرات از این پست
ria1365 alirezaHmzezadh khosh123 Nnnnnnnn
mammads2
mammads2
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آذر 1393 
تعداد پست ها : 314
محل سکونت : م

قصه مرّة بن قیس

مرة بن قیس مرد کافری بود مال و خَدَم و حَشَم زیادی داشت، یک روز، صحبت آباء و اجداد طایفه اش شد، گفتند: تمام آنها را علی بن ابی طالب علیه السلام به قتل رسانیده، سؤال کرد که قبر علی بن ابی طالب کجاست. گفتند: نجف اشرف. آن ملعون با دو هزار سوار و چند هزار پیاده آمد به سمت نجف اشرف، بعد از شش روز که با اهل نجف محاربه نمود، داخل بلد شد و آن خبیث رفت میان روضه و قصد کرد که قبر مطهر را نبش کند، پس دو انگشت مثل ذوالفقار از میان ضریح مطهر بیرون شد و به کمر آل ملعون زد و او را دو نیم کرد و آن دو نیم همان ساعت سنگ سیاه شد. اهل نجف آنها را بردند و پشت شهر انداختند که هرکس به زیارت نجف می رفت آنها را لگد می کرد و هیچ حیوان بر او نمی گذاشت، مگر بر او بول می کرد.

یک شنبه 7 دی 1393  10:41 PM
تشکرات از این پست
ria1365 alirezaHmzezadh khosh123 Nnnnnnnn
zare58
zare58
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اردیبهشت 1393 
تعداد پست ها : 2180
محل سکونت : مازندران

پاسخ به:فضايلي غیر قابل انکار و بی نظیر برای مولا علی(ع)مشارکتی+امتياز ويژه

پاسخ به:فضايلي غیر قابل انکار و بی نظیر برای مولا علی(ع)مشارکتی+امتياز ويژه

 

بزرگترین عیب برای دنیا همین بس که بی‌وفاست . . .
(حضرت علی علیه‌السلام)

 

یک شنبه 7 دی 1393  10:49 PM
تشکرات از این پست
ria1365 alirezaHmzezadh khosh123 Nnnnnnnn
shirdel2
shirdel2
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1393 
تعداد پست ها : 5535
محل سکونت : یزد

توصیه هائی از امیرمومنان حضرت علی (ع)

بنام خدا

گوشه ای  از فضیلت های امیر مومنان حضرت علی (ع):پناه بردن به قرآن مجید و ناصح قراردادن آن

 امام (ع) در مورد قرآن به مردم چنین توصیه میکنند : فکونوا من حرثه القرآن واتباعه ؛ از پیروان قرآن باشید ،واستدلوه علی ربکم (نهج البلاغه ، خطبه 175) قرآن را دلیل و گواه بر پروردگار خویش قرار دهید . خدا را از کلام خودش بشناسید ، اوصاف پروردگار را به وسیله قرآن بشناسید . قرآن راهنمایی است که شما را به سوي خدا راهنمایی میکند . از این راهنماي الهی براي شناخت فرستنده آن استفاده کنید و به خدایی که قرآن معرفی میکند ایمان بیاورید .

واستنصحوه علی انفسکم ؛ شما انسانها به کسی که خیرخواه و دلسوز شما باشد نیاز دارید تا در مواقع لازم شما را نصیحت کند . قرآن را ناصح خود قرار دهید و به نصیحتهاي خیر خواهانهاش عمل کنید ؛ زیرا قرآن نصیحت گر دلسوزي است که هرگز به شما خیانت نمیکند و شما را به نیکوترین وجه به صراط مستقیم هدایت میکند . بنابراین حضرت علی علیهالسلام به مسلمانان و مشتاقان سعادت دنیا و آخرت توصیه میکند که قرآن را راهنماي خود قرار دهید و به نصیحتهاي دلسوزانه آن گوش فرا دهید ؛ زیرا ان هذا القرآن یهدي للتی هی اقوم و یبشر المومنین الذین یعملون الصاحات ان لهم اجرا کبیرا (سوره اسرا آیه 9 ) قطعا این قرآن به (( آیینی)) که خود پایدارتر است راه مینماید ، و به آن مومنانی که کارهاي شایسته میکنند ، مژده میدهد که پاداشی بزرگ بر ایشان خواهد بود.

 

یک شنبه 7 دی 1393  11:05 PM
تشکرات از این پست
ria1365 alirezaHmzezadh khosh123
ria1365
ria1365
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 7868

پاسخ به:فضايلي غیر قابل انکار و بی نظیر برای مولا علی(ع)مشارکتی+امتياز ويژه

آواتارعدالت در تقسيم اموال   

روزى از اصفهان مالى را براى امير المومنین  آوردند كه آنرا هفت بخش كرد. يك گرده نان زياد آمد. پس آنرا نيز شكست و هفت تكه كرد و هر تكه ى آنرا بر روى يكى از آن بخش هاى اموال نهاد. سپس ميان مردم قرعه انداخت ، تا اولين بار چه كسى سهم خود را بردارد. روز ديگر دو زن ، يكى عرب و ديگرى از مواليان وى ، به نزد وى آمدند و چيزى خواستند پس حضرت فرمود تا هر كدام از آن دو را يك پيمانه خوراكى و چهل درهم دادند. پس آنكه از موالى بود، سهم خود را گرفت و رفت و آن زن عرب گفت: اى امير مؤ منان من عرب هستم و او از موالى بود و آنگاه تو به من همان اندازه مى دهى كه به او دادى ؟ حضرت على  به او فرمود: من در كتاب خدا نگريستم و در آن براى فرزندان اسماعيل هيچ برترى اى بر فرزندان اسحاق نديدم. (یعنی هیچ تفاوتی بین نژادهای مختلف نیست)

الغدير، ج 16، ص 17.

     Android iOS , Windowsphone , Symbian , JavaMobile Review ,Learning

یک شنبه 7 دی 1393  11:12 PM
تشکرات از این پست
alirezaHmzezadh
ria1365
ria1365
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 7868

پاسخ به:فضايلي غیر قابل انکار و بی نظیر برای مولا علی(ع)مشارکتی+امتياز ويژه

آواتار

 

 

 

احسنت بر شما این حدیث رو ادم وقتی میخونه میبینه که از اول بغض اقا علی رو داشتند و در اواخر عمر شریف پیامبر هم این بغض ها زیاد شد و کار به سقیفه کشید و تا جایی رفت که وقتی سر سیدالشهدا رو بر سر نیزه کردند گفتند این سرها در مقابی کشتگان بدر و گفتند ما با تو کاری نداشتیم حسین بلکه بغضا له ابیک

منم در حال تهیه چند تا پاورپوینت در این مورد هستم  که در صحاح سته این حدیث اومده با اجازتون قرار میدم بزودی


     Android iOS , Windowsphone , Symbian , JavaMobile Review ,Learning

یک شنبه 7 دی 1393  11:16 PM
تشکرات از این پست
alirezaHmzezadh
shirdel2
shirdel2
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1393 
تعداد پست ها : 5535
محل سکونت : یزد

رهنمودهای امیرمومنان در مورد پرهیز از تفسیر به رای در مورد قرآن

بنام خدا

رهنمود امیرمومنان حضرت علی (ع) در مورد پرهیز از تفسیر به رای در باره قرآن:

انسان خواسته ها و ذهنیتهایی دارد که گاه با نظر قرآن موافق نیست و به حسب طبیعت انسانی خود دوست میدارد قرآن نیز با نظر و خواسته او موافق باشد و گاه حتی به طور ناخودآگاه ممکن است آن ذهنیتها و پیش داوريها در برداشت و فهم او از قرآن تاثیر بگذارد . چون چنین خطري ، هر انسانی را در مقام تفسیر قرآن تهدید میکند و شیطان نیز هر لحظه در پی فرصت است تا با فریب دادن چهره هاي فرهنگی ، که داعیه فهم دین را نیز دارد ، جمعی را از راه حق منحرف کند بسیار بجا و شایسته است به این قسمت از فرمایش حضرت علی علیهالسلام توجهی ویژه داشته باشیم . حضرت علی علیه السلام براي در امان
ماندن از کج فهمی و پرهیز از انحراف احتمالی میفرماید :

واتهموا علیه آرائکم ؛ آنگاه که در مقام فهم و(نهج البلاغه ، خطبه 175)

آنگاه که در مقام فهم و تفسیر قرآن برمی آیید ، پیش داوريها و سوابق ذهنی و امیال و آراي خود را در مقابل قرآن تخطئه کنید و آراي شخصی و هواهاي نفسانی خود را کنار بگذارید و به تعبیر حضرت علی علیه السلام ، خود را در مقابل قرآن متهم و تخطئه کنید . گفتنی است تعبیر مذکور لزوم نهایت احتیاط و رعایت امانت و تقوا را در فهم و برداشت از قرآن کریم میرساند ؛ زیرا حضرت علی(علیه السلام) میفرمایند: آ راي خود را در مقابل قرآن نادرست تلقی کنید و با این ذهنیت ، که من هیچ نمیدانم و آنچه قرآن میگوید حق است ، با قرآن روبرو شوید و در صدد فهم و تفسیر قرآن برآیید .

واستغشوا فیه اهوائکم ؛ هوسهاي خود را نابجا و نادرست بدانید تا بتوانید از قرآن درست استفاده کنید ، وگرنه همواره در معرض خطا و انحراف هستید . بنابراین ، جوهره دین که همان تسلیم بودن در مقابل خداست ، اقتضا میکند انسان مطیع محض خداي متعال باشد و در مقابل احکام خدا و دستورات قرآن کریم ، راي و نظر و پیش داوري خود را محکوم به بطلان بداند . وقتی چنین روحیهاي بر انسان حاکم باشد بدیهی است قرآن و احکام و دستورات و معارف الهی را بهتر درك میکند و آن گاه که بنا بر تسلیم داشته باشد آنها را با جان و دل پذیرا میباشد .

یک شنبه 7 دی 1393  11:19 PM
تشکرات از این پست
ria1365 alirezaHmzezadh
shirdel2
shirdel2
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1393 
تعداد پست ها : 5535
محل سکونت : یزد

اعجاز کلام امام علی (ع) در مورد تقسیم بندی انسانها

بنام خدا

اعجاز کلام امیرمومنان حضرت علی علیه السلام در مورد تقسیم بندی انسانها در باب بندگی خداوند(قسمت اول)

. حضرت علی علیه السلام با بیان دو شاخص عمده انسانها را در باب بندگی خداوند به دو گروه اصلی تقسیم میکنند و با بیان ویژگیهایی براي هر گروه ، آن دو را معرفی میکنند که ذیلا به آنها اشاره میکنیم :

گروهی که با تمام وجود بندگی خدا را پذیرفته اند و در صددند تا با هواهاي نفسانی خویش مبارزه کنند و خواست و اراده خدا را بر خواست و تمایلات نفسانی خود مقدم میدارند . طبیعی است که چنین انسانهایی قرآن ، این کتاب آسمانی را از صمیم قلب میپذیرند و دستورات و معارف آن را به جان و دل خریدارند و در مقام عمل آن را الگو قرار داده ، در راه برپایی شعایر آن کوشا هستند . حضرت علی علیه السلام در وصف این گروه میفرمایند :

ان من احب عباد الله عبد اعانه الله علی نفسه (نهج البلاغه ، خطبه 86 . )

محبوبترین بندگان خدا در پیشگاه خدا بنده اي است که خدا او را در مبارزه با خواسته هاي نفسانی اش یاري کند . آن گاه بعد از بیان اوصاف گروه مذکور به بیان جایگاه قرآن در بین چنین انسانهایی پرداخته ، میفرمایند :

قد امکن الکتاب من زمامه فهو قائده و امامه ، یحل حیث حل ثقله و ینزل حیث کان منزله

این گروه ، که همان گروه مومنان هستند ، کسانی اند که زمام خود را به دست قرآن کریم سپرده اند ، پس قرآن جلودار و امام و رهبر آنهاست ، هر جا قرآن بار میاندازد و فرمان ایست میدهد ، آنها نیز توقف میکنند و میایستند . توقف و حرکت آنها تابع قرآن است . این گروه ، قرآن و حقایق دین را به عنوان یک سلسله واقعیتهاي عینی پذیرفته اند و به آنها باور دارند . اینان احکام و دستورات دین و قرآن کریم را حاکی از واقعیتهایی عینی ، که رعایت آنها با سعادت انسان رابطه مستقیم دارد ، میدانند و عدم رعایت آنها را موجب بازماندن از سعادت دنیا و آخرت میشمارند . از آن جا که چنین انسانهایی از پیش خود راي و نظري ندارند و براي دین و کتب آسمانی و آموزه ها و دستورات الهی واقعیت عینی قایلند و معتقد به وجود رابطه علی و معلولی بین آنها و مصالح انسان هستند ، تمام سعی خود را در فهم درست از قرآن به کار میگیرند تا همان که قرآن دستور میدهد بفهمند و بدان عمل کنند .

یک شنبه 7 دی 1393  11:35 PM
تشکرات از این پست
alirezaHmzezadh
shirdel2
shirdel2
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1393 
تعداد پست ها : 5535
محل سکونت : یزد

اعجاز کلام امام علی (ع) در مورد تقسیم بندی انسانها

بنام خدا

اعجاز کلام امیرمومنان حضرت علی علیه السلام در مورد تقسیم بندی انسانها در باب بندگی خداوند (قسمت دوم)

درست در نقطه مقابل دیدگاه گروه اول ، کسانی چنین می پندارند که قرآن یا هر متن دینی و کتاب آسمانی دیگر ، تابع ذهنیتهاي خود افراد است نه این که خود گویاي مطالب قطعی و مشخصی باشد ؛ یعنی قرآن یا هر متن دینی دیگر بدون معنا و محتواست و هیچ هدفی در باب آن منظور نیست ؛ لکن از آن جا که هر انسانی داراي ذهنیتهاي خاصی است که این ذهنیتها برآمده از زمینه هاي تربیتی ، خانوادگی ، اجتماعی و غیره میباشد آن گاه که با قرآن مواجه میشود بر اساس ذهنیتهاي خود مطالبی را از قرآن برداشت میکند ، نه این که قرآن آن مطالب را بگوید ؛ بلکه این فهم اوست که در قالب قرآن مطرح میشود . بدیهی است با چنین نگرش و اعتقاد ، دین و قرآن و آیات و احکام آن الفاظ و قالبهایی تلقی میشوند که از هر گونه محتوایی تهی اند و این ذهنیتهاي انسان است که به این الفاظ معنا و مفهوم میبخشد . بر اساس پندار مذکور چنین اظهار میشود که قرآن و یا هر متن دینی دیگر ، سخنی براي گفتن ندارد ؛ بلکه هر کسی که بر اساس ذهنیت خودش از قرآن و متون دینی مطالبی را برداشت میکند . بدیهی است که این نوع نگرش هر چند به ظاهر از دین و قرآن و آموزه ها و معارف دینی سخن به میان میآورد ؛ ولی در واقع درصدد به بازي گرفتن و تمسخر دین و متدینان است .

 

یک شنبه 7 دی 1393  11:42 PM
تشکرات از این پست
alirezaHmzezadh
دسترسی سریع به انجمن ها