0

فضايلي غیر قابل انکار و بی نظیر برای مولا علی(ع)

 
ria1365
ria1365
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 7868

پیش گویی های تاریخی امام علی (علیه السلام)



آواتاراصبغ بن نباته از یاران باوفاى حضرت على علیه السلام است؛ او مى گوید: امیرالمؤمنین در زمین نجف نشسته بود که به اطرافیان خود فرمود: چه کسى آنچه من مى بینم مى بیند؟ مردم گفتند: اى چشم بیناى خدا ! در میان بندگان خدا چه مى بینى؟ فرمود: شترى را مى بینم که جنازه اى را مى آورد و دو مرد که یکى از عقب و دیگرى از جلو آن حیوان را حرکت مى دهند و بعد از سه روز به نزد شما خواهند آمد. بعد از سه روز هم چنانکه حضرت خبر داده بود وارد شدند و پس از تحیت، حضرت فرمود:شما کیستید و از کجا مى آیید و این جنازه کیست و براى چه آمده اید؟ گفتند: ما اهل یمن هستیم و این جنازه پدر ماست، هنگام مرگ وصیت کرد که پس ازغسل و کفن و نماز، مرا بر شترم بگذارید و در عراق در نیزار کوفه؛ نجف به خاک بسپارید. حضرت فرمود: آیا از او پرسیدید چرا؟ گفتند:آرى، جواب داد: چون در آن مکان، مردى به خاک سپرده مى شود که اگر روز قیامت براى تمام اهل محشر شفاعت کند پذیرفته خواهد شد! در این هنگام، حضرت على علیه السلام از جا برخاست و فرمود: راست گفت، به خدا قسم که منم آن مرد.

     Android iOS , Windowsphone , Symbian , JavaMobile Review ,Learning

جمعه 5 دی 1393  12:58 AM
تشکرات از این پست
alirezaHmzezadh shirdel2
ria1365
ria1365
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 7868

پیش گویی های تاریخی امام علی (علیه السلام)


 

آواتارزمانى که حضرت امیر علیه السلام در ذى قاربراى بیعت گرفتن از مردم نشسته بودفرمود: از کوفه هزار نفر نه کمتر و نه بیشتر خواهند آمد که با من بیعت مىکنند. عبدالله بن عباس گوید: از سخن حضرت دلم گرفت؛ ترسیدم مبادا تعداد آنها کم وزیاد گردد و کار حضرت تباه شود، وقتى لشکر کوفه وارد شد، آنها را دقیقاً شمارشکردم تا اینکه رسید به نهصد و نود و نه نفر و دیگر کسى را نیافتم! با خود گفتم:انا لله و انا الیه راجعون، چرا حضرت چنین سخنى گفت؟ در همین افکار بودم که ناگاه مردى را دیدم پشمینه پوش که شمشیر و کوزه اى با خودداشت، وقتى نزدیک حضرت رسید گفت :دست خود را بگشاى تا با شما بیعت کنم ، حضرت فرمود: بر چه با من بیعت مى کنى ؟گفت: بر اینکه از تو اطاعت کنم و فرمانبردار تو باشم و درمقابل شما آنقدر جنگ کنم تا آنکه خداوند پیروزى را نصیب شما گرداند. حضرت فرمود: نام تو چیست ؟ گفت : اویس قرنى . فرمود: الله اکبر، آرى حبیب منرسول خدا صلى الله علیه و آله به من خبر داد که من مردى از امت او را که نامش اویسقرنى است و از حزب خداست ملاقات مى کنم و او مرگش به شهادت خواهد بود، و در اثرشفاعت او انبوهى از مردم همانند قبیله ربیعه و مضرّ که دو طایفه پرجمعیت عرب بودندبه بهشت خواهند رفت.

     Android iOS , Windowsphone , Symbian , JavaMobile Review ,Learning

جمعه 5 دی 1393  12:59 AM
تشکرات از این پست
alirezaHmzezadh shirdel2
ria1365
ria1365
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 7868

پاسخ به:فضايلي غیر قابل انکار و بی نظیر برای مولا علی(ع)مشارکتی+امتياز ويژه



آواتاریکى از یاران باوفا و صمیمى که از خواص و برگزیدگان اصحاب امیرالمؤمنین علیه السّلام بود و حضرت به مقدار قابلیت و استعدادش به او از علوم خویش افاضه می نمود، میثم تمار است ، او مردى بود زاهد که از شدت عبادت و زهد به شدت لاغر گشته بود. امیرالمؤمنین علوم فراوانى به او تعلیم فرموده بود که از جمله آنها اسرار غیبى است. میثم در ابتدا بردة زنى از قبیله بنى اسد بود، امیرالمؤمنین علیه السّلام او را آزاد نمود وبه او فرمود: نامت چیست ؟ گفت : سالم، حضرت فرمود: پیامبر خدا صلى اللّه علیه و آله وسلم به من خبر داد که نام تو که پدر و مادرت تو را به آن نامگذارى کرده اند، میثم است. میثم گفت : خدا و رسول او راست گفتند، شما هم یا امیرالمؤمنین راست گفتى ، بخدا که اسم من همین است. حضرت فرمود: نام سالم را رها کن و به همان نامى که پیامبر خدا صلى اللّه علیه و آله و سلم تو را نامگذارى کرده اند برگرد، به این جهت نامش میثم شد.

روزى حضرت به او فرمود: تو بعد از من گرفتار مى شوى و به دار آویخته شده و باحربه اى مورد ضرب قرار خواهى گرفت ، روز سوم از بینى و دهان تو خون جارى مىشود و ریش تو با آن رنگین خواهد شد، پس در انتظار آن خضاب باش ، تو دهمین نفرى هستى که بر درِ خانه عمرو بن حریث اعدام مى شوى، چوبة دار تو از همه آنها کوتاهتر وبه زمین نزدیکتر است. سپس فرمود: بیا تا آن درخت خرمائى که تو را بر شاخه آن به دار مى آویزند به تونشان دهم . سپس حضرت آن را به میثم نشان داد. از این به بعد، میثم مکرّر نزد آن درخت مى آمد و نماز مى خواند و در حالى که به آن درخت اشاره مى کرد مى گفت : چه مبارک درختى هستى ! من براى تو آفریده شده ام و تو براى من آبیارى شده اى ، همواره چنین مى کرد تا اینکه درخت را قطع کردند و او از مکان دار خود در کوفه آگاه شد.
در این میان که میثم به کنار آن درخت مى آمد، با عمروبن حریث که همسایه آن درخت بودملاقات کرد و به او گفت : من همسایه تو خواهم شد، خوب همسایه دارى کن !

     Android iOS , Windowsphone , Symbian , JavaMobile Review ,Learning

جمعه 5 دی 1393  12:59 AM
تشکرات از این پست
alirezaHmzezadh shirdel2
ria1365
ria1365
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 7868

پاسخ به:فضايلي غیر قابل انکار و بی نظیر برای مولا علی(ع)مشارکتی+امتياز ويژه



آواتارامیرالمومنین علیه السلام براى مردم سخنرانى مى کرد، در ضمن سخنرانى فرمود: مردم از من بپرسید پیش از آن که در بین شما نباشم ، به خدا سوگند، از هر چیز بپرسید پاسخ خواهم گفت. سعد بن وقاص به پا خاست و گفت :اى امیرالمؤ منین ! چند تار مو در سر و ریش من است؟! حضرت فرمود: به خدا قسم دوستم رسول خدا به من فرموده بود تو همین سوال را از من خواهى کرد! آنگاه فرمود: اگر حقیقت را بگویم از من نمى پذیرى، همین قدر بدان در بُن هر موى سر و ریش توشیطانى لانه کرده و در خانة تو عمر بن سعد است که فرزندم حسین را مىکشد. عمر سعد در آن وقت کودکى بود که چهار دست و پا راه مى رفت

     Android iOS , Windowsphone , Symbian , JavaMobile Review ,Learning

جمعه 5 دی 1393  1:00 AM
تشکرات از این پست
alirezaHmzezadh shirdel2
ria1365
ria1365
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 7868

پیش گویی های تاریخی امام علی (علیه السلام)



 

آواتارحضرت امیر علیه السلام در یکى از سخنرانیهاى خود که به پیشگوئى آینده پرداخت فرمود:
آگاه باشید: بعد از من ، مردى گشاده گلو و شکم برآمده، معاویه بن ابى سفیان برشما مسلط مى شود، هر چه مى یابد مى خورد ودنبال چیزى است که بدست نیاورد. پس او را بکشید، گرچه هرگز نتوانید. آگاه باشید به زودى آن مرد، شما را بر دشنام دادن و بیزارى از من دستور مى دهد، پسا گر شما را به ناسزا گفتن بر من امر کرد و اجبار نمود، مرا دشنام دهید، که براى من سبب رشد و براى شما موجب نجات است، زیرا که من به فطرت اسلام متولد شده ام و در ایمانو هجرت سبقت گرفته ام.ُ

     Android iOS , Windowsphone , Symbian , JavaMobile Review ,Learning

جمعه 5 دی 1393  1:00 AM
تشکرات از این پست
alirezaHmzezadh shirdel2
ria1365
ria1365
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 7868

پیش گویی های تاریخی امام علی (علیه السلام)



آواتاردر آن هنگام که به حضرت امیر علیه السلام خبر دادند خوارج لشکرى مهیا کرده و به جنگ حضرت شتافته اند و از نهر عبور کرده اند، فرمود: به خدا قسم ده نفر از آنجا نجات نمى یابند و ده نفر از شما هلاک نمى شود.
بعد از جنگ مشاهده کردند که از سپاه دشمن فقط نه نفر موفق به فرار شده اند و ازاصحاب آن حضرت نیز فقط هشت نفر به شهادت رسیده اند. جریان پیشگوئى حضرت در مورد کشته هاى جنگ نهروان مورد اتفاق مورخین است و شارح نهج البلاغه؛ ابن ابى الحدید گوید: این خبر به حدّ تواتر نزدیک شده است.

     Android iOS , Windowsphone , Symbian , JavaMobile Review ,Learning

جمعه 5 دی 1393  1:01 AM
تشکرات از این پست
alirezaHmzezadh shirdel2
ria1365
ria1365
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 7868

پاسخ به:فضايلي غیر قابل انکار و بی نظیر برای مولا علی(ع)مشارکتی+امتياز ويژه


آواتارامام باقر علیه السلام فرمود:

امیر مؤمنان علی علیه السلام در واپسین لحظات زندگی، همه پسرانش را کنار بستر خویش فراخواند ... حضرت به همه آن ها سفارشاتی را بیان نمود و در آخر گفتارش فرمود:


« یا بنیَّ! عاشروا النّاس عشرة إن غبتم حنّوا إلیکم و إن فقدتم بکوا علیکم ... »
ای فرزندان من! با مردم چنان رفتار کنید که اگر غایب شدید، با اشتیاق دنبال شما باشند و اگر مردید بر شما بگریند ... 

     Android iOS , Windowsphone , Symbian , JavaMobile Review ,Learning

جمعه 5 دی 1393  1:02 AM
تشکرات از این پست
alirezaHmzezadh shirdel2
ria1365
ria1365
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 7868

پاسخ به:فضايلي غیر قابل انکار و بی نظیر برای مولا علی(ع)مشارکتی+امتياز ويژه

 



آواتارحب حضرت علي ( يكي از نشانه هاي حب شبيه شدن به معشوق مي باشد . مثل شباهت در عبادت، اخلاق و... )
 

حب ّ عليّ (علیه السلام) حلقة معلقة بباب الجنّة ، من تعلّق بها دخل الجنّة 
مهر و محبت علي ( ع) بسان حلقه اي بر در بهشت آويزان است ، هر كه بدان اويزان شود وارد بهشت ميشود .

     Android iOS , Windowsphone , Symbian , JavaMobile Review ,Learning

جمعه 5 دی 1393  1:04 AM
تشکرات از این پست
alirezaHmzezadh shirdel2
ria1365
ria1365
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 7868

پاسخ به:فضايلي غیر قابل انکار و بی نظیر برای مولا علی(ع)مشارکتی+امتياز ويژه




آواتارقال حدثنا اسماعيل بن ابان عن ابي داوود عن عبد الله بن شريك العامري عن حبه العرني أنّش عليّاً قال : لَو أنَّ رجلاً قامَ بينَ ركنِ وَ المَقامِ وَ صامَ الدَّهرَ كُلَّهُ وَ لَمْ يكُن عَلَي وِلايَتِنا ما أغني ذلكَ عَنهُ شيئاً .



حبه عرني از حضرت امير المؤمنين علي (علیه السلام) نقل كرده است كه فرمودند : اگر مردي بين ركن و مقام همواره به نماز بايستد ، و همه روزگار خود را روزه بگيرد ، ولي معتقد به ولايت ما نباشد ، اعمالش او را از چيزي بي نياز نمي كند .

     Android iOS , Windowsphone , Symbian , JavaMobile Review ,Learning

جمعه 5 دی 1393  1:05 AM
تشکرات از این پست
alirezaHmzezadh shirdel2
ria1365
ria1365
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 7868

پاسخ به:فضايلي غیر قابل انکار و بی نظیر برای مولا علی(ع)مشارکتی+امتياز ويژه

آواتار

هر وقت پيامبر اكرم حضرت محمد صل الله عليه و آل به خانه دخترشان ميرفتند اول از همه حال  علي علیه السلام  رو جويا ميشدن
يك روز پيامبر وارد خانه دخترشان شدند و از حال علي عليه اسلام چيزي نپرسيدند ، حضرت فاطمه خيلي ناراحت شدند و گمان كردند كه خدايي ناكرده از علي عليه اسلام خطايي زده كه پيامبر اسم مبارك ايشان رو نبردن
پيامبر كه حال فاطمه رو فهميد پرسيد چه شده دخترم چرا ناراحتي ، چرا آشفته شدي
حضرت فاطمه فرمودند ، پدر جان هر موقع كه وارد خانه ما ميشدي اول از همه حال پسر عموي مرا ميپرسيدي چه شده كه امروز از علي اسمي نبردي
پيامبر فرمودند : دخترم امروز كه وارد خانه شما شدم وضو نداشتم و من بي وضو اسم علي رو نمي برم

 

     Android iOS , Windowsphone , Symbian , JavaMobile Review ,Learning

یک شنبه 7 دی 1393  1:26 AM
تشکرات از این پست
alirezaHmzezadh shirdel2
ria1365
ria1365
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 7868

پاسخ به:فضايلي غیر قابل انکار و بی نظیر برای مولا علی(ع)مشارکتی+امتياز ويژه


 

آواتارشب بعد از عروسى حضرت فاطمه الزهراء (عليه السلام ) رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم براى ديدار وى به منزل على (عليه السلام ) آمد، آن گاه از على (عليه السلام ) پرسيد يا على همسرت را چگونه يافتى ؟ حضرت عرض كرد: يا رسول الله ياور خوبى است در طاعت خدا، بعد از فاطمه الزهراء (عليه السلام ) پرسيد: فاطمه جان شوهرت چگونه است ؟ عرض كرد: شوهر بسيار خوبى است در اين هنگام رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم براى آنان دعا كرد: بار خداى جمعشان را پراكنده مكن و بين دلهايشان الفت بيفكن و...... لذا رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: اى فاطمه (عليه السلام ) همانا على (عليه السلام ) نزد خداوند بزرگوارتر از هارون است . زيرا، هارون موسى را خشمگين نمود و حال آنكه على هيچ گاه مرا خشمگين نساخت . سوگند به آنكه پدرت را به حق به پيامبرى مبعوث كرد هرگز يك روز هم بر او غصب نكردم و هيچ گاه نگاه ننمودم به چهره على ، جز آنكه خشم از من رخت بربست .

     Android iOS , Windowsphone , Symbian , JavaMobile Review ,Learning

یک شنبه 7 دی 1393  1:29 AM
تشکرات از این پست
alirezaHmzezadh shirdel2
ria1365
ria1365
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 7868

پاسخ به:فضايلي غیر قابل انکار و بی نظیر برای مولا علی(ع)مشارکتی+امتياز ويژه

آواتار

اميرالمؤ منين (عليه السلام ) در مورد مشاهدات قلبى خود در آغاز بعثت پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم مى فرمايند:
ارى نور الوحى و الرسالة و اشم و ريح النبوة ... در آن هنگام نور وحى و رسالت را مى ديدم و بوى نبوت را (از رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم ) استشمام مى كردم .
از اين سخن امام (عليه السلام ) معلوم مى شود كه هر انسانى علاوه بر چشم و گوش باطنى حس شامه و بويايى قلبى نيز دارد، سپس امام (عليه السلام ) در مورد مشاهدات قلبى خود در آغاز بعثت ادامه مى دهد: و لقد سمعت رنة الشيطان حين نزل الوحى عليه صلى الله و عليه و آله و سلم ؛ هنگامى كه وحى بر پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلم نازل شد صداى ناله شيطان را شنيدم سپس ادامه مى دهند: فقلت يا رسول الله ما هذه الزلة فقال : هذا الشيطان قد آيس من عبادته امام مى فرمايد: كه پس از شنيدن صداى ناله با گوش جان از رسول خدا پرسيدم كه يا رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم اين ناله چيست ؟ فرمود: اين ناله ، ناله شيطان است كه از پرستش خود نوميد شده است در اينجا پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و سلم خطاب به اميرالمؤ منين (عليه السلام ) فرمود: انك تسمع ما اسمع وترى ما ارى الا انك لست بنبى و لكنك وزير... تو مى شنوى آنچه را من مى شنوم و مى بينى آنچه را كه من مى بينم تنها تفاوت من با تو اين است كه تو پيامبر نيستى ولى وزير من هستى 

     Android iOS , Windowsphone , Symbian , JavaMobile Review ,Learning

یک شنبه 7 دی 1393  1:31 AM
تشکرات از این پست
alirezaHmzezadh shirdel2
ria1365
ria1365
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 7868

پاسخ به:فضايلي غیر قابل انکار و بی نظیر برای مولا علی(ع)مشارکتی+امتياز ويژه

آواتارجمعیت زیادی دور حضرت علی(علیه السلام) حلقه زده بودند. مردی وارد مسجد شد و در فرصتی مناسب پرسید:

- یا علی! سؤالی دارم. علم بهتر است یا ثروت؟
علی(علیه السلام) در پاسخ گفت: علم بهتر است؛ زیرا علم میراث انبیاست و مال و ثروت میراث قارون و فرعون و هامان و شداد.
مرد که پاسخ سؤال خود را گرفته بود، سکوت کرد. در همین هنگام مرد دیگری وارد مسجد شد و همان‌طور که ایستاده بود بلافاصله پرسید:

- اباالحسن! سؤالی دارم، می‌توانم بپرسم؟ امام در پاسخ آن مرد گفت: بپرس! مرد که آخر جمعیت ایستاده بود پرسید: علم بهتر است یا ثروت؟
علی فرمود: علم بهتر است؛ زیرا علم تو را حفظ می‌کند، ولی مال و ثروت را تو مجبوری حفظ کنی.
نفر دوم که از پاسخ سؤالش قانع شده بود، همان‌‌جا که ایستاده بود نشست.

در همین حال سومین نفر وارد شد، او نیز همان سؤال را تکرار کرد، و امام در پاسخش فرمود: علم بهتر است؛ زیرا برای شخص عالم دوستان بسیاری است، ولی برای ثروتمند دشمنان بسیار!
هنوز سخن امام به پایان نرسیده بود که چهارمین نفر وارد مسجد شد. او در حالی که کنار دوستانش می‌نشست، عصای خود را جلو گذاشت و پرسید:

- یا علی! علم بهتر است یا ثروت؟
حضرت ‌علی در پاسخ به آن مرد فرمودند: علم بهتر است؛ زیرا اگر از مال انفاق کنی کم می‌شود؛ ولی اگر از علم انفاق کنی و آن را به دیگران بیاموزی بر آن افزوده می‌شود.
نوبت پنجمین نفر بود. او که مدتی قبل وارد مسجد شده بود و کنار ستون مسجد منتظر ایستاده بود، با تمام شدن سخن امام همان سؤال را تکرار کرد. 
حضرت‌ علی در پاسخ به او فرمودند: علم بهتر است؛ زیرا مردم شخص پولدار و ثروتمند را بخیل می‌دانند، ولی از عالم و دانشمند به بزرگی و عظمت یاد می‌کنند.
با ورود ششمین نفر سرها به عقب برگشت، مردم با تعجب او را نگاه ‌کردند. یکی از میان جمعیت گفت: حتماً این هم می‌خواهد بداند که علم بهتر است یا ثروت! کسانی که صدایش را شنیده بودند، پوزخندی زدند. مرد، آخر جمعیت کنار دوستانش نشست و با صدای بلندی شروع به سخن کرد:

- یا علی! علم بهتر است یا ثروت؟
امام نگاهی به جمعیت کرد و گفت: علم بهتر است؛ زیرا ممکن است مال را دزد ببرد، اما ترس و وحشتی از دستبرد به علم وجود ندارد.
مرد ساکت شد. همهمه‌ای در میان مردم افتاد؛ چه خبر است امروز! چرا همه یک سؤال را می‌پرسند؟ نگاه متعجب مردم گاهی به حضرت‌ علی و گاهی به تازه‌واردها دوخته می‌شد.
در همین هنگام هفتمین نفر که کمی پیش از تمام شدن سخنان حضرت ‌علی وارد مسجد شده بود و در میان جمعیت نشسته بود، پرسید:

- یا اباالحسن! علم بهتر است یا ثروت؟
امام فرمودند: علم بهتر است؛ زیرا مال به مرور زمان کهنه می‌شود، اما علم هرچه زمان بر آن بگذرد، پوسیده نخواهد شد.
در همین هنگام هشتمین نفر وارد شد و سؤال دوستانش را پرسید که امام در پاسخش فرمود: علم بهتر است؛ برای اینکه مال و ثروت فقط هنگام مرگ با صاحبش می‌ماند، ولی علم، هم در این دنیا و هم پس از مرگ همراه انسان است.
سکوت، مجلس را فراگرفته بود، کسی چیزی نمی‌گفت. همه از پاسخ‌‌های امام شگفت‌زده شده بودند که… نهمین نفر هم وارد مسجد شد و در میان بهت و حیرت مردم پرسید:

- یا علی! علم بهتر است یا ثروت؟
امام در حالی که تبسمی بر لب داشت، فرمود: علم بهتر است؛ زیرا مال و ثروت انسان را سنگدل می‌کند، اما علم موجب نورانی شدن قلب انسان می‌شود.
نگاه‌های متعجب و سرگردان مردم به در دوخته شده بود، انگار که انتظار دهمین نفر را می‌کشیدند. در همین حال مردی که دست کودکی در دستش بود، وارد مسجد شد. او در آخر مجلس نشست و مشتی خرما در دامن کودک ریخت و به روبه‌رو چشم دوخت. مردم که فکر نمی‌کردند دیگر کسی چیزی بپرسد، سرهایشان را برگرداندند، که در این هنگام مرد پرسید:

- یا اباالحسن! علم بهتر است یا ثروت؟
نگاه‌های متعجب مردم به عقب برگشت. با شنیدن صدای علی مردم به خود آمدند:
علم بهتر است؛ زیرا ثروتمندان تکبر دارند، تا آنجا که گاه ادعای خدایی می‌کنند، اما صاحبان علم همواره فروتن و متواضع‌اند.
فریاد هیاهو و شادی و تحسین مردم مجلس را پر کرده بود. سؤال کنندگان، آرام و بی‌صدا از میان جمعیت برخاستند. هنگامی‌که آنان مسجد را ترک می‌کردند، صدای امام را شنیدند که می‌گفت: اگر تمام مردم دنیا همین یک سؤال را از من می‌پرسیدند، به هر کدام پاسخ متفاوتی می‌دادم.


منبع: کشکول بحرانی، ج1، ص27. به نقل از امام علی‌بن‌ابی‌طالب، ص142.

البته نقل است که گروهی با قصد و نیت این افراد را اجیر کرده بوداند و به نزد حضرت مولا می فرستادند تا او را به زعم خود در نزد مردم خوار کنند.

     Android iOS , Windowsphone , Symbian , JavaMobile Review ,Learning

یک شنبه 7 دی 1393  1:33 AM
تشکرات از این پست
alirezaHmzezadh shirdel2
ria1365
ria1365
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 7868

هنگامي كه علي (علیه السلام) بر شفير دوزخ مي‌ايستد

آواتارعن أبي بصير : عن أبي جعفر بن محمدٍ بن علِّي الباقرِ (علیه السلام) عَنْ آبائهِ (علیه السلام) قال : قالَ رسولُ الله : كيفَ بِكَ يا عليُّ إذا وَقَفْتَ علي شفيرِ جهنَّمَ وَ قدْ مدُّ الصِّراطُ و قيلَ للنَّاسِ جوزوا ، وَ قُلْتَ لجهنَّمَ هذا لي و هذا لكَ .
فقال عليُّ (علیه السلام) : يا رسول الله ! وَ منْ اولئكَ ؟
قالَ (صلّي اللَّه عليه و آله و سلّم) : اُولئُكَ شيعَتُكَ معكَ حَيثُ كنت ْ 
.


امام باقر (علیه السلام) از پدران بزرگوارشان (علیه السلام) روايت كردهند كه رسول خدا (صلّي اللَّه عليه و آله و سلّم) به علي (علیه السلام) فرمودند : اي علي ! چگونه خواهي بود هنگامي كه بر سر راه دوزخ قرار خواهي گرفت ، در حالي كه پل صراط كشيده شده و به مردم ندا مي‌شود كه از اين پل بگذريد ، آن وقت تو به جهنم مي‌گويي اين از من است ( او را واگذار ) و اين از آن توست ( او را بگير ) .
علي (علیه السلام) عرض كرد : اي رسول خدا ! آنها كيستند ؟
رسول خدا (صلّي اللَّه عليه و آله و سلّم) فرمودند : آنها شيعيان و پيروان تو هستند كه هر جا باشي با تو خواهند بود .


حديث 38 ، كتاب بشارتها ، صفحه 68

     Android iOS , Windowsphone , Symbian , JavaMobile Review ,Learning

یک شنبه 7 دی 1393  2:01 AM
تشکرات از این پست
alirezaHmzezadh shirdel2
ria1365
ria1365
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 7868

پاسخ به:فضايلي غیر قابل انکار و بی نظیر برای مولا علی(ع)مشارکتی+امتياز ويژه

آواتارروزى جبرئيل در خدمت پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم ، مشغول صحبت بود كه حضرت على عليه السلام وارد شد. جبرئيل چون آن حضرت را ديد برخاست و شرايط تعظيم به جاى آورد.
پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: يا جبرئيل ! از چه جهت به اين جوان تعظيم مى كنى ؟ عرض كرد: چگونه تعظيم نكنم كه او را بر من ، حق تعليم است !
فرمود: چه تعليمى ؟ عرض كرد: در وقتى كه حق تعالى مرا خلق كرد از من پرسيد: تو كيستى و من كيستم ؟ من در جواب متحير ماندم ، و مدتى در مقام جواب ساكت بودم كه اين جوان در عالم نور به من ظاهر گرديد، و اين طور به من تعليم داد كه بگو: تو پروردگار جليل و جميلى و من بنده ذليل و جبرئيلم : از اين جهت او را كه ديدم تعظيمش كردم .
پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم پرسيد: مدت عمر تو چند سال است ؟ عرض كرد: يا رسول الله در آسمان ستاره اى هست كه هر سى هزار سال يك بار طلوع مى كند، من او را سى هزار بار ديده ام .

     Android iOS , Windowsphone , Symbian , JavaMobile Review ,Learning

یک شنبه 7 دی 1393  2:02 AM
تشکرات از این پست
alirezaHmzezadh shirdel2
دسترسی سریع به انجمن ها