رسول اکرم (صلي الله عليه و آله) فرمود: دوازده تن از اهل بيت من ميباشند که خداوند متعال فهم و علم و حکمت مرا بآنان عطاء ميفرمايد، و آنانرا از طينت من آفريند، پس واي بر افراديکه مقامات آنانرا منکر شده، و قرابت و صله ارحام مرا درباره اهل بيت من در نظر نگيرند، اين افراد از شفاعت من محروم خواهند بود.
حضرت صادق (عليهالسلام) فرمود: پدرم بجابربن عبدالله انصاري فرمود: مرا بتو حاجتي هست، و هر زمانيکه براي تو سنگين نباشد ميخواهم بطور خصوصي با تو ملاقات کرده و موضوعي را از تو بپرسم ! جابر گفت: هر زمانيکه خواستي اختيار فرما. پس پدرم با جابر خلوت کرده، و اظهار نمود که: ميخواهم از خصوصيات لوحيکه در دست مادرم فاطمه سلام الله عليها مشاهده کردي، و آنچه را که ايشان تو را خبر داد، بطور مشروح بمن بازگويي !
جابر گفت: من خداي متعال را شاهد ميگيرم که پس از ولادت حضرت امام حسين (عليهالسلام) بعنوان تهنيت بخدمت آنحضرت مشرف شده، و در دست او لوح سبزي ديدم که تصور کردم که آن از زمرد باشد، و نوشته هايي در آن بود که چون نور آفتاب ميدرخشيد.
عرض کردم: پدر و مادرم فداي تو باد اي دختر پيغمبر خدا، چيست اين لوح ؟ فرمود: اين لوحيست که پروردگار متعال بپدرم رسول خدا هديه داده است، و در آن نام پدرم و نام شوهرم و نام دو فرزندم و نامهاي اوصياء پيغمبر از فرزندانم ثبت است، و پدرم بخاطر خوشنودي من آنرا بمن عطاء فرموده است.
پس مادرت فاطمه عليهاالسلام آنرا بدست من داد، و من آن لوحرا قراءت کرده و رونوشت نمودم.
و پدرم از جابر درخواست کرد که: ان لوحرا بآنحضرت نشان داده و خصوصيات آنرا مشاهده کند. پس با همديگر بطرف منزل جابر حرکت نمودند، و چون بمنزل جابر رسيدند: جابر صحيفهاي از پوست را آورده و بپدرم عرضه نمود.جابر گفت: خدا را شاهد ميگيرم که اينچنين بود در لوح حضرت فاطمه سلامالله عليها ... بدرستيکه تکذيب کننده بامام هشتم تکذيب کننده ميپوشد بهمه اولياء من، و علي ولي و ناصر من خواهد بود، و کسيکه سنگينهاي مقام نبوت و وظائف مربوط بآنرا بدوش او ميگذارم، و عطاء ميکنم او را قوت و نيروي استقامت، و بقتل ميرساند او را شخص زمخت و خبيث و بدجنسي که خودخواه است.