0

مقاله؛ شادی و نشاط در اسلام

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

مقاله؛ شادی و نشاط در اسلام


مقاله؛ شادی و نشاط در اسلام


شادی و نشاط، یكی از نیازها و ضرورت‌های فطری در زندگی هر انسان است و بدون آن افسردگی، خمودگی و عدم انگیزه و ... بر انسان و جامعه حاكم می‌شود، همانطور كه امام علی(ع) می‌فرماید «السرور یبسط النفس و یثیر النشاط»؛ شادی نفس را می‌گشاید و نشاط را بر می‌انگیزاند. 
برخی از نویسندگان و گویندگان تصویر مبهمی از اسلام در ایجاد نشاط و شادابی در افراد ترسیم می‌كنند، به گونه‌ای كه اسلام را دین غم زده، گریه طلب معرفی می‌كنند. آیا شادی در اسلام وجود ندارد؟ اگر وجود دارد، اسلام چه تعریفی از شادی داده است؟ و اساساً چرا انسان به دنبال شادی است؟ و در نهایت شادی ارزش اخلاقی دارد؟ علت پژوهش در این زمینه به این خاطر است كه مقالاتی كه در مورد شادی آمده است اكثریت قریب به اتفاق با دید غیر اسلامی به آن نگریسته شده است و بیشتر ناظر به راهكارهایی برای شادی كردن می‌باشند در حالیكه در آن تحقیقات دید اسلام در مورد شادی بیان نشده است، لذا در این نوشتار کوتاه به دنبال بررسی جایگاه نشاط و شادابی در آموزه‌های اسلام هستیم تا روشن شود دیدگاه و سفارشات بنیان گزاران دین اسلام در این موضوع چگونه است.

معنای لغوی فرح (شادی)
واژه مترادف با شادی در زبان عربی فرح می‌باشد و از آنجایی كه زبان اسلام عربی است نسبت به این واژه بیشتر می‌پردازیم.
فرح در فرهنگ لغت قاموس به دو معنای ممدوح و مذموم آمده است، معنای مذموم آن، شادی همراه با تكبر است. فیومی در مصباح گفته در معنای تكبر و خرسندی، شادی بكار می‌رود. طبرسی(ره) در مجمع ذیل این آیه شریفه «إِنّ اللّهَ لا یُحِبّ الْفَرِحینَ»  فرموده است: فرح به معنای تكبر است.
راغب و زمخشری نیز اینطور بیان كرده‌اند كه در قرآن بیشتر شادیها در معنای مذموش آمده است كه منبعث از نیروی شهوانی و لذت توأم با خودپسندی است. مانند: «لَیَقُولَنّ ذَهَبَ السّیِّئاتُ عَنّی إِنّهُ لَفَرِحٌ فَخُورٌ»  می‌گوید بدیها از من رفت همانا او متكبر و فخر كننده است.

همچنانکه ملاحظه می‌كنید در این آیه شریفه فرح به معنی تكبر آمده است كه این آیه نظیر «وَ اللّهُ لا یُحِبّ كُلّ مُخْتالٍ فَخُورٍ»  است. همانطور كه قبلاً اشاره شد فرح در معنای ممدوح هم بكار رفته است مانند و «یَوْمَئِذٍ یَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ»  آنروز مؤمنان در اثر یاری خدا سرور می‌شوند و همچنین این آیه شریفه: «قُلْ بِفَضْلِ اللّهِ وَ بِرَحْمَتِهِ فَبِذلِكَ فَلْیَفْرَحُوا»  بگو تنها به فضل خدا و رحمت او باید خوشحال شوند كه این از تمام آنچه گردآوری می‌كنند بهتر است.
در دیگر فرهنگ لغت‌ها از جمله مجمع البحرین در مورد فرح اینطور آمده است فرح به معنی أشر و بَطَر است و أشر هم به معنی شدت سرخوشی و سرمستی است و أشر در معنی جاه طلب و سرخوش بلیغتر و رساتر از معنی واژه بطر است، ولی بطر در مورد فرح و شادی رساتر است. در نهایت همانطور كه ملاحظه می‌كنید واژه فرح در زبان عربی به دو معنای شادی ممدوح و مذموم در فرهنگ لغت‌ها آمده است و فرح هر دو را شامل می‌گردد.

تعریف اصطلاحی شادی
تعاریف متفاوتی از شادی در روانشناسی ارائه شده است از جمله:
1ـ شادی عبارت است از مجموع لذت‌های منهای درد 
2ـ عبارت است از احساس مثبتی كه از حس ارضاء پیروزی بدست می‌آید. 
3ـ عبارت است از حالتی كه در فرآیند نیل به علاقه‌ها در آدمی بوجود می‌آید.  و ...
همانطور كه ملاحظه می‌كنید به غیر از تعریف اول كه بصورت مستقیم شادی را به لذت تعریف داده است دیگر تعاریف هم البته بطور غیر مستقیم شادی را به لذت تعریف داده‌اند زیرا این احساس مثبتی كه از حس ارضاء پیروزی بدست آورده می‌شود و یا حالتی كه در فرآیند نیل به علاقه‌ها در آدمی بوجود می‌آید همگی سر از لذت بودن در می‌آورند. البته تعاریف دیگری برای شادی آمده است كه همگی این تعاریف تعابیر مختلفی از لذت بردن می‌باشند. شایان ذكر است كه شادی همان لذت بردن نیست بلكه بخشی از لذت بردن می‌باشد زیرا كه  هر شادی در آن لذت بردن وجود دارد اما هر لذتی مستلزم وجود شادی در آن نیست.
لذت طلبی و سعادت خواهی
همانطور كه قبلاً در تعریف شادی بیان شد، شادی بخشی از لذت بردن می‌باشد و رابطه بین آنها عموم و خصوص مطلق می‌باشد، بنابراین آموزه‌های اسلامی را در مورد لذت مورد بررسی قرار می‌دهیم تا براساس آن آموزه‌ها نظر اسلام را در مورد تعریف شادی بیان بكنیم.
لذت طلبی یكی از گرایش‌های فطری انسان است كه قرآن كریم نه تنها وجود گرایش به لذت را در انسان انكار یا آن را محكوم نمی‌كند بلكه یك سلسه از آموزه‌های خود را براساس این میل طبیعی انسان مبتنی می‌سازد و در روش تربیتی خود از آن بهره می‌برد.
امام رضا(ع) می‌فرماید: كوشش كنید اوقات شما چهار زمان باشد وقتی برای عبادت و خلوت با خدا؛ زمانی برای تأمین معاش؛ وقتی برای معاشرت با برادران مورد اعتماد، وقتی را هم به تفریحات لذایذ خود اختصاص دهید.

قرآن كریم نه تنها اصل التذاذ را بد نمی‌داند، بلکه در بعضی از آیات به صراحت آن را تجویز كرده و حتی به نكوهش كسانی پرداخته است كه بیهوده خود یا دیگران را از نعمت‌های الهی محروم می‌كنند. «قُلْ مَنْ حَرّمَ زینَةَ اللّهِ الّتی أَخْرَجَ لِعِبادِهِ وَ الطّیِّباتِ مِنَ الرِّزْقِ قُلْ هِیَ لِلّذینَ آمَنُوا فِی الْحَیاةِ الدّنْیا خالِصَةً یَوْمَ الْقِیامَةِ كَذلِكَ نُفَصِّلُ اْلآیاتِ لِقَوْمٍ یَعْلَمُونَ» بگو: «چه كسى زینتهاى الهى را كه براى بندگان خود آفریده، و روزی هاى پاكیزه را حرام كرده است؟!» بگو: «اینها در زندگى دنیا، براى كسانى است كه ایمان آورده‏اند (اگر چه دیگران نیز با آنها مشاركت دارند ولى) در قیامت، خالص(براى مؤمنان) خواهد بود.» این گونه آیات(خود) را براى كسانى كه آگاهند، شرح مى‏دهیم.
بنابراین استفاده از نعمت‌ها و لذت‌ بردن از آنها از دید قرآن بی‌اشكال است.

اكنون كه معلوم شد قرآن لذت خواهی را نكوهیده نمی‌داند جای طرح این پرسش است كه با وجود این دید مثبت قرآنی، چرا گاهی لذت طلبی نكوهش شده است؟ وجود اینگونه نكوهش‌ها با این دیدگاه قرآنی چگونه قابل جمع است؟ آقای مصباح در كتاب انسان‌سازی در قرآن به این سؤال اینگونه جواب می‌دهد: در پاسخ به این پرسش باید گفت منشا این سرزنش‌ها اصل لذت نیست بلكه شماری از عوامل جنبی همراه با آن و عارض بر آن هستند كه منهای آنها نكوهشی نیز برای لذت طلبی انسان وجود ندارد و ما به بعضی از این عوامل جنبی اشاره می‌كنیم:
الف) یكی از عوامل جنبی و عرفی، غفلت و فراموشی نمودن لذت‌های ارزنده تر و غرق شد در لذایذ زودگذر و توجه بیش از حد به هوس‌های كم ارزش‌تر است.
ب) دومین عامل، گرایش به لذایذ بی‌اهمیت و غرق شدن در هوس‌های پست و كم‌ ارزش‌ برای لذت‌گرائی افراطی و تن ندادن به سختی و كار و تلاش است. انسان می‌پندارد می‌تواند زندگی آسانی داشته باشد و براساس علاقه افراطی به لذت می‌خواهد از هر چیزی كه سبب رنج و مشقت می‌شود بگریزد، از اینرو غرق در لذت‌های پست و كم‌ ارزش می‌شود غافل از اینكه این زندگی دنیا را خداوند همراه با رنج و سختی و كار و كوشش قرار داده است. قرآن درباره همراهی و آمیختگی زندگی دنیا با رنج و زحمت، می‌گوید: «لَقَدْ خَلَقْنَا اْلإِنْسانَ فی كَبَدٍ؛ محققاً انسان را در رنج و زحمت آفریدیم»
ج) كوتاهی در شكوفا كردن استعداد درك لذت‌های والای انسانی، و بسنده كردن به لذت‌های طبیعی خودجوش نیز عامل جنبی سوم در نكوهش لذت است.

حال اگر انسان در راه تحصیل استعداد درك لذت‌های والا نكوشد و تنها دل به لذت‌های طبیعی و كم‌ارزش ببندد، این خود انتخابی نادرست خواهد بود و منشأ ارزش منفی می‌شود.
بسیاری از آیات قرآن كریم دلالت دارند بر اینكه انسان‌ها به حسب طبیعتشان طالب لذت‌های مادی و دنیایی‌اند. در صورتی كه لذت‌های آخرتی با لذت‌های دنیایی تزاحم پیدا بكنند و از همه نتوان بهره برد باید لذت‌های بهتر و برتر را برگزید و آن لذت‌های اخروی است. «بَلْ تُؤْثِرُونَ الْحَیاةَ الدّنْیا وَ اْلآخِرَةُ خَیْرٌ وَ أَبْقى»؛ بلكه زندگی دنیا را بر می‌گزینند در صورتی كه جهان آخرت بهتر و پایدارتر است.
این بدین معنی نیست كه لذت‌های دنیا ناپسند باشد بلكه در دنیا لذت‌های حلالی وجود دارد كه خداوند باری تعالی آنها را حرام نكرده است، اما در صورتی كه لذت‌های دنیوی (چه حلال و چه حرام) با لذت‌های اخروی تزاحم پیدا نماید، در اینجا لذت‌های اخروی بر لذت‌های دنیوی ترجیح داده می‌شود، زیرا كه در مقام مقایسه و ارزیابی میان لذّات، دو معیار ترجیح یك لذت به لذت دیگر وجود دارد؛ یكی كیفیت برتر، و دیگر دوام بیشتر. 
براساس این دو معیار نامبرده، لذات انسان در زندگی آخرتش رحجان و مزیت دارد.

ملاک لذت و شادی مطلوب
اما بعد از بحث از لذت و سعادت خواهی و مشخص شدن ملاك در لذت خواهی نوبت به بحث از شادی می‌رسد كه آیا شادی كه جزئی از لذت می‌باشد ملاكی برای آن وجود دارد یا خیر؟
استاد مكارم شیرازی معتقد است: خنده، گریه، شادی و غم، سرور و ماتم، هیچ كدام مطلوبتی ذاتی و استحباب نفسی و ارزش ماهوی ندارد تا چه رسد به آنكه یكی بر دیگری رجحان و برتری داشته باشد. اسلام كسی را به گریه كردن به عنوان گریه ترغیب نكرده است، همان گونه كه به شاد بودن به عنوان شادی امتیاز نداده است، بلكه ملاك خوب و بد بودن غم و شادی مطلوبیت بالقیاس نسبت به سعادت شخص است یعنی اگر غم و شادی در جایی موجب سعادت بشود خوب است و اگر در جای دیگری موجب سقوط از سعادت بشود بد خواهد بود. 

قال امیرالمؤمنین علی(ع): «فلتكن سرورك بما نلت من آخرتك ولیكن أسفك علی ما ما فاتك منها و ما نلت من دنیاك فلا تكثر به فرحا و ما فاتك منها فلا تأس علیه جزعاً ولیكن همك فیما بعد الموت؛ خوشحالی تو برای چیزی باشد كه در آخرت برای تو مفید است و اندوه تو برای از دست دادن چیزی از آخرت باشد، و آنچه از دنیا بدست می‌آوری تو را خشنود نسازد و بر آنچه که از دنیا از دست می‌دهی زاری كنان تأسف مخور و همت خویش را به دنیای پس از مرگ واگذار».
زندگی با نشاط و شادابی نعمت و رحمت خداست و زندگی همیشه توأم با گریه و زاری خلاف رحمت و نعمت خداوند است. گواه این مطلب آیه قرآن است كه می‌فرماید: «قَلیلاً وَ لْیَبْكُوا كَثیرًا؛ باید كم بخندند و زیاد بگریند»
شأن نزول این آیه این بود كه پیامبر اسلام(ص) دستور صادر كرده بودند كه باید تمام نیروهای قابل برای شركت در مبارزه علیه كفار و مشركین كه به سرزمین اسلام هجوم آورده بودند بسیج شوند. عده‌ای با بهانه‌های مختلف از شركت در این لشكركشی خودداری كرده بودند و از فرمان خدا و پیامبرش تخلف كردند، خداوند در قرآن به آنها وعده عذاب می‌دهد و به دنبال آن می‌فرماید: این گروه نافرمان از این پس كم بخندند و زیاد بگریند.

واضح است كه نفرین بصورت كیفر و مجازاتی است كه آدمی را دچار عذاب و رنج می‌سازد. اینكه خداوند آرزوی كم خندیدن و زیاد گریستن برای نافرمانان می‌كند، حكایت از این حقیقت دارد كه خنده به عنوان یكی از عوامل ایجاد نشاط، امر طبیعی و فطری است كه خداوند می‌خواهد به عنوان كیفر نافرمانان، آنها را از این امر محروم نماید.
البته صرف فطری بودن یك امری دلیل به جواز مطلق آن نیست، بلكه با شرایطی جایز خواهد بود مانند دیگر امیال فطری با یكسری شرایطی برای انسان جایز هستند بنابراین طبق بینش اسلامی زندگی ابدی اصل و زندگی دنیا مقدمه است، اگر چیزی مانع لذّت آخرتی و سبب عذاب آخرتی باشد ارزش منفی دارد و كاملاً ممنوع است.
بنابراین شادی ای كه مانع شادی آخرتی گردد از دیدگاه اسلامی ارزشی ندارد و ممنوع است.

نتیجه‌گیری

شادی، امری فطری است و اسلام نه تنها از آن نهی نمی‌كند بلكه انسان را به شاد كردن و شاد بودن تشویق و ترغیب می‌كند و گریه و ماتم و افسردگی را هرگز به صورت ذاتی پسندیده نمی‌داند. در سیره رسول خدا(ص) اینگونه نقل شده است كه هر گاه یكی از اصحاب آن حضرت اندوهگین بود حضرت با شوخی كردن او را شادمان می‌نمود، اما اسلام برای تعریف شادی ملاكی قرار می‌دهد كه آن ملاك مطلوبیت بالقیاس است یعنی آن شادی را ارزشمند، معتبر و پسندیده می‌داند كه موجب سعادت انسان می‌شود و اگر موجب سقوط از سعادت بشود ارزشمند نخواهد بود بنابرانی تعریف شادی در اسلام به مجموعه لذت‌های منهای دردی گفته می‌شود كه موجب سقوط انسان از سعادت اخروی او نشود.

منابع
-------------------
1ـ قرآن كریم
2ـ نهج‌البلاغه
3ـ راغب، المفردات فی غریب القرآن
4ـ زمخشری، تفسیر كشاف
5ـ طباطبائی، محمدحسین، سنن النبی(ص)
6ـ طبرسی، محمد، مجمع البیان
7ـ فیومی، مصباح
8ـ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج75، ص 123
9ـ  مصباح، محمدتقی، اخلاق در قرآن
10ـ مكارم، ناصر، اخلاق در قرآن
11ـ مكارم، ناصر، تفسیر نمونه
12ـ مكارم، ناصر، شرح غررالحكم، ج2، ص 512.
13ـ انگیزش و هیجان
14ـ جلو‌ه‌های شادی در فرهنگ و شریعت
15ـ روانشناسی شادی
16ـ لغت نامه قاموس قرآن
17ـ مجمع البحرین

رهروان ولایت


ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

سه شنبه 2 دی 1393  8:07 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها