0

مبحث هفتاد و نهم طرح صالحین: «رحلت پیامبر اسلام(ص)، شهادت امام حسن(ع) و امام رضا(ع)»

 
victoryone
victoryone
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 6330
محل سکونت : خوزستان

پاسخ به:مبحث هفتاد و نهم طرح صالحین: «رحلت پیامبر اسلام(ص)، شهادت امام حسن(ع) و امام رضا(ع)»

 

ذكر و دعا

پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله بلند كردن صدا را به ذكر و دعا، كه غالبا شيوه مردم متظاهر و رياكار است، خوش نمى داشت. دريكى از سفرها، يارانش هرگاه كه مشرف به دره مى شدند، صدا با تكبير و تهليل بلند مى كردند، فرمود: آرام بگيريد، كسى كه او را مى خوانيد نه گوشش كر است و نه جاى دورى رفته است . او همه جا با شماست و شنوا و نزديك است.

شنبه 29 آذر 1393  4:19 PM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368 zahra7720
victoryone
victoryone
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 6330
محل سکونت : خوزستان

پاسخ به:مبحث هفتاد و نهم طرح صالحین: «رحلت پیامبر اسلام(ص)، شهادت امام حسن(ع) و امام رضا(ع)»

كار و تلاش

روزى پيامبر صلى الله عليه و آله با اصحاب خود نشسته بودند. پيامبر جوان نيرومندى را ديد كه اول صبح مشغول كار و تلاش مى باشد. بعضى از حاضران گفتند: اين شايسته تمجيد و ستايش بود، اگر نيروى جوانى خود را در راه خدا به كار مى انداخت ؟ پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: چنين نگوييد، اگر اين جوان كار مى كند تا نيازمنديهاى خود را تاءمين كند و از ديگران بى نياز گردد، در راه خدا گام برداشته و همچنين اگر به نفع پدر و مادر ناتوان و كودكان خردسالش كار كند و آنها را از مردم بى نياز سازد، باز هم در راه خدا قدم برداشته است.

 

شنبه 29 آذر 1393  4:20 PM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368 zahra7720
shirdel2
shirdel2
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1393 
تعداد پست ها : 5535
محل سکونت : یزد

پاسخ به:مبحث هفتاد و نهم طرح صالحین: «رحلت پیامبر اسلام(ص)، شهادت امام حسن(ع) و امام رضا(ع)»

بنام خدا

خلاصه ای از زندگی نامه امام حسن مجتبی (ع)

قسمت اول

 

ولادت

 در نيمه ماه رمضان سوم هجري، اولين فرزند علي عليه‌السلام و فاطمه سلام الله عليها به دنيا آمد. پس از ولادت، نامگذاري از جانب مادر به پدر، و از او به رسول خدا محوّل شد و آن حضرت هم منتظر نامگذاري پروردگار ماند.

تا اينکه جبرئيل ،امين وحي، فرود آمد و گفت: خدايت سلام مي‌رساند و مي‌گويد چون علي براي تو همانند هارون براي موسي است، نام فرزندش را نام فرزند حضرت هارون عليه السلام يعني شبّر قرار ده!

رسول خدا فرمود:  زبان من عربي است و شبّر، عبري است.

جبرئيل گفت:  شبّر در زبان عرب به معناي« حسن» است.

به اين ترتيب، کودک، حسن نام گرفت. تنها کنيه‌ي آن حضرت « ابو محمد» و مشهورترين القابش« سيد» و سبط» و «تقي» است.

نقش خاتم و انگشتر امام حسن را « العزه لله» گفته‏اند؛ روز هفتم پس از ولادت، رسول خدا صلّي الله عليه وآله و سلّم مستحبات ولادت را در مورد حسن به جا آوردند و حسن را به« ((ام فضل (لبابه)|ام الفضل))» ،همسر عمويشان، سپردند تا او را از شيري که به خاطر زايمان فرزندش، قثم، در پستان داشت، شير دهد. بعدها نيز رسول خدا براي امام حسن، ادعيه‌ي عافيت و حرزهاي مخصوص چشم‌زخم را خواندند.


ذکر امام در قرآن

ذکر امام حسن عليه السلام در قرآن : قرآن مجيد مشتمل است بر يادکردي از شخصيت‌ها، از خوبان يا از بدان، ليکن اين يادکرد گاهي همراه با ذکر نام است(همانند آنچه درباره موسي و فرعون ذکر شده است) و گاه فقط با توصيف، و بدون ذکر نام.( همانند آنچه درباره امام علي عليه‌السلام نازل شده است.) درباره امام حسن عليه السلام نيز آياتي به صورت توصيف و بدون ذکر نام نازل شده است؛ همانند آيه تطهير ، آيه ذوي القربي و آيه اولي الامر.

رابطه امام حسن عليه السلام و رسول خدا صلّي الله عليه و آله و سلّم : امام حسن عليه السلام بيشتر از هفت سال با رسول خدا زندگي نکرد، ولي در همين مدت به شدت مورد عنايت آن حضرت بود و استفاده‏هاي علمي و تربيتي فراواني برد. محبت رسول خدا به امام حسن بسيار فراوان بوده و آن حضرت، گاهي نوه‌اش را در کارهاي بزرگي همانند بيعت رضوان و مباهله با نصاراي نجران هم شرکت مي‌داده است. رسول خدا درباره‌ي او تعريف و تمجيدهاي فراواني نموده است که امام بعدها به مناسبت‌هاي مختلف، از آنها براي معرفي شخصيت الهي خويش سود جست.

امام حسن و فاطمه زهرا سلام الله عليها امام حسن عليه السلام با مادر خود، فاطمه‌ي اطهر، رابطه‏اي عميق و متعالي داشت. فاطمه گاه با فرزندش بازي‌هاي کودکانه مي‌کرد و گاه با ملاطفت مادرانه او را به عبادات مستحب تشويق مي‌نمود. حسن نيز گزارش سخنان رسول خدا را پيش از هر کس، از مسجد به مادر مي‌رساند و گاه در عبادت مادر دقت مي‌کرد و از آن درس‌ها مي‌گرفت.

اين ارتباط صميمي در اواخر عمر مادر اوج گرفت؛ تا آنجا که اين دو به همراه هم و با تن و قلبي آزرده به زيارت قبر رسول الله و بقيع مي‌رفتند و شگفت آن که اين رابطه پس از ارتحال مادر نيز باقي ماند؛ به طوري که فاطمه پس از وفات دست‌هاي مجروح خويش را از کفن بيرون آورد و حسنش را در آغوش کشيد. امام حسن نيز سال‌ها بعد در حضور دشمناني همانند معاويه و مغيره بن شعبه مصيبت مضروب شدن مادر را يادآور شد.

امام حسن در دوران پيش از خلافت پدر : از اين دوران اطلاع زيادي در دست نيست. فقط اين مقدار مسلم است که امام عليه السلام در خدمت پدر بوده است؛ گاه از روي دلسوزي در تأمين رفاه پدر مي‌کوشيده و گاه همراه او در برخي فعاليت‌هاي اجتماعي شرکت مي‌کرده است( همانند شرکت در بدرقه ابوذر به هنگام تبعيد)، و گاه پاره‌اي مأموريت‌هاي مهم را از طرف پدر عهده‌دار بوده است (همانند آبرساني به منزل عثمان در حال محاصره.) سياست‌هاي عملي امام حسن عليه السلام کاملاً هماهنگ با پدر است، لذا همانند او در هيچ‌يک از جنگ‌ها و فتوحات پس از رسول خدا در تمام اين دوره‌ي 25 ساله شرکت ننموده است.

 

                  

شنبه 29 آذر 1393  4:20 PM
تشکرات از این پست
ria1365 omiddeymi1368 zahra7720
victoryone
victoryone
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 6330
محل سکونت : خوزستان

پاسخ به:مبحث هفتاد و نهم طرح صالحین: «رحلت پیامبر اسلام(ص)، شهادت امام حسن(ع) و امام رضا(ع)»

خديجه علیه السلام خواب ديده بود. ديده بود که خورشيد از آسمان پايين آمد وتوي خانه اش جا گرفت، تعبير خواب خواست. گفتند: «با بهترينِ مردان ازدواج مي کني... .» محمد را که ديد، خورشيد خانه اش را پيدا کرد

شنبه 29 آذر 1393  4:22 PM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368 zahra7720
victoryone
victoryone
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 6330
محل سکونت : خوزستان

پاسخ به:مبحث هفتاد و نهم طرح صالحین: «رحلت پیامبر اسلام(ص)، شهادت امام حسن(ع) و امام رضا(ع)»

جواب سلام
مردى به رسول خدا صلى الله عليه و آله (السلام عليك ) گفت ، حضرت در جواب فرمودند: (و عليك السلام و رحمة الله ). ديگرى آمد و گفت : (السلام عليك و رحمة الله و بركاته ). سومى آمد و عرض كرد: (السلام عليك و رحمة الله و بركاته ). حضرت فرمودند: (عليك ). آن مرد عرض كرد: جواب مرا كم فرمودى ، مگر دستور خداى تعالى نيست ، و اگر به شما درود گفتند به بهترين وجه پاسخ دهيد؟ حضرت فرمودند: تو براى من جاى پاسخ بهتر گفتن باقى نگذاشتى ، ناگزير من همانند سلام تو جواب گفتم .

شنبه 29 آذر 1393  4:25 PM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368 zahra7720
shirdel2
shirdel2
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1393 
تعداد پست ها : 5535
محل سکونت : یزد

پاسخ به:مبحث هفتاد و نهم طرح صالحین: «رحلت پیامبر اسلام(ص)، شهادت امام حسن(ع) و امام رضا(ع)»

بنام خدا

ادامه زندگینامه امام حسن مجتبی (ع): قسمت دوم
در دوران خلافت پدر

امام حسن عليه السلام با پدر، از آغاز خلافت تا شهادت : امام حسن از آغاز بيعت مردم با حضرت علي عليه السلام تا لحظه شهادت آن حضرت در مقام قوي‏ترين بازوي آن حضرت عمل کرد. در جريان بيعت، حضوري جدي داشت؛ در سه جنگ جمل ، صفين و نهروان حاضر بود. پيش از جنگ جمل هم به همراه عمّار ياسر و قيس بن سعد به کوفه رفت و با سرکوب‌کردن فتنه‌ي ابو موسي اشعري ، مردم را به جنگ با مردم بصره فرا خواند. گهگاه به جاي پدر نماز جمعه بر پا داشت. در شب ضربت خوردن پدر قصد داشت همراهي‌اش کند که با منع پدر، منصرف شد. پس از ضربت‌خوردن پدر نيز تمام تلاش خود را براي بهبود و استراحت آن حضرت به کار بست و در پايان به وصاياي او گوش سپرد.
جانشيني پس از شهادت پدر

حضرت علي عليه السلام قبل از شهادت، امام حسن را وصي خود تعيين کرد. رسول خدا صلّي الله عليه و آله و سلّم نيز قبل از آن به دو گونه اين وصايت را اعلام کرده بودند؛ يکي به صورت تصريح به امامت امام حسن و امام حسين عليهماالسلام پس از پدرشان، و دوم تصريح به امامت اوصياء دوازده‌گانه‌ي خود، با ذکر اسامي آنها.
امام پس از خلافت

امام حسن عليه السلام پس از خلافت و قبل از صلح (دوران کوتاه خلافت ظاهري): دوران کوتاه چند ماهه خلافت ظاهري امام حسن عليه السلام، پر ماجرا سپري شد. بلافاصله پس از شهادت حضرت علي عليه السلام، امام حسن به مسجد آمد و در سخناني شيوا تلويحاً مردم را به بيعت با خويش فراخواندند.

پس از سخنراني و با تبليغ نافذابن عباس مردم کوفه با آن حضرتبيعت کردند. امام نيز بيعتشان را براين اساس که از او پيروي کنند و با هر کس جنگيد، بجنگند و با هر کس صلح کرد، صلح کنند، پذيرفت؛ و سپس به تحکيم پايه‌هاي حکومت خويش پرداخت، ابن ملجم ،قاتل پدر، را گردن زد و اکثر فرمانداران مناطق را که به دست پدرش نصب شده بودند، تثبيت نمود و برخي را تغيير داد

جاسوس‌هاي معاويه را پيدا کرد و گردن زد، نامه‌ي تندي به وي نوشت و او را تهديد به جنگ نمود. نامه‌‌‌نگاري ميان حضرت و معاويه ادامه يافت تا اينکه معاويه لشکري عظيم به سوي عراق گسيل داشت و حضرت نيز درصدد تهيه لشکري براي مقابله با او برآمد.
صلح امام

مهمترين حادثه در زندگي امام حسن عليه‌السلام جريان صلح معاويه با آن حضرت است. تحليل اين حادثه ضروري به نظر مي رسد زيرا خود امام صلحش را حجتي بر آيندگان مي‌داند؛ يعني بر اساس عملکرد حضرت، وظيفه انسان نيز در شرايط مشابه با آن زمان، صلح و مصالحه است.

بررسي مقدمات و شرايط و عللي که صلح را ايجاب کرد و دقت در کيفيت وقوع صلح و مواد صلحنامه و موشکافي نتايج شيرين صلح براي جناح حق و ضربه‌هاي سهمگين آن بر جناح باطل به‌خوبي روشن مي‌کند که صلح آن حضرت در حقيقت انقلاب سبزي بود که زمينه انقلاب سرخ حسيني را فراهم ساخت و اين نرمش قهرمانانه در کنار آن جنبش ظلم‌ستيزانه، پايه‌ريز انقلاب علمي امام باقر عليه السلام و امام صادق عليه السلام در عصر طلايي خلأ انتقال قدرت از بني‌اميه به بني‌عباس گشت و به اين ترتيب، اسلام ناب محمدي که در تشيع جلوه‌گر بود، نهال خود را آبياري نمود و به درخت تنومندي تبديل کرد.
امام پس از صلح تا شهادت

تمامي تلاش امام حسن پس از قبول صلح اين بود که فوايد مورد نظرش را از صلح به نتيجه برساند و بر اين اساس در تمام اين مدت به حفظ نيروهاي کيفي و خالص ، بازسازي نيروهاي خسته و وازده و تفسير صحيح اسلام پرداخت.

عملکرد دشمن‌شکن حضرت پس از صلح چنان قدرتمند بود که معاويه را به فکر شهادت آن حضرت انداخت.
شهادت امام

تلاش موفق امام حسن براي به‌کرسي نشاندن اهداف صلح باعث شد که معاويه طرح قتل حضرت را پيگيري نمايد تا بتواند به خواسته ديرين خود يعني تبديل خلافت اسلامي به سلطنت موروثي، جامه‌ي عمل بپوشاند. به اين ترتيب سمي مهلک تهيه کرد و آن را توسط همسر آن حضرت به او خوراند.

حضرت پس از مدتي درد و رنج، در روز 28 ماه صفر سال 50 هجري به لقاء الله شتافت.

برادرش امام حسين عليه السلام، جنازه‌ي او را پس از تغسيل و نماز براي دفن به سوي مسجد و روضه پيامبر برد ولي سرانجام بر اثر ممانعت بني‌اميه در بقيع به خاک سپرد.
ثواب عزاداري و گريه بر امام حسن

 رسول خدا صلّي الله عليه و آله و سلّم سال‌ها پيش از شهادت امام حسن فرموده بود : « هر کس بر حسن گريه کند، چشمش روزي که ديده‌ها کور مي شوند (روزقيامت)، کور نمي شود و هرکس در مصيبت او اندوهگين شود، روزي که همه دلها اندوهگين است، غم و اندوهي ندارد. زيارت حسن مايه‌ي استواري قدم‌ها در قيامت است

شاگردان و ياران امام

 نام بيش از 30 نفر از شاگردان و ياران آن حضرت در تاريخ ثبت شده است.
فرزندان امام

 کمترين عددي که درباره فرزندان حضرت نوشته‌اند 7 نفر و بيشترين عدد 23 نفر است. شيخ مفيد ، فرزندان حضرت را 15 نفر مي‌داند( هشت پسر و هفت دختر.(

از دختران حضرت 4 نفر و از پسرانش نيز 4 نفر صاحب فرزند شده اند. البته دو تن از پسران، فرزند پسر نياوردند و به همين جهت نسل تمامي سادات حسني به آن دو پسر ديگر که فرزند پسر آورده اند زيد و حسن مثنّي) منتهي مي‌گردد. در سلسله سادات حسني، دانشمندان، سلاطين، محدّثان و انقلابيون متعددي وجود دارد.

                  

شنبه 29 آذر 1393  4:26 PM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368 zahra7720
victoryone
victoryone
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 6330
محل سکونت : خوزستان

پاسخ به:مبحث هفتاد و نهم طرح صالحین: «رحلت پیامبر اسلام(ص)، شهادت امام حسن(ع) و امام رضا(ع)»

حسن معاشرت
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله لباس و كفش خود را مى دوخت ، گوسفندان خود را مى دوشيد، با بردگان هم غذا مى شد، بر زمين مى نشست ، بدون اينكه خجالت بكشد، مايحتاج خانه اش را از بازار تهيه مى كرد و هنگام مصافحه دست خود را نمى كشيد تا طرف دست خود را بكشد. به هر كسى مى رسيد سلام مى كرد، چه توانگر و چه درويش ، چه كوچك و چه بزرگ ، و اگر به مهمانى و خوردن چيزى دعوت مى شد، آن را كوچك نمى شمرد، هر چند خرمايى پوسيده باشد.
… و مخارج زندگى آن حضرت سبك ، داراى طبع بزرگ و خوش معاشرت و خوشرو بود. بدون اينكه بخندد، هميشه تبسمى بر لب داشت ، و بدون اينكه چهره اش در هم كشيده باشد، اندوهگين به نظر مى رسيد. بدون اينكه از خود ذلتى نشان دهد، همواره متواضع بود. بدون اينكه اسراف بورزد، سخى بود، دل نازك و با همه مسلمانان مهربان بود…

شنبه 29 آذر 1393  4:26 PM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368 zahra7720
victoryone
victoryone
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 6330
محل سکونت : خوزستان

پاسخ به:مبحث هفتاد و نهم طرح صالحین: «رحلت پیامبر اسلام(ص)، شهادت امام حسن(ع) و امام رضا(ع)»

حفظ ارتباط
شخصى نزد رسول خدا صلى الله عليه و آله آمد و عرض كرد: يا رسول الله ! بستگانم با من قطع رابطه كرده و مرا مورد حمله و شماتت قرار داده اند، آيا من هم با آنها قطع رابطه كنم ؟
پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: با اين وضع ، خداوند نظر رحمتش را از همه شما بر مى دارد.
آن مرد گفت : پس چه كنم ؟
حضرت فرمود: ايجاد رابطه كن با كسى كه با تو قطع رابطه كرده است ، و ببخش به كسى كه تو را محروم ساخته است ، و عفو كن كسى را كه به تو ظلم كرده است ؛ در اين صورت ، از سوى خداوند پشتيبانى در برابر آنها خواهى داشت

شنبه 29 آذر 1393  4:27 PM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368 zahra7720
victoryone
victoryone
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 6330
محل سکونت : خوزستان

پاسخ به:مبحث هفتاد و نهم طرح صالحین: «رحلت پیامبر اسلام(ص)، شهادت امام حسن(ع) و امام رضا(ع)»

حلم
انس بن مالك مى گويد: ده سالم تمام خدمتگذار پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله بودم . هرگز نفرمود: چرا چنين و چنان كردى ؟ يا چرا چنين و چنان نكردى ؟
نيز از انس نقل شده كه : ساليانى به رسول اكرم صلى الله عليه و آله خدمت كردم ، هرگز مرا ناسزا نفرمود. هرگز مرا كتك نزد. هرگز مرا از خود نراند. هرگز به من پرخاش نكرد. هرگز در برابر سستى و سهل انگارى من نسبت به كارى ، با من تندى و درشتى ننمودى . هرگاه كسى از خاندانش با من خشونت به خرج مى داد، حضرت مى فرمود: بازش گزار! هر چه باشد، پيش ‍ خواهد آمد.

شنبه 29 آذر 1393  4:27 PM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368 zahra7720
ria1365
ria1365
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 7868

پاسخ به:مبحث هفتاد و نهم طرح صالحین: «شهادت پیامبر اسلام(ص)، شهادت امام حسن(ع) و امام رضا(ع)»

شهادت پیامبر 1(بر اساس کتاب معتبر اهل سنت)

در روز بيست و هشتم صفر سال 11 هـ .ق. رسول گرامي اسلام (صلي الله عليه و اله) در مدينة منوره در 63 سالگي به شهادت رسيدند و مسـلمانان را در غـم و ماتمي بزرگ فرو بردند.
دربارة‌ شهادت حضرت ختمي مرتبت علاوه بر حديث معروف امام رضا(عليه السلام) « ما منّا الا مسموم أو مقتول» روايات ويژه‌اي نيز وارد شده كه در اين جا به آن ها اشاره مي شود: «حفصه شنيد كه بعد از پيامبر اكرم (صلي الله عليه و اله) ابي بكر و عمر خلافت را غصب خواهند كرد. اين ‌خبر را به عايشه گفت و عايشه به ابي بكر و عمر خبر داد؛ آن‌ دو به دختران خود دستور دادند تا هر چه زودتر كاري کنند كه خلافت به آنها برسد؛‌ سپس توطئه کردند و تصميم گرفتند تا پيامبر(صلي الله عليه و اله) را مسموم نمايند و آن دو زن پيغمبر (صلي الله عليه و اله) را مسموم و شهيد كردند».
رسول خدا از فعاليت‌هايي كه براي قبضه كردن خلافت انجام مي‌گرفت، ‌آگاه بودند‍‍؛ از اين رو براي پيشگيري از انحراف تصميم گرفتند سندي مكتوب را براي جانشيني خود به يادگار گذارند تا ديگر هيچ گونه بهانه‌اي وجود نداشته باشد و براي آخرين بار تكليف امت خود را مشخص كنند.
آخرين فرستادة خداوند در‌ آخرين لحظات عمر پر بركت خود، قلم و كاغذ طلب كردند. عمر فرياد زد و ننگ‌آورترين و پست‌ترين كلمه‌اي كه مي‌توانست بگويد، بر زبانش جاري و بشري را از مسير هدايت خويش منحرف كرد: «دعوه انّ ا لرّجل ليهجر، حسبنا كتاب الله ؛ رهايش كنيد! همانا اين مرد هذيان مي‌گويد!‌ كتاب خدا ما را بس است».
در آن جمع كنار بستر پيامبر ـ كه به اصطلاح به عيادت آمده بودند ـ عده اي به حمايت عمر برخاسته، گفتند: « عمر راست مي‌گويد!» عده‌اي ديگر با آن‌ها مخالفت كردند. نزاع بالا گرفت و پيامبر(صلي الله عليه و اله) به آن بي شرمان فرمودند: « از نزد من خارج شويد كه نزاع و درگيري نزد من سزاوار نيست!»
آيا اين بود مراعات مقام كسي كه قرآن درباره اش مي گويد: ?وَمَا يَنطِقُ عَنِ الْهَوَى إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَى?؛ (پيامبر) هرگز به هواي نفس خود سخن نمي‌گويد. سخن او چيزي جز وحي خدا نيست» .

     Android iOS , Windowsphone , Symbian , JavaMobile Review ,Learning

شنبه 29 آذر 1393  4:28 PM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368 zahra7720
shirdel2
shirdel2
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1393 
تعداد پست ها : 5535
محل سکونت : یزد

پاسخ به:مبحث هفتاد و نهم طرح صالحین: «رحلت پیامبر اسلام(ص)، شهادت امام حسن(ع) و امام رضا(ع)»

بنام خدا

چند حدیث از امام حسن مجتبی (ع)

      از حضرت امام حسن علیه السلام پرسیده شد که بردباری یعنی چه؟ فرمودند: بردباری عبارت از فرو بردن خشم و اختیار خودداشتن است. (تحف العقول، ص 227)

      چنان برای دنیایت تلاش کن که گویاهمیشه زنده ای، و چنان برای آخرتت تلاش کن که گوئی فردامرگت فرا می رسد .

      دانشت را به مردم بیاموز، و خود نیزدانش دیگران را فراگیر .

      کسی که در دلش جز خوشنودی خداخطورنکند، چون دعاکندمن ضامنم که دعایش مستجاب گردد. (از هر معصوم چهل حدیث، ص 118)

      کسی که عقل ندارد ادب ندارد، و کسی که همت نداردجوانمردی ندارد و کسی که حیا ندارد دین ندارد. (از هر معصوم چهل حدیث، ص 115)

 

                  

شنبه 29 آذر 1393  4:28 PM
تشکرات از این پست
ria1365 omiddeymi1368 zahra7720
victoryone
victoryone
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 6330
محل سکونت : خوزستان

پاسخ به:مبحث هفتاد و نهم طرح صالحین: «رحلت پیامبر اسلام(ص)، شهادت امام حسن(ع) و امام رضا(ع)»

بوسيدن دست كارگر

وقتى رسول خدا صلى الله عليه و آله از غزوه تبوك برگشتند. سعد انصارى به استقبال آن حضرت رفت و نبى اكرم صلى الله عليه و آله با او مصافحه كرد و چون دست در دست سعد گذاشت ، فرمود، اين زبرى چيست كه در دستهاى توست ؟ عرض كرد: يا رسول الله ! با بيل و كلنگ كار مى كنم و براى خانواده ام روزى فراهم مى نمايم . رسول خدا صلى الله عليه و آله دست سعد را ببوسيد و فرمود: اين ، دستى است كه حرارت آتش دوزخ به آن نرسد.

شنبه 29 آذر 1393  4:29 PM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368 zahra7720
victoryone
victoryone
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 6330
محل سکونت : خوزستان

پاسخ به:مبحث هفتاد و نهم طرح صالحین: «رحلت پیامبر اسلام(ص)، شهادت امام حسن(ع) و امام رضا(ع)»

دورى از مجادله

روزى رسول خدا صلى الله عليه و آله بر اصحاب خود در آمد و ديد كه : آنان با يكديگر مجادله و مخاصمه مى كنند. نبى اكرم صلى الله عليه و آله سخت خشمگين شد كه از شدت غضب چهره مباركش چنان سرخ گشت ، تو گويى دانه هاى انار بر رخسار مبارك شكسته شده است ، و فرمود: آيا براى همين كارها خلق و به خاطر اين مسائل ماءمور شده ايد كه بعضى از كتاب خدا را با بعضى ديگر بياميزيد؟ بنگريد به چه ماءموريد، به آن عمل كنيد و از چه چيزهايى نهى شده ايد، از ارتكاب آنها اجتناب ورزيد.

شنبه 29 آذر 1393  4:30 PM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368 zahra7720
victoryone
victoryone
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 6330
محل سکونت : خوزستان

پاسخ به:مبحث هفتاد و نهم طرح صالحین: «رحلت پیامبر اسلام(ص)، شهادت امام حسن(ع) و امام رضا(ع)»

بخششى كريمانه

سهل بن سعد ساعدى مى گويد : جبّه اى از پشم سياه و سپيد براى پيامبر بزرگوار اسلام دوختم كه حضرت از ديدن آن به شگفت آمد و با دست مباركش آن را لمس كرده ، فرمود : نيكو جبّه اى است . مردى اعرابى كه آنجا حاضر بود گفت : اين جبّه را به من عطا كن ! حضرت بى درنگ آن را از تن مبارك برداشت و به او بخشيد.

شنبه 29 آذر 1393  4:30 PM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368 zahra7720
victoryone
victoryone
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 6330
محل سکونت : خوزستان

پاسخ به:مبحث هفتاد و نهم طرح صالحین: «رحلت پیامبر اسلام(ص)، شهادت امام حسن(ع) و امام رضا(ع)»

بلند شدن به احترام مؤ من

رسول خدا صلى الله عليه و آله در مسجد نشسته بودند كه مردى وارد شد و آن حضرت به احترام او از جاى خويش برخاست . مرد گفت : اى رسول خدا! جاى گسترده و وسيع است . آن حضرت فرمود: اين از حقوق مسلمان بر مسلمان ديگر است كه چون وى را براى نشستن نزديك خويش ديد، براى او جابجا شود.

شنبه 29 آذر 1393  4:31 PM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368 zahra7720
دسترسی سریع به انجمن ها