آخرين سخنان امام مجتبی
از امام مظلوم، حضرت مجتبي گفتارهاي ارزشمند و گوهرباري به جاي مانده است، که شنيدن و عمل کردن به آنها باعث سعادت دنيا و آخرت است. از آن جمله، در آخرين روزهاي حيات پربار حضرت، هنگامي که ايشان در بستر بيماري آرميده بود و انتظار ديدار معبودش را ميکشيد، يکي از ياران آن بزرگوار، خدمت حضرتش شرفياب شد و عرض کرد: «اي پسر رسول خدا! مرا پند دهيد.»
امام در پاسخ او بيانات ارزشمندي فرمود که در اينجا خلاصهاي از آن را ميآوريم.
حضرت فرمود: «براي سفر آخرت آماده شو و توشهات را پيش از فرارسيدن اجل تهيه کن: بدان که تو در جستجوي دنيا هستي و مرگ به دنبال توست. هيچگاه انديشه و اندوه روز آيندهات را بر انديشهي امروزت ترجيح نده.
بدان که اگر تو از اموال دنيا بيش از آنچه احتياج داري، گردآوري و نگهداري، تنها خزانهدار ديگران خواهي بود.
بدان که آنچه از دارايي دنيا به دست آوري، اگر در راه حلال مصرف شود، حسابرسي خواهد شد و اگر در راه حرام خرج شود، کيفر خواهد داشت و اگر در کارهاي شبههناک به کار گرفته شود، سرزنش در پي دارد، بنابراين دنيا را «مردار» به حساب آور و از آن در حد نيازت بهرهبرداري کن. در اين صورت، آنچه را که مصرف کردهاي، اگر حلال باشد، تو از بيرغبتي به آن زياني نبردهاي، اگر حرام باشد، از کار زشت دوري گزيدهاي و به اندازهي نياز از مردار استفاده کردهاي و اگر سرزنشي به دنبال داشته باشد، آسان است و زودگذر.
براي کارهاي دنيايي خود چنان اقدام کن که گويي ساليان دراز در جهان خواهي زيست و در مورد کارهاي اخروي آنگونه بينديش که گويي فردا از جهان رخت برميبندي.
اگر ارجمندي بدون وابستگي خانوادگي و شکوه بدون سلطنت را ميخواهي، از خواري گناه دور شو و لباس عزت فرمانبرداري از خدا را بر تن کن.
هرگاه به مصاحبت و همنشيني با مردم نيازمند شدي، با کسي دوست شو که چون با او بنشيني بر وقار و شکوه تو بيفزايد و چون به او خدمت کني، از تو نگاهباني کند. هرگاه به پول احتياج داشتي به ياريت بشتابد. آنگاه که سخن بگويي تصديقت کند. اگر در مورد کاري شدت به خرج دادي، با تو همنوا شود. چون براي کار خير و ارزشمندي دست خود را پيش بردي، او نيز دست خود را پيش برد. اگر از تو خطايي سرزد، آن را جبران کند. اگر از تو نيکويي ببيند، همواره آن را يادآوري کند. اگر از او خواسته و تقاضايي داشته باشي، برآورده سازد. اگر از او جدا شدي به تو بپيوندد و اگر بر تو مصيبتي وارد شد، با تو همدردي کند.
دوست تو بايد کسي باشد که از او به تو زياني نرسد، دشواري برايت ايجاد نکند. در کارهاي مهم ترا خوار نگرداند و اگر مالي را بين خود تقسيم ميکنيد، ترا بر خودش ترجيح دهد.»
همچنين امام در مورد يکي از ياران صديقش که به رحمت الهي پيوسته بود، چنين فرمود: «او بزرگترين انسان در نظر من بود، زيرا: دنيا در نظرش بسيار حقير مينمود. هرگز از روزگار شکوه نميکرد. خشمگين نميشد و اظهار دلتنگي نميکرد. بيشتر عمر خود را به سکوت گذراند؛ ولي چون لب به سخن ميگشود، براي گويندگان جاي سخن گفتن باقي نميگذاشت. هنگامي که با دانشمندان مينشست به شنيدن، بيش از گفتن حرص ميورزيد. اگر در سخن بر او چيره ميشدند، در سکوت نميتوانستند مغلوبش کنند.»
«هيچگاه آنچه را که انجام نميداد، نميگفت؛ و از کارهاي خير آنچه را که نميگفت، انجام ميداد.»
اگر براي او دو کار پيش ميآمد و نميدانست که کدام يک به رضاي خداوند نزديکتر است، دقيق مينگريست و کاري را که به هواي نفس نزديکتر بود، رها ميکرد و هرگز کسي را در مورد کاري که احتمال عدم موفقيت در آن وجود داشت سرزنش نميکرد.»
و نيز از آن بزرگمرد روايت شده است که فرمود: «سه چيز انسان را به هلاکت ميکشاند: غرور، حرص و حسادت.»
درود خداوند بر آن امام عزيز و مظلوم باد، که به ما درس انسان بودن و انسان زيستن را آموخت، و هر لحظه از زندگي پربار و پربرکتش درسي سازنده براي دنيا و آخرت ما ميباشد.