0

کانون علم و حکمت

 
haj114
haj114
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1391 
تعداد پست ها : 3991

کانون علم و حکمت

کانون علم و حکمت
روزی عثمان در کنار مسجد نشسته بود. مرد فقیری از او کمک مالی خواست. عثمان پنج درهم به وی داد. مرد فقیر گفت: «مرا نزد کسی راهنمایی کن که کمک بیشتری به من بکند. عثمان به طرف امام مجتبی و حسین بن علی علیهم‏السلام و عبدالله جعفر، که در گوشه‏ای از مسجد نشسته بودند، اشاره کرد و گفت: «نزد این چند نفر جوان که در آنجا نشسته‏اند برو و از آنها کمک بخواه.» 
وی پیش آنها رفت و اظهار مطلب کرد. حضرت مجتبی علیه‏السلام فرمود: «از دیگران کمک مالی خواستن، تنها درسه مورد رواست: دیه‏ای (خونبها) به گردن انسان باشد و از پرداخت آن به کلی عاجز گردد، یا بدهی کمرشکن داشته باشد و از عهده‏ی پرداخت آن برنیاید، و یا فقیر و درمانده گردد و دستش به جایی نرسد. آیا کدام یک از اینها برای تو پیش آمده است؟» 
فقیر گفت: «اتفاقا گرفتاری من یکی از همین سه چیز است.» 
حضرت مجتبی علیه‏السلام پنجاه دینار به وی داد. به پیروی از آن حضرت، حسین بن علی علیه‏السلام چهل و نه دینار و عبدالله بن جعفر چهل و هشت دینار به وی دادند. 
فقیر موقع بازگشت، از کنار عثمان گذشت. 
عثمان گفت: «چه کردی؟» 
جواب داد: «از تو پول خواستم تو هم دادی، ولی هیچ نپرسیدی پول را برای چه منظوری می‏خواهم؟ اما وقتی پیش آن سه نفر رفتم یکی از آنها (حسن بن علی) در مورد مصرف پول از من سؤال کرد و من هم جواب دادم و آنگاه هر کدام این مقدار به من عطا کردند.» 
عثمان گفت: «این خاندان، کانون علم و حکمت و سرچشمه‏ی نیکی و فضیلت‏اند، نظیر آنها را کی توان یافت؟»[1] . 

پی نوشت ها:
[1] مجلسی، بحارالانوار، تهران، المطبعة الاسلامیة، 1393 ه ق، ج 43، ص 333. 

 

دوشنبه 24 آذر 1393  2:08 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها