قطب راوندی میگوید:
سلمان گفت:فاطمه علیهاالسلام عرض کرد:ای رسول خدا! حسن علیهالسلام و حسین علیهالسلام گرسنهاند. پیامبر صلی الله علیه و آله به آن دو فرمود:عزیزان من! شما را چیست؟ آنان گفتند:غذایی میخواهیم. آن حضرت فرمود:خدایا! به آنان غذا بده!
سلمان گفت:ناگاه دیدم یک به همچون سبوی بزرگ که سپیدتر از شیر است، در دست پیامبر صلی الله علیه و آله است. پیامبر صلی الله علیه و آله با انگشت ابهام خود پوست آن را پاک کرد. سپس آن را دو نیم کرد و نیمی از آن را به حسن علیهالسلام و نیم دیگری را به حسین علیهالسلام داد. من در حالی که میل به آن به داشتم، به آن میوه نگاه میکردم. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:این غذا از بهشت است که جز ما کسی از آن نمیخورد - مگر آن که از حساب (خداوندی) نجات یابد - و تو بر خیر هستی. [1] .
پی نوشت ها:
[1] الخرائج و الجرائح 536:2 ح 12.