مروان زمان امیرالمومنین (ع) خطایی مرتکب شده بود . امام حسن وامام حسین (ع) آمدند و شفاعت اوراکردند . مروان آزادشد شاید گفته باشد آقازاده ها لطف کردید ، ان شاءالله یک روزی جبران کنم . مدتها بعد مروان میخواهد این لطف را جبران کند ؛ چه کرد ؟ چگونه جبران کرد ؟همین قدر بگو.یم وقتی جنازه ی امام حسن (ع) را آوردند ،مروان هم جزو کسانی بود که جنازه ی امام حسن (ع) را تیرباران کردند . شاید با هر تیری که به چله ی کمان میگذاشته است ، هی زیر لب گفته باشد : حسن ! این به جبران آن محبتت. این تیر دوم به جبران فلان لطف .....
بعداز علی از تو کسی مظلومتر نیست
چون تو کسی از حق خود محرومتر نیست
از کینه ی دشمن به پیش چشم یاران
شد در مدینه پیکر تو تیر باران
بس ناسزا از فرقه ی اعدا شنیدی
بس پای منبر سب مولا را شنیدی
بس خون دل خوردی دلت دریای خون شد
مات صبوری تو اعصار قرون شد
ای آنکه میسوزد ز داغت قلب زهرا
شد مدفن پاک تو در دامان صحرا
زین غم چو لاله قلب شیعه پرزداغ است
قبر غریبت در مدینه بی چراغ است
شاعر:محسن حافظی
منبع:كتاب گریزهای مداحی،نویسنده: محمد هادی میهن دوست