0

سنگ هاي اتش فشاني

 
VAHIDFF
VAHIDFF
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : دی 1387 
تعداد پست ها : 66
محل سکونت : کرمان

سنگ هاي اتش فشاني

سنگ هاي اتش فشاني

 

سنگ‌هاى آتشفشانى ايران در سه پهنة جغرافيايى در بيشترين مقداراند. نخست، کمان ماگمايى اروميه- بزمان، دوم دامنه‌هاى جنوبى البرز، سوم بلوک لوت در خاور ايران. در مورد خاستگاه و منشأ سنگ‌هاى آتشفشانى ايران، دو احتمال عنوان شده است.

نوگل سادات (1978)، بر اين باور است که در کمان ماگمايى اروميه بزمان، وابستگى هندسى عناصر ساختارى گوناگون، منطبق بر سازوکار منطقه بُرشى راستگرد به پهناى 100 کيلومتر  است. در اين گونه نواحى، گسل‌ها بيشتر از نوع خميده و منحنى ‌شکل و اغلب با بازشدگى همراه‌ هستند و در نتيجه، حتى در مراحل فشردگى، شکستگى‌ها باز و خروج ماگما ممکن مي گردد. وضع مشابهى در ناحية لوت وجود دارد. در اين ناحيه نيز دگرشکلى ساختارى از نوع بُرشى ساده است و به همين رو، امکان بازشدگى دوبارة شکستگى‌ها بيشتر است و در نتيجه پديدة آتشفشانى به نسبت پيوسته و گدازه‌هاى جوان‌تر، به طور  پى‌درپى سنگ‌هاى پيشين را مى‌پوشاند.

بسيارى از زمين‌شناسان، پيدايش کمان ماگمايـى اروميه بزمان، را نتيجة فرورانش صفحة  زاگرس عربستان به زير صفحة ايران مى‌دانند و يا افتخارنژاد (1972)، پيدايش سنگ‌هاى آتشفشانى شمال لوت را نتيجة فرورانش بلوک هيلمند (افغان) به زير بلوک لوت دانسته است. در ضمن سنگ‌هاى آتشفشانى جنوب بلوک لوت بخشى از کمان ماگمايى حاصل از فرورانش پوستة اقيانوسى عُمان به زير کوه‌هاى مکران است. تکين (1972 ) ضمن همسو بودن با نظرية زمين ساخت صفحه اى، بيشتر سنگ‌هاى آتشفشانى ايران را مربوط به زمان توقف و يا به حداقل رسيدن گسترش بستر اقيانوس هند مى‌داند.

علوى (1991) سنگ‌هاى ماگمايى البرز جنوبى را هم خاستگاه نمى‌داند. وى بر اين باور است که سنگ‌هاى ماگمايى البرز مرکزى و باخترى، از انواع کلسيمى - قليايى و شوشونيتى اما سنگ‌هاى آتشفشانى البرز خاورى از نوع قليايى است که ارتباطى با البرز مرکزى و غربى ندارند. يکى از ويژگى‌هاى سنگ‌هاى آتشفشانى ايران، پديدة دگرگونى است که با تشکيل کانى‌هاى دگرگونى مانندآلبيت، زئوليت و آناليسم همراه است. اين دگرگونى، تنها همراه با تغييرات کانى‌شناسى، (دگرگونى استاتيک) و به دور از دگر شکلى است. مطالعات پاراژنزکانى‌هاى دگرگونى مذکور، نشانگر دو فاز دگرگونى بسيار ضعيف (رخسارة زئوليت) و ضعيف (رخسارة شيست سبز) است. تمرکز متوالى مواد آتشفشانى در فروزمين‌ها و همچنين جايگيرى انواع توده‌هاى آذرين نيمه عميق و عميق که با تحرک و تکاپوى سيالات همراه بوده، سبب شده تا کانى‌هاى اصلى ماگمايى ناپايدار و واکنش هاى يونى صورت گيرد که نتيجة آن، نوعى خود دگرگونى در مقياس ناحيه‌اى است که با دگرگونى ژرفاى اقيانوس‌ها قابل قياس است و ممکن است به شرايط ژئوديناميکى در اعماق کافت‌هاى ميان قاره‌اى ايران اشاره داشته باشد.

در پهنة زاگرس به جز سنگ‌هاى ماگمايى موجود در مجموعة نمکى سرى هرمز، سنگ‌هاى آتشفشانى در جا وجود ندارد. نبود روانه‌هاى ماگمايى در اين پهنه، ممکن است به دو دليل باشد:

- در کوه‌هاى زاگرس، فرورانش بستر درياى تتيس به سمت شمال خاورى است که از لبة قارّة فاصله دارد.

- در پهنة زاگرس، نيروهاى فشارى عمود، در بيشترين مقدار ‌است و به همين رو هيچ گونه بازشدگى در امتداد شکستگى‌ها روى نداده و در نتيجه ماگما راهى براى رسيدن به سطح زمين نداشته است. استدلال مشابهى را نيز مى‌توان براى پهنة مکران پذيرفت.

 

« سنگ‌هاى آتشفشانى پرکامبرين » ايران، به طور عمده در ارتباط با شکستگى‌هاى عميق پوستة ايران زمين ‌است که در نتيجة کوهزايى کاتانگايى شکل گرفته‌اند . گدازه‌هاى مورد نظر بيشتر از نوع ريوليت‌هاى قليايى، توف‌هاى ريوليتى و کوارتزپورفير هستند که هم رديف بيرونى توده‌هاى نفوذى قليايى پرکامبرين دانسته شده‌اند. ولى، با توجه به تأثير گرمايى توده‌هـــاى نفوذى قليايى « گروه زريَکان» بر نهشته‌هاى پرکامبرين پسين ايران مرکزى، بايد بپذيريم که سنگ‌هاى آتشفشانى پرکامبرين ايران تنها معادل بيرونى توده‌هاى نفوذى « گروه دوران» مي باشند. سنگ هاى آتشفشانى پرکامبرين ايران نام‌هاى گونا‌گونى دارند که عمده‌ترين آنها عبارتند از ريوليت‌هاى قليايى تکنار، توف‌ها و ريوليت‌هاى قليايى اسفوردى، ريوليت‌هاى قليايى سرى ريزو، ريوليت‌هاى سرى هرمز، ريوليت‌ها و توف‌هاى سازند قره‌داش و ريوليت‌هاى موته. همان گونه که ديده مى‌شود تمام آتشفشانى‌هاى ياد شده، ترکيب شيميايى قليايى دارند که مى‌تواند حاکى از کافت‌هاى درون قاره‌اى در پوستة کراتونى ايران باشد.

 

 

 

سنگ ‎‎ هاى ماگمايى پرکامبرين

سنگ هاى ماگمايى پرکامبرين ايران را مي توان به سه گروه جدا تقسيم کرد:

گروه نخست، سنگ هاى گرانيتى و ميگماتيت هايى هستند که همزمان با رويداد کوهزايى کاتانگايى و سخت شدن پي سنگ به وجود آمده اند. بنابراين از نوع نفوذي هاى همزمان با کوهزايى و بيشتر با ترکيب شيميايى کلسيمى قليايى (کالک آلکالن) هستند.

گروه دوم، سنگ هاى گرانيتى پس از کوهزايى و از نوع قليايى هستند.

گروه سوم، هم رديف بيرونى گرانيت هاى قليايى و به صورت سنگ هاى آتشفشانى هستند که در زير و يا همراه با سنگ هاى پرکامبرين پسين بوده و نشانگر کشيدگى پوستة قاره اى ايران در يک يا چند فاز کششى مي باشند. نسبت دادن سنگ هاى ماگمايى موردنظر به پرکامبرين بر سه اصل سن پرتوسنجى، تزريق در سنگ هاى دگرگونى پرکامبرين و جايگاه چينه نگاشتى آنها، است.

افزون بر فعاليت هاى ماگمايى مذکور، مجموعة چاپدونى ايران مرکزى داراى دو فاز گرانيت زايى است که پايين ترين بخش کمپلکس چاپدونى را تشکيل مي دهد و شامل انواع گرانيت و ديوريت هاى آناتکسى است. در برخى موارد مي توان شاهد تغيير شکل تدريجى بين گنيس به ميگماتيت و سپس ديوريت يا گرانيتوييد بود (حقي پور، 1974).  گفتنى است که:

* به لحاظ کمبود مقدار روبيديم، تعيين سن نفوذي هاى پرکامبرين با روش روبيديم استرانسيم رضايت بخش نبوده است.

* سن هاى پرتوسنجى داده شده، بين 560 تا 1100 ميليون سال است.

* به دليل تزريق در سنگ هاى دگرگونى، اثر گرمايى آنها بر سنگ هاى درون گير ناچيز است.

 

نفوذي هاى کلسيمى - قليايى پرکامبرين

از نگاه سنگ شناختى، نفوذي هاى کلسيمى - قليايى پرکامبرين ايران، انواعى از گابرو تا گرانيت هستند. بعضى انواع رگه اى (آپليت پگماتيت) نيز وجود دارد و حتى يک برونزد کوچک از پيروکسنيت نيز در ناحية پشت بادام گزارش شده است. مهم ترين نفوذى از اين نوع عبارتند از:    

- گرانيت و گرانوديوريت کلسيمى - قليايى « سفيد »در ناحية چاپدونى، که از نوع گرانيت هاى سفيدرنگ بيوتيت دار است.

- گرانوديوريت ناحية کلمرد در باختر طبس .

-  گرانيت کلسيمى - قليايى موته، که در دگرگوني هاى شمال موته نفوذ کرده و از نوع گرانيت هاى دوميکايى است. رگه هاى آپليتى سرشار از کوارتز و پيريت هاى طلادار در اين گرانيت نفوذ کرده اند.

-گرانيت بيوتيت دار حسن رباط در 15 کيلومترى شمال گلپايگان.

 

نفوذي هاى  قليايى پرکامبرين

به گرانيت هاى قليايى پرکامبرين ايران، نام هاى گوناگونى داده شده است، ولى همگى آنها داراى جايگاه چينه شناسى مشخص و ويژگى سنگى مشابه هستند. مهم ترين ويژگى آنها کمبود کاني هاى فرومنيزين است به همين دليل، به طور عموم رنگ سفيد دارند. در ضمن داشتن بافت پورفيروييد حاشيه اى از ويژگي هاى اين گرانيت ها است که نشان مي دهد توده هاى مذکور بيشتر از نوع سنگ هاى نيمه عميق سرد شده در نزديکى سطح زميـن هستند. نفـــوذي هاى قليايـى پرکامبــرين ايران را مي توان به دو گــروه « دوران » و « زريگان » تقسيم کرد.

« گروه گرانيت دوران »، در سنگ هاى دگرگونى پرکامبرين تزريق شده اند و  به وسيلة سنگ هاى کنار قاره اى پرکامبرين پسين پوشيده شده اند. از اين گروه مي توان به « گـــرانيت دوران » در منطقة زنجــان، « گرانيت بورنَوَرد » در جنوب سبزوار و « گرانيت قليايى موته » اشاره کرد. گفتنى است که هوشمندزاده، سن گرانيت موته را  اواخر کرتاسه - اوايل پالئوسن و قابل قياس با گرانيت الوند همدان مي داند.

« گروه گرانيت زريگان »، همچنان فاقد کاني هاى تيره هستند. ولى، بر خلاف گروه قبلى (دوران) اين توده ها، رسوبات نزديک قاره اى پرکامبرين پسين را تحت تأثير قرار داده اند. مانند، گرانيت زريگان و نَريگان (ناريگان) در شمال شهرستان بافق و گرانيت چادرملو در خاور يزد.

گفتنى است که اگرچه اين گرانيت ها (گروه زريگان)، هم رديف درونى ريوليت ها و توف هاى سازند قره داش و سرى ريزو دانسته شده اند ولى گرانيت هاى زريگان و نَريگان، بر سرى ريزو اثر گرمايى داشته اند (هوکريده، 1962). به باور هوشمندزاده (1367)، بسيارى از توده هاى گرانيتى روشن رنگ ايران مرکزى که به عنوان گرانيت زريگان دانسته شده اندبه درون سنگ هاى کرتاسه نفوذ کرده اند.

سنگ‌های پرکامبرین به ویژه مجموعه‌های پرکامبرین پسین ایران نشانه‌ها و انباشته‌های در خور توجهی از منابع معدنی دارند که نام و ویژگی‌های عمومی پاره‌ای از آنها به شرح زیر است:

آهن: بیشتر ذخایر آهن ایران، در گسترة ایران مرکزی قرار دارند و با سنگ‌های پرکامبرین همراه‌اند. در این کانسار‌ها، کانة اصلی مگنتیت است که با هماتیت، مارتیت و به طور فرعی پیریت، اسفن و آپاتیت همراه است. کانسارآهن چادرملو (خاور یزد)، معدن آهن چُغارت (در شمال بافق) و معدن گل گهر (در سیرجان) از آن جمله‌اند. افزون بر آن می‌توان به نشانه‌های موجود در اردکان یزد و زنجان (معدن آرجین) اشاره کرد. نشانه‌های آهن منسوب به پرکامبرین نواحی جنوب خاوری علم کوه، بندرانزلی و تکاب آذربایجان نیاز به بازنگری دارند. گفتنی است که در بیشتر نواحی یاد شده، به ویژه ذخایر بزرگ چادرملو و چُغارت، پیدایش آهن به طور عمده نتیجة متاسوماتیسم آتشفشانی‌های پرکامبرین توسط یک ماگمای گرانیتی دانسته شده است.

طلا: با ارزش‌ترین معدن طلای ایران در پی ‌سنگ پرکامبرین منطقة موته (جنوب خاوری گلپایگان) است. در این معدن، طلا به صورت آغشتگی با پیریت است و هیچ گاه طلا به تنهایی دیده نشده است. به ظاهر طلا به دلیل وزن مخصوص زیاد در قسمت‌های پایین ماگما متمرکز شده ولی پیریت‌های آغشته به طلا، همراه با محلول‌های گرمابی، به سطح زمین رسیده‌اند. جدا از معادن موته (چاه خاتون، سنجده، دره اشکی، چاه‌باغ، چاه علامه، تنگ زر و ) در مناطق ماسوله، تکاب، شاهین‌دژ، بایچه بولاغ نیز نشانه‌هایی از طلا به سن پرکامبرین گزارش شده که نیاز به بازنگری دارد.

سرب و روی: در منطقة بافق، کانسار‌های متعددی از سرب و روی، به ویژه در سنگ‌های پرکامبرین پسین (سری ریزو) وجود دارد. معدن کوشک بزرگ ترین کانسار سرب و روی پرکامبرین ایران مرکزی است. در این معدن،کانة اصلی گالن است که به صورت لایه‌ای و عدسی شکل در لابلای سنگ‌های آتشفشانی، به ویژه رسوبات شیلی کربن‌دار قرار دارد. افزون بر آن، در ناحیة زریگان، دوزخ دره، کاشمر، اردکان یزد، اردستان نایین ذخایر متوسطی از سرب و روی در مجموعه‌های پرکامبرین پسین وجود دارد. در معدن سرب و روی انگوران، به عنوان یکی از غنی‌ترین انباشته‌های سرب و روی ایران، مادة معدنی به صورت اکسیدی و سولفیدی و به شکل نواری است. اگرچه این کانسار به سن پرکامبرین دانسته شده، ولی سن پالئوزوییک همچنان محتمل است.

اورانیم: در ناحیة ساغند، اورانیم در مجموعه‌ای از سنگ‌های آذرآواری زیر دریایی قرار دارد که در فاصلة چینه‌نگاشتی بین سازند تاشک (سازند ناتک) و سری ریزو قرار دارد. سامانی (1367) به این مجموعة کافتی، سازند ساغند نام داده است. در این ناحیه، ماگماتیسم قلیایی باعث متاسوماتیسم سازند ساغند و کانی‌سازی از نوع اورانیم، توریم، مولیبدن، وانادیم، سریم و لانتان شده است .

فسفات: در ناحیة اسفوردی (شمال بافق) مجموعه‌ای از سنگ‌های آتشفشانی وجود دارد که شیل، دولومیت و ‌ماسه سنگ های سری ریزو را بریده‌اند. آتشفشانی‌های مذکور، بیشتر از نوع ریولیت‌های دگرسان شده و دایک‌های دیابازی حاوی آپاتیت به همراه هماتیت و مگنتیت هستند. همین آپاتیت‌ها و آپاتیت‌های مشابه هستند که ذخایر فسفات آذرین ایران مرکزی (اسفوردی گزستان و ) را به وجود آورده‌اند. آپاتیت های یافت شده در این ذخایر (به ویژه در اسفوردی) دارای مقادیر قابل توجهی عناصر خاکی کمیاب ( REE ) هستند که اهمیت قابل توجهی به این کانسارها می دهد.

ریشه لغوی

سنگ شناسی رسوبی از دو کلمه Sedimentary به معنی رسوبی و Petrology به معنی سنگ شناسی گرفته شده است .

دید کلی

سنگهای رسوبی به دلیل داشتن منابع مهم نظیر نفت ، گاز ، ذغال ، آهن ، اوارنیم و نیز مواد مورد نیاز در مصالح ساختمانی مانند آهک ، گچ و غیره از اهمیت خاصی برخوردارند لذا سنگ شناسی رسوبی یکی از مهمترین شاخه‌های علوم زمین محسوب می‌گردد. در حدود 70 ٪ از سنگهای سطح زمین ، دارای منشا رسوبی هستند، و این سنگها عمدتا از ماسه سنگها ، سنگهای آهکی ، شیل ها و به مقدار کمتری اما با همان معروفیت از رسوبات نمک ، سنگهای آهندار ، ذغال و چوب تشکیل شده است .

تاریخچه و سیر تحولی

مطالعه سنگهای رسوبی از نظر مشخصات ساختی ، بافتی و ترکیب شیمیایی آنها ، اولین بار در سال 1879 توسط سوربی انگلیسی انجام گرفت. وی مطالعه سنگهای رسوبی در مقاطع نازک را برای اولین بار ابداع نمود. بعدها در 1899 ، کایوی فرانسوی پاره‌ای از مشخصات میکروسکوپی و مشخصات ماکروسکوپی بعضی از سنگهای رسوبی در کشور فرانسه را ، به صورت مصور تشریح و تفسیر کرد .

از آن تاریخ به بعد ، به پیروی از کایو ، بررسیهای سنگهای رسوبی و کوشش اکثر سنگ شناسان ، عمدتا بر کانی شناسی و تشخیص کانی‌های تشکیل دهنده این سنگها متمرکز گردید. که در این میان ماسه سنگها و رسوبات ماسه‌ای و از میان کانی‌ها هم ، کانیهای سنگین (دارای وزن مخصوص بیش از 2.85) ، بیشتر مورد توجه قرار گرفتند .

در سال 1919 ، ونت ورث آمریکایی برای سنجش اندازه ذرات و دانه های تشکیل دهنده رسوبات تخریبی مقیاسی ارائه داد و به کمک مقیاس ونت ورث مطالعه دانه سنجی و تجزیه‌های کمی و مکانیکی رسوبات بر مبنای اندازه دانه ها و فراوانی آنها ، میسر گردید .

سرانجام در 1933 ، آدن و کرمباین ، مقیاس‌های جدیدتری برای اندازه گیری دانه‌های رسوبی ارائه دادند و در مکانیسم تجزیه‌های مکانیکی رسوبات تخریبی ، تسهیلات زیادتری ایجاد کردند. امروز هم ، مقیاسهای اندازه گیری متداول برای مطالعات رسوب شناسی و سنگهای رسوبی ، به نام همین افراد معروف بوده و مورد استفاده سنگ شناسان و رسوب شناسان قرار دارد .

گروههای اصلی سنگهای رسوبی

رسوبات سیلیسی آواری :
رسوبات سیلیسی آواری (همچنین تحت عنوان رسوبات تریجنوس یا اپی کلاستیک خوانده می‌شوند) آنهایی هستند که از خرده سنگهای قبلی که توسط فرآیند فیزیکی حمل و رسوب کرده‌اند، تشکیل شده‌اند. این گروه شامل سنگها زیر می‌باشد :

کنگلومراها :
در این سنگها ، مواد دانه درشت گرد شده در زمینه‌ای از مواد دانه ریز قرار دارند .

برش‌ها :
مواد دانه درشت گرد نشده در زمینه‌ای از مواد دانه ریز قرار دارند .

ماسه سنگها :
اندازه دانه‌ها در ماسه سنگها ، کمتر از 2 میلیمتر است .

گلسنگها :
اندازه دانه‌ها کمتر از 2 میکرون می‌باشد .

رسوبات بیوژنیک ، بیوشیمیای و آلی :
رسوباتی هستند که بیشتر منشا بیو ژنیکی ، بیو شیمیایی و آلی دارند و شامل :

سنگهای آهکی :
سنگهای آهکی می‌توانند هم از طریق ته نشست مستقیم CaCo3 از آب دریا و هم از طریق رسوب کردن اسکلت‌های کربناتی موجودات به وجود آید .

چرت‌ها :
چرت ، یک واژه خیلی کلی برای رسوبات سیلیسی دانه ریز ، با منشا شیمیایی ، بیو شیمیایی یا بیوژنیکی است .

فسفاتها :
یکی از مهمترین کانی‌های رسوبی فسفاتها ، آپاتیت می‌باشد .

ذغال و شیل نفتی :
ذغال و شیلهای نفتی که از بقایای موجودات زنده قدیمی می‌باشند، انعکاسی از فرآیندهای دیانژ و دگرگونی دارند .

رسوبات شیمیایی :
این رسوبات منشا شیمیایی دارند و شامل موارد زیر می‌باشند :

تبخیر‌ی‌ها : تبخیری‌ها عمدتا رسوبات شیمیایی هستند که پس از تغلیط نمک‌های محلول در آب ( بر اثر تبخیر ) رسوب کرده‌اند .

سنگهای آهن‌دار :
آهن
، عملا بر اندازه چند در صد در تمام سنگهای رسوبی وجود دارد، ولیکن بطور غیر معمول ، در جایی که مقدار آهن بیش از 15 ٪ باشد، سنگهای آهن‌دار را تشکیل می‌دهد .

رسوبات آذر آواری :
رسوبات آذر آواری رسوباتی هستند که عمدتا از دانه‌های با منشا ولکانیکی ، که از فعالیت‌های آتشفشانی همزمان سرچشمه گرفته‌اند، تشکیل شده‌اند. و شامل موارد زیر می‌باشند :

رسوبات اتوکلاستیک :
سنگهای ولکانوژیکی هستند که توسط برشی شدن در جای لاوا تشکیل شده‌اند .

رسوبات پیروکلاستیک ریزشی :
این رسوبات به راحتی از طریق خرده‌های آتشفشانی خارج شده از یک مجرا یا یک شکاف ، بر اثر انفجار ماگماتیکی ، تشکیل می‌شوند .

رسوبات ولکانی کلاستیک جریانی :
این رسوبات توسط انفجارات فورانی در محیط‌های خشکی ایجاد می‌شوند .

هیدروکلاستیک‌ها :
هنگامی که لاوای خارج شده ، با آب تماس پیدا کند، سرد شدن و خاموشی سریع ، باعث قطعه قطعه شدن لاوا می‌شود. این قطعات پس از حرکت در آب و دانه دانه شدن رسوبات هیدروکلاستیک را تشکیل می‌دهند .

رسوبات اپی کلاستیک :
رسوباتی هستند که از حرکت و ته نشست مجدد رسوبات ولکانی کلاستیک ایجاد شده‌اند .

اهمیت مطالعه سنگهای رسوبی

سنگهای رسوبی در ادوار گذشته زمین شناسی در محیطهای طبیعی متفاوتی که امروزه وجود دارد، رسوب کرده‌اند. مطالعه این محیطهای عهد حاظر و رسوبات و فرآیندهای آنها به درک بیشتر معادل قدیمی آنها کمک می‌کند .

دلایل زیادی برای مطالعه سنگهای رسوبی وجود دارد زیرا ارزش اقتصادی کانی‌ها و مواد موجود در آنها کم نمی‌باشد. سوخت‌های نفت و گاز از پختگی مواد آلی در رسوبات مشتق شده و سپس این مواد به یک سنگ مخزن مناسب ، که عمدتا یک سنگ رسوبی متخلخل است، مهاجرت می‌کند. ذغال ، سوخت فسیلی دیگری است که البته در توالی‌های رسوبی نیز وجود دارد. روشهای رسوب شناسی و سنگ شناسی به طور گسترده در پی جویی ذخایر جدید این منابع سوختی و سایر منابع طبیعی مورد استفاده قرار می‌گیرد . سنگهای رسوبی بیشتر آهن ، پتاس ، نمک و مصالح ساختمانی و بسیاری دیگر از مواد خام ضروری را تامین می‌کنند .

محیطها و فرآیندهای رسوبی و جغرافیای قدیمی و آب و هوای قدیمی ، همگی را می‌توان از مطالعه سنگهای رسوبی استنباط کرد. اینگونه مطالعات به شناسایی و درک تاریخ زمین شناسی زمین کمک فراوانی می‌کند . سنگهای رسوبی حاوی زندگی گذشته زمین ، به فرم فسیل‌ها هستند که اینها مفاهیم اصلی انطباق چینه شناسی در فازوزوئیک می‌باشند

 

 

 

سه شنبه 13 اسفند 1387  8:31 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها