روابط اقتصادی درون خانواده:
همواره بهترین عامل برای اصلاح جامعه، اصلاح و تربیت فرد و سپس اصلاح خانواده بوده و در این حوزه نیز از اهمیت ویژه ای برخوردار است. بدین معنا که از منظر اصلاح الگوی اقتصادی و سپس جهاد اقتصادی، بالاترین و تاثیر گذارترین حوزه برای اصلاح الگوی مصرف در روابط اقتصادی درون خانواده تنظیم می شود که در چهار سطح تقسیم بندی می شود :
1. کسب روزی حلال با تمام توان و عدم مغایرت آن با قناعت :
بدین معنا که باید بر کسب روزی حلال همّت نمود، نه همّتی معمولی و همیشگی بلکه همّتی همچون جهدی که در معنای جهاد بیان شد. انسان همواره باید همراه جد و جهد و شرایط جهاد باشد و نیز باید به این نکته توجه نمود که قناعت این نیست که اگر کسی توانایی کسب روزی حلال را دارد قناعت کند و این روزی را به دست نیاورد، بلکه قناعت آن است که با تمام توان روزی حلال را به دست آورده و به اندازه نیاز از آن استفاده نموده و باقی را انفاق کند و یا صدقه دهد. البته این باز بدین معنا نیست که تمام وقت خود را صرف درآمد کند که کسب درآمد بخشی از سه تقسیم زمانی روزانه یک مؤمن است .
در این رابطه مولی الموحدین حضرت علی بن ابیطالب علیه السلام می فرماید : « لِلْمُؤْمِنِ ثَلَاثُ سَاعَاتٍ فَسَاعَةٌ یُنَاجِی فِیهَا رَبَّهُ وَ سَاعَةٌ یَرُمُّ مَعَاشَهُ وَ سَاعَةٌ یُخَلِّی بَیْنَ نَفْسِهِ وَ بَیْنَ لَذَّتِهَا فِیمَا یَحِلُّ وَ یَجْمُل » ؛ مؤمن وقت و ساعات خود را به سه قسمت تقسیم می کند :
ساعتی که در آن با پروردگارش راز و نیاز می نماید ،
ساعتی که در آن معاش خود را اصلاح کند ،
ساعتی که بین خود و بین لذت و خوشی آنچه حلال و نیکو و زیباست ، می گذارد.
(نهج البلاغه فیض ، کلمات قصار ، شماره ۳۸۲)
2. بهره گیری از اخلاق اقتصادی (احسان و نیکوکاری) :
به غیر از تکالیفی که دین اسلام در حوزهی امور اقتصادی برای انسان قرار داده از جمله زکات و خمس، تکالیف دیگری نیز بر دوش هر مؤمنی سنگینی می کند و آن این که هیچ انسان مؤمنی نمی تواند رنج برادر دینی خود را تحمل کند و اینجا بهره گیری از اخلاق اقتصادی زمینه ساز انفاق و صدقه به نیازمندان واقعی است که این امر خود موجب حذف فاصله بین دهک های مختلف جامعه می شود .
3. پرهیز از مال حرام ، اسراف ، تجمل گرایی و مصرف گرایی :
بدین معنا که در این روابط باید به عوامل مترتب بر روابط اقتصادی در ترسیم الگوی اقتصادی خانواده توجه کرد که در این الگو باید از اسراف، تجمل گرایی، مصرف گرایی، کسب مال حرام و دیگر موارد نهی شده توسط دین اسلام دوری کرد.
4. پرهیز از خرید کالاهای تولیدی توسط کشورهایی که با نظام اسلامی دشمن هستند :
هر مسلمانی وظیفه دارد برای خریداری کالای مورد نظر اگر کالای مشابه آن توسط دشمن جامعه اسلامی تولید شده باید از خرید آن پرهیز کرده تا منفعت حاصله به جیب آنها واریز نشود . متأسفانه به دلیل ازدیاد کالاهای اسرائیلی در کشور باید در انتخاب و خرید این کالاها دقت لازم را به کار برده و نسبت به شناخت آنها مطالعات لازم انجام پذیرد.
روابط اقتصادی درون کشوری :
این بخش را باید به دو بخش تقسیم کرد :
1. روابط اقتصادی دولت با مردم
2. روابط اقتصادی بین مردم
1. روابط اقتصادی دولت با مردم :
در این حوزه دولت با در نظر گرفتن موارد چهارگانه عوامل مترتب بر روابط اقتصادی و اصلاح الگوی اقتصادی باید نسبت به طراحی فعالیت های خود بپردازد. همچنین نسبت به تأمین کالا از کشورهای هم مسیر با نظام اسلامی اقدام نماید. در این بخش موارد دیگری نیز وجود دارد همچون تنظیم تورم ، تنظیم یارانه ها ، تنظیم بازار ، بیکاری ، رشد اقتصادی ، توسعه اقتصادی ، بهره وری ، سرمایه گذاری و ... که باید در حوزهی تخصصی خود بیان شود .
2. روابط اقتصادی بین مردم :
در این نوع رابطه اگر رابطهی درون خانواده به گونه ای که بیان شد صورت پذیرد تنها با اتکا به اخلاق اقتصادی و دوری از انحرافات اقتصادی و موارد مرتبط با آن می توان روابط اقتصادی بین مردم را اصلاح و در پی اصلاح ، بارور کرد . این در شرایطی است که مردم یک کشور مسلمان بوده و تسلط کفار نیز وجود نداشته باشد که در غیر این صورت باید به شرایط اقتصادی و معاملات نیز توجه داشت .
روابط اقتصادی برون کشوری :
این بخش را نیز باید به دو قسمت تقسیم کرد:
1. روابط اقتصادی دولت با کشورهای دیگر
2. روابط اقتصادی تجار با کشورهای دیگر
در این موارد به دلیل روابط سیاسی بین کشورها، باید توجه ویژه ای به شرایط اقتصادی و معاملات داشت . به گونه ای که کشورهای مورد معامله در چهار دسته زیر تقسم بندی و نوع تعاملات بر اساس آن تنظیم شوند. در تقسیم بندی کشورها این نکته را باید در نظر داشت که برای دشمن ، ما دشمن هستیم ، اما بین خودی و دشمن ، کشورهای دیگری نیز وجود دارد : خودی ، شریک ، رقیب ، حریف و دشمن . سه گروه نخست کشورهایی خاکستری هستند و کمتر شناخته میشوند ، به لباس دوست هستند و جنبه شراکت و رقابت با ما دارند و خودشان را به مانند دشمن نشان نمیدهند . دسته بندی و نوع و چگونگی روابط اقتصادی با این کشورها به شرح زیر می باشد :
1. روابط اقتصادی با کشورهای خودی :
کشورهای خودی، کشورهای مسلمان و هم سو و هم جهت نظام اسلامی هستند که در رابطهی تعاملات با این کشورها، ابتدا منافع اسلامی مد نظر است و بعد منافع کشور، به همین جهت در معادلات تعامل با کشورهای اسلامی تحت ستم مستکبرین باید روابط، روابط کمک و احسان باشد که البته این کمک ها علاوه بر انجام تکلیف شرعی باز هم برای کشور منافع به همراه دارد .برخی از منافعی که در کمک به کشورهای مسلمان عاید می شود عبارتند از :
الف) استحکام روابط بین کشورهای اسلامی و در نهایت اتحاد بین آنها .
ب) تکثیر و انتشار عقاید خود به کشورهای دیگر که موجب ایجاد امنیت و یارگیری جهانی برای کشور می شود.
ج) تضعیف دشمن کشورهای اسلامی و کاهش خطر احتمالی حمله این کشورها به کشور.
د) دور نگه داشتن دشمن از مرزهای کشور و ...
2. روابط اقتصادی با کشورهای شریک :
کشورهای شریک، کشورهای غیر مسلمانی هستند که با اهداف و جهت گیری نظام اسلامی هم سو هستند که در معاملات با این کشورها ترس از تسلط آنها بر ما وجود ندارد. در این شرایط باید تعاملات به گونه ای تنظیم شود که علاوه بر یارگیری و اتحاد با این کشورها، منافع کشور به خوبی تأمین شود.
3. روابط اقتصادی با کشورهای رقیب :
کشورهای رقیب، کشورهایی هستند که در حوزه هایی با کشور ما در حال رقابت و در تقابل اقتصادی با ما قرار دارند نه تقابل نظامی یا سیاسی به منظور تسلط یا براندازی . نوع تعاملات با این کشورها همانند کشورهای شریک می باشد البته با حساسیت و دقت بیشتر .
4. روابط اقتصادی با کشورهای حریف و دشمن :
کشورهای حریف و دشمن که معمولاً جزو مستکبرین هستند سعی دارند تا با برقراری ارتباطات و معاملات با هدف تسلط بر کشور اسلامی اقدام نمایند که نوع تعامل با این کشورها مبتنی بر شرایط بخش اقتصاد و معاملات بوده و در صورت لزوم ، جهت انجام معاملات باید تنها در جهت منفعت به سوی کشور اسلامی باشد و از تسلط این کشورها نسبت به کشور اسلامی جلوگیری گردد. در غیر این صورت باید از انجام هر گونه معامله جلوگیری شود .
در شرایطی که معاملات مورد نظر را بتوان با هر سه کشور خودی ، شریک و رقیب انجام داد به جهت حفظ منافع ، باید بر اساس اولویت به ترتیب با کشورهای خودی و درصورت عدم امکان و وجود مشکلات با کشورهای شریک و در صورت عدم امکان با کشورهای رقیب معاملات را انجام داد. مواردی که بیان شد تنها اشاره ای بود بر این واکاوی که بیان تفصیلی هر کدام نیاز به پرداختن زمان بیشتری دارد.
به امید آن که آنچه بیان شد
چراغی باشد برای پیمودن راه جهاد اقتصادی
و زمینه ای باشد برای ظهور منجی موعود
حضرت اباصالح المهدی (عج)
اللّهم عجّل لولیّک الفرج