سفالگری
ماده سفالگری گل است. گل در دستها جان می گیرد به شكلهای مختلف در می آید. مثل كوزه یا ظروفی كه نقشهای برجسته دارند و حتی مجسمه و به تعبیری ، در تلاشی كه دستهای یك هنرمند انجام میدهند. شكلی نهفته از میان توده گل كشف می گردد. شكلی كه می تواند یك مجسمه باشد و یا یك كوزه از ساكنان اولیه فلات ایران سفالینه های قابل توجهی بدست آمده است. معروفترین آنها متعلق به سیلك و شوش است.
این سفالها تقریباً از 4 تا 6 هزار سال پیش قدمت دارند. اما در فاصله بین این دو زمان دگرگونی بسیار مهمی در سفالگری صورت می گیرد و آن اختراع چرخ سفالگری است. تقریباً در همین زمان بدعت پختن سفالها در كوره نیز آغاز می شود و این دو عامل باعث رشد قابل توجهی دراین رشته ی هنری می گردند. بسیاری از محققین جهان اعتقاد دارند كه ساكنان اولیه فلات ایران مبتكر چرخ سفالگری و پخت آن بوده اند.
آثاری كه تا به حال بدست آمده، قدمتی بیش از 6 هزار سال داشته است و اكثراً دست ساز هستند. یعنی بدون استفاده از چرخ كوزه گری درست شده اند. به همین دلیل این آثار از تقارن كامل برخوردار نیستند. در حالی كه اگر به سفالینه هایی كه از سیلك آمده در حالی كه اگر به سفالینه هایی ه از سیلك بدست آمده بنگریم، تأثیر چرخ سفالگری را در این آثار مشاهده می كنیم. یعنی كوزه ها كاملاً متقارن هستند.
تأثیر این تحول در سفالهایی كه از شوش بدست آمده اند، به خوبی پیداست . زیرا كوزه ها از حد عادی بسیار بزرگتر و از ساخت ظریفتری برخوردارند. هر چه جلوتر بیائیم، مشاهده می كنیم كه كوزه ها برای سهولت در حمل و نقل دارای پایه ، لبه و دسته می شوند و رابطه دستها و ظروف روشن تر می شود. در آثاری كه از شوش و هفت تپه بدست آمده، قطعاتی از سفال لعابدار و مجسمه هایی لعابدیده نیز دیده می شوند. احتمالاً این فن از بین النهرین به عیلامیان رسیده است زیرا مردم بین النهرین در فن لعاب دادن سفال بسیار پیشرفته تر بوده اند.
با ورود آریائیان آثار سفالی متفاوتی ساخته شد. این آثار بیشتر و مارلیك ( گیلان)كشف شده اند. در این آثار نوعی پیوند میان سفالگری و یا پیكرسازی مشاهده می شود. به طور مثال یك كوزه و یا پیه سوز ممكن است به شكل حیوان یا انسان باشد.
تاریخچه سفال دوره اسلامی
تازیان در زمان کوتاهـی سراسر خاک ایران را گـشودند، اشغـال ایران از طرف تازیان ابـتـدا اثـری در کار سفالسازی نـداشت، اما وقـتی که در سال 750 میلادی خانواده ایرانی ابوالعـباس بر تخـت خلافت بغـداد تـکـیه زد، فعـالیت فرهـنگی ایرانیـان بار دگـر آغاز گـردید.
اسلام بکار بردن ظرفـهـای گـران قـیمت فـلزی به ویـژه زر و سیم را غـدغـن کرده است. از اینرو بار دگـر طبقه حاکمه خریدار ظرفـهـای سفالی شدند و آماده شدند که سفالهـایی که بـسیار خوب آراسته شده و از لحـاظ هـنری در سطح والایی قـرار داشت بخـرند. رفـته رفـته پـیـشیـنه سفالگـری در بـسیاری از مراکز سفالسازی ایران بـنـیاد گـرفت و صاحبان این کارگـاهـها استادان فـن را بکـار گـرفـتـند.
نوشته ای که در سنگ محـراب امامزاده یحیی ورامین در نزدیکی تهـران هـست، افـتخـار ساختـن محـراب را به سه کس یعـنی سفالساز، طراح نقـشه و خوش نویس می دهـد.
از لحاظ تاریخـی دروه اسلامی به سه بخش تـقـسیم میگردد:
1- دوره اولیه اسلامیتا آغاز سده یازده میلادی
2- دوره میانه اسلامیشامل پادشاهـی سلجوقـیان و مغـولهـا
3- دوره متاخر اسلامیاز زمان صفویه تا به امروز
دوره اولیه اسلام
در دوره اولیه اسلام، سفالساز افـتاده و مـتواضع ایرانی در هـمان زمینه پارتـهـا و ساسانـیان کار میکـرد. ظرفـهـای وی بی لعـاب بود و در قـالب فشاری هـا آن را آراسته کرده، تـزیـین میداد و یا ظرفـهایی از لعـاب آبی یا فـیـروزه ای میساخت. اینگونه قالبهـای فشاری از خاک رس بی لعـاب ساخـته میشد و پـیش از پـخـتـن آن را برای آرایش ظرف کنده کاری میکردند.
در دوره اولیه سفالگـری ظرفـهـای چـیـنی که از چـین آورده شد سبب تـشویق و تحـریک ایرانیان در توسعـهً صنعـت سفالسازی شد. ثـعالبی و بـیـرونی دو نفـر از مورخین مشهـور دربارهً انواع سفالهـایی که از چـین آورده شد شرحی نگـاشته و مرغوبـیت آن را ستوده اند.
محـمد بن الحسین مینویسد که فرماندار خراسان در سال 1059 میلادی بـیست تـکه ظروف چـینی از کشور چـین دریافت کرد و آن را به بارگـاه خـلیفهً بغـداد فـرستاد؛ و سفالسازان داخلی را تـشویق به ساخـتن سفالهـایی شبـیه به آن کـرد. در حقـیـقـت در اثـر تـشویق فرمانداران و حـکام محـلی، نوآوری هـا و اخـتراعـات زیادی در فـن بـدل چـینیسازی و تـقـلـید چـیـنیهای دوره تانگ در ایران بوجود آمد. سفالسازان ایرانی در تـقـلـید از چیـنـیهای سبک تانگ در ایران بوجود آمد. سفالسازان ایرانی در تـقـلـید از چـیـنـیهای سبک تانگ آنقـدر استاد بودند؛ که در نظر اول هـمه مصنوع آنهـا را بجای چـینی اصل میگـرفـتـند.
کوششی که سفالسازان ایرانی در تـقـلید چـیـنـیهای کشور چـین در دوره های اولیهً اسلام کرده اند سبب کشف مجـدد لعـاب مینایی قـلع گـردید. در سدهً هـشتم پـیش از میلاد مسیح آشوریهـا اکسید روی را در لعـابهـای سربی خود برای بدست آوردن رنگ سفـید کـدر به کار برده اند. چون آخرین کار برای این فن در خاور نزدیک را میتوان از آجرهای لعـابی که در شوش و تخت جمشید در سدهً پـنجم ساخته شده است ثابت کرد؛ بنابراین وقتی میگوئیم بعـد از 1500 سال دوباره آن را بازیافـتـند بی دلیل نیست.
این لعـاب جـدید که سطح کاملا سفـید درست میکرد، کاربرد گـل و رس سفـید را از بـین برد و از ایران به سرعـت به تمام کشورهای اسلامیتا اسپانیا گسترش یافت. در آنجا پایه و اساس سفالسازی اسپانیایی - آفریقایی گردید که در جزیرهً اسپانیایی مایورکا ساخـته میشد؛ از آنجا به نام ماجولیکا به ایتالیا آمد و طولی نکشید که ایتالیا نیز آن را تولید کرد. از ایتالیا به آلمان و هـلـند و انگـلستان رفت. در هـلـند و انگـلستان به نام چـینی آلات دلـفـت معـروف گردید.
یکی دیگر از اختراعات ایرانیان در صنعـت سفالسازی رنگهـای مینایی بود که قبلا در سال 883 میلادی آغاز گـردیده بود. اشیائی که رنگ مینایی بر آنهـا زده شده است - سفالسازان چـینی هـیچگـاه این رنگ را به کار نبرده اند - در کارگاه هـهای کوزه گـری فوسطاط نزدیک قاهـره و در عـراق پـیدا شده است. ولی بـیـشـتر دانشمندان امروزه بر این باورند که رنگ مینایی یک اختراع ایرانی است. رنگ مینایی در اسپانیای افـریقا در کارگاه هـای کوزه گـری معـروف پاتـرنا و والنسیا به کار برده میشد، و در سال 1500 میلادی به ایتالیا رسید.
سه نوع رنگ مینایی وجود دارد :
1- رنگ مینایی طلایی ساده روی زمینه سفـید.
2- رنگ مینایی جگـری در زمینه سفـید یا مخـلوط با سایر رنگـهـا.
3- رنگ مینایی چـند رنگ با درخشندگی فلز مس یا نـقره، یا اگـر روکش آن بسیار نازک باشد، رنگ مینایی زرد، قهـوه ای یا زیـتونی بر زمینه سفید.رنگ مینایی در زمان سلاطین سلجوق و مغـول در کاشان به اوج تـکامل خود رسید.
دوره میانه اسلامی
در زمان سلجوقـیان ( 1037 - 1147 میلادی ) جهـش چشمگـیری در تـمام هـنرهـا، صنایع و عـلوم پـدید آمد. با اینکه سلجوقیان در اصل ترک بودند ولی خود را با روش زندگی ایرانیان تطبـیق دادند. در مورد سفالسازی این دوره باید گـفت "عصر طلایی چـینی سازیست"؛ در این دوره تمام روشهـای فـنی شناخته شده به کار برده می شد: حـکاکی، برجسته کاری، شبکه سازی، قـلمزنی رنگ زیر یا روی لعـاب، مطلا کاری و میناکاری. چـنین بنظر می آید که در آن دوره نقاشان و طراحان استاد سفالساز را یاوری میکردند و این امری عادی بوده است.
کوشش مستمر سفالسازان ایرانی برای اینکه بـتوانـند با چـینیهـا و لعـابهای ساخت کشور باستانی چین برابری کـنـند موجب بوجود آمدن دو اخـتراع در ایران گـردید، اولین اختراع ترکیب خمیر نرم با آمیخته زیادی از دُر کوهـی و دیگر کشف مجدد لعـاب قلیانی که برای آخرین بار در مصر باستان بکار می رفت. دانه های دُر کوهـی و خمیر شیشه ای لعـاب قـلیایی را به خاک رس اضافه میکردند، پس از پخـتن رویهً نیمه شفاف و سخت و به هـم چسبـیده ای بدست می آمد، و این هـمانند ماده و خمیری بود که در سدهً هـجدهـم در اروپا به عـنوان خمیر نرم چـینی شناخته شده بود. برای بدست آوردن لعـاب شفاف با اکسید قلع کار می کردند. تـنهً ظرف را اغلب کنده کاری کرده و با لعـاب یکـدست می پوشانـدند، این فـن را لقابی می گـفـتـند.
تحول در فن رنگ آمیزی در سفالگری سلجوقی
متداول شدن لعـابهـای قلیایی سبب شد که فـن رنگ آمیزی جدید بوجود آمد. آمیخـته مس در لعـاب سرب معـمولا رنگ فـیروزه ای تـیره یا سبز زنده بوجود می آوردند؛ ولی هـمین مس در لعـاب قـلیایی رنگ نیلی سیر درست می کرد. لاجورد کاشی (کوبالت) در لعـاب قـلیایی رنگ آبی مشکی (لاجوردی) می ساخت. در نزدیکی قـم و کاشان معـادن لاجورد کاشی (کوبالت) هست و احتمال دارد که استـفاده از کوبالت از هـمانجا آغاز گـردیده باشد. از جمله لعـابهـای دیگری که عـموماً در لعـاب های قلیایی به کار میرفت عـبارتـنداز: فیروزه ای روشن، سبز روشن، یشمی، سرخ ارغوانی و زرد ملایم که اغـلب آرایه زر هـم به آن افزوده می شد. ترکیب طلا در لعـاب یا به صورت زر گـداخـته و یا به حالت سریشی بود.
با استـفاده از این زرورق، کوزه گـر ایرانی دو شیوه تازه لعـابسازی پـیدا کرد که به نام مینایی و هـفت رنگ شناخـته می شد. برای ساخـتن لعـاب مینایی کوزه گر، خمیر شیشهً قلیایی و رنگیزه ها را در کوره می گـداخت و به صورت لعـاب مورد نیازدر می آورد. پس از خنک شدن آن را گـرد می کردند و هـنگـامی که این لعـاب روی ظرف داده شده و به کـوره برده می شد رنگـش تـغـیـیـر نمی کرد و نقاش و تـزیـینـکار قـبل از وقت می دانست که لعـاب پس از پخـته شدن، چه رنگی خواهـد داشت و هـمین امر سبب شد که دامنهً تعـداد رنگـهـا را گـسترش دهـد.
سفالگری در دوره صفوی
محققان دوران صفویه را به سه دوره، آغاز صفویه، دوره میانی ( دوره شاه عباس ) و بالاخره سالهای انقراض صفویان تقسیم نموده اند .
به طور کلی دوره صفوی در عنفوان هنر خصوصا هنر سفالگری و شكوفایی آن از اهمیت ویژه ای برخوردار است .
در دوره صفوی هنرهای گوناگون چون معماری ، نقاشی ، فلزكاری ، نساجی و قالی بافی و تزیینات معماری به حد اعلای ترقی رسید .
در هنر سفالگری نیز هنرمندان و سفالگران این دوران علاوه بر ادامه سنتها و شیوه سفالگری دوره میانی كه همزمان با حكومت شاه عباس اول صفوی است ، از نظر خلق آثار هنری گذشته تحول تازه ای با برخورداری از تاثیر سفال سازی چین ، عثمانی و اروپایی بوجود آوردند .
ظروف سفالین دوران صفوی را می توان به گروههای زیر تقسیم بندی نمود :
سلادون ، سفالینه یكرنگ كرمان ، سفالینه رنگارنگ مشهد .
گلهای تزیینی ، نقوش انسانی ، حیوانی ، گیاهی و پرندگان از جمله تزیینات متداولی است كه در آرایش ظروف سفالینی دوره صفویه چون كاسه ، بشقاب ، كوزه ، قدح ، پیاله ، كوزه ، قلیان و دیگر ظروف بكار برده شده است.
سـفالگری دوره زندیه تا عصر حاضر
بعد از انقراض حكومت صفویه هنر و تمدن اروپایی و دنیای غرب و شرق تغییرات بسیاری در شیوه هنری كشورهای كهن و شرقی از جمله ایران به وجود آمد و آفرینش هنرهای گوناگون به روش گذشته ادامه نیافت .
آگاهی ما از چگونگی دوره زندیه ، افشاریه و قاجاریه به آن حد نیست كه بتوان شیوه و سبكهای گوناگونی برای آن تعیین نمود . بعد از حمله افغانها و انقراض سلسله صفویه بیشتر كارگاههای سفالگری به فعالیت ادامه دادند .
در هنر سفالگری نیز هنرمندان و سفالگران این دوران علاوه بر ادامه سنتها و شیوه سفالگری دوره میانی كه همزمان با حكومت شاه عباس اول صفوی است ، از نظر خلق آثار هنری گذشته تحول تازه ای با برخورداری از تاثیر سفال سازی چین ، عثمانی و اروپایی بوجود آوردند
از انواع ظروف سفالینی كه در این دوران ساخته می شده باید ظروف سفالین آبی و سفید و ظروف سفید رنگ را نام برد . با تغییر پایتخت از اصفهان به شیراز در دوره زندیه و سپس به مشهد در دوره افشاریه و بالاخره به تهران در عهد قاجاریه مراكز سفالگری مهم و فعال نیز به این شهرها منتقل گردیدند .
از جـــمله كارگاه های سفالگری باید كارگاه های شهر اصفهان را نام برد كه ساخت ظروف سفالین آبی و سفید ، نقاشی زیر لعاب و رنگارنگ در آن شهر معمول و متداول بود .
در این دوره ســاخت نوع جدیدی از ظروف سفالین با نقاشی و تــزیین آبی متمایل به سیاه و تزیین مشبك با لــعاب شفاف در شهرهای مـختلف از جمله نائین مرسوم گردید .
سفالگری صفوی تا عصر حاضر
صنعت سفالگری ایران با شروع قرن حاضر به عــلت ازدیاد محصولات سفالین اروپا ، خاور دور و رواج آن در بازارهای جهانی به دست فراموشی سپرده شده است .
بهر حال ایران با سهم بسزایی كه در بنیان گذاری فرهنگ و تمدن جهانی داشته در طی قرون متمادی سنتهای هنری را ادامه داده و همواره در خلق آثار هنری از جمله سفالگری پیشگام بوده است .
در دوران معاصر هنر سفالگری در كرانه های خلیج فارس تا حاشیه دریای خزر با ویژگی های گوناگون ادامه دارد و به نظر میرسد در این راستا بیش از همه نقوش مختلف سفالینه هاست كه ریشه در هنرمندان سفالگر قرون گذشته دارد .
از جمله مراکز فعال و شناخته شده جهانی در حال حاضر ، منطقه لالجین همدان است که فعالیتی مستمر در تولید انواع ظروف سفالین را در کارنامه کاری خود ثبت کرده است و به عنوان یکی از جاذبه های گردشگری شهر همدان مطرح گردیده است.
منبع:seemorgh.com