فلسفه خمس
چرا بايد خمس بدهيم؟
به طور كلي ميتوان گفت: پرداخت خمسِ اموال، دو نقش اساسي در زندگي مسلمانها به ويژه شيعيان ايفا ميكند:
1 - مادي (توزيع ثروت بر اساس عدالت اجتماعي)
2 - معنوي ( تهذيب نفس)
عدالت اقتصادي در پرتو بعثت پيامبران
قرآن كريم يكي از مهمترين دلايل اجتماعي بعثت پيامبران را زمينهسازي براي اقامه قسط و گسترش مطلق عدالت توسط خود مردم ميداند: «لقد ارسلنا رسلنا بالبيّنات و انزلنا معهم الكتاب و الميزان ليقوم الناس بالقسط؛(1) ما پيامبران را با دلايل روشن و معجزات آشكار فرستاديم و كتاب و ميزان حق و باطل را با آنان همراه ساختيم تا مردم (در پرتو تربيت ديني) به عدل و قسط قيام كنند». پس از آن بلافاصله ميفرمايد: «و انزلنا الحديد فيه بأس شديد و منافع للناس؛(2) و آهن را فرود آورديم كه در آن نيرويي شديد و سودهايي براي مردم است.»
گرچه در آهن منافع فراواني نهفته است، منتها يادآوري آن در كنار بعثت رسولان و كتاب و ميزان، بدان دليل است كه اين فلز را ميتواند به صورت شمشير و تير و نيزه در آورده و متمرّدان از خط عدالت و بر هم زنندگان نظم اجتماعي را تنبيه كند.
تعريف عدالت
عدالت به مفهوم اتمّ آن عبارت است از: اعطاي حق هر صاحب حقي كه شامل حق الله نيز ميشود. امام سجاد (عليهالسلام) فرمود: «حق الله الاكبر عليك ان تعبده و لا تشرك به شيئاً؛(3) بزرگترين حق خدا اين است كه او را پرستش كرده و احدي را شريك او قرار ندهي.»
گاهي عدالت به معناي قرار دادن هر چيزي در جايگاه و پايگاه مناسب خويش است؛ از انفاق و پرداخت حقوق مالي گرفته تا سخن گفتن به موقع و هر كسي را در مقام مناسب گذاشتن، و نيز توزيع و توليد ثروت به صورت مناسب و عادلانه.
مقبوليت عدالت
اصل عدالت و ضرورت آن، مقبول تمام مكتبها و انسانهاست و همواره از بزرگترين آرمانهاي بشري و چالشهاي پيش روي جوامع بوده و هست. هر انساني پيرو هر مكتب و مرامي كه باشد، در صورتي كه وجدان و فطرت عقلاني خود را از دست نداده باشد، اجراي عدالت را براي اداره جامعه ضروري ميداند، چرا كه افراد بشر به دليل غريزه استخدام يا طبيعت اجتماعي زيستن و يا كثرت حوايج، نميتوانند انفرادي زندگي كنند، بلكه نياز به قانون عادلانه و اجراي آن دارند. متأسفانه گسترش جوامع بشري و فقدان عدالت اجتماعي باعث گرديده كه ظلم و تجاوز، گسترده شود و در هر عصري ثروتهاي كلان در دست گروهي معدود قرار گيرد و اكثريت جامعه در فقر و محروميت به سر ببرند.
ايمان و عقيده است كه پشتوانه و ضامن اجراي خمس است، زيرا اگر كسي به دروغ بگويد: خمس ندارم يا پرداختهام، حكومت اسلامي در شرايط عادي حق تجسّس و تفحص ندارد، چرا كه پرداخت خمس به ايمان و اعتقاد مردم بستگي دارد. به همين دليل خطاب در اينگونه احكام با مؤمنان و متقين است و كساني كه ايمان ندارند مخاطبان خمس نميباشند.
سيستم اقتصادي در اسلام
بايد توجه داشت كه سيستم اقتصادي توزيع و توليد ثروتها و پرداخت خمس و زكات و ساير مسائل مالي مانند كفارات، ديات و غيره نيز، رعايت عدل اجتماعي را در بعد اقتصادي روشن ميسازد، زيرا بدون يك سيستم اقتصادي، قشر عظيمي گرفتار فقر و محروميت ميشوند. به همين دليل مقصود ما از اقتصاد اسلامي، آن سيستمي است كه به وسيله آن راه و رسمي كه اسلام در تنظيم حيات اقتصادي دارد تجسّم و عينيّت پيدا ميكند.
به عقيده دانشمندان بزرگ اسلامي همچون: علامه مطهري و شهيد آية الله صدر و بسياري از عالمان روشنبين اهل سنّت، اسلام داراي يك نظام مالي و اقتصادي محكم بر پايه توحيد است. استاد مطهري مينويسد: وقتي ميگوييم اقتصاد اسلامي، منظورمان علم اقتصادي به شكل اقتصاد برنامهاي و دستوري است، نه اقتصاد علمي كه مانند ساير علوم ميباشد، چون در اين صورت اقتصاد اسلامي يا مسيحي و يا ماركسيستي معنا ندارد؛ چنانكه فيزيك يا شيمي اسلامي يا مسيحي نداريم.
مباني فلسفي نظام اقتصادي (با رويكرد خمس)
پيش از آنكه به مباني فلسفي نظام اقتصادي اسلام بپردازيم نخست بايد واژه فلسفه را بررسي كنيم، چرا كه اين واژه در علوم و معارف بشري، دو معناي كلي دارد: گاهي فلسفه به معناي دانش مخصوص و معروفي است كه موضوع آن، وجود و هستي است؛ فلسفه در اين معنا به مفهوم هستيشناسي است كه به دو شاخه امور عامه و الهيات به معني الاخص تقسيم ميگردد.(4) و گاهي فلسفه عبارت است از تبيين علمي و عقلاني هر پديده كه در اين معنا به فلسفه كاربردي اطلاق ميشود. مراد نگارنده از فلسفه اقتصاد اسلامي و حكمت تشريع خمس، بدين مفهوم ميباشد؛ يعني پرسشها و پاسخهاي عقلاني درباره مسائل مالي كه يكي از آنها مسئله خمس است.
پرداختن به موضوع خمس و فلسفه وجوب آن از دو جهت اهميت دارد:
يكي اينكه، دين مبين اسلام به دليل اهميتي كه براي معرفت و عقلانيت در تمام شئون زندگي قائل است بايد ديد حكمت وجوب پرداخت خمس اموال را چه ميداند و يا چه ميتوان درباره آن گفت، چرا كه اسلام برخي از احكام را با ذكر دلايل تشريع آن مطرح ساخته و درباره برخي از احكام به بيان حكمت آنها نپرداخته، بلكه پيروان خود را به كسب علم و معرفت بيشتر درباره فلسفه احكام دعوت كرده است.
جهت دوم اين است كه با گذشت زمان، فريضه خمس تحت تأثير بعضي از عوامل اجتماعي و شبهات انحرافي قرار گرفته و كمرنگ شده است. بايد علل كمرنگ شدن و راههاي احياي اين فريضه مالي را روشن سازيم تا بيشتر مورد توجه قرار گيرد، به ويژه در عصر ما كه تعبّد را در سايه تعقّل ميپذيرند و اذهان عمومي در برابر انواع شبهات، تخريبها و تفسيرهاي مختلف قرار دارد و انتخاب هر يك از آنها نيازمند دليل معقول و مشروع ميباشد.
قرآن كريم يكي از مهمترين دلايل اجتماعي بعثت پيامبران را زمينهسازي براي اقامه قسط و گسترش مطلق عدالت توسط خود مردم ميداند
علل تهاجم به خمس آل رسول (صلياللهعليهوآله)
فريضه خمس به دلايل مختلف مورد تهاجم قرار گرفته و عملاً كمرنگ شده است. اين فريضه واجب الهي نه تنها از ناحيه دشمنان، تخريب ميشود، بلكه گاهي از ناحيه مقدسنماها و برخي از مرشد نمايان و شِبه روشنفكران ديني نيز در معرض حمله و هجمه قرار گرفته و ميگيرد.
پس از انقلاب اسلامي برخي ميگفتند كه با پرداخت ماليات، ديگر خمس واجب نميشود، در حالي كه ماليات ربطي به خمس ندارد. برخي ديگر از كجانديشان نيز معتقد بودند كه خمس فقط بايد به دست امام زمان (عج) برسد، از اينرو پولها را در زمين دفن ميكردند تا امام عصر (عج) پس از ظهورش آنها را بردارد و مصرف كند. بالاخره، اين فريضه واجب الهي در كشاكش ظن و گمانهاي هوس آلود براي برخي به صورت امر مبهم در آمده و حقيقت آن را در نيافتهاند.
اما فقهاي شيعه با استناد به كتاب و سنّت، ديدگاه روشني در اين باره دارند كه در كتابهاي مستقل به صورت مستدل و نيز در رسالههاي عمليه براي عموم آوردهاند.
رعايت در مصرف خمس
مراجع و علماي بزرگوار در مصرف خمس بسيار دقت ميكردند. نگارنده خود ناظر بودم كه يكي از بازاريهاي تهران خمس كلاني براي امام راحل (قدّس سرّه) آورد. پس از پرداخت آن، عرض كرد: يك تومان از اين پول را براي تبرّك برگردانيد. امام فرمودند: اين پول نه مال من است نه مال تو، من نميتوانم برگردانم. يكي از طلبهها كه نزديك حضرت امام نشسته بود، يك تومان از جيبش در آورد و به امام داد. امام آن را گرفت و به بازاري داد.
هنگامي كه امام (ره) در نجف تبعيد بودند روزي شنيدند كه يكي از بازاريها ميخواهد براي حاج احمد آقا جشن عروسي بگيرد، حضرت امام نامهاي نوشتند كه مبادا از وجوهات مصرف كنيد.
مرحوم آية الله مدني از هداياي مردم ارتزاق ميكردند و حاضر نبودند وجوهات را در زندگي شخصي مصرف كنند.
به هر روي، بسياري از مراجع عظام در حد بسيار اندك از سهم امام استفاده ميكردند و ديگران را به احتياط كامل دعوت مينمودند. در اينباره، نمونههاي فراواني از پرهيز و احتياط علما در مصرف خمس وجود دارد، ولي همين نمونهها نشان ميدهد كه عالمان اسلامي به هيچ وجه خمس را براي خود نانداني نكردهاند.
پيوستگي سيستم اقتصادي و اصول اعتقادي
مباني فلسفي نظام اقتصادي در اسلام با جهانبيني و اصول اعتقادي، به هم مرتبط و پيوسته است. به همين دليل شناخت سيستم اقتصادي مستلزم شناخت مباني فكري و فلسفي است؛ به عبارت ديگر سيستم اقتصادي از عقايد، اخلاق و احكام اسلامي تفكيكناپذير ميباشد، چون فروع دين از اصول دين نشأت پيدا كرده است و همين انسجام فروع و اصول و اخلاق و ايمان است كه ضمانت اجرايي خمس و زكات را تأمين ميكند؛ مثلاً قرآن در باب وجوب خمس اموال و لزوم پرداخت آن به صاحبان سهام (سهم امام و سهم سادات) ميفرمايد: «ان كنتم آمنتم بالله و ما انزلنا علي عبدنا يوم الفرقان؛(5) اگر به خدا و آنچه بر بندهاش (حضرت محمد) در روز جدايي (حق و باطل) نازل كرده ايمان و اعتقاد داريد، خمس مالتان را بپردازيد.»
همانگونه كه ميبينيد در اينجا ايمان و عقيده را پشتوانه و ضامن اجراي خمس قلمداد نموده است، زيرا اگر كسي به دروغ بگويد: خمس ندارم يا پرداختهام، حكومت اسلامي در شرايط عادي حق تجسّس و تفحص ندارد، چرا كه پرداخت خمس به ايمان و اعتقاد مردم بستگي دارد. به همين دليل خطاب در اينگونه احكام با مؤمنان و متقين است و كساني كه ايمان ندارند مخاطبان خمس نميباشند.
فريضه خمس به دلايل مختلف مورد تهاجم قرار گرفته و عملاً كمرنگ شده است. اين فريضه واجب الهي نه تنها از ناحيه دشمنان، تخريب ميشود، بلكه گاهي از ناحيه مقدسنماها و برخي از مرشد نمايان و شِبه روشنفكران ديني نيز در معرض حمله و هجمه قرار گرفته و ميگيرد.
پرداخت خمس و زكات در رشد اخلاقي و تربيتي پرداخت كننده نقشي اساسي ايفا ميكند. قرآن ميفرمايد: «خذ من اموالهم صدقة تطهّرهم و تزكيهم؛(6) از اموال آنها صدقات را بگير كه در پاك كردن و تزكيه و رشد معنوي آنها دخيل است، چرا كه هر عبادتي ظاهري دارد و باطني. اراده و نيت و انگيزه شخصي، باطن عبادت و فرايض مالي را ترسيم ميكند.
پرداخت خمس اموال به قصد قربت، آثار تربيتي و بركات اقتصادي در پي دارد، اما از نظر تربيتي، انفاقِ خمس اموال به مثابه دل كندن و رهايي از وابستگي آدمي به جذابترين مظاهر دنيوي است. قرآن ميفرمايد: «و انّه لحب الخير لشديد؛(7) انسان علاقه بسياري به مال دارد». از اينرو مشكلترين دستورات اسلامي، احكام مالي است.
انفاق مال از اهداي جان كمتر نيست. بسا افرادي در راه حفظ مال و منال از جان گذشتهاند. حرّيت و آزاد منشي از آن كسي است كه از مال بگذرد و اصولاً اطاعت از خدا در انفاق مال، اثرات معنوي بسيار بزرگي دارد. قرآن با توجه به اين حقيقت ميفرمايد: «لن تنال البرّ حتّي تنفقوا مما تحبّون؛(8) هرگز به مقام نيكوكاري نميرسيد، مگر اينكه از آنچه دوست داريد انفاق كنيد.»
بيدليل نيست كه برخي از مفسّران جمله اول آيه «خذ من اموالهم صدقة تطهّرهم و تزكيّهم»(9) را به نجات از شرّ حبّ مال و بخل و حسادت، تفسير كردهاند و كلمه «تزكّيهم» را رشد و ترقي معنوي و مادي دانستهاند؛ يعني انسان با پرداخت خمس و يا زكات، از پليديهاي روحي و رواني پاك ميشود و زمينه نزول بركات مادي و معنوي را فراهم ميآورد.
بسياري از مردم از ترس كمبود مال و فقر و ناداري، زكات و خمس نميدهند، ولي اگر ايمان و توكل به خدا در كار باشد نبايد از فقر و ناداري ترس و واهمهاي داشته باشند. از همه بالاتر اينكه آنچه موجب اهميت و عنايت خداوند به اين فريضه ميشود همان تقوا، اخلاص، خوشحالي مستمندان و بندگان خدا و بستگان پيامبر است. خدا در قرآن ميفرمايد: «من ذا الذي يقرض الله قرضاً حسناً فيضاعفه له؛(10) كيست كه به خدا قرض نيكو بدهد تا خدا آن را به صورت افزون برگرداند.»
ذات اقدس الهي نيازي به استقراض از بندگانش ندارد، ميخواهد بفرمايد: كسي كه به بندهاي قرض بدهد مثل اين است كه اين احسان و هديه را به خدا داده است؛ در صورتي كه آنچه مورد توجه خدا واقع ميشود اخلاص و تقوايي است كه باعث اين عمل گرديده است. قرآن درباره قرباني كردن ميفرمايد: «لن ينال الله لُحُومها و لا دماؤها و لكن يناله التقوي منكم؛(11) هرگز گوشت و خون قرباني شما به خدا نميرسد، و لكن تقواي شما كه باعث اين عمل گرديده است به خدا ميرسد.»
در خمس هم همان قصد قربت و اخلاص است كه مورد توجه ذات اقدس الهي قرار ميگيرد، چون اين نوع انفاق كه با انگيزه پاك و نيت خالص و به قصد قربت انجام ميشود به خدا ميرسد، چرا كه اگر ايمان و اخلاص و اميد به ثواب و علاقه به قرب پروردگار نبود هرگز كسي محصول زحمات خود را پرداخت نميكرد. جوان مسلماني در جنگ با ايران صندوقچه جواهراتي پيدا كرده بود و مقرّر شد آن را به فرمانده تحويل دهد. وقتي فرمانده صندوقچه را باز كرد چشم حاضران خيره ماند. فرمانده گفت: اين جوان شايد صندوقچه ديگري هم پيدا كرده باشد. جوان با ايمان رگهاي گردنش متورّم شد و گفت: «لو لا تقواي لما جئت بك؛(12) اگر تقوا نبود همين صندوقچه را هم پيش تو نميآوردم.»
آري، انسان با اهرم تقوا و اخلاص از تمام مواضع عبور ميكند تا به خدا ميرسد.
... آثار اجتماعي خمس
1) حديد (57) آيه 25.
2) همان.
3) من لا يحضره الفقيه، ج 2، ص 618.
4) براي كسب اطلاعات بيشتر به كتاب علوم اسلامي (منطق و فلسفه) شهيد مطهري مراجعه شود.
5) انفال (8) آيه 41.
6) توبه (9) آيه 103.
7) عاديات (100) آيه 8.
8) آل عمران (3) آيه 92.
9) توبه (9) آيه 103.
10) بقره (2) آيه 245 و حديد (57) آيه 11.
11) حج (22) آيه 37.
12) تاريخ طبري.