یادداشت فرزند شهید زین الدین به مناسبت سالگرد شهادت پدر
پدر عزیز تر از جانم سلام
۲۷ آبان ماه امسال که از راه رسیده است درست ۳۰ سال از روزی که عاشقانه به سوی شهادت آغوش گشودی می گذرد و این یعنی سه دهه است که تفسیر واژه پدر را بر روی دوش ناتوان من گذاشتی و چه سنگین مسئولیتی است این بار برای دختری که پدرش قهرمان یک ملت بوده و هست . این بار البته نمی خواهم از دلتنگی های همه این سالهای نبودنت بنویسم که شاید فقط خودت و خدا از غم روزگار فراق با خبر باشید اما این بار حرف های مهم تری با شما که در تمام لحظات زندگی من حی و زنده ای دارم .
پدر
امروز و این روزها کشورمان در شرایط بزرگی با همه وجود قله های پیشرفت را هدف گرفته است اما دشمنی که روزگاری سلاحش را سمت شما هدف گرفته بود امروز سلاح ناکارآمد تحریم، ارعاب و تهدید را به سوی ما نشانه گرفته است . یادت هست روزگاری در عملیات ها آب را به رویتان می بستند و شما به تأسی از سیدالشهدا (ع) تشنه راه دشمن را سد می کردید؟ حالا هم اوضاع زیاد فرق نکرده است.شمرهای زمان امروز نیز در آرزوی بستن آب ها ما را سیبل ترکش های تحریم کرده اند . خوبی اش این است که که من و هم نسلانم به میدان آمده ایم و مانند روزگاری که شما رودر روی دشمن می جنگیدید ما هم این بار روبروی یک دنیا ایستاده ایم . با همان شجاعتی که که شما به آن شهره بودید . البته نگرانیم که در این پیچ و خم دنیای امروزی آیا تاب مقاومت مان هست؟ و هر بار این نگرانی را به شوق خط شکنی های شما در والفجر ،خیبر ، محرم و رمضان رفع می کنیم .
پدر
امروز الگوی صلابت و اقتدار شما برنامه عملی و چراغ راه ماست . البته چقدر جای حضور شما و همرزمانتان در شرایط امروز کشور خالی است چه اینکه اگر بودید شاید اوضاع بسیار تفاوت می داشت اما شاید این تقدیر بوده است که شما الگوهایی برای ما باشید و ما این مسیر هر چند سخت را برای پرآوزه شدن نام ایران بپیماییم .
پدر
شاید حرف بزرگی باشد اما مدت هاست با خودم عهد کرده ام که امسال این حرف را صادقانه با شما ، عمو و دوستان شهیدت بزنم که من و نسل سومی های انقلاب خود را مهیای به دوش کشیدن آرمان های شما کرده ایم . ما جوانیم و با انگیزه . انرژی این روزهای جوانی را میخواهیم در مسیر عمل به راه و وصیتت صرف کنیم آنجا که از ما حسین وار زندگی کردن را خواستی و ما نسل سومی ها امروز می خواهیم حسین وار ره بپیماییم و از سیاهی دشمن باکی ناشته باشیم . امروز می خواهیم حصرتحریم زورگویان را همچون شما که سوسنگرد را رفع حصر کردید بشکنیم و در این راه هم دست به دست هم داده ایم .خوب می دانم که رمز پیروزی شما در مقابل یکی از مجهز ترین ارتش های آن زمان نه سلاح پیشرفته که وحدت دلهای بیقرار جوانانی بود که سربلندی کشورشان را از جان عزیز تر می دانستند و امروز ما باید این تعهد را به شما بدهیم که برای حفظ همان سربلندی لحظه ای غفلت نکنیم .می دانم که این روزها فارغ از افراط و تفریط و با نگاه به همان اعتدال و میانه روی که گفتمان روز کشور کشور شده باید کینه ها را از دل بشوییم و بدانیم جهان وقتی در برابر ما زانو می زند که بداند ایرانی در کنار هم دژ مستحکم و نفوذناپذیر اراده هاست .
پدر
امروز گمشده ی نسل من نه اعتقاد بلکه اعتماد است . همان اعتمادی که از جوان نخبه پزشکی فرمانده مقتدر لشگر علی بن ابی طالب(ع) ساخت و از جوانان خوش فکر این کشور همت و باکری و باقری ها .ما امروز به میدان آمده ایم تا بگوییم ما هم رسم عشق بازی جان برای وطن را خوب بلدیم و میخواهیم سهمی در توسعه و آبادنی این مرز و بوم داشته باشیم . نسل سوم آماده است نقش تاریخی خود را در این مقطع برای ادامه راه ایفا کند و خدا کند با دعای شما این اعتماد به وجود آید . اگر نگویم بیشتر از شما عاشق آرمان های این کشوریم یقین بدانید کمتر هم نخواهیم بود .
پدر
در جایی از وصیت نامه ات گفتی که خداوند امروز از ما همت، اراده و شهادت طلبی را می خواهد . منو هم نسلانم امروز اسب همت هایمان را زین کرده ایم تا هرکس در مسیر خود سرآمد مسابقه پیشرفت و تعالی باشد اما شاید هنوز باور نکرده ایم که در این راه ما هم می توانیم . شاید هنوز برخی فکر کنند امثال شما آز آسمانی دیگر به این جهان آمده اید و یا برخی کج اندیشان نسخه های شفا بخش پیروزی شما را فقط برای موزه های دفاع مقدس بخواهند . من اما آرمان شما را برای شرایط امروز کشورم می پسندم . من شجاعت و استقامت همراه هوشمندی و درایت شما را نیار امروز و افق فردای کشورم می پندارم و به سهم خودم سعی می کنم این پیام شما را به گوش همه هم نسلانم برسانم .
پدر
با شما عهد می بندم که این بار آماده تر از هر زمان دیگر بار سنگین امانت آرمان هایت را به دوش بکشم و اطمینان دهم که با نسلی تازه نفس سرفرازی و افتخار را برای کشور و دینم به ارمغان بیاورم بلکه شرمنده همه این سالهای نبودنت که بار امانت را به ما واگذاردی نباشم .
شهر من یک گل به نام حضرت معصومه دارد.
پنج شنبه 29 آبان 1393 6:05 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
abdo_61
13691367