لهجه اصفهانی یکی از لهجههای زبان پارسی است. فارسی اصفهانی لهجهای از فارسی استاندارد (معیار) است که با آن تفاوتهای آوایی، واژگانی و گهگاه ساختواژهای دارد. تفاوت لهجه اصفهانی با دیگر لهجههای زبان پارسی، هم در زیر و زبر آوایش واژهها میباشد، و هم در آهنگ ادای جملهها است. در لهجه اصفهانی، واژههایی نیز بکار میرود که در دیگر لهجهها کمتر بکار میروند و یا فراموش شدهاند.[۱]
[۲]
گویش قدیمی اصفهانی
لهجه کنونی مردم اصفهان باز مانده، دگرگونیافته و سائیدهٔ زبان پهلوی از دوره پارسی میانه میباشد. لهجه اصفهانی، به عنوان گونه محاورهای ویژه مردمان اصفهان، از همان روزگار ساسانیان، در کنار زبان پهلوی (پارسیک) رایج، وجود داشته و پا به پای دیگر لهجههای پهلوی درگوشه و کنار سرزمین ایران و گویشهای آغازین آنها، میبالیدهاست. در سدههای نخست و دوم هجری، میان پارسی دری رایج در خراسان با پارسی رایج در مناطق مرکزی و جنوبی ایران برخی تفاوتهای لهجهای وجود داشتهاست. در پارسی رایج در خراسانوامواژههای پارتی بیشتر بوده و پارسی مناطق مرکزی و به ویژه جنوبی به پهلوی بیشتر همانندی داشتهاست.[۳] به دلیل اینکه لهجه اصفهانی، از لهجههای مرکزی ایران میباشد، میتوان گفت که اصفهانی گونه محاورهای از پهلوی بوده که در اصفهان به آن سخن گفته میشدهاست.[۴]
[۵]
قدیمیترین ماخذی که در آن به لهجه اصفهانی اشاره شده بهینه التقاسیم فی معرفهالاقالیم تالیف ابوعبدالله محمدبن احمدالمقدسی در سده چهارم هجری است.
[۶] بر اساس نوشتههای ابن مقفع در سده پنجم، مردم اصفهان هنوز با زبان پهلوی کمابیش آشنا بودند و به آن گفتگو میکردند.[۷]
اوحدی اصفهانی، شاعر سده هشتم، چند غزل به گویش قدیمی اصفهانی سرودهاست که در دیوانش ثبت است و جزو فهلویات شناخته میشود.[۸]:
دیم تو خورد و چشم مو تر |
|
هشکش ویکر وان خوزارو |
واتت که سر فلا کروهینی تو ساعتی |
|
کین آه سوته دل بهر چه تو وات ایستاده بو |
و همچنین یک بیت دیگر
او ذیر وراده و یم نارو |
|
از بوی تو واذ صبح تارو |
در این چند بیت از اوحدی به گویش قدیمی اصفهانی، با وجود تاثیرپذیری از فارسی دری، هنوز آثار زمان پهلوی مشهود است و تا اندازهای برای دری زبانان نامفهوم است.
همچنین نمونههایی از لهجه اصفهانی مربوط سده هشتم در لطایف عبید زاکانی آمدهاست.[۹]
نمونههای لهجه اصفهانی در ادبیات معاصر
نمونههای معاصر از لهجه اصفهانی را میتوان در کتاب سر و ته یک کرباس یا اصفهان نامه محمدعلی جمالزاده که در سال ۱۳۳۵ منتشر شده، یافت. در این کتاب تأکید جمالزاده بر لهجه اصفهانی و کوشش برای ضبط دقیق واژگان به لهجه محلی است.[۱۰]
زیر لهجهها و لهجههای وابسته به اصفهانی
لهجه اصفهان کنونی علاوه بر لهجه خاص شهر اصفهان، لهجههای روستاهای اطراف آن از جمله وانشان، قهرود، کشه، زفره، سده،جرقویه، گز، محلات، گلپايگان، خوانسار، كاشان، دیگر گویشهای روستایی این منطقه را شامل میشود. در محلههای مختلف شهر اصفهان، بر اساس تفاوتهای اجتماعی، تفاوتهایی در لهجه اصفهانی وجود دارد. همچنین مهاجرین استانهای دیگر بویژه خوزستانباعث تغییرات و پیدایش زیر لهجههای اصفهانی شدهاند.
در اطراف شهر اصفهان رگههایی از گویشهای باستانی مانند پهلوی و اوستایی وجود دارد و در گفتار روزمره مردمان شهرهایی مانندسده، گز، و جرقویه هنوز هم میتوان بسیاری از واژههای پهلوی را یافت.[۱۱]