0

امانت داری

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

امانت داری

نصرالدين در صحرايي نشسته بود و داشت مرغ برياني را مي خورد. رهگذري به او رسيد و گفت:نصرالدین! اجازه بدهيد من هم يک لقمه بردارم. نصرالدين جواب داد: خير اجازه نمي دهم چون مال کسي است. رهگذر گفت: شما که خودتان مشغول خوردنش هستيد. نصرالدین گفت: درست است، ولي صاحب اين مرغ آن را به من داده تا من آن را بخورم نه کس ديگري.

 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

پنج شنبه 22 آبان 1393  7:29 PM
تشکرات از این پست
farshon
دسترسی سریع به انجمن ها