حاضر جوابي نصرالدین
روزي نصرالدین به ميدان مال فروشان رفته بود تا خر بخرد .جمع زيادي از دهاتي ها آن جا بودند و بازار خر فروشي رواج داشت. در اين بين مردي كه ادعاي نكته سنجي مي كرد با خري كه بار ميوه داشت از آن جا مي گذشت خواست كمي سر به سر او بگذارد پس گفت: در اين ميدان به جز دهاتي و خر چيز ديگري پيدا نمي شود. نصرالدین پرسيد: شما دهاتي هستيد؟ مرد گفت: خير . نصرالدین گفت: پس معلوم شد كه چه هستيد!
ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیلهسین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.