0

دم الاغ نصرالدین

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

دم الاغ نصرالدین

روزي نصرالدین الاغ خود را به بازار برد تا بفروشد. در بين راه الاغ در لجن زاري افتاد و دمش كثيف شد. او با خود گفت: اگر الاغ را با اين دم كثيف به بازار ببرم ممكن است خوب نخرند. و با اين خيال دم الاغ زبان بسته را بريد و در خورجين نهاد. چون به ميدان مال فروشان رسيد شخصي مشتري الاغ شد وقتي با دقت اعضاي حيوان را نگاه كرد متوجه دم بريده آن شد و گفت: اين الاغ هيچ عيبي ندارد الا اين كه دمش را بريده اند و من الاغ بي دم نمي پسندم. نصرالدین با عجله گفت: شما اول معامله را تمام كنيد و از بابت دم نگراني نداشته باشيد من آن را از خورجين در آورده به شما تقديم مي كنم.

 

 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

پنج شنبه 22 آبان 1393  7:26 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها