کارش زار است
کنایه از خراب و پریشان بودن وضع کسی.
امان که کار من ای شوخ ! زار کردی و رفتی به شوخی آمدی و کار زار کردی و رفتی
زان نامه که او نوشته با من پیداست که کار شعر زار است
ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیلهسین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.