0

اخبار غیبی

 
haj114
haj114
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1391 
تعداد پست ها : 3991

اخبار غیبی

اخبار غیبی
الف: سعید ملاح می‏گوید: جمعی از ما به خانه‏ای برای ولیمه دعوت شدیم. امام هادی علیه‏السلام نیز در آن مجلس بود. جوانی مکرر شوخی می‏کرد و می‏خندید. حضرت فرمود: این جوان موفق به غذا خوردن نمی‏شود زیرا خبر ناگواری به او می‏رسد، تا سفره را انداختند، به جوان خبر دادند که مادرت از پشت بام افتاده و از دنیا رفته است او بدون آن که غذا بخورد، مجلس را ترک کرد. [1] . 
ب: مجلس باشکوهی منسوب به یکی از خلفا تشکیل و امام هادی علیه‏السلام نیز در آن مجلس دعوت شده بود. وقتی حضرت وارد شد همه به احترام امام علیه‏السلام برخاستند. 
در میان آنان جوانی بود که مکرر سخنان بیهوده می‏گفت و می‏خندید. حضرت خطاب به او فرمود: چرا می‏خندی و از یاد خدا غافلی؟ با این که پس از سه روز، تو از اهل قبور هستی. 
حاضران تعجب کردند. همه منتظر بودند تا ببینند پس از سه روز چه حادثه‏ای رخ می‏دهد. پس از سه روز آن جوان از دنیا رفت و در قبرستان دفن گردید و از اهل قبور شد. [2] . 
ج: خیران اسباطی می‏گوید: وارد مدینه شدم و خدمت امام هادی علیه‏السلام رسیدم. حضرت از من پرسید: واثق حالش چگونه بود؟ گفتم: در عافیت و سلامتی. فرمود: جعفر چه می‏کند؟ گفتم: به بدترین حال در زندان محبوس بود. فرمود: ابن‏زیات (وزیر سابق) چه می‏کند؟ گفتم: فرمان او مطاع بود و امر او را اجرا می‏شد. حضرت فرمود: واثق که در عافیت بود، از دنیا رفت و جعفر (متوکل) که در زندان بود، به جای او نشست و ابن‏زیات هم کشته شد. عرض کردم: این حوادث کی اتفاق افتاد؟ فرمود: پس از آمدن تو، در فاصله‏ی 6 روز. [3] . 

پی نوشت ها:
[1] بحار، ج 50، ص 183؛ کشف الغمة، ج 3، ص 266. 
[2] بحار، ج 50، ص 182؛ کشف الغمة، ج 3، ص 265. 
[3] کافی، ج 1، ص 502. 

 

دوشنبه 19 آبان 1393  3:57 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها