0

مبحث هفتاد و سوم طرح صالحین: حضرت زینب (س)؛ شخصیّت و نقش ایشان در نهضت حسینی

 
nargesza
nargesza
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1392 
تعداد پست ها : 10707
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:مبحث هفتاد و سوم طرح صالحین: حضرت زینب (س)؛ شخصیّت و نقش ایشان در نهضت حسینی


نقل قول moradi92

**********بخش ششم سئوال با امتیاز ویژه**********


18. محمد غالب شافعی، از علمای اهل سنت، درباره بصیرت سیاسی حضرت زینب (س) چه گفته است؟

 

چهارده نكته از زندگاني حضرت زينب عليها سلام 



بصیرت در امور سیاسی

محمد غالب شافعی از علمای اهل سنت می گوید: زینب سلام الله عليها دختر علی بن ابیطالب در بهترین مکتب اخلاقی پرورش یافت و از سرچشمه آیات الهی سیراب گشت؛ در حلم و کرم و بصیرت در امور سیاسی بین خاندان بنی هاشم مشهور شد و جمال و جلال، سیرت و صورت و اخلاق و فضیلت را به هم آمیخت. او شب ها در عبادت بود و روزها در روزه.

 

جمعه 23 آبان 1393  8:28 PM
تشکرات از این پست
moradi92 omiddeymi1368
nargesza
nargesza
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1392 
تعداد پست ها : 10707
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:مبحث هفتاد و سوم طرح صالحین: حضرت زینب (س)؛ شخصیّت و نقش ایشان در نهضت حسینی


نقل قول moradi92

**********بخش ششم سئوال با امتیاز ویژه**********


19. "قطب سخا" لقب کیست و چرا ایشان به این نام معروف بودند؟

بانوی صبر و استقامت؛عقیله بنی هاشم


وصلت فرخنده
حضرت زینب علیها السلام به سن ازدواج رسیده بود . از بین خواستگاران متعددی که به منزل علی علیه السلام می آمدند، تقاضای عبدالله بن جعفر بن ابی طالب - برادر زاده علی علیه السلام که از طرف خود کسی را برای خواستگاری حضرت زینب فرستاده بود، - مورد پذیرش قرار گرفت . در این وصلت فرخنده مهریه حضرت زینب مطابق با مهریه مادرش فاطمه علیها السلام یعنی 480 درهم معین گردید (7) .

قبل از ازدواج، حضرت زینب به عبدالله بن جعفر گفت: ای عبدالله! من با تو به شرطی ازدواج می کنم که اجازه دهی هر روز یکبار برادرم حسین علیه السلام را ببینم و اگر او زمانی به سفر رفت، به همراه او بروم و مانع مسافرت من نباشی .

عبدالله، یادگار شجاع، بزرگوار و پارسای جعفر طیار این شرط را پذیرفت و تا آخر زندگی به آن وفادار ماند .

عبدالله جعفر آن چنان کریم و فقیر نواز بودکه وی را «قطب سخا» می گفتند، او هیچگاه مستمندی را محروم نکرد وهیچ کار نیک را به خاطر پاداش دنیوی انجام نداد (8) .

هنگامی که عبدالله فهمید که سفر امام حسین علیه السلام به کربلا قطعی است، دو پسر خود عون و محمد را برای کمک به مادرشان به همراه قافله امام حسین علیه السلام روانه کرد و به حضرت زینب علیها السلام سفارش کرد که اگر جنگی پیش آمد، فرزندانش از امام حسین علیه السلام حمایت کنند .

ارتباط قلبی و انس و علاقه زینب علیها السلام به برادر خود آنچنان بود که هنگامی که عبدالله بن عباس به امام حسین علیه السلام گفت: شما که به این سفر خطرناک می روید چرا زن ها را با خود می برید؟ ! حضرت زینب با شنیدن این سخن سر از محمل خود برآورده و فرمود: ای پسر عباس! آیا می خواهی بین من و برادرم جدایی بیندازی؟ ! هرگز من از او جدا نخواهم شد (9) . امام حسین علیه السلام نیز به حضرت زینب علیها السلام علاقه فوق العاده ای داشت و در روایت آمده است: هنگامی که زینب به دیدار امام حسین علیه السلام می آمد، آن حضرت به احترام زینب علیها السلام تمام قد بلند می شد و او را در جای خود می نشاند (10) .

پی نوشت ها:

7) فرازهایی از زندگی زینب کبری علیها السلام، ص 71 .

8) الاصابه، ج 3، ص 49 .

9) ریاحین الشریعة، ج 3، ص 41 .

10) زینب الکبری، ص 22 .

 

 



 

جمعه 23 آبان 1393  8:33 PM
تشکرات از این پست
moradi92 omiddeymi1368 shirdel2
nargesza
nargesza
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1392 
تعداد پست ها : 10707
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:مبحث هفتاد و سوم طرح صالحین: حضرت زینب (س)؛ شخصیّت و نقش ایشان در نهضت حسینی


نقل قول moradi92

**********بخش ششم سئوال با امتیاز ویژه**********




20. حدیث ام ایمن که حضرت زینب (س) در لحظات پایانی عمر پدرشان، امیرالمومنین (ع)، از ایشان پرسیدند، را بنویسید.

بانوی صبر و استقامت؛عقیله بنی هاشم

شاهد محراب خونین
واپسین لحظات عمر مبارک امیر مؤمنان علی علیه السلام بود، آن حضرت بر اثر ضربت ابن ملجم، با فرقی شکافته و چهره ای خونین بر بستر افتاده بود . زینب کبری علیها السلام به کنار پدر آمد و عرضه داشت: بابا جان! روزی ام ایمن ضمن نقل حدیثی به من چنین و چنان گفت، اگر آن حدیث صحیح است، دوست دارم دوباره از زبان شما بشنوم .

علی علیه السلام فرمود: دخترم! حدیث ام ایمن صحیح است، گویا تو و دختران اهل بیت را می نگرم که به صورت اسیر و در نهایت پریشانی وارد این شهر (کوفه) می کنند، به گونه ای که بیم دارید مردم به سرعت شما را بربایند . دخترم! آن روز صبر کنید، صبر کنید . سوگند به خداوندی که دانه را می شکافد وانسان را خلق می کند، در آن روز در سراسر روی زمین غیر از شما و دوستان و شیعیان شما، دوستی دیگر برای خدا نخواهد بود . هنگامی که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله این خبر را به ما داد، فرمود: شیطان در آن روز از خوشحالی پرواز می کند و در روی زمین جولان می دهد و به شیاطین و عوامل خود می گوید: ای گروه شیاطین! ما خواسته خود را از فرزندان آدم دریافت نمودیم و هلاکت آنان را به نهایت رسانیدیم، ما وارث آتش شده ایم [که فرزندان آدم را دچار آن کنیم] مگر آن افرادی که به این گروه یعنی آل محمد صلی الله علیه و آله متوسل شوند . شما تلاش کنید تا مردم به آل محمد صلی الله علیه و آله مشکوک شوند . مردم را بر دشمنی آنان تحریک و تشویق نمایید (16) .

پی نوشت:

16) همان، ج 45، ص 183، کامل الزیارات، ص 448، پاورقی .



جمعه 23 آبان 1393  8:36 PM
تشکرات از این پست
moradi92 omiddeymi1368 shirdel2
nargesza
nargesza
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1392 
تعداد پست ها : 10707
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:مبحث هفتاد و سوم طرح صالحین: حضرت زینب (س)؛ شخصیّت و نقش ایشان در نهضت حسینی


نقل قول mkhesali

واژه ی زینب یعنی زینت پدر 

باید بررسی کرد که چه عواملی می تواند یک شخص را به درجه و جایگاهی برساند که

برای امام و ولی خود (امام علی (ع) که خود مظهر کمال انسانی است) زینت باشد

صبر

ولایت مداری

حیا

علم

ایمان

سخنوری

 

زینب کبری؛زینت پدر

مقدمه:
گاهى در تاریخ، انسان هاى بزرگى مى درخشند که مدال افتخار مى گیرند و بر بلنداى شکوه انسانیت مى ایستند و همواره الگوى نسل هاى بشرى هستند. بدون شک از این نمونه ها حضرت زینب (علیهاالسلام) دختر امیر مؤمنان على (علیه السلام) و فاطمه (علیهاالسلام) مى باشد. همان شخصیت بزرگى که تاکنون ده ها کتاب و صدها مقاله درباره، او نگارش یافته است. دانشمندان و تاریخ نگاران شیعه و سنّى، هر کدام از دیدگاه خویش، به زندگانى و قهرمانى این بانوى سترگ نگریسته و آن را مورد تحلیل و تجلیل قرار داده اند. نوشتار حاضر به مناسبت ولادت این بانوى قهرمان به گوشه هایى از زندگانى شکوهمند وى پرداخته است. بدان امید که راه، روش و معنویت حضرت زینب (علیهاالسلام) همواره بدرقه زندگى مان باشد.

شخصیت حضرت زینب (علیهاالسلام)
روان شناسان مى گویند: عوامل وراثت، تربیت، و محیط، در تکوّن و ساختار پایه هاى شخصیت آدمى نقش بنیادى، دارند. درباره زینب (علیهاالسلام) سه اصل اساسىِ فوق جایگاه ویژه اى داشت:

الف: وراثت
او از سرچشمه نبوّت و ولایت، نشأت گرفت. جدش خاتم پیامبران (صلى الله علیه و آله) است که زینب از خمیره ذات او آفریده شده است. رسول خدا (صلى الله علیه و آله) فرمود: «وُلْدُ فاطِمَةَ فَانَا وَ لِیُّهُم وَ عُصبَتُهُم، و هُم خُلِقُوا مِن طِینَتِى...»؛ «فرزندان فاطمه (حسن، حسین، زینب، و امّ کلثوم) که من ولى و سرپرست نَسَبى آن ها هستم، از طینت و خمیره ذات من آفریده شده اند...»

بنابراین زینب (علیهاالسلام) ژِن رسول خدا را در خود دارد و او وارث خاتم پیامبران مى باشد و شخصیت او از خمیر مایه وجود رسول اللّه ریشه گرفته است.

مادر این بانو دختر پیامبر (صلى الله علیه و آله) و بهترین زنان عالم است و پدرش مولاى متقیان (علیه السلام) وصى رسول خدا مى باشد، از این رو شخصیت نازنین زینب (علیهاالسلام) آمیزه اى از حالات ملکوتى رسول خدا (صلى الله علیه و آله) و على و فاطمه (علیهماالسلام) است، و این بانو مراتب کمال خویش را از این سه شخصیت بزرگ به ارث گرفته است.

ب: تربیت
زینب از آغاز ولادت تا حدود شش سالگى در دامان پُر مهر پیامبر و على تربیت یافت. او از سینه زهرا (علیهاالسلام) شیر نوشید و در پرتو وجود على (علیه السلام) و نظارت دقیق وى رشد نمود.

رسول خدا (صلى الله علیه و آله) فرمود: «مَا نَحَلَ وَالِدٌ وَلَدا نَحْلاً، اَفضَلُ مِن اَدَبٍ حَسَنٍ»؛ «هدیه اى از سوى پدر به فرزند، بهتر از حُسن ادب وتربیت نیک نمى باشد.»

تربیت زینب، توسط پیامبر و على، و مادرى چون زهرا و برادرانى همانند حسن و حسین (علیهم السلام) سبب شد که این شخصیت والامقام به عنوان سوّمین بانوى جهان اسلام بعد از حضرت خدیجه و فاطمه (علیهماالسلام) به شمار آید.

ج: محیط
یکى دیگر از پایه هاى مهم ساختمان شخصیت آدمى محیط است. زینب (علیهاالسلام) در محیطى که کانون فضایل، صفا و صمیمیت بود، رشد و نمو یافت. محیط زندگى زینب، در شهر مدینه، خانه على، فاطمه، حسن و حسین بود؛ همان خانه اى که کعبه آمال و محبوب دل هاى مؤمنان بوده و هست. چنین محیط نورانى و خانه با برکت، ارزش هاى والاى دینى و انسانى را در وجود پر برکت زینب بارور و شکوفا ساخت.

د: شخصیت حضرت زینب (علیهاالسلام)
از این عوامل مهم تر شخصیت ذى جود خود ایشان است که در دنباله مقاله بدان پرداخته مى شود.

حضرت زینب (علیهاالسلام) در کودکى
از دوران کودکى، نبوغ بى نظیر و درک فوق العاده در وجود بانوى قهرمان کربلا به ویژه در مسائل اعتقادى مشاهده مى شد، یک بار پدرش امیر المؤمنین (علیه السلام) وى را روى زانوى خویش نشانید و به او فرمود: بگو «احد» یعنى یکى، زینب (علیه السلام) گفت: احد، سپس على (علیه السلام) فرمود: بگو: «اثنین» یعنى دو تا، زینب ساکت شد، مولاى متقیان فرمود: سخن بگو، زینب گفت: زبانى که به گفتن «یک» گردش نموده چگونه «دو تا» بگوید، امام (علیه السلام) از پاسخ عمیق زینب مسرور شد، و او را به نشانه محبت و تجلیل به سینه چسبانید و بوسید.

بار دیگر زینب خردسال از پدر پرسید: پدر جان! آیا ما فرزندانت را دوست دارى؟ على (علیه السلام) فرمود: آرى «اَولادُنا اَکبادُنا»؛ «فرزندان ما، پاره هاى جگر ما هستند.»

زینب عرض کرد: اى پدر! «حُبّان لا یَجتَمِعَانِ فِى قَلبِ المُؤمن»؛ «دو محبت در دل مؤمن یکجا جمع نمى شود.»

«وَ اِنْ کانَ لابُدَّ، فَالشَّفَقَهُ لَنُا وَ الحُبُّ للّه خالِصَا، فَازْ دَادَ عَلِىٌ حُبُّا»؛ «و اگر به این محبت چاره نیست، باید به ما دلسوزى داشته باشى و محبت مخصوص خداوند باشد. به خاطر تیزفهمى و درک عالى زینب (علیهاالسلام) امیر مؤمنان، محبت خود را نسبت به دخترش بیشتر کرد.»

زینب (علیهاالسلام) با این سخن به توحید خالص، اشاره کرد که همانا دلبستگى و دوستى حقیقى براى خداست، ولى دوستى فرزندان، به معنى مهربانى و دوستى ظاهرى است.

آرى زینب (علیهاالسلام)، که در پرتو تعلیمات پیامبر (صلى الله علیه و آله) و على (علیه السلام) و در آغوش زهرا (علیهاالسلام) و در کنار حسن و حسین (علیهم السلام) تربیت و رشد یافته، چرا این گونه نباشد؟!

فضایل و مناقب عقیله بنى هاشم (علیهاالسلام)
زینب کبرى (علیهاالسلام) داراى فضایل و مناقب فراوان بود. همان گونه که اشاره رفت، این بانوى باعظمت را عالمه غیر معلّمه، عقیله بنى هاشم، معصومه صغرى، امینة الله، نائبة الزهراء، نائبة الحسین، عقیلة النساء، شریکة الشهداء، بلیغه، فصیحه، عابده آل على، فاضله، شریکة الحسین... لقب داده اند، که توضیح هر کدام فرصتى دیگرى را مى طلبد.

زینب بانوى بلند قامت، نیکو چهره و عالى مقام بود. در وقار و شخصیت مانند جده اش خدیجه (علیهاالسلام) در حیا و عفّت همچون مادرش فاطمه (علیه السلام)، در رسایى و شیوایى بیان، مانند پدرش على (علیه السلام)، در حلم و بردبارى چون امام حسن (علیه السلام) و در شجاعت و قوّت قلب، مانند برادرش حسین بود. در ذیل گوشه هایى از فضیلت هاى زینب را بر مى شماریم:

1. علم و دانش
سخنان و خطبه هاى عالمانه، همراه با استدلال به آیات قرآن، در کربلا، بازار کوفه، مجلس عبیداللّه زیاد، در بین راه کوفه و شام، و همچنین در دربار «یزید»، از سوى زینب هر کدام شاهدى بر عظمت دانش این بانو است. ابن عباس، گفتار پر ارج فاطمه زهرا (علیهاالسلام) را درباره فدک، از زینب نقل کرده و مى گوید: «عقیله ما زینب دختر على چنین گفت...» افزون بر آن درس تفسیر قرآن از سوى زینب، براى زن هاى کوفه در زمان حکومت پدرش على (علیه السلام) بیانگر دانش اوست.

زینب مقام بیان روایت و حدیث را دارا بوده است، چنان که محمد بن عمرو، عطاء بن سایب، فاطمه بنت حسین و دیگران، از زینب نقل حدیث کرده اند. عقیله بنى هاشم حتى آگاهى به حوادث آینده را از پدر بزرگوار خود فرا گرفته بود، همان گونه که بعضى از اصحاب پیامبر (صلى الله علیه و آله) مانند سلمان، ابوذر و برخى از یاران على (علیه السلام) مانند میثم تمار، رشید هجرى، به این گونه اسرار آگاه بودند. زینب داناى اسرار بوده و خطبه او در مجلس یزید و پیشگویى هایش شاهد این مدّعاست. زینب دانش سرشار داشت، طبیعى است کسى که از محضر پیامبر (شهر علم) و على (علیه السلام) (دروازه علم) کسب دانش نموده باشد، بایستى دریاى علم باشد.

ادامه دارد......

 

جمعه 23 آبان 1393  8:41 PM
تشکرات از این پست
moradi92 omiddeymi1368
nargesza
nargesza
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1392 
تعداد پست ها : 10707
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:مبحث هفتاد و سوم طرح صالحین: حضرت زینب (س)؛ شخصیّت و نقش ایشان در نهضت حسینی


نقل قول shirdel2

نقل قول moradi92

نقل قول shirdel2

بنام خدا

از لطف شما سپاسگزارم و از اینکه زحمت می کشید و این مطالب خوب و آموزنده را برای مخاطبان در سایت میگذارید،سپاسگزارم.بنده حقیقتا این مطلب را نشینده بودم و هر چه تلاش کردم در هیچ سایتی هم نتوانستم مطلب را پیدا کنم.بهر حال از عنایت شما که باعث بالا رفتن اطلاعاتم شده متشکرم.

با احترام

 

سلام و عرض ادب خدمت کاربر پر تلاش و با اخلاق تالار صالحین؛ 

زحمت اصلی را خود شما میکشید و ما فقط واسطه خیر هستیم؛ اگر خداوند قبول فرماید. 

ما انجام وظیفه ای بیشتر نمیکنیم و از حضور و فعالیت و مطالب ارزشمند کاربران گرانقدری مانند شما، بسیار بسیار بهره مند میشویم و بر علم و آگاهی ما اضافه میشود.

تالار صالحین راسخون، بدون تعارف میتواند بهترین تالار راسخون باشد، اگر دوستان حضور مستمر در آن داشته و با یکدیگر به بحث و تبادل اطلاعات بپردازند.

خداوند به شما جزای خیر بدهد.

در پناه حضرت زینب (س) موفق و سلامت باشید.

یا علی.

 

بنام خدا

بازهم لازم دانستم از همکاری و عنایت شما سپاسگزاری کنم و بعرض برسونم که اگرچه مدت زیادی نیست که به جمع دوستان این سایت خوب و فرهنگی آمده ام ولی شاید به جرات بگویم روزانه نزدیک به سه ساعت وقت برای استفاده معنوی در  این سایت هستم و از مطالب خوب و آموزنده شما و دوستان دیگر کسب فیض میکنم.امیدوارم روزی برسد که همه ما حداقل خلاصه ای از زندگی امامان و معصومین خود را بدانیم و این در حالیست که اگر همت کنیم قطعا شدنی است همانگونه که امروزه اکثر بچه های ما اسم فوتبالیستها و والیبالیستهای تیم های مطرح دنیا را میدانند و ریز مشخصات آنها را دارند اما اگر از بعضی از آنها اصول دین را هم بپرسی نمی توانند پاسخ دهند.بنده حضرت زینب را در درگاه خدا واسطه قرار میدهم و از خدا میخواهم که به ما و فرزندانمان شناخت امام زمان و معصومین و امامان را عنایت بفرماید.

با تشکر و احترام


 


سلام

منم همینطور، یعنی با نظر هر دو بزرگوار موافقم. ای کاش بیشتر می تونستم سر بزنم.

التماس دعا

جمعه 23 آبان 1393  8:42 PM
تشکرات از این پست
moradi92 omiddeymi1368
nargesza
nargesza
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1392 
تعداد پست ها : 10707
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:مبحث هفتاد و سوم طرح صالحین: حضرت زینب (س)؛ شخصیّت و نقش ایشان در نهضت حسینی


نقل قول mkhesali

واژه ی زینب یعنی زینت پدر 

باید بررسی کرد که چه عواملی می تواند یک شخص را به درجه و جایگاهی برساند که

برای امام و ولی خود (امام علی (ع) که خود مظهر کمال انسانی است) زینت باشد

صبر

ولایت مداری

حیا

علم

ایمان

سخنوری


ادامه:

زینب کبری؛زینت پدر

2. پرستش و عبادت
عبادت از رفیع ترین مقام آدمى است. ائمه (علیهم السلام) هر کدام مرتبه اعلاى این مقام را دارا بودند و با خداى خویش انس و الفت ویژه داشتند. دخت والا گهر على، نهایت عبادت و تعظیم را در برابر پروردگار داشته است. زینب از نیایش و نمازهاى پیامبر با خبر بود، چنان که خداوند به او وحى کرده بود: «اى پیامبر! ما قرآن را بر تو نازل نکردیم که، بر اثر عبادت خود را به مشقّت اندازى!»

زینب نمازهاى مادرش زهرا و پدرش على را شاهد بود، او نیایش هاى امام مجتبى (علیه السلام) را در دل شب ها و روزها دیده بود، عبادت و مناجات هاى حسین (علیه السلام) را به ویژه در شب و صبح عاشورا به تماشا نشسته بود و هر یک براى او درس و الگوى عبادت و مناجات بود.

حضرت زینب کبرى (علیهاالسلام) شب ها به عبادت مى پرداخت، و در دوران زندگى هیچ گاه تهجّد را ترک نکرد و آن چنان اشتغال به عبادت ورزید که ملقّب به «عابده آل على» شد. شب زنده دارى زینب، حتى در شب دهم و یازدهم عاشورا، با آن همه اندوه و مصیبت ها ترک نشد. فاطمه دختر امام حسین (علیه السلام) مى گوید: «در شب عاشورا، عمه ام پیوسته در محراب عبادت ایستاده بود، نماز و نیایش داشت و پیوسته اشک هاى او سرازیر مى شد».

امام زین العابدین (علیه السلام) هم سفر زینب در کوفه و شام، مى فرماید:

«اِنَّ عَمَّتى زینب (علیهاالسلام) کانَت تؤدّى صلاتها، من قیام الفرایض و النوافل عند مسیرنا من الکوفة الى شام و فى بعض المنازل کانت تصلى من جلوسٍ لشدة الجوع و الضعف... لانّها کانت تقسّم ما یصیبها من الطعام على الاطفال...»؛ «عمه ام زینب در طول سفر اسارت از کوفه تا شام، پیوسته نمازهاى واجب و مستحب خود را انجام مى داد و در بعضى از منزل گاه ها مى دیدم که وى بر اثر ضعف و گرسنگى، نماز خود را نشسته مى خواند، چرا که سهمیه غذاى خود را میان کودکان تقسیم مى کرد و دیگر توان ایستادن نداشت.»

ارتباط زینب با خداوند آن گونه بود که حضرت سید الشهداء (علیه السلام) در روز عاشورا، هنگام وداع به خواهرش فرمود: «یا اختى لا تنسینى فى نافلة اللیل»؛ «اى خواهر! مرا در نمازهاى شب، فراموش نکن.»

3. حجاب و عفت
از منظر اسلام، یکى از مهم ترین وظایف بانوان، پاسدارى در حفظ حریم حجاب و عفت است. در قرآن مجید در چند آیه به ضرورت حجاب براى زنان تصریح و در چهارده آیه درباره عفّت و پاکدامنى هشدار داده شده است. در احادیث نیز هشدارهاى فراوانى در این زمینه آمده است.

عقیله بنى هاشم، در حجاب و عفت، مانند مادرش فاطمه زهرا (علیهاالسلام) بود و به این مهم بسیار اهمیت مى داد. تا پیش از عاشورا و جریان اسارت، مردى نا محرم زینب را ندیده بود، چنان که در تاریخ آمده است: «هنگامى که زینب مى خواست به مسجد النبى کنار قبر رسول خدا (صلى الله علیه و آله) برود على (علیه السلام) دستور مى داد شب برود و به حسن و حسین (علیهماالسلام) مى فرمود همراه خواهرشان باشند. حسن (علیه السلام) جلوتر و حسین (علیه السلام) پشت سر، زینب در وسط حرکت مى کرد، آن ها از سوى مولاى متقیان مأمور بودند که حتّى چراغ روى مرقد منوّر پیامبر را خاموش کنند تا چشم نا محرم به قامت زینب نیفتد.

یحیى مازنى مى گوید: «من در مدینه، مدت زیادى همسایه على (علیه السلام) بودم، سوگند به خداوند، در این مدت، هرگز زینب را ندیدم و صدایش را نشنیدم.» حجاب و عفاف زینب به گونه اى بوده است که علامه مامقانى در این باره مى گوید: «و هى فى الحجاب فَرِیدَةٌ لم یرَ شخصُها اَحَدٌ من الرجال فى زمانِ ابیها و اخویْها الى یوم الطَّفِ»؛ «زینب در حجاب و عفاف یگانه روزگار بوده است؛ کسى از مردان، در زمان پدر او و برادرانش تا روز عاشورا، او را ندیده بود.»

4. صبر و ثبات
از منظر دین، صبر جایگاه بس والایى داشته و قرآن به صبر کنندگان بشارت داده است.

مقام صبر نسبت به ایمان همانند سر براى بدن است. زینب (علیهاالسلام) نمونه و تجسم عالىِ صبر و پایدارى است. مقاومت و شکیبایى در برابر مصایب و مشکلات، به ویژه در نهضت عاشورا، در راه پاسدارى از حریم دین و کرامت انسانیت از خصیصه هاى بارز این بانوى بزرگ مى باشد.

صبر و ثبات شگفت انگیز زینب، همگان را به اعجاب واداشته است؛ زیرا از پنج سالگى براى او مصایب جانکاه یکى پس از دیگرى شروع شد؛ ولى زینب در برابر همه این مصیبت ها، قامت برافراشت و صبر کرد.

روزى زینب شاهد رحلت جدّ بزرگوارش رسول اللّه و تأثیر آن بر مسلمانان به ویژه بر خاندان او بود؛ زمانى دیگر شاهد مظلومیت و شهادتِ بانوى نمونه اسلام، مادرش زهرا (علیهاالسلام) بود؛ وى پس از آن مصیبت شهادت پدر بزرگوارش امیر مؤمنان را تحمّل نمود؛ دختر على (علیه السلام) همچنان شاهد لخته لخته شدن جگر برادرش امام حسن (علیه السلام) در اثر زهر جفا بود، ولى آنچه را که آن مخدّره در کربلا مشاهده کرد، مصایب جانکاه و وصف ناپذیرى است که کوه ها تاب تحمّل آن را نداشت.

زینب در وادى صبر و استقامت، یکه تاز میدان است، به گفته علاّمه مامقانى: «و هى فى الصبر و الثبات وحیدة»؛ «زینب در صبر و ثبات بى نظیر و یگانه است.» در بُلنداى مقام صبر و بردبارى آن گوهر عظیم الهى، همین بس که وقتى در برابر پیکر نورانى و خونین برادرش حسین ایستاد، رو به آسمان کرد و گفت: «بار خدایا! این اندک قربانى و کشته شده در راه خودت را از ما (خاندان پیامبر) بپذیر».

این سخنان از آن بانوى آزاده، در هنگامى که برادر عزیزش حسین (علیه السلام) و دیگر برادران و فرزندان خویش را از دست داده بود، قوّت ایمان، ثبات اعتقاد، گذشتن از خود و فنا شدن وى را در خداوند مى رساند. زینب بر اثر توجه و تربیت خمسه طیبه، آنچنان روح بزرگ یافته بود که شهادت عزیزانش را با صبر و ثبات وصف ناپذیر تحمّل نمود.

نورالدین جزایرى مى گوید: «از جمله القاب زینب (علیهاالسلام) الراضیةِ با القدر و القضا» است، و این مخدّره چنان در برابر شداید و محن ایستادگى کرد که اگر اندکى از بسیار آن، بر اذیال جبال راسیات گذاشته شود آب مى گردد، ولى این مخدره مظلومه، یکه و تنها، غریب و بى کس «کالجبل الراسخ...» در مقابل همه ایستادگى کرد.

درست است که زینب در کربلا گریه ها و ناله ها نیز داشته است، چنانکه وقتى قامت على اکبر بر زمین افتاد، زینب سراسیمه و با اشک دیدگان از خیمه بیرون آمد و فریاد زد: «یا حبیباه، یا ثمرة فؤاداه، یا نور عیناه!» و خود را بر روى بدن على اکبر انداخت، حسین (علیه السلام) زینب را از پیکر على جدا نموده به سوى خیمه ها برگرداند. با این که همین بانو در شهادت دو جوان خویش خاموش و ساکت بود، ولى ناله هاى زینب در این گونه موارد، دو جهت داشت:

1. گاهى عظمت مصیبت بیش از حد سنگین بود، از جمله شهادت على اکبر، چرا که وى، مقامى بس ارجمند داشت و شبیه ترین کس به پیامبر (صلى الله علیه و آله) از نظر صورت و سیرت بود. به گفته نور الدین جزایرى: «حضرت على اکبر در واقعه عاشورا، نایب رسول خدا بود، همان طورى که قاسم (علیه السلام) نایب امام حسن (علیه السلام) و حضرت عباس نایب على (علیه السلام) و حضرت زینب (علیهاالسلام) نایب زهراى اطهر (علیهاالسلام) بود، و على اکبر از طینت محمدیه بوده است؛ چنان که در زیارتش مى خوانیم: السلام علیک على اول الشهید من نسل خیر سلیل من سلالته...

بنابراین، به شهادت رسیدن على اکبر، و مصیبت از دست دادن آن عزیز، چه اندازه سنگین و کمرشکن بوده است، مصیبتى که دل را آب مى کند و عاطفه را به جوش مى آورد، و نالیدن در چنین مصیبت عظمى، با مقام صبر در تعارض نیست.

2. دیگر این که گریه ها و ناله هاى زینب در کربلا و پس از آن در طول سفر کوفه و شام، در جهت اهداف عالیه و رسالت عظماى او، یعنى ابلاغ و انتشار پیام عاشورا بوده است. زینب از راه هاى گوناگون از جمله با خطبه ها و سخنرانى هاى آتشین و گریه هاى جانسوز خویش از نهضت حسینى پاسدارى نمود.

5. شجاعت و قهرمانى
از ویژگى هاى عظیم بانوى کربلا، شجاعت است. شجاعتى به سان على (علیه السلام)، که در قیام کربلا سخت مورد نیاز بود. اگر ذره اى ترس از حکومت استبدادى یزید در وجود زینب راه مى یافت، پیروزى را ارمغان نداشت.

زینب در این ویژگى یکه تاز میدان بود. خطبه هاى آتشین و افشاگرانه او بر ضد دستگاه امویان و گفتار کوبنده او در فرصت هاى مختلف به دفاع از نهضت حسینى و صلابت بى نظیر او در کوفه و شام، همه و همه بیانگر قهرمانى و شجاعت اوست. «زینب به عنوان شیر زن کربلا و خطیب قهرمان پیام رسان خون شهیدان، در پیشانى اسلام تابید» و جهاد و دفاع او از اسلام و دیانت به ابدیت پیوست.

زینب کبرى شجاعت را از پدر به ارث برده بود. «على (علیه السلام) در نزد دوست و دشمن به شجاعت و شهامت معروف بود».

خوابیدن مولا در بستر پیامبر در شب هجرت، به هلاکت رسیدن «عمرو بن عبدود» در جنگ خندق به دست وى و دلاورى هاى على (علیه السلام) در جنگ هاى گوناگون دوران پیامبر و پس از آن زبان زد دوست و دشمن است. ابن ابى الحدید درباره شجاعت امیر مؤمنان چه زیبا گفته است:

«و امّا الشجاعة فإنّه أنسى الناسّ فیها ذکر من کان قبله، و محا اسمَ من یأتى بعده، و مقاماتُه فى الحرب مشهورة یُضرب بها الامثال إلى یوم القیامة، و هو الشجاع الذى ما فرّ قط، و لا ارتاع من کتیبة و لا بارز أحدا الا قَتَلَهُ، و لا ضرب ضربة قطّ فاحتاجت الأولى إلى ثانیه...»، «و امّا شجاعت على (علیه السلام) به گونه اى است که نام شجاعان تاریخ گذشته را از یادها بُرده، و هم چنین نام دلیر مردان آینده را به فراموشى سپرده، مقام و شجاعت وى تا قیامت ضرب المثل شده است، وى قهرمانى بود که هرگز پُشت به دشمن نکرد، هیچ گاه از انبوه و گُردان دشمن نترسید، با کسى روبه رو نشد، جز آن که وى را بر زمین کوبید، على (علیه السلام) هرگز بر دشمن ضربتى نزد که نیازمند ضربت دوم باشد...»

زینب نیز، افزون بر دیگر ویژگى ها، شجاعتى شایان از خود به نمایش گذاشت؛ وى بارها جان امام سجاد (علیه السلام) را از مرگ نجات داد، و هرگز به ابن زیاد و یزید پسر معاویه اعتنایى نکرد، در حالى که آنان در اوج اقتدارشان بودند، و پاسبان ها با شمشیرهاى از نیام بیرون کشیده اطراف ایشان را گرفته بودند. زینب سخنانى ایراد کرد که یزید و اطرافیان وى را رسوا ساخت.

6. فصاحت و بلاغت
بانوى قهرمان کربلا، فصاحت و بلاغت را از پدر و مادر گرامى اش به ارث برده بود. «هنگامى که سخن مى گفت، گویى از زبان پدر ایراد سخن مى کرد». سخنانش در بازار کوفه و مجلس یزید و نیز گفت وگوهاى او با عبداللّه بن زیاد، بى شباهت به خطبه هاى امیر المؤمنین على (علیه السلام) و خطبه فدکیّه مادرش زهرا (علیهاالسلام) نیست. این خطبه ها در حالى ایراد مى شد که زینب داغ هاى فراوانى در سینه داشت؛ گذشته از آنکه تشنه، گرسنه و بى خواب بود، سختى سرپرستى کودکان و راه را نیز به دوش مى کشید.

وقتى زینب در بازار کوفه، آن خطبه فصیح، آتشین و شورانگیز را در میان انبوه جمعیت تماشاچى ایراد فرمود، مردم دست ها را به دندان مى گزیدند و با تعجب به هم نگاه مى کردند. در همان موقع پیرمردى چنان از سخنان زینب بر انگیخته شد، در حالى که مى گریست و محاسنش از اشک چشمش تر شده بود دست به سوى آسمان بلند کرد و گفت: «پدر و مادرم فداى ایشان که سالخوردگان شان بهترین سالخوردگان و کودکان ایشان بهترین خردسالان، و زنانشان بهترین زنان و نسل آن ها والاتر و برتر از همه نسل هاست».

بدان امید که شخصیت و جایگاه بلند و بى بدیل دختر کبراى على (علیه السلام) الگوى عملى زنان مسلمان قرار بگیرد، ان شاء اللّه.

جمعه 23 آبان 1393  8:44 PM
تشکرات از این پست
moradi92 omiddeymi1368 shirdel2
shirdel2
shirdel2
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1393 
تعداد پست ها : 5535
محل سکونت : یزد

پاسخ به:مبحث هفتاد و سوم طرح صالحین: حضرت زینب (س)؛ شخصیّت و نقش ایشان در نهضت حسینی

بنام خدا

در پاسخ به سوال موضع همسر حضرا زینب در برابر قیام حسین(ع) مطلبی از منبع معرفی شده را برای دوستان بشرح زیر میگذارم:

عبدالله بن جعفر چه موضعی در قبال قیام امام حسین(ع) اتخاذ کرد؟

 چون به مردم مدینه خبر رسید که امام(علیه السلام) قصد دارد به سمت عراق حرکت کند، عبدالله بن جعفر (همسر حضرت زینب(علیها السلام)) نامه اى بدین مضمون براى امام(علیه السلام) نوشت:

«به نام خداوند بخشنده مهربان، به حسین بن على(علیه السلام) از عبدالله بن جعفر، امّا بعد! تو را به خدا سوگند مى دهم از مکّه خارج مشو! من بیم آن را دارم که در آن صورت، تو و خاندانت کشته شوید و در نتیجه نور زمین خاموش شود، چرا که تو روح هدایت و امیر مؤمنانى. در رفتن به سمت عراق شتاب مفرما! من از یزید و همه بنى امیّه، براى جان و مال و فرزندان و خاندانت امان مى گیرم. والسلام».

امام(علیه السلام) در پاسخ وى نوشت:

 «أَمّا بَعْدُ! فَإِنَّ کِتابَکَ وَرَدَ عَلَىَّ فَقَرَأْتُهُ وَ فَهِمْتُ ما ذَکَرْتَ، وَ أُعْلِمُکَ أَنِّی رَأَیْتُ جَدّی رَسُولَ اللّهِ(صلى الله علیه وآله) فِی مَنامِی فَخَبَّرَنِی بِأَمْر وَ أَنَا ماض لَهُ، لِی کانَ أَوْ عَلَىَّ، وَاللّهِ یَابْنَ عَمِّی لَوْ کُنْتُ فِی جُحْرِ هامَّة مِنْ هَوامِّ الاَْرْضِ لاَسْتَخْرَجُونِی وَ یَقْتُلُونِی; وَاللّهِ یَابْنَ عَمّی لَیَعْتَدُنَّ عَلَىَّ کَمَا اعْتَدَتِ الْیَهُودُ عَلَى السَّبْتِ وَالسَّلامُ»;

(امّا بعد! نامه ات به دستم رسید، آن را خواندم و مقصودت را دانستم. به تو خبر مى دهم که من جدّم رسول خدا را در خواب دیدم که به من فرمانى داد و من در پى انجام آن فرمان مى روم خواه (ظاهراً) به نفعم باشد یا به زیانم. به خدا سوگند! اى پسر عمو! اگر من در آشیانه بومى نیز باشم، مرا از آنجا بیرون آورده و به قتل مى رسانند. به خدا سوگند اى پسر عمو! آنان همچون قوم یهود که در ماجراى روز شنبه (یوم السبت) ستم نموده اند، بر من ستم روا خواهند داشت.

این تعبیرات به خوبى نشان مى دهد که امام(علیه السلام) خود را بر سر دو راهى مى دید:

 تسلیم شدن در برابر یزید و بر جنایات و گمراهى هاى آل امیّه صحّه نهادن، و عدم تسلیم و تن به شهادت شرافتمندانه و بیدارگر سپردن، و امام(علیه السلام) دومى را برگزیده بود، هر چند گروهى راه اوّل را توصیه مى کردند.

عبدالله بن جعفر به دنبال پیشنهاد خود و پاسخ امام(علیه السلام) هراسان شده به نزد عمرو بن سعید (فرماندار مکّه) رفت و تقاضاى امان نامه براى امام(علیه السلام) کرد و از وى خواست به امام(علیه السلام) اطمینان دهد و از او بخواهد به مکّه بازگردد. عمرو بن سعید نامه اى براى امام(علیه السلام) نوشت و در آن یادآور شد که به نزد من بیا که تو در کنار من در امان و آسایشى.

چون امان نامه فرماندار مکه به دست امام(علیه السلام) رسید، در پاسخ چنین مرقوم داشت:

«اِنْ کُنْتَ اَرَدْتَ بِکِتابِکَ اِلَىَّ بِرّی وَ صِلَتِی فَجُزِیتَ خَیْراً فِی الدُّنْیا وَ الاْخِرَةِ وَ إِنَّهُ لَمْ یُشاقِقِ اللّهَ مَنْ دَعا اِلَى اللّهِ وَ عَمِلَ صالِحاً وَ قالَ إِنَّنِی مِنَ الْمُسْلِمینَ وَ خَیْرُ الاَْمانِ اَمانُ اللّهِ، وَ لَمْ یُؤْمِنْ بِاللّهِ مَنْ لَمْ یَخَفْهُ فِی الدُّنْیا فَنَسْأَلُ اللّهَ مَخافَةً فِی الدُّنْیا تُوجِبُ لَنا اَمانَ الاْخِرَةِ عِنْدَهُ»;

 (اگر مقصودت از این نامه نیکى و پیوند با من است در دنیا و آخرت پاداش نیک ببینى، به یقین! آن کسى که مردم را به سوى خداوند فرا مى خواند و عمل صالح انجام مى دهد و مى گوید من از مسلمانانم، هرگز با خدا مخالفت نمى کند.

 بهترین امان، امان خداست، و آن کس که در دنیا از خداوند نترسد به خدا ایمان  نیاورده است. از خداوند خوفى را در دنیا طلب مى کنیم که موجب امان ما در آخرت نزد او باشد!).

امام(علیه السلام) هدفى را دنبال مى کرد که فراتر از فکر و درک آنها بود. در خوشبینانه ترین فرض، آنها مى خواستند امام(علیه السلام) سالم بماند و امام(علیه السلام) مى خواست دین و آیین جدّش پیامبر(صلى الله علیه وآله) سالم  بماند، چیزى که با حکومت بنى امیّه ـ تفاله هاى عصر جاهلیّت و بت پرستى ـ ممکن نبود.

                  

جمعه 23 آبان 1393  8:47 PM
تشکرات از این پست
moradi92 nargesza omiddeymi1368
shirdel2
shirdel2
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1393 
تعداد پست ها : 5535
محل سکونت : یزد

پاسخ به:مبحث هفتاد و سوم طرح صالحین: حضرت زینب (س)؛ شخصیّت و نقش ایشان در نهضت حسینی

بنام خدا

در پاسخ به سوال 17 و کنیه ای که پیغمبر برای حضرت زینب(س) گذاشتند ،به نظرم متن زیر بسیار خوب باشد:

مرحوم شیخ بهائی می نویسد: دختر امیر مؤمنان علیه السلام متولد شد. حضرت صدیقه طاهره سلام اللّه علیها دختر را در دامن علی علیه السلام گذاشت و گفت: نام این نوزاد را بگذار. امیرمؤمنان علیه السلام فرمودند؛ «واللّه من در نام گذاری فرزندانم بر رسول خدا صلی اللّه علیه و آله پیشی نمی گیرم»؛ پیغمبر در سفر بودند، دو روز بعد که آمدند، حضرت زهرا سلام اللّه علیها بچه را به بابا دادند؛ آن گاه پیغمبر فرمودند: «واللّه در نام گذاری خودت و بچه هایت بر خدا پیشی نگرفتم.» جبرئیل وارد شد، رسول خدا صلی اللّه علیه و آله لحظاتی با جبرئیل مشغول سخن شد و بعد از چندی پیغمبر صلی اللّه علیه و آله به فاطمه و علی علیه السلام رو کرده و گریه شدیدی نمودند و بعد چندین بار تکبیر گفتند. حضرت فاطمه سلام اللّه علیها می فرمایند: «به پدرم گفتم: بابا چرا تکبیر می گویی؟» پیامبر صلی اللّه علیه و آله فرمودند: «به خاطر نامی که خدا برای این دختر قرار داد»؛ و گفتند: «زین اب»، که بر اثر کثرت استعمال به «زینب» معروف شد.

البته همان جا پیامبر صلی اللّه علیه و آله فرمود: «علی ، خودش زینت اهل دنیاست، اما این دختر به جایی می رسد که زینت پدر می شود.»

حضرت زهرا سلام اللّه علیها سپس می پرسند: «بابا جان، اگر این است، برای چه گریه می کنی؟» حضرت فرمودند: «از خدا اجازه گرفتم که به او کنیه بدهم.» فاطمه سلام اللّه علیها پرسید: «کنیه دخترمان چیست؟» پیغمبر در حالی که گریه می کرد، فرمود: «ام المصائب».

در ادبیات عرب، کسی که یک صفت عالی سرشار داشته باشد، آن صفت را به «اَب» یا «ام» می آورند؛ مثلاً ام الامامه، ام الکرم و .... برای مردم بسیار قابل توجه است که زینب کبری، از سوی خدا و با تقریر رسول خدا به «ام المصائب» مُکنات شده است.

                  

جمعه 23 آبان 1393  8:56 PM
تشکرات از این پست
moradi92 omiddeymi1368 nargesza
shirdel2
shirdel2
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1393 
تعداد پست ها : 5535
محل سکونت : یزد

پاسخ به:مبحث هفتاد و سوم طرح صالحین: حضرت زینب (س)؛ شخصیّت و نقش ایشان در نهضت حسینی

بنام خدا

در پاسخ به سوال 18 بصیرت سیاسی حضرت زینب، مطلبی را از بیانات رهبری خواندم که بسیار جالب بود و بشرح زیر است:

توصیف بصیرت زینبی در کلام رهبری

«قوّت شخصیت را ببینید؛ چقدر این شخصیت قوی است. دو روز قبل در یک بیابان، برادر او را، امام او را، رهبر او را با این همه عزیزان و جوانان و فرزندان و اینها از بین برده‌اند، این جمعِ چند ده نفرۀ زنان و کودکان را اسیر کرده‌اند، آورده‌اند در مقابل چشم مردم، روی شتر اسارت؛ مردم آمده‌اند دارند تماشا می‌کنند، بعضی هلهله می‌کنند، بعضی هم گریه می‌کنند؛ در یک چنین شرایط بحرانی، ناگهان این خورشید عظمت طلوع می‌کند و همان لحنی را به کار می‌برد که پدرش امیرالمؤمنین‌علیه‌السلام بر منبر خلافت در مقابل امت خود به کار می‌برد؛ همان جور حرف می‌زند؛ با همان جور کلمات، با همان فصاحت و بلاغت، با همان بلندی مضمون و معنا: «یا أَهْلَ کُوفَۀِ، یا أَهْلَ الْغَدَرِ وَ الخَتَلِ؛‌ای خدعه‌گرها!‌ای کسانی که تظاهر کردید!» شاید خودتان باور هم کردید که دنباله‌رو اسلام و اهل بیت هستید؛ اما در امتحان این‌جور کم آوردید، در فتنه این‌جور کوری نشان دادید. «هَلْ فِیکُمْ إِلَّا الصَّلَفُ وَ الْعُجْبُ وَ الشَّنَفُ وَ الْکَذِبُ وَ مَلِقُ الْإِمَاءِ وَ غَمْزُ الْأَعْدَاءِ»؛ (بحارالانوار،ج 45 ص 162 ). شما رفتارتان، زبانتان با دلتان یکسان نبود. به خودتان مغرور شدید، خیال کرده‌اید ایمان دارید، خیال کردید همچنان انقلابی هستید، خیال کردید همچنان پیرو امیر المؤمنین هستید؛ در حالی که واقع قضیه این نبود. نتوانستید از عهده مقابله با فتنه برآیید، نتوانستید خودتان را نجات دهید. «مَثَلُکُمْ کَمَثَلِ الَّتِی نَقَضَتْ غَزْلَها مِنْ بَعْدِ قُوَّةٍ أَنْکاثاً»؛ مثل آن کسی شدید که پشم را می‌ریسد، تبدیل به نخ می‌کند، بعد نخها را دوباره باز می‌کند، تبدیل می‌کند به همان پشم یا پنبۀ نریسیده. [شما] با بی‌بصیرتی، با نشناختن فضا، با تشخیص ندادن حق و باطل، کرده‌های خودتان را، گذشتۀ خودتان را باطل کردید. ظاهر، ظاهر ایمان، دهان پر از ادعای انقلابیگری؛ اما باطن، باطن پوک، باطن بی‌مقاومت در مقابل بادهای مخالف. این، آسیب‌شناسی است... . با این بیان قوی، با این کلمات رسا، آن هم در آن شرایط دشوار، این‌گونه صحبت می‌کرد. اینجور نبود که یک عده مستمع جلوی حضرت زینب نشسته باشند، گوش فرا داده باشند، او هم مثل یک خطیبی برای اینها خطبه بخواند؛ نه، یک عده دشمن، نیزه‌داران دشمن، دور و برشان را گرفته‌اند. یک عده هم مردم مختلف الحال حضور داشتند؛ همانهایی که مسلم را به دست ابن زیاد دادند، همانهایی که به امام حسین نامه نوشتند و تخلف کردند، همانهایی که آن روزی که باید با ابن زیاد در می‌افتادند، توی خانه‌هایشان مخفی شدند  اینها بودند توی بازار کوفه  یک عده هم کسانی بودند که ضعف نفس نشان دادند، حالا هم نگاه می‌کنند، دختر امیرالمؤمنین را می‌بینند، گریه می‌کنند. حضرت زینب کبری با این عده‌ای ناهمگون و غیر قابل اعتماد مواجه است؛ اما این‌جور محکم حرف می‌زند. او زن تاریخ است؛ این زن، دیگر ضعیفه نیست. نمی‌شود زن را ضعیفه دانست. این جوهر زنانۀ مؤمن، این‌جور خودش را در شرایط دشوار نشان می‌دهد. این زن است که الگوست؛ الگو برای همۀ مردان بزرگ عالم و زنان بزرگ عالم. انقلاب نبوی و انقلاب علوی را آسیب‌شناسی می‌کند؛ می‌گوید شماها نتوانستید در فتنه، حق را تشخیص بدهید، نتوانستید به وظیفه‌تان عمل کنید؛ نتیجه این شد که جگرگوشۀ پیغمبر، سرش بر روی نیزه رفت. عظمت زینب را اینجا می‌شود فهمید.»

                  

جمعه 23 آبان 1393  9:10 PM
تشکرات از این پست
moradi92 omiddeymi1368 nargesza
shirdel2
shirdel2
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1393 
تعداد پست ها : 5535
محل سکونت : یزد

پاسخ به:مبحث هفتاد و سوم طرح صالحین: حضرت زینب (س)؛ شخصیّت و نقش ایشان در نهضت حسینی

بنام خدا

مطلبی دیگر از بصیرت سیاسی زینب که در سایت تبیان بود خواندنیست:

بزرگ بانویی در نگاهی گذرا

حضرت زینب (سلام الله علیها) در محیط خانه نمونه والای یک دختر و زن خانه‌دار و همسر است. در اداره خانواده و تربیت فرزندان از مسائل تربیتی غافل نیست. عشق، خلوص و پارسایی از در و دیوار خانه بی‌آرایش و آلایش او می‌بارد. او در جامعه مظهر یک فرد مسئول در مقابل سرنوشت مردم است. طنین فریاد او همواره بر ضد منحرفان بلند است و اوج این پژواک را در کاخ یزید شاهد هستیم.

بررسی ابعاد گوناگون زندگی سرتاسر افتخار و حماسی زینب کبرا (سلام الله علیها) مُهر باطلی است بر ناآگاهانی که زن مسلمان را بسته در چادر و اسیر در کنج خانه می‌دانند. حضور آن بزرگ‌بانوی اسلام در بزرگ‌ترین حادثه خونین تاریخ، جایی برای تردید و طرح شبهه نگذاشته است.

در آفاقی تیره و تار و در دوره‌ای ظلمانی و در محیط خون و هراس (که هر نوع عاطفه و دغدغه‌های انسانی در سپاهیان ظلم مرده بود و جز قساوت و شقاوت از وجودشان نمی‌بارید)، تازیانه حق از آستین شجاع زنی بیرون آمد و بر پیکره سفاک‌ترین رژیم اصابت کرد. او پرچم ادامه نهضت اسلامی را به دوش کشید و بدون هیچ ترس و تزلزل و هراسی بر دشمن تاخت و «پیروزی» پنداری را بر کام آنان به زهری کشنده مبدل ساخت.

ظاهراً اگر چه اسیری ناتوان در بند بود اما فریادش بر سر ستمگران فرود آمد و بذر اندیشه اسلامی و انقلاب برادرش حسین بن‌علی (علیه السلام) از دامن او در هر کجا که گام نهاد پراکنده شد.

زینب کبرا (سلام الله علیها) آن چنان در تاریخ قد برافراشت که حتی کسانی که عقیده‌ای به دین اسلام ندارند، در برابر آزادگی و ایستادگی بی‌مانند او سر فرود می‌آورند. این همه شگفتی‌ها و تحیرها از آثار زنی آگاه و مسئول است که در دامن اسلام ناب محمدی (صلی الله علیه و آله) و با اندیشه و فرهنگ اسلامی پرورش یافته است.

آن روز که مولای متقیان علی (علیه السلام) به اصرار و خواهش مردم زمام خلافت را به دست گرفت، زینب کبرا همراه برادرانش از تمامی شئون ممالک اسلامی زیر فرمان پدر و مسائل حاکم بر جوّ و محیط سیاسی آن روز به خوبی آگاهی داشت. احزاب فعال و مخرب ضد علوی را به خوبی می‌شناخت و از اهداف و نظریات و تفکرات آنان به خوبی آگاه بود

زن امروز که مشتاقانه به دنبال الگویی است تا در عین حضور در عرصه‌های مختلف اجتماعی و سیاسی، پاکدامنی او آلوده نشود، می‌تواند و باید از حضرت زینب (سلام الله علیها) پیروی کند.

آشنایی با زندگی آن بانوی بزرگوار و ملاک‌های ارزشی ایشان، زن امروز را به گستره پهناور معرفت و اندیشه اسلامی می‌کشاند و او را بر چشم‌انداز بلندی می‌نشاند و قله‌های سربلند اخلاق و انسانیت را در او قرار می‌دهد.

چنان که امنیت درونی او را به برکت پارسایی و زهد و نجابت تأمین می‌کند. نیز حریم عفاف و پاکدامنی او را با سلاح غیرت و شجاعت حفظ می‌کند، و سرانجام در سایه تعالیم آن بزرگ‌بانو، خویشتن را در آب زلال عاطفه پیدا می‌کند و در پرتو فروغ عشق به آن بزرگوار، امید و شور زندگی به او بازمی‌گردد.

نیازمندی‌ها و تسکین دردها و رنج‌های زن امروز در آموزه‌های زندگی پربار زینب کبرا (سلام الله علیها) نهفته است، زیرا به طور کامل، بیانگر شخصیت زن مسلمان است. او تفسیر حرمت و آیه احترام و بزرگداشت است.

در برهه‌ای کوتاه از تاریخ اسلام درخشید و کارهای سترگ را به یادگار گذاشت که پس از گذشت قرن‌ها هنوز به دیده اعجاز و شگفتی به آن‌ها نگریسته می‌شود.

رهبری نهضت خونین برادر در سرزمین بیگانه، جنگ تبلیغی با تحریف‌گران پیام‌های عاشورا، دلجویی از کودکان و زنان داغدیده، حفظ تعادل و ثبات روحی، فریاد ویرانگر علیه بی‌رحم‌ترین دژخیم زمان، تحمل سختی اسارت عزیزان و خود، گرسنگی و خستگی طاقت‌فرسا و... همه از افتخارات بی‌مانند دختر فاطمه زهرا (سلام الله علیها) است. همه این رادمردی‌ها مایه سربلندی و مباهات زنی است که از سینه عصمت شیر نوشیده و در مهد اسلام و دامن امامت پرورش یافته است.

 

 

حضرت زینب

پرورشی بی‌مانند

زینب کبری (سلام الله علیها) در دامان عصمت و شجاعت و شهامت به گونه‌ای تربیت شد که در برابر حوادث سهمگین روزگار نه تنها خم به ابرو نیاورد بلکه چون کوهی استوار و محکم، ناگواری‌ها و سختی‌ها را در آسیاب اراده‌اش به خاک مبدل ساخت. درخشش صلابت بی‌نظیر حضرت زینب (سلام الله علیها) در صفحات تاریخ، عقول همه اندیشوران را شگفت‌زده می‌سازد.

 

خودسازی در پرتو تجاربی سخت

زینب کبری (سلام الله علیها) از کودکی در میدان زهد و پارسایی با انواع رنج‌ها و دردها خو گرفت تا جایی که مصیبت را نعمت و بلا را رحمتی از پروردگار می‌دانست و آن گونه خود را در برابر حوادث دنیا با زهد و پارسایی بیمه کرد که اگر کوه‌ها متلاشی و زمین‌ها از هم می‌شکافت، در اراده محکم او خللی وارد نمی‌شد.

زینب کبری (سلام الله علیها) در شش سالگی شاهد شکستن درخت پر ثمر انسانیت و رهبر جامعه اسلامی و آخرین پیامبر خدا بود. در حالی که خود گریان و پریشان بود، از حال والدین و برادران غافل نبود و در اعماق جانش در آن سن کم، غم سنگینی جای گرفت. او با این مصیبت بزرگ و تحمل آن درد جانکاه، قدم بر اولین پله تسلیم و رضا نهاد که آخرین منزل سالکان الی اللَّه است. آنچنان در این مکتب کوشا و هوشیار بود که به آخرین درجات تسلیم و رضای بر حق رسید تا توانست وظیفه سنگین خود را در انجام رسالت پیام خون و شهادت شهیدان عاشورا به فرجام رسانده، ندای آنان را به جهانیان در همه اعصار و قرون برساند.

آشنایی با زندگی آن بانوی بزرگوار و ملاک‌های ارزشی ایشان، زن امروز را به گستره پهناور معرفت و اندیشه اسلامی می‌کشاند و او را بر چشم‌انداز بلندی می‌نشاند و قله‌های سربلند اخلاق و انسانیت را در او قرار می‌دهد

هنوز چندی از این اندوه جانکاه نگذشته بود که شاهد طرح انحرافی سقیفه بنی‌ساعده شد. او انحراف انقلاب جهانی اسلام را از مسیرش به چشم دید و کوشش‌های بی‌امان مادرش را برای جلوگیری از انحراف مشاهده کرد. در مسجد جدش رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) همراه مادرش و جمعی از زنان بنی‌هاشم شرکت کرد و شنید که مادرش چگونه شجاعانه و با فصاحت و بلاغت، لب به سخن گشود و پس از آن همه گفتگو و محاجه شنید که در پایان سخن، مادرش با سوز دل و اندوه تمام فریاد زد: «هان! این شتر و این بار! ببرید و بخورید!!»

پس از گذشت چند روز از این رخداد، دختر علی بن‌ابی‌طالب (علیه السلام) شاهد ورود به زور به خانه امامت و عصمت و در پی آن وداع مادر با علی بن‌ابی‌طالب (علیه السلام) بود. از آن پس 25 سال با برادران و خواهرانش در مکتب پدر، آن بزرگمرد راستین اسلام، ادب و دانش اندوخت.

آن روز که مولای متقیان علی (علیه السلام) به اصرار و خواهش مردم زمام خلافت را به دست گرفت، زینب کبری همراه برادرانش از تمامی شئون ممالک اسلامی زیر فرمان پدر و مسائل حاکم بر جوّ و محیط سیاسی آن روز به خوبی آگاهی داشت. احزاب فعال و مخرب ضد علوی را به خوبی می‌شناخت و از اهداف و نظریات و تفکرات آنان به خوبی آگاه بود.

 

الگوی شکیبایی

تاریخ، زنی صبورتر از حضرت زینب ندیده است. در واقعه کربلا پسرانش در برابر دیدگان او سر بریده شدند اما شیون نکرد. پس از آن ناظر بود در چند ساعت پیشوایش امام حسین (علیه السلام) و برادران و پسران برادرانش به شهادت رسیدند و باز بردباری پیشه کرد. زینب (سلام الله علیها) سمبل زنی شجاع، مدبر و لایق رهبری گروهی مصیبت‌زده در اوضاع و شرایطی بسیار سخت و بحرانی بود. مدیریت بحران را باید در رفتار او بجوییم. گرچه او نیز به ظاهر اسیر و بسته به زنجیر بود و مصیبت‌ها و ناملایمات، بدن او را فرسوده کرده بود اما در همان حالت چنان اسرا را رهبری می‌کرد و چنان صبری سترگ و عظیم داشت که برای هیچ کدام از افراد بشر رسیدن به این حد صبر ممکن نیست مگر به فضل خداوند بلندمرتبه.

حضرت زینب (سلام الله علیها) در محیط خانه نمونه والای یک دختر و زن خانه‌دار و همسر است. در اداره خانواده و تربیت فرزندان از مسائل تربیتی غافل نیست. عشق، خلوص و پارسایی از در و دیوار خانه بی‌آرایش و آلایش او می‌بارد. او در جامعه مظهر یک فرد مسئول در مقابل سرنوشت مردم است. طنین فریاد او همواره بر ضد منحرفان بلند است و اوج این پژواک را در کاخ یزید شاهد هستیم

وقتی بانگ رحیل و کوچ در یازدهم محرم سال 61 از وادی کربلا سر داده شد و برای آزردن دل اسرا آنان را بر اجساد کسانشان گذر دادند، امام زین‌العابدین (علیه السلام) نگاهی حزین بر پیکر قطعه قطعه پدر بزرگوارشان انداخت.

این نگاه از دید ریزبین حضرت زینب پنهان نماند و خطاب به امام زمان خود فرمود:

«آنچه می‌بینی تو را غمگین نکند. به خدا سوگند که این حادثه از زمان رسول خدا تا جد و پدر و عمویت نیز اتفاق افتاده بود. حال آنکه خداوند عهدی از گروهی از امت ستانده که فراعنه خاک آن‌ها را نمی‌شناسند، ولی نزد اهل آسمان آشنایند؛ که این اعضای پاره پاره و تکه تکه و این اجساد به خون تپیده را جمع و دفن کنند. در این بیابان پرچمی برای مزار پدرت (سرور شهیدان) نصب می‌کنند که هیچ گاه نشان قبرش ناپدید نشده و در اثر گذشت زمان مَنِش او گم نشود. سران کفر و گمراهان بر نابودی مزار او بکوشند اما هیچ اثر نکند جز اینکه اثر او ظاهرتر و کار او نمایان‌تر شود. »

مفسر آگاه قرآن

به این ترتیب حضرت زینب (سلام الله علیها) پس از آنکه پرده قدرتِ گذرایی را که جلو چشم یزید را گرفته بود و بدان می‌نازید در خطبه ای کوبنده از مقابل چشمش کنار زد، او را سخت کوفت و در برابر دیدگان فرماندهان و عُمّالش رسوا کرد؛ همچنین نشان داد یزید با اسلامی که به نامش بر تخت حکومت تکیه زده، هیچ همگونی ندارد، چرا که هنوز کینه پیروزی اسلام بر کفر در روز بدر را در دل دارد.

در ادامه با آنچه در کلام آتشین دختر حیدر کرار در دربار یزیدی شاهد هستیم آن است که: سفیر کربلا برای اینکه به یزید پاسخ عقلانی کوبنده دهد، با تمسک به آیات شریف قرآن جوابی مناسب داد. انتخاب آیات، نشانگر حضور ذهن و آرامش خاطر و تسلط کامل ایشان بر قرآن کریم است.

                  

جمعه 23 آبان 1393  9:17 PM
تشکرات از این پست
moradi92 omiddeymi1368 nargesza
shirdel2
shirdel2
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1393 
تعداد پست ها : 5535
محل سکونت : یزد

پاسخ به:مبحث هفتاد و سوم طرح صالحین: حضرت زینب (س)؛ شخصیّت و نقش ایشان در نهضت حسینی

بنام خدا

نظر محمد غالب شافعی در مورد بصیرت سیاسی حضرت زینب(س):

محمد غالب شافعی از علمای اهل سنت می گوید: زینب سلام الله عليها دختر علی بن ابیطالب در بهترین مکتب اخلاقی پرورش یافت و از سرچشمه آیات الهی سیراب گشت؛ در حلم و کرم و بصیرت در امور سیاسی بین خاندان بنی هاشم مشهور شد و جمال و جلال، سیرت و صورت و اخلاق و فضیلت را به هم آمیخت. او شب ها در عبادت بود و روزها در روزه.

                  

جمعه 23 آبان 1393  9:21 PM
تشکرات از این پست
moradi92 omiddeymi1368 nargesza
moradi92
moradi92
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1392 
تعداد پست ها : 3481

پاسخ به:مبحث هفتاد و سوم طرح صالحین: حضرت زینب (س)؛ شخصیّت و نقش ایشان در نهضت حسینی

با سلام و احترام؛

از تمامی دوستان محترم بابت مشارکت گرم و دوستانه آنها، تشکر میکنم. cheeky

ان شاالله هر چه زودتر زیارت با معرفت حرم مطهر حضرت زینب (س)، نصیب همه ما شود.

یا علی.

 

کاش میشد زمان چند سال، به عقب برگرده!!

اون وقت، حتماً یه راه دیگه رو میرفتم و الان اینجای زندگی نبودم!!

 

جمعه 23 آبان 1393  9:37 PM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368 nargesza
shirdel2
shirdel2
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1393 
تعداد پست ها : 5535
محل سکونت : یزد

پاسخ به:مبحث هفتاد و سوم طرح صالحین: حضرت زینب (س)؛ شخصیّت و نقش ایشان در نهضت حسینی

بنام خدا

در مورد پاسخ سوال 19 حقیقتا نتوانستم مطلب خاصی پیدا کنم و اینکه چرا حضرت زینب را به این لقب نامیدند را نمی دانم و خوشحال خواهم شد اگر دوستان در این مورد مطلبی دارند بنویسند.اما یک مطلب را میدانم و شاید به این موضوع برگردد: روزی مهمانی همراه حضرت علی (ع) به منزل ایشان آمد و حضرت به بانوی دو عالم حضرت فاطمه(س) فرمودند که از میهمان پذیرائی نماید،حضرت فاطمه(س) فرمود چیزی در خانه نداریم بجز قرصی نان که سهم زینب است که خوابیده ، در همین حین زینب بیدار شد و گفت سهم نان مرا به میهمان بدهید که میهمان حبیب خداست. این مورد در حالی اتفاق افتاده که زینب کودکی چهار یا پنج ساله بیشتر نبود و این مورد کمال سخاوت یک بچه است که میتواند انجام دهد.به همین دلیل شاید لقب قطب سخاوت در مورد حضرت زینب باشد.

                  

جمعه 23 آبان 1393  9:59 PM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368 moradi92 nargesza
shirdel2
shirdel2
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1393 
تعداد پست ها : 5535
محل سکونت : یزد

پاسخ به:مبحث هفتاد و سوم طرح صالحین: حضرت زینب (س)؛ شخصیّت و نقش ایشان در نهضت حسینی

بنام خدا

پاسخ سوال 20 در مورد سوال حضرت زینب (س) از پدرش در لحظات آخر عمر ایشان و در حالی که امیرمومنان در بستر بیماری بودند،و از زبان ام ایمن شنیده بود عبارتست از:

حضرت زینب علیها السلام فرمود: ام ایمن مرا حدیث کرد که روزی پیغمبرصلی الله علیه وآله به منزل فاطمه علیها السلام تشریف آوردند . حضرت زهراعلیها السلام برای پدر حریره ای ترتیب داد و حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام طبقی از خرما خدمتش نهاد و من قدحی از شیر و سرشیر حاضر کردم . رسول خدا و علی مرتضی و فاطمه زهرا و حسنین از آن خوراکی ها تناول فرمودند . آنگاه علی علیه السلام آب به دست رسول خدا ریخت . چون پیغمبر از شستن دست فراغت یافت هر دو دست به صورت کشید و شادمان گردید و از نظر کردن به صورت اولاد خود مسرور شد . پس از آن روی به آسمان کرد، نگران شد و سپس روی به قبله نمود و هر دو دست به دعا برداشت و بعد سر بر سجده برد و اشک از دیدگانش چون باران جاری بود . اهل بیت و من از این حال ملول گشتیم و از هیبت و حشمتش نیروی پرسیدن نداشتیم . چون مدتی به طول انجامید . علی و فاطمه عرض کردند: این گریستن برای چیست؟ فرمود: ای برادر، من از حضور شما و انجمن شما شادمان گشتم . آنگونه که هرگز چنان خرسند و مسرور نگشته بودم، در این حال که شما را می نگریستم و شکر خدا را می کردم . جبرئیل فرود آمد و گفت: خداوند بر سرور تو مطلع گردید و نعمت را بر تو تمام گردانید و مقرر ساخت که ایشان و ذریه ایشان و دوستان و شیعیان ایشان با تو در جنان جاوید بمانند و در میان تو و ایشان جدایی نیفکند و همان تحیت و عطیت یابند که تو یابی، آن چنان که خرسند گردی . لیکن بلیات و مصائب کثیره ایشان را فرا گیرد و در دنیا به ناملایماتی چند گرفتار گردند . مردمی که دعوی دین تو کنند و خود را مسلمان شمارند، به آنها اذیت ها نمایند و آزارها برسانند و گمان کنند که در شمار امت تو باشند; با آنکه خدا و تو از آنها بیزار باشید و ایشان اهل بیت تو را هر یک در مکانی به ضرب شدید و قتل فجیع درآورند و مقابر ایشان از هم دور باشد و خدای این مصیبت را بر ایشان اختیار فرمود تا موجب ارتقاء درجات ایشان گردد . پس به آنچه خدای تعالی برای ایشان خواسته، راضی و تسلیم و شاکر باش و تن به قضای الهی بده .

در ادامه حدیث، جبرئیل آنچه را که بر سر علی علیه السلام و فرزند او، امام حسین علیه السلام می آید، به پیامبر خدا خبر می دهد .

حضرت زینب (س ) مى گوید: هنگامى که پدرم على (ع ) بر اثر ضربت ابن ملجم بسترى گردید، نشانه هاى مرگ را در رخسار آن حضرت دیدم ، به او عرض کردم : ام ایمن به من چنین و چنان حدیث کرد (که پنج تن در یک جا جمع بودند و پیامبر (ص ) ناگهان غمگین شد و علت غم را پرسیدند، جریان شهادت حضرت زهرا (س ) و على (ع ) و حسن و حسین (ع ) را شرح داد) مى خواهم از شما آن را بشنوم .

امام على (ع ) فرمود: دخترم ! حدیث ام ایمن صحیح است ، گویا تو و دختران رسول خدا (ص ) را مى نگرم که به صورت اسیر با کمال پریشانى وارد این شهر (کوفه ) مى کنند، به گونه اى که ترس آن دارید که مردم به سرعت شما را بقاپند فصبرا صبرا...

صبر و استقامت کنید، سوگند به خداوندى که دانه را شکافت و انسان را آفرید، در آن روز در سراسر روى زمین ولى خدا غیر از شما و دوستان و شیعیان شما، وجود ندارد، رسول خدا (ص ) به ما چنین خبر داد و فرمود: در این هنگام ابلیس با بچه ها و اعوان خود در سراسر زمین سیر مى کنند، و ابلیس به آنها مى گوید:

اى گروه شیطانها، ما انتقام آدم (ع ) از فرزندانش گرفتیم ، و در هلاکت آنها سعى بلیغ کردیم ، بکوشید تا مردم را نسبت به آنها به ترید و شک بیندازید و مردم را به دشمنى آنها وادار نمایید...

                  

جمعه 23 آبان 1393  10:19 PM
تشکرات از این پست
moradi92 omiddeymi1368 nargesza
shirdel2
shirdel2
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1393 
تعداد پست ها : 5535
محل سکونت : یزد

پاسخ به:مبحث هفتاد و سوم طرح صالحین: حضرت زینب (س)؛ شخصیّت و نقش ایشان در نهضت حسینی

بنام خدا

سلام بر کاربر پر تلاش و پرکار

از اینکه در مورد قطب سخا مطلب گذاشتید بسیار سپاسگزارم حقیقتا بنده مطلب منبع را خواندم اما چون بسرعت از این قسمت ازدواج حضرت گذشتم نتوانستم این مطلب را ببینم و لذا با دیدن پاسخ شما به مورد سوال اشتباه خودم را اصلاح نموده و نکته خوبی را یاد گرفتم.

با تشکر و احترام.

                  

جمعه 23 آبان 1393  10:34 PM
تشکرات از این پست
moradi92 omiddeymi1368 nargesza
دسترسی سریع به انجمن ها