0

مبحث هفتاد و سوم طرح صالحین: حضرت زینب (س)؛ شخصیّت و نقش ایشان در نهضت حسینی

 
ria1365
ria1365
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 7868

پاسخ به:مبحث هفتاد و سوم طرح صالحین: حضرت زینب (س)؛ شخصیّت و نقش ایشان در نهضت حسینی

نقل قول moradi92

 

16. موضع همسر حضرت زینب (س) در قبال قیام امام حسین (ع) چه بود؟

 


اولا کمی درباره همسر حضرت زینب سلام الله مختصری را بدانیم بهتر است:

همسر زینب کبرى (س)، جناب عبد اللّه بن جعفر (پسر جعفر طیّار) است. وى، نخستین نوزاد مسلمان در حبشه بود. در ایّامى که پدرش «جعفر بن ابى طالب» به حبشه هجرت کرده بود، در آن کشور به دنیا آمد. مادرش «اسماء بنت عمیس» بود. اسماء، پس از شهادت جعفر طیّار در جنگ موته، به همسرى*****، سپس على بن ابى طالب (ع) در آمد. عبد الله بن جعفر، مورد عنایت خاصّ پیامبر اکرم (ص) بود، به ویژه که پدرش سردار شهید جبهه اسلام به شمار مى‏آمد. همچنین مورد علاقه امیر المؤمنین (ع) بود و ارادتى شایان به امام حسن و امام حسین «ع» داشت. مردى سخاوتمند و اهل جود و بخشش بود.

از توضیحات فوق روشن می­شود که جناب عبد اللّه بن جعفر، پسرعموی حضرت زینب (س) است و امیرالمؤمنین (ع) با موافقت این ازدواج، به این سفارش رسول خدا (ص) عمل نمود که روزی آن حضرت نگاه مبارکش به فرزندان علی و جعفر (ع) افتاد و فرمود: «دختران ما از آنِ پسران ما هستند و پسران ما به دختران ما اختصاص دارند».

نقل شده که حضرت زینب (س) در هنگام ازدواج با عبدالله یازده ساله بوده است و فرزندان آن حضرت، چهار پسر و یک دختر بوده اند به نام های: علی و عون الأکبر و محمد و عباس و ام کلثوم. از بین این فرزندان، عون و محمد در کربلا حضور داشته و در رکاب حضرت سید الشهدا (ع) به شهادت رسیدند.

و در جواب سوال دوست عزیز اقای مرادی بر اساس منابع  معرفی شده :

وقتی خبر سفر سید الشهدا به اهالی  مدینه رسید شخصیتهای زیادی با نوشتن نامه حتی دیدتر با ان حضرت مانند برادرش محمد حنفیه خاستار انشدند که از این سفر امتناع ورزند ولی امام در جواب انها  این سقر خود را مبارزه با ظالم و دفاع از اسلام جد بزرگوارشان اعلام فرمودند

نامه عبدالله بن جعفر به پسر عموی خویش سیدالشهدا علیه السلام

**«به نام خداوند بخشنده مهربان، به حسین بن على(علیه السلام) از عبدالله بن جعفر، امّا بعد! تو را به خدا سوگند مى دهم از مکّه خارج مشو! من بیم آن را دارم که در آن صورت، تو و خاندانت کشته شوید و در نتیجه نور زمین خاموش شود، چرا که تو روح هدایت و امیر مؤمنانى. در رفتن به سمت عراق شتاب مفرما! من از یزید و همه بنى امیّه، براى جان و مال و فرزندان و خاندانت امان مى گیرم. والسلام».**

سخن اخر :

امام(علیه السلام) هدفى را دنبال مى کرد که فراتر از فکر و درک آنها بود. در خوشبینانه ترین فرض، آنها مى خواستند امام(علیه السلام)  سالملم بماند و امام(علیه السلام) مى خواست دین و آیین جدّش پیامبر(صلى الله علیه وآله) سالم بماند، چیزى که با حکومت بنى امیّه ـ تفاله هاى عصر جاهلیّت و بت پرستى ـ ممکن نبود.

 

     Android iOS , Windowsphone , Symbian , JavaMobile Review ,Learning

جمعه 23 آبان 1393  11:54 AM
تشکرات از این پست
moradi92 omiddeymi1368 nargesza shirdel2
moradi92
moradi92
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1392 
تعداد پست ها : 3481

پاسخ به:مبحث هفتاد و سوم طرح صالحین: حضرت زینب (س)؛ شخصیّت و نقش ایشان در نهضت حسینی

مديريت بحران توسط حضرت زینب (س) 

 

 در علم سیاستگذاری، چرخه ای بسیار مهم برای حیات حاکمیت ها ارائه می گردد که به نام چرخه حیاتی حاکمیت نامیده می شود. در این چرخه، فلسفه حاکمیتی یک نظام، اساس حیات حاکمیت را تشکیل می دهد. به عبارتی دیگر، این فلسفه و ایدئولوژی حاکم بر حکومت است که شاکله همه امور حکومت را پایه‌ریزی می کند. اگر فلسفه حاکم بر نظام حکومتی، الهی باشد، مطمئناً همه اصول حاکم، سیاستها، راهبردها، پروژه های عملیاتی و حتی نوع آمایش سرزمین در تمام عرصه های فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و امنیتی، الهی خواهند بود. و اگر فلسفه و ایدئولوژی حاکم بر نظام حکومتی، اومانیستی و یا ماتریالیستی باشد، همین روند طی خواهد شد. به همین دلیل است که می توان ردپای فلسفه غالب هر دوره زمانی تمدن بشری را در عرصه های عملیاتی فرهنگی مانند تئاتر و سینما، و یا در کتب و حتی نوع آموزشها و مدیریتهای همان دوره مشاهده نمود.

 مدیریت جامع بحران به عنوان یکی از کلیدی ترین زیر بناهای حاکمیتی از این امر مستثنی نیست. با توجه به اینکه توسعه پایدار در هر کشوری وابستگی مطلق به نحوه مدیریت بحران در آن کشور دارد، بنابراین می توان ادعا نمود که توسعه بدون برنامه‌ریزی جامع برای مدیریت بحران، توسعه پایداری نخواهد بود که مثال‌های زیادی از آن را در کشور و در جهان داریم. در سخنان مقام عظمای ولایت فقیه آیت ا.. خامنه‌ای نیز چنین مطلبی را می‌توان دریافت نمود:

اگر پدافند غیر عامل نباشد، تمامی دستاوردهای فرهنگی، اقتصادی، علمی و سیاسی در یک نصف روز هدر می‌رود.

مدیریت جامع بحران عبارت است از اقداماتی که برای اداره انواع مختلف تهدیدات (طبیعی، تکنولوژیک، جنگی و تروریستی)، و با در نظر گرفتن همه ابعاد تهدیدات (ابعاد فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، امنیتی) در همه فازهای یک بحران (پیشگیری، کاهش مخاطرات، آمادگی، مقابله، بازتوانی، بازسازی) و با توجه جدی به چرخه حیاتی حاکمیت (فلسفه و ایدئولوژی حاکم، دکترین و اصول، سیاست‌ها، آمایش سرزمین، راهبردها، پروژه ها) انجام می شود.

در اینجا به برخی از شاخصهای مدیریت بحران می پردازیم که در گفتار و سیره حضرت زینب (س) در واقعه کربلا به وضوح نمایان بوده است.

شاخصهای مدیریت بحران:

1. شاخص یکپارچه سازی (ولایت مداری)

2. شاخص هماهنگی و هدایتگری

3. شاخص هدف محوری

4. شاخص شفافیت

5. شاخص آینده نگری

6. شاخص واقعیت‌گرایی 

کاش میشد زمان چند سال، به عقب برگرده!!

اون وقت، حتماً یه راه دیگه رو میرفتم و الان اینجای زندگی نبودم!!

 

جمعه 23 آبان 1393  2:22 PM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368 ria1365 nargesza shirdel2
moradi92
moradi92
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1392 
تعداد پست ها : 3481

پاسخ به:مبحث هفتاد و سوم طرح صالحین: حضرت زینب (س)؛ شخصیّت و نقش ایشان در نهضت حسینی

1. شاخص یکپارچه سازی (ولایت مداری)
 
   
وقتی اسیران را به مجلس ابن زیاد آوردند، ابن زیاد ملعون از ایشان پرسیدند: کار خدا را چگونه دیدی؟
 
فرمودند:
 
خدا شهادت بر آنها نوشت و به شهادتگاه خود رفتند و به زودی با تو محاجه خواهند نمود. پس توجه کن که شکست با کیست. در آن روز مادرت به عزایت تو بنشیند فرزند مرجانه! و ادامه دادند شکر خدای را که شما را رسوا ساخت و شما را کشت و آنچه گفتید دروغ شد و شکر خدای را که ما را به پیامبرش کرامت بخشید و از هرگونه پلیدی تطهیرمان نمود و فاسق را رسوا ساخت و فاجر را تکذیب نمود و او غیر ماست.
 
در این برخورد شخصیت، بزرگواری، شکست ناپذیری، کوچک بودن دنیا و مقام ریاست آن در دید زینب (س) متجلی است (محدث قمی، 1440، ص 408). ایشان با این جملات کوبنده باز هم بر این اصل تأکید می کند که ولایت مسلمین از آن خاندان اهل بیت (ع) می باشد و یکپارچگی و سعادت مسلمین در پیروی از این خاندان است.  
 

کاش میشد زمان چند سال، به عقب برگرده!!

اون وقت، حتماً یه راه دیگه رو میرفتم و الان اینجای زندگی نبودم!!

 

جمعه 23 آبان 1393  2:25 PM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368 ria1365 nargesza shirdel2
moradi92
moradi92
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1392 
تعداد پست ها : 3481

پاسخ به:مبحث هفتاد و سوم طرح صالحین: حضرت زینب (س)؛ شخصیّت و نقش ایشان در نهضت حسینی

2. شاخص هدایتگری      
 
حضرت زینب علیهاالسلام حرکت و هدایت انسان ها را بدون امام علیه السلام، سکون و هلاکت می دانست و زمام داری زیان آلود نااهلان را باعث دور ماندن توده ها از صراط مستقیم می دید. بدین علت دفاع و حمایت از مقام امامت و ولایت را سرلوحه مسئولیت های خویش قرار داده بود و با تمام توان بعد از حادثه عاشورا به ارائه رهنمودهای شایسته و مبارزه با زر مداران و زور محوران در قالب خطایه می پرداخت.
 
وی چون دست پرورده زهرای اطهر علیها السلام بود، درس ولایت مداری را از مادر فرا گرفته بود. از یک سو در جهت معرفی و شناساندن ولایت از طریق نفی اتهامات و یادآوری حقوق فراموش شده اهل بیت تلاش کرد و از سوی دیگر سر تا پا تسلیم امامت بود چه در دوران امامت امام حسین علیه السلام و چه در دوران امام سجاد علیه السلام که حتی در چند مورد از جان امام سجاد علیه السلام دفاع کرد و تا پای جان از او حمایت نمود (نساجی جامخانه، اسماعیل؛ماهنامه مبلغان) و (محلاتی، ذبیح ا... ، ص57).
 

کاش میشد زمان چند سال، به عقب برگرده!!

اون وقت، حتماً یه راه دیگه رو میرفتم و الان اینجای زندگی نبودم!!

 

جمعه 23 آبان 1393  2:28 PM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368 nargesza shirdel2
moradi92
moradi92
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1392 
تعداد پست ها : 3481

پاسخ به:مبحث هفتاد و سوم طرح صالحین: حضرت زینب (س)؛ شخصیّت و نقش ایشان در نهضت حسینی

3. شاخص هدف محوری
     
شاخص هدف محوری در واقعه کربلا به خونهای ریخته شده شهیدان اشاره دارد. خونی که در راه خدا ریخته می شود بی مقدمه و بی هدف نیست، هدف و پیام دارد، خونش ایثار شهید است و پیامش مربوط به بازماندگان، و آنچنان پیام آوران کربلا رسالت خود را به انجام رساندند که قلبهای خفته را بیدار و دلهای مرده را زنده ساختند و فرصت تحریف و دگرگون کردن قضایا را از دست دشمن گرفتند.
 
حتی کوچکترین حادثه که در کربلا واقع شد در تاریخ منعکس گردید. که در رأس پیام آوران زینب (س) و امام چهارم (ع) بودند. طبیعی است چون مصلحت بود که امام چهارم (ع) از خطرات مصون ماند ریاست این کاروان بر عهده زینب (س) بود و او سازماندهی اسیران و هدف مند کردن این اسارت را به عهده داشتند(همان، ص54).
 

کاش میشد زمان چند سال، به عقب برگرده!!

اون وقت، حتماً یه راه دیگه رو میرفتم و الان اینجای زندگی نبودم!!

 

جمعه 23 آبان 1393  2:30 PM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368 ria1365 nargesza shirdel2
moradi92
moradi92
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1392 
تعداد پست ها : 3481

پاسخ به:مبحث هفتاد و سوم طرح صالحین: حضرت زینب (س)؛ شخصیّت و نقش ایشان در نهضت حسینی

4. شاخص شفافیت (فصاحت و بلاغت)
 
 علم و آگاهی همراه با فصاحت از ویژگی هایی است که بندرت در کسی جمع می شود ولی این خصوصیات در حضرت زینب جمع بود. (همان، ص 52) ایشان با علم و بیان فصیحی که داشتند، بطور شفاف ظلم و عداوت یزید و حکومت یزیدیان را برملا ساختند و باعث آگاهی مسلمین از واقعیت کربلا گشتند.
 
حضرت زینب (س) رسالت داشتند که پیام خون شهیدان را برسانند و اهداف بلند عاشورا را ذکر کنند. ایشان با گفتار شفاف خود دشمن را رسوا ساختند و سعی داشتند که با توبیخ شدید مردم آنها را از کرده خود پشیمان نمایند. آنچنان سخن گفتند که تار و پود حکومت از هم گسست و کاملاً صحنه را به نفع نهضت و بر علیه تبهکاران حاکم عوض کرد. (محدث قمی، 1440، ص 396)

 
5. شاخص آینده نگری و واقعیت‌گرایی
 
 آنچه پس از شهادت امام حسین (ع) نگذاشت خون آن حضرت از جوشش بیفتد، برنامه ای بود که اسیران اجرا کردند که پیشوای این حرکت بانوی بزرگ کربلا حضرت زینب (س) بودند که رسالت های متعددی را بعهده داشتند که این امر نشان دهنده آینده نگری آن بانوی بزرگ می باشد. بزرگترین رسالت ایشان، رساندن خون شهیدان خصوصاً برادر بزرگوارش و افشای حقایق کربلا بود. برخی از رسالتهای ایشان در ذیل آمده است:
 
رساندن پیام خون امام (ع) و اهل بیت و اصحابش به توده های مردم؛
تبیین امامت و خلافت رسول خدا (ص) و معرفی امام برای مردم؛
معرفی چهره واقعی بنی امیه و ذکر جنایات آنها؛
پیشگیری از تحریف حادثه کربلا بوسیله دشمن با بیان اهداف و انگیزه های آن؛
بهره گیری از جوشش خون امام حسین (ع) و شهدای کربلا برای ریشه کردن بنی امیه؛
محو آثار تبلیغات پنجاه ساله بنی امیه علیه حضرت علی (ع) و اهل بیت(محلاتی، ذبیح ا... ، ص 54).

منبع:

مدیریت بحران و نقش آفرینی حضرت زینب (س) در واقعه کربلا

 

کاش میشد زمان چند سال، به عقب برگرده!!

اون وقت، حتماً یه راه دیگه رو میرفتم و الان اینجای زندگی نبودم!!

 

جمعه 23 آبان 1393  2:37 PM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368 ria1365 nargesza shirdel2
moradi92
moradi92
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1392 
تعداد پست ها : 3481

پاسخ به:مبحث هفتاد و سوم طرح صالحین: حضرت زینب (س)؛ شخصیّت و نقش ایشان در نهضت حسینی

 
نمونه هایی از ایثارگریهای حضرت زینب (س)
 
1. سپر بلا برای اسرای کربلا
 
حضرت زینب در طول مدت اسارت به عنوان بزرگ خاندان پیامبر(ص) پس از امام سجاد (ع) که در این زمان بنا به مصالحی، بیمار بود، تنها حامی و پشتیبان اسرای اهل بیت(ع) بود. او به گاه لزوم جان خود را برای نجات دیگر اهل بیت به خطر می انداخت چنان که در هنگام حضور اسرا در دار الاماره کوفه، زمانی که عبید الله بن زیاد پس از شنیدن جوابهای منطقی و کوبنده امام سجاد، عصبانی و تصمیم به شهادت امام سجاد(ع) گرفت،زینب کبری فورا خود را روی برادرزاده انداخت و فرمود نمی گذارم او را به قتل برسانید مگر این که من را هم همراه او بکشید. این صحنه تکان دهنده که اطرافیان و حاضران در مجلس را متأثر ساخته بود؛ موجب عقب نشینی ابن زیاد از موضع قبلی خود شد و از کشتن امام صرفنظر کرد. نجات جان امام معصوم و تنها استمرار دهنده نسل سید الشهدا و جریان امامت،توسط بانوی قهرمان کربلا اوج ایثار برای حفظ مکتب سرخ تشیع است.
 
2. تقسیم سهمیه غذای خود به اسرا
 
در گزارشی آمده است حضرت زینب (س) حتی در دوران اسارت، اندک سهمیه غذای خود را میان کودکان اسیر تقسیم می کرد و لحظه ای از نوازش اسرا و عطوفت و مهربانی در حق آنان کوتاهی نمی کرد تا بلکه اندکی از سختیهای طاقت فرسای دوران اسارت را از کودکان بی پناه و غمدیده بکاهد.و این به رغم آن بود که خود زینب مصیبتهایی را دیده بود که جز او کسی را یارای تحمل آنها را نداشت.
 
3. پاسداشت یاد قیام عاشورا به قیمت گرو گذاشتن جان خویش
 
رسالت زینب (س) ادامه دهنده راه امام حسین (ع) بود. وی افزون بر شرکت در انقلاب با عظمت حسینی، می کوشید تا دستاوردهای نهضت عاشورا دست خوش فراموشی نگردد از این رو هیچ فرصتی را برای روشنگری مردم و آشنا ساختن آنان با اهداف بلند قیام سید الشهدا، از دست نمی داد. زینب جان خود را در طبق اخلاص نهاده بود تا دین خدا را یاری کند و توطئه های بنی امیه را خنثی نماید. خطبه های غرا و پرشور او در مسیر اسارت از کربلا گرفته تا کوفه و شام و حتی مدینه منوره گویای این حقیقت است.
 
 
http://isarkhabar.com/

کاش میشد زمان چند سال، به عقب برگرده!!

اون وقت، حتماً یه راه دیگه رو میرفتم و الان اینجای زندگی نبودم!!

 

جمعه 23 آبان 1393  2:51 PM
تشکرات از این پست
ria1365 omiddeymi1368 nargesza shirdel2
moradi92
moradi92
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1392 
تعداد پست ها : 3481

پاسخ به:مبحث هفتاد و سوم طرح صالحین: حضرت زینب (س)؛ شخصیّت و نقش ایشان در نهضت حسینی

حضرت زینب (س) بعد از بازگشت به مدینه 
 
 
مبارزات بی امان او در راه دفاع از آرمان های امام زمانش که همان اهداف و آرمان های پیامبر(ص) و اسلام بود، حاکی از ایثار آن شیره زن بود که شجاعت و ایثارگری را از جد و پدرش آموخته بود. زینب حتی پس از بازگشت به مدینه و اتمام دوران اسارت، بدون واهمه به روشنگری مردم می پرداخت؛ از این رو دستگاه حکومت سفاک و مستبد بنی امیه که تحمل سخنان بر حق دختر علی را برنمی تافتند، آن حضرت را به شام تبعید کردند و او در همانجا در سال ۶۲ جان به جان آفرین تسلیم کرد و امروزه آرامگاه او محل تردد زائران دلسوخته اهل بیت (ع) است و از مکانها و مراکز مقدسی است که شیفتگان خاندان پیامبر (ص) را به سوی خود جذب می کند.

 
همین ایثارگری ها بود که سبب جاودانه ماندن یاد اهل بیت (ع) شد؛ چنان که خود حضرت زینب (س) به یزید گفته بود:
 
” فو الله لا تمحوا ذکرنا و لا تمیت وحینا؛ به خدا سوگند یاد ما را نتوانی نابود کرد وحی ما را نتوانی میراند."
 
این موارد نمونه های اندکی از ایثار زینب (س) شیر زن کربلا بود. قابل ذکر است که تمام اسیران به ویژه کسانی مانند ام کلثوم دختر دیگر امام علی (ع) نیز صحنه های با شکوه ایثار را از خود به نمایش گذاشتند. اگر ایثار اینان نبود، شاید یزید گناه شهادت امام حسین (ع) را به گردن ابن زیاد نمی انداخت و در صدد تبرئه خود برنمی آمد؛ اما تیر یزید به سنگ خورده و اسرا به سرپرستی زینب کبری ماهیت پلید یزید و بنی امیه را آشکار ساخته بودند. آیا این دستاورد مهم جز با مبارزات پیگیر و ایثار در راه هدف دست یافتنی بود؟
 
http://isarkhabar.com/
 

کاش میشد زمان چند سال، به عقب برگرده!!

اون وقت، حتماً یه راه دیگه رو میرفتم و الان اینجای زندگی نبودم!!

 

جمعه 23 آبان 1393  2:57 PM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368 nargesza shirdel2
nargesza
nargesza
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1392 
تعداد پست ها : 10707
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:مبحث هفتاد و سوم طرح صالحین: حضرت زینب (س)؛ شخصیّت و نقش ایشان در نهضت حسینی

استثنائات وجود مقدس امام حسین(ع)

 امام حسین(ع) در چند مورد در ولایت وجود مقدسش استثنا است:

1-تولد وجود مقدسش که شش ماه بیشتر در حمل مادر گرامیش نبوده است. (در حالت عادی جنین تا شش ماه اگر بدنیا بیاید نمی ماند) اما خداوند کریم   بوجود ایشان دنیا را در شش روز خلق کرد و فانی می شمارد ولی برای آخرت شیعیان سکوی پرواز به عالم قرب وحاصل اعمال خیر را در دنیا جاودانه فرمود.

2-بعد از 10 روز از تولد برادر بزرگوارش، خانم زهرا(س) حامل حمل امام حسین(ع) شده اند(کتاب منتهی الامال)

3-از بدو تولد ایشان به عدد 10 بدنیا آمد ؛ یک خودش و 9 ذریه در بطنش

4-همانطور که بیان شد شهادتش عالم را قلب به میم کرده و عین نجاست میته ی انسان را به عین طهارت کامل انسانی رسانید.

5-شهادت را یک تولد و احیاء حیات طیب به انسانها بخشید.

6-خون در زمان شهادت پاک شد. 

7-وجود مقدسش نه غسل داشت و نه کفن 

8-تربت پاکش داروی همه دردها شدو خوردنش حلال(در صورتیکه خوردن تمام تربت ها حرام است) 

9-اربعین و حقیقت اربعین بوجود آقا و بطور کامل بوجود خانم زینب(س) و امام سجاد(ع) احیا شد و دائمی گردید و باطن اربعین تا زمان فرج آقا و ظهور حقیقت اربعین، احیا شد. 

10- مدت عزاداری ایشان از همه ی عزاداری ها بیشتر است و مدت 2 ماه رابخود اختصاص داده(60 روز به عدد سین که میزان حروف و قلب قرآن است).   11-سیاه پوشیدن مکروه است ولی برای ایشان رحمت است و ثواب دارد.      12-ماه محرم؛ماه حرام اولین ماه سال قمری است و به دهه ی عاشورا شروع می شود و تمام گنج ده یعنی 4روی 10 را حامل است و بلوغ نُهِ حیات طیب را به همه ی انسانها درس می دهد. در ضمن اینکه با دهه اول ،محبان در خیمه های آقا یعنی در وطن اصلی ساکن می شوند.  

13- امام حسین(ع) حامل 9 ذریه است.    14-وجود مقدسش به عدد ده، گنج عشر را افشا کرده است (در عدد شهید توضیح داده شد)که امام عاشورائیان الی یوم القیامه است و تمام ایام شد عاشورا و تمام زمینها کربلا:

"کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا"

جمعه 23 آبان 1393  7:31 PM
تشکرات از این پست
moradi92 omiddeymi1368 shirdel2
nargesza
nargesza
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1392 
تعداد پست ها : 10707
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:مبحث هفتاد و سوم طرح صالحین: حضرت زینب (س)؛ شخصیّت و نقش ایشان در نهضت حسینی

سلام

ببخشید متنی که داشتم آماده می کردم این بود.

من حضرت زینب رو خیلی دوست دارم. همیشه وقتی اسم حضرت زینب رو میشنیدم برام همراه یه غمی بود. نمی دونستم چرا. میشنیدم داستان های زیادی درباره دختر امام اول، نوه پیامبر خاتم، دختر حضرت فاطمه. دختری که از همون کودکی انقدر مصیبت کشیده. اول مرگ پدر بزرگشون پیمابر خدا. بعد مصیبت هایی که به سر مادر و پدر گرامیشان وارد شد. اینکه حتی در خانه خود هم امنیت نداشتن. گاهی میشنیدم می گفتن ما اسم ئخترامونو زینب نمیزاریم. چون اون موقع مثل حضرت زینب خیلی سختی می کشن. همه فقط تو اسم می گردن. یه اسم 4 حرفی. حتی به معنی اونم دقت نمی کنن. زینب یعنی زینت پدر. خیلی بهم برمی خورد. اشک تو چشمام جمع می شد. از ناراحتی هرچی فکر می کردم چی جوابشونو بدم که بدتر نشه چیزی به فکرم نمی رسید.( اگه شما به فکرتون می رسه راهنمایی کنید ممنون میشم.) زینبی که با چشمان خودش لحظات بیماری و شهادت مادرشونو تو سن 4 – 5 سالگی دیدن. خیلی سخته من به این سن حتی فکرشم نمی تونم بکنم یه روز بدون مادرم ...... . شهادت پدر بزرگوارشونو دیدن و تحمل کردن. شهادت برادر بزرگوارشونو هم همینطور لحظه به لحظه دیدن و تحمل کردن. تا برسن به کربلا. به روز عاشورا. با اون همه مصیبتی که بر ایشان وارد شده بود باز هم تحمل کردن و لحظه ای کفر نگفتن و ناشکری نکردن شکایت کردن ولی ناشکری نکرن. اونجایی که روبه مدینه قبر پیامبر کردن و گفتن ببینید امت شما با پسرتون چه کردن. ولی صبر کردن تا به شام برسن. به کاخ یزید ملعون. به جایی که طرح ریزی شده بود تا امام حسین و خاندان نبوت و امامت رسوا شوند. حضرت زینب به آنجا رسید تا آنها را رسول کند. تا عظمت مقام نبوت و امامت را بالا ببرد.

تو کربلا موقعی که فرزندانش شهید شدن از خیمه بیرون نرفت درحالی که برای بقیه شهدا بیرون می رفتن و کمک برادرشان بودن. نرفتن تا برادرشان شرمنده ایشان نشوند.

ادامه دارد .....

جمعه 23 آبان 1393  8:11 PM
تشکرات از این پست
moradi92 omiddeymi1368 shirdel2 ria1365
nargesza
nargesza
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1392 
تعداد پست ها : 10707
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:مبحث هفتاد و سوم طرح صالحین: حضرت زینب (س)؛ شخصیّت و نقش ایشان در نهضت حسینی

ادامه:

شنیدم مثل مادرشون شهید شدن. پشت در خانه و با شکستن درخانه. و همینطور مثل مادرشون محل قبرشون مشخص نیست. همیشه غصه می خوردم که حضرت زینب با این همه عظمت و فضیلت چرا جزء چهارده معصوم نشدن که بشن پانزده تا. بعدش با خودم می گفتم من از عظمت و فضیلت حضرت زینب میدونم یا خدا. خداوند که بیشتر از من می دونه پس اینکه این کارو نکرده حتماً دلیل داشته. حالا هم چیزی از عظمت ایشان کم نشده. ایشان دختر امام بودند دختری نمونه. الگویی نمونه برای تمام دختران جهان. داستان زندگی ایشان فقط مصیبت نبود که کسی جرأت نکنه اسم مبارکشونو روی دخترانشون بگزارن. این واقعاً بی انصافیه. به جای اینکه یاد اونها رو زنده نگه داریم اینجوری با این بهانه های الکی اون ها رو به دست فراموشی میسپاریم.

همیشه تو هر زمینه ای سعی می کردم حضرت زینب رو الگوی خودم قرار بدم. تو مصیبت ها که به گَرد مصیبت های ایشون هم نمی رسه. تو رفتارم با پدر و مادر و برادرهام. من سه تا برادر بزرگتراز خودم دارم و خواهرم هم ندارم. همیشه سعی می کنم با احترام با اونها رفتار کنم و خواهری باشم براشون مثل حضرت زینب لااقل کمی شبیه به ایشان. فکر می کنم کمی تونسته باشم. همیشه سعی می کردم به اونها کمک کنم و غمخوارشون باشم و سعی کنم باری از روی دوششان بردارم. برای بچه های اون ها عمه خوبی باشم. که با شنیدن عمه زینب برای فرزندان امام حسین حسرت نخورن. حسرتی که خودم همیشه می خوردم و می خورم. انشاالله حضرت زینب به من و تمام کسانی که این آرزو رو دارن کمک کنن تا بتونیم ایشون رو الگوی خودمون قرار بدیم در تمام زمینه ها. انشاالله

فقط یه مصیبتی که سر من اومده سر حضرت زینب نیومد. یه روز یه کی گفت ببین حضرت زینب چقدر مصیبت کشیدن و تحمل کردن البته میخواست یه جوری به قول معروف کلاه سرمون بزاره. گفتم اولاً لین مصیبت سر حضرت زینب نیومد. ثانیاً منم از همون حضرت یاد گرفتم که ناشکری نکن و کفر نگم. فقط همین ولی خیلی سخت می گذره. خود خدا و حضرت زینب کمکم کنن و جواب کشایی که میخوان اذیتم کننو بدن. انشاالله.

خیلی فکر ها داشتم برای این دوره از مبحث طرح صالحین. ولی وقت کافی نداشتم برای کار بزرگ وقت زیاد و البته مهم تر حوصله کافی نیازه که نداشتم. لحظات عمره که همینطور میگذره. افسوس که استفاده مناسبی از اون نمی کنیم. افسوس برای خودم که .............

التماس دعای فراوان و سفارشی

ببخشید یه کم شخصی شد خیلی دلم پُره.

اللهم عجل فی فرج مولانا المنتقم بحق زینب ( س)

جمعه 23 آبان 1393  8:12 PM
تشکرات از این پست
moradi92 omiddeymi1368 shirdel2 ria1365
nargesza
nargesza
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1392 
تعداد پست ها : 10707
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:مبحث هفتاد و سوم طرح صالحین: حضرت زینب (س)؛ شخصیّت و نقش ایشان در نهضت حسینی

یه چیزی الآن یادم اومد.

همه شنیدیم که موقعی که می خواستن اسرای کربلا رو به سمت کوفه و شام حرکت بدن همه اموال و دارایی اونها را به غارت بردن و به خیال خودشون غنیمت جنگی جمع کردن. حتی به گوشواره دختر بچه ها هم رحم نکردن. همینطور به چادر و روسری بانوان اسیر. خیلی سخت بود برای ما که بشنویم روسری از سر حضرت زینب برداشتن. تا اینکه یه روز تو تلویزیون از یه روحانی شنیدم گفت درسته روسری برداشتن از سر همه بانوان اسیر. ولی حضرت زینب از خاندان عصمت بودن و مانعی وجود داشت تا کسی سر مبارک ایشان را بدون حجاب نبیند. راستش خیلی خوشحال شدم.

جمعه 23 آبان 1393  8:18 PM
تشکرات از این پست
moradi92 omiddeymi1368 shirdel2 ria1365
nargesza
nargesza
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1392 
تعداد پست ها : 10707
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:مبحث هفتاد و سوم طرح صالحین: حضرت زینب (س)؛ شخصیّت و نقش ایشان در نهضت حسینی


نقل قول moradi92

**********بخش ششم سئوال با امتیاز ویژه**********



16. موضع همسر حضرت زینب (س) در قبال قیام امام حسین (ع) چه بود؟

 

موضع همسر حضرت زینب(س) در قبال قیام حسینی(ع)

موضع همسر حضرت زینب(س) در قبال قیام حسینی(ع) 

عبدالله بن جعفر چه موضعی در قبال قیام امام حسین(ع) اتخاذ کرد؟

جواب: چون به مردم مدینه خبر رسید که امام(علیه السلام) قصد دارد به سمت عراق حرکت کند، عبدالله بن جعفر (همسر حضرت زینب(علیها السلام)) نامه اى بدین مضمون براى امام(علیه السلام) نوشت:

«به نام خداوند بخشنده مهربان، به حسین بن على(علیه السلام) از عبدالله بن جعفر، امّا بعد! تو را به خدا سوگند مى دهم از مکّه خارج مشو! من بیم آن را دارم که در آن صورت، تو و خاندانت کشته شوید و در نتیجه نور زمین خاموش شود، چرا که تو روح هدایت و امیر مؤمنانى. در رفتن به سمت عراق شتاب مفرما! من از یزید و همه بنى امیّه، براى جان و مال و فرزندان و خاندانت امان مى گیرم. والسلام».

امام(علیه السلام) در پاسخ وى نوشت:

 «أَمّا بَعْدُ! فَإِنَّ کِتابَکَ وَرَدَ عَلَىَّ فَقَرَأْتُهُ وَ فَهِمْتُ ما ذَکَرْتَ، وَ أُعْلِمُکَ أَنِّی رَأَیْتُ جَدّی رَسُولَ اللّهِ(صلى الله علیه وآله) فِی مَنامِی فَخَبَّرَنِی بِأَمْر وَ أَنَا ماض لَهُ، لِی کانَ أَوْ عَلَىَّ، وَاللّهِ یَابْنَ عَمِّی لَوْ کُنْتُ فِی جُحْرِ هامَّة مِنْ هَوامِّ الاَْرْضِ لاَسْتَخْرَجُونِی وَ یَقْتُلُونِی; وَاللّهِ یَابْنَ عَمّی لَیَعْتَدُنَّ عَلَىَّ کَمَا اعْتَدَتِ الْیَهُودُ عَلَى السَّبْتِ وَالسَّلامُ»;

(امّا بعد! نامه ات به دستم رسید، آن را خواندم و مقصودت را دانستم. به تو خبر مى دهم که من جدّم رسول خدا را در خواب دیدم که به من فرمانى داد و من در پى انجام آن فرمان مى روم خواه (ظاهراً) به نفعم باشد یا به زیانم. به خدا سوگند! اى پسر عمو! اگر من در آشیانه بومى نیز باشم، مرا از آنجا بیرون آورده و به قتل مى رسانند. به خدا سوگند اى پسر عمو! آنان همچون قوم یهود که در ماجراى روز شنبه (یوم السبت) ستم نموده اند، بر من ستم روا خواهند داشت).(1)

این تعبیرات به خوبى نشان مى دهد که امام(علیه السلام) خود را بر سر دو راهى مى دید:

 تسلیم شدن در برابر یزید و بر جنایات و گمراهى هاى آل امیّه صحّه نهادن، و عدم تسلیم و تن به شهادت شرافتمندانه و بیدارگر سپردن، و امام(علیه السلام) دومى را برگزیده بود، هر چند گروهى راه اوّل را توصیه مى کردند.

عبدالله بن جعفر به دنبال پیشنهاد خود و پاسخ امام(علیه السلام) هراسان شده به نزد عمرو بن سعید (فرماندار مکّه) رفت و تقاضاى امان نامه براى امام(علیه السلام) کرد و از وى خواست به امام(علیه السلام) اطمینان دهد و از او بخواهد به مکّه بازگردد. عمرو بن سعید نامه اى براى امام(علیه السلام) نوشت و در آن یادآور شد که به نزد من بیا که تو در کنار من در امان و آسایشى.

چون امان نامه فرماندار مکه به دست امام(علیه السلام) رسید، در پاسخ چنین مرقوم داشت:

«اِنْ کُنْتَ اَرَدْتَ بِکِتابِکَ اِلَىَّ بِرّی وَ صِلَتِی فَجُزِیتَ خَیْراً فِی الدُّنْیا وَ الاْخِرَةِ وَ إِنَّهُ لَمْ یُشاقِقِ اللّهَ مَنْ دَعا اِلَى اللّهِ وَ عَمِلَ صالِحاً وَ قالَ إِنَّنِی مِنَ الْمُسْلِمینَ وَ خَیْرُ الاَْمانِ اَمانُ اللّهِ، وَ لَمْ یُؤْمِنْ بِاللّهِ مَنْ لَمْ یَخَفْهُ فِی الدُّنْیا فَنَسْأَلُ اللّهَ مَخافَةً فِی الدُّنْیا تُوجِبُ لَنا اَمانَ الاْخِرَةِ عِنْدَهُ»;

 (اگر مقصودت از این نامه نیکى و پیوند با من است در دنیا و آخرت پاداش نیک ببینى، به یقین! آن کسى که مردم را به سوى خداوند فرا مى خواند و عمل صالح انجام مى دهد و مى گوید من از مسلمانانم، هرگز با خدا مخالفت نمى کند.

 بهترین امان، امان خداست، و آن کس که در دنیا از خداوند نترسد به خدا ایمان نیاورده است. از خداوند خوفى را در دنیا طلب مى کنیم که موجب امان ما در آخرت نزد او باشد!).(2)

امام(علیه السلام) هدفى را دنبال مى کرد که فراتر از فکر و درک آنها بود. در خوشبینانه ترین فرض، آنها مى خواستند امام(علیه السلام) سالم بماند و امام(علیه السلام) مى خواست دین و آیین جدّش پیامبر(صلى الله علیه وآله) سالم بماند، چیزى که با حکومت بنى امیّه ـ تفاله هاى عصر جاهلیّت و بت پرستى ـ ممکن نبود.(3)


پی نوشت

(1) . فتوح ابن اعثم، ج 5، ص 115-116 و مقتل الحسین خوارزمى، ج 1، ص 217-218 (با مختصر تفاوت).

(2) . تاریخ ابن عساکر (شرح حال امام حسین(علیه السلام))، ص 203.

(3) . گرد آوری از کتاب: عاشورا ریشه ها، انگیزه ها، رویدادها، پیامدها، زیر نظر آیت الله مکارم شیرازی، ص 352

 

جمعه 23 آبان 1393  8:22 PM
تشکرات از این پست
moradi92 omiddeymi1368 shirdel2 ria1365
nargesza
nargesza
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1392 
تعداد پست ها : 10707
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:مبحث هفتاد و سوم طرح صالحین: حضرت زینب (س)؛ شخصیّت و نقش ایشان در نهضت حسینی


نقل قول moradi92

**********بخش ششم سئوال با امتیاز ویژه**********

 


17. پس از تولد حضرت زینب (س) پیامبر اکرم (ص) به ایشان چه کنیه ای دادند؟


جایگاه حضرت زینب سلام اللّه علیها در روایات

جایگاه حضرت زینب سلام اللّه علیها در روایات 

زنان بزرگ تاریخ اسلام، جایگاه ویژه ای نزد اهل بیت علیهم السلام دارند. من یک روایت عرض کنم که جواب گوی خیلی از سؤالات است؛ مرحوم شیخ بهائی می نویسد: دختر امیر مؤمنان علیه السلام متولد شد. حضرت صدیقه طاهره سلام اللّه علیها دختر را در دامن علی علیه السلام گذاشت و گفت: نام این نوزاد را بگذار. امیرمؤمنان علیه السلام فرمودند؛ «واللّه من در نام گذاری فرزندانم بر رسول خدا صلی اللّه علیه و آله پیشی نمی گیرم»؛ پیغمبر در سفر بودند، دو روز بعد که آمدند، حضرت زهرا سلام اللّه علیها بچه را به بابا دادند؛ آن گاه پیغمبر فرمودند: «واللّه در نام گذاری خودت و بچه هایت بر خدا پیشی نگرفتم.» جبرئیل وارد شد، رسول خدا صلی اللّه علیه و آله لحظاتی با جبرئیل مشغول سخن شد و بعد از چندی پیغمبر صلی اللّه علیه و آله به فاطمه و علی علیه السلام رو کرده و گریه شدیدی نمودند و بعد چندین بار تکبیر گفتند. حضرت فاطمه سلام اللّه علیها می فرمایند: «به پدرم گفتم: بابا چرا تکبیر می گویی؟» پیامبر صلی اللّه علیه و آله فرمودند: «به خاطر نامی که خدا برای این دختر قرار داد»؛ و گفتند: «زین اب»، که بر اثر کثرت استعمال به «زینب» معروف شد.

البته همان جا پیامبر صلی اللّه علیه و آله فرمود: «علی ، خودش زینت اهل دنیاست، اما این دختر به جایی می رسد که زینت پدر می شود.»

حضرت زهرا سلام اللّه علیها سپس می پرسند: «بابا جان، اگر این است، برای چه گریه می کنی؟» حضرت فرمودند: «از خدا اجازه گرفتم که به او کنیه بدهم.» فاطمه سلام اللّه علیها پرسید: «کنیه دخترمان چیست؟» پیغمبر در حالی که گریه می کرد، فرمود: «ام المصائب».

در ادبیات عرب، کسی که یک صفت عالی سرشار داشته باشد، آن صفت را به «اَب» یا «ام» می آورند؛ مثلاً ام الامامه، ام الکرم و .... برای مردم بسیار قابل توجه است که زینب کبری، از سوی خدا و با تقریر رسول خدا به «ام المصائب» مُکنات شده است.

یک قرینه بیاورم، در مورد حضرت زهرا سلام اللّه علیها بعد از رحلت پیامبر صلی اللّه وعلیه وآله شعری داریم، که منسوب به حضرت است و همه نوشته اند:

«صُبَّت علیَّ مَصائب لَو انها

صُبَّت علی الاَیام صِرنَ لَیالیا»؛

یعنی مصائبی بر من ریخت، اگر بر روز روشن آفتابی می ریخت، بلافاصله به شب تار تبدیل می شد. این منتهای مصائب بوده، که تازه درطول 70 یا90 روز بر صدیقه زهرا سلام اللّه علیها واردشد، زیرا با وجود این، از هیچ یک از مورخان نشنیده ایم که به حضرت زهرا سلام اللّه علیها ام المصائب بگویند. حالا ببینید چه بر سر زینب کبری آمده و چه مصائبی را تحمل کرده است که خدا و پیغمبر به او کنیه «ام المصائب» داده اند.

وقتی پیغمبر این را فرمود، حضرت زهرا سلام اللّه علیها به پیغمبر عرض کردند: «اَبتا ما لِمَن بَکی عَلیها و علی مَصائِبها»؛ یعنی خدا چه مزدی می دهد به کسی که برای این زینب و مصائبش گریه کند؟

پیغمبر اکرم صلی اللّه علیه وآله فرمودند: «مَن بَکی علیها و علی مصائبها کان له اَجرُ من بکی علی الحسن و الحسین»؛ کسی که بر زینب و مصیبتش گریه کند، برابر است با ثواب گریه بر امام حسن و امام حسین علیهم السلام؛ یعنی این جا گریه بر یک زن، مساوی با گریه بر دو مرد است، که «سیدا شباب اهل الجنة» هستند.

کتاب های بسیاری هم درباره حضرت زینب سلام اللّه علیها تدوین شده و همان طور که درباره امام حسین علیه السلام کتاب های مختلفی نوشته شده است، در مورد حضرت زینب سلام اللّه علیها نیز کتاب های مختلفی وجود دارد؛ حتی اندیشمند مسیحی مصری درباره ایشان، کتاب نوشته است.

یکی از نویسندگان تردست عرب، به نام «علی محمد علی دخیل» کتابی نوشته به نام «اعلام النساء»، یعنی «بزرگ زنان». کتاب هایش عموماً مفید است و درباره حضرت زینب سلام اللّه علیها هم کتابی نگاشته که انصافا کتاب هایش در این باره غوغا می کند.

زینب کبری و نماز شب

یک روایت از حضرت سجاد علیه السلام نقل شده که نشان می دهد، حضرت زینب سلام اللّه علیها از دیدگاه ائمه علیهم السلام چه جور شخصیتی است. همین یک سخن را ببینید، چقدر ما را اشباع می کند! حضرت سجاد علیه السلام فرمودند: «عمتی زینَب ما تَرکت تَهجدَها طولَ دَهرها حتّی لیلة حادی عشر من المُحَّرم» «عمه جانم زینب در طول زندگی اش نماز شبش را ترک نکرد؛ حتی شب یازدهم مُحرّم»؛ یعنی حتی در وضعیت غم بار یازدهم محرم، که شب شام غریبان است.

چرا حضرت سجاد علیه السلام این قدر تأکید داشته است که گفته اند: شب یازدهم، نماز شب عمه اش زینب سلام اللّه علیها ترک نشد. علم امام سجاد علیه السلام به قدر فرش و عرش است. کتاب ها را نگاه کردم و با بزرگان هم صحبت کردم. در نوشتار یکی از بزرگان دیدم چیز عجیبی است درقدیم رسم بوده که وقتی جنگی بر پا می شده، در پایان جنگ، طرفی که جنگ را برده، خیمه ای برپا می کرد به نام «خیمه الجایزة»، و در آن به فرماندهان و قاتلان جایزه می دادند. عمر سعد غروب عاشورا این خیمه را تشکیل داد و به هرکسی که در جنگ کاری کرده بود. جایزه می داد. به یکی گفت: تو چه کردی؟ او گفت: من شریعه را بستم؛ به او جایزه داد، سپس به دیگری گفت تو چه کردی، پاسخ داد من دستان ابوالفضل را قطع کردم، دیگری گفت: سر مقدس امام حسین علیه السلام را بریدم؛ تا این که نوبت به حرمله رسید. عمر سعد پرسید: تو چه کردی؟ حرمله گفت: من کاری کردم که کسی در روزگار انجام نداده. گفت: من تیر به گلوی بچه شیرخوار تشنه کام و رنگ پریده ای که سرش روی شانه پدر بود، زدم. نقل کرده اند: عمر سعد بیش از همه به حرمله جایزه داد.

زینب کبری هم همان شب، خیمه نیمه سوخته ای تشکیل داد، از پاره سوخته های خیمه ها یک فرش تشکیل داد و برای حضرت زین العابدین علیه السلام، که عصر روز عاشورا پردردترین روزهایش بود، متکایی از رمل و شن درست کرد.

امام سجاد علیه السلام می فرماید: عمه ام در طول شب با پای برهنه در آن بیابان، تک تک بچه ها را صدا زد و سرشماری نمود؛ در زیر خار مغیلان دو شبحی را دید و جلوتر رفت و دید دو دختر دست به گردن هم، جان داده اند؛ به قول حجة الاسلام نیر تبریزی، رو کرد به مدینه و گفت:

صبا از من به زهرا گو بیا شام غریبان بین

که گریان دیده دشمن به حال زینب است امشب

یک نگاه هم به گودال قتلگاه امام حسین علیه السلام می کند و می گوید:

سرت مهمان خولی و تنت با ساربان همدم

مرا با هر دو اندر دل هزاران مطلب است امشب

آن وقت امام سجاد علیه السلام می فرماید: آن شب هم نماز شب زینب ترک نشد.

حضرت زینب سلام اللّه علیها وقتی به مجلس ابن زیاد وارد شدند، سلام نکردند. ابن زیاد گفت: «من هذه متکبرة»؛ این زن متکبر کیست؟ امام سجاد علیه السلام می فرماید: «هذه عمتی زینب، اخت الحسین علیه السلام»؛ این عمه من زینب، خواهر حسین علیه السلام می باشد. برای این که ابن زیاد، جگر زینب را آتش بزند، گفت: دیدی خدا با برادرت چه کرد؟ حضرت زینب گفت: اگر خدا کرد، «ما رأیت الا جمیلا»؛ من چیزی جز زیبایی ندیدم؛ حضرت کاری کرد که دیگر سخن ابن زیاد در آن جلسه، نگرفت و خنثی شد. ایشان هم چنین خطبه ای نیز در دروازه کوفه بیان فرمودند و کاری کردند که مردمی که دم دروازه نو نوارکرده بودند و نُقل و شیرینی پخش می کردند و عید گرفته بودند، همه جامه هایشان را درآوردند و عزا به پا کردند. کسی برای ابن زیاد خبر آورد و گفت: تا چند دقیقه دیگر، همه علیه تو می شورند. پرسید: چرا؟ گفت: مگر نمی دانی که زینب وقتی سخن می گوید، گویا علی علیه السلام به زبان آمده است؟! بعد گفتند: برای این که زینب سلام اللّه علیها ساکت شود، سر حسین علیه السلام را جلویش ببرید؛ یعنی آن ها هم می دانستند که همه چیز زینب سلام اللّه علیها با حسین علیه السلام است.

ادامه دارد .....

 

جمعه 23 آبان 1393  8:24 PM
تشکرات از این پست
moradi92 omiddeymi1368 shirdel2 ria1365
nargesza
nargesza
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1392 
تعداد پست ها : 10707
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:مبحث هفتاد و سوم طرح صالحین: حضرت زینب (س)؛ شخصیّت و نقش ایشان در نهضت حسینی


نقل قول moradi92

**********بخش ششم سئوال با امتیاز ویژه**********



17. پس از تولد حضرت زینب (س) پیامبر اکرم (ص) به ایشان چه کنیه ای دادند؟

ادامه:

عشق زینب و حسین، لدنی است

من در یکی از کتاب های قدیمی، روایتی دیدم که این دختر در دامان پیامبر و امام علی و فاطمه و حسن علیهم السلام گریه کرد و وقتی در بغل امام حسین چهارساله قرار گرفت، آرام شد؛ پیامبر صلی اللّه وعلیه وآله آن جا فرمودند: «این دختر همراه با این پسر خواهد بود» و شرط ازدواج و مهریه اش با عبداللّه بن جعفر، نیز همراهی با حسین علیه السلام بوده و این که از او جدا نشود. خدا خواسته؛ یعنی خدا برای حفظ دین با اسباب و ابزار کار می کند. این خدایی که حسین علیه السلام را خلق کرد، یک زینبی را هم کنارش می گذارد.

یکی از فضلای حوزه کتابی نوشته درباره صدیقه کبری که در آن کتاب، جمله قشنگی وجود دارد؛ می گوید: در حرکت و قیام انبیا، هرکدام که یک زن همراهشان بوده است، موفق بوده اند. من استنباط می کنم هر نهضت و قیامی که زنان شجاعی در کنار مردان بوده اند، آن انقلاب، شدنی و باقی ماندنی است و انقلاب ما هم این مسئله رابه وضوح نشان داد.

مضاربه حسین علیه السلام و زینب سلام اللّه علیها

بیننا و بین اللّه، نیازی به روایت هم نیست. آن چه از قیام و نهضت و خون صاحب این نهضت و وارث آن می دانیم، آن است که در 1370 سال قبل، در سرزمینی به نام «کربلا» و در روزی به نام «عاشورا»، آقا و خانمی، مضاربه ای را شروع کردند که سرمایه کار را آقا تقبل کرد و خب خانم هم با آن سرمایه کار کرد. اگر حضرت زینب سلام اللّه علیها در دوران اسارت، آن عظمت را از خود نشان نمی داد و آن سخنرانی ها را نمی کرد و آن تقابل ها را با یزید و ابن زیاد نداشت و به یزیدیان نمی گفت: «شما با همه سعی و تلاشتان نمی توانید نام و دین ما را محو کنید»، این میراث بزرگ به دست ما نمی رسید.

آقای چایچیان (حسان) چه زیبا درباره بی بی حضرت زینب سلام اللّه علیها از زبان امام حسین علیه السلام گفته اند:

دل مرده را محبت من زنده دل کند

دل را اگر ز الفت شیطان بحل کند

قلب شکسته ام شده منزل گه خدا

سازنده دل آمده تعمیر دل کند

آن ره رویی که دور شود از حریم من

با دست خویش کشتی دل را به گل کند

شرمنده عالمی بود از لطف و مهر من

اما مرا محبت زینب خجل کند

امام سجاد علیه السلام فرمودند: «خدا حق عمه ام زینب را بر ما و شیعیان ما حلال بگرداند!»

در زوایای کربلا وقایع عجیبی نهفته است؛ این که حضرت، مجلس یزید را به هم ریخت و ساربان ها را منفعل می کرد و مجلس ابن زیاد را ماتم سرا کرد و... می گویند: اهل بیت علیهم السلام به مدت یک هفته در سرزمین شام بودند. مردم شام بچه ها را نو نوار می کردند و شیرینی به دست آن ها می دادند. بعد ما در تاریخ می بینیم که حضرت زینب سلام اللّه علیها طوری عمل می کردند که بچه ها با دیدن کودکان شامی و شادی آن ها، غم و غصه شان تازه نشود. در عین حال حضرت، نماز شب و نماز اول وقتش ترک نمی شد.

زینب، شاگرد مکتب فاطمه زهرا سلام اللّه علیها

وقتی درست بنگریم، می بینیم شخصیت حضرت زینب سلام اللّه علیها، مثل حضرت زهرا سلام اللّه علیها است. در تاریخ آمده است: حضرت زهرا سلام اللّه علیها در مدینه، برای رهبر و امامش جان فشانی کرد و در دفاع از حق مولا، آن خطابه ها را داشت؛ حضرت زینب نیز در کوفه و شام این گونه سخن می گفت؛ گو این که حضرت علی علیه السلام لب به سخن گشوده است.

مصیبت های حضرت در حالی است که این ها مختار بودند، اما به مشیت الهی راضی بودند.

در خطبه ای که حضرت زینب سلام اللّه علیها در دروازه کوفه بیان کردند، کار به جایی رسید که حضرت سجاد علیه السلام برای عمه شان احساس خطر کردند. ببینید یک وقت کسی را به جایی دعوت می کنند، که همه چیز برای او آماده است، اما یک وقت زینب در جایی سخن می گوید که کوفیان لباس نو پوشیده، شهر را چراغانی کرده و آمده اند به هم تبریک بگویند، نه این که سخنرانی یک زن کتک خورده را بشنوند. بعد حضرت با توجه به چنین فضا و شرایطی سخنرانی می کند، که در همان جا چنان تحولی بر مردم کوفه عارض شد که حتی نزدیک بود بر ابن زیاد بشورند و حضرت سجاد علیه السلام در آن جا، در حالی که بر جان عمه اش می ترسید، فرمود: «عَمتی زینب انتِ بحمداللّه عالمة غیر مُعلمة و فَهِمَة غیر مُفَهمِة»؛

برخی این را دلیل بر عصمت زینب کبری گرفته اند؛ یعنی همان علم لدنی. برخی معتقدند که علم لدنی را خدا به معصومین عطا می کند. در جاهای دیگری هم سخنانی گفته شده، که دلیل بر همین معناست.

زینب، عقیله بنی هاشم

حضرت زینب سلام اللّه علیها عقیله بنی هاشم است. عقیل از عقل می آید؛ یعنی علاوه بر جرئت، جسارت و شجاعتی که در حضرت بوده، عاقل ترین زنان اهل بیت عصمت علیهم السلام و حتی عاقل بنی هاشم بوده است.

زینب و کرسی تدریس برای بانوان

حضرت زینب در زمان خلافت امیرمؤمنان در کوفه برای خانم ها کلاس درس و احکام دینی می گذاشتند. حضرت امیر علیه السلام برای حضرت زینب، احترام بسیاری قائل بودند؛ وقتی اهل بیت علیهم السلام می خواستند به زیارت مرقد پیامبر صلی اللّه علیه وآله بروند، امام علی علیه السلام جلوتر می رفتند، تا راه را باز کنند و حسنین علیهم السلام اطراف حضرت زینب سلام اللّه علیها را می گرفتند و امیرمؤمنان قندیل هایی که در حرم پیامبر صلی اللّه علیه وآله روشن بود را خاموش می کردند تا کسی قد و قامت حضرت زینب سلام اللّه علیها را مشاهده نکند. آن وقت با این همه جلال و عظمت، شما ببینید حضرت در کربلا چه مصائبی را تحمل کردند!

حضرت زینب برای زنان تفسیر قرآن می گفتند. امیرالمؤمنین علیه السلام هم بعضی تفاسیر را گوش می کردند؛ مثلاً در تاریخ آمده که حضرت زینب سلام اللّه علیها قرآن را تفسیر می کردند، تا رسیدند به آیه «کهیعص». حضرت آیه مذکور را این گونه تفسیر کردند: کاف یعنی کربلا، « ها» یعنی هلاکت، «یا» یعنی یزید، «عین» یعنی عترت و «صاد» یعنی صبر؛ یعنی زینب کبری به زن های کوفه خط می دادند. در این جا امیرالمؤمنین علیه السلام صورت زینب را بوسیده و فرمودند: «حق آیه را ادا کردی».

به نظر من هنوز هم حق حضرت زینب ادا نشده و این ها از جامعه ما مخفی مانده است. از شب یازدهم محرم به بعد، ایام متعلق به حضرت زینب سلام اللّه علیها است؛ و در این ایام باید از زندگی حضرت برای خانم ها کلاس همسرداری بگذایم و این که همواره زنان باید از شوهران خود اجازه بگیرند. حضرت خودشان این گونه بودند؛ حتی در مسئله کربلا از همسرشان، عبداللّه بن جعفر، اجازه گرفتند؛ با این که علاقه شدیدی به امام حسین علیه السلام داشتند، اما از شوهر خود برای سفر اجازه گرفته و فرمودند: یا به من اجازه بده، یا مرا طلاق بده! من بدون حسین نمی توانم زندگی کنم.

در خصوص علاقه وصف ناپذیر زینب کبری به سیدالشهدا علیه السلام، از زبان مرحوم آیة اللّه العظمی مرعشی نجفی نقل شده، که بعد از عروسی حضرت زینب با عبداللّه بن جعفر، آن حضرت یک شبانه روز امام حسین علیه السلام را ندیده بود؛ چادر بر سر کرده و آماده ملاقات با برادر شده بود. برای زینب، حتی آن یک شبانه روز هم دوری از امام حسین علیه السلام، بسیار سخت بوده است. پس از این که می خواهد به دیدار برادر برود، به ایشان خبر می دهند که امام حسین علیه السلام خودشان به دیدار شما می آیند. زینب کبری سلام اللّه علیها از فرط خستگی بر سکوی خانه و جلوی آفتاب به خواب می رود، تا این که امام حسین علیه السلام سر می رسند، اما زینب را بیدار نمی کنند، بلکه قبای خود را سایه بان خواهر می نمایند، تا حضرت زینب بیدار نشوند. حضرت زینب سلام اللّه علیها که از خواب بر می خیزند، از برادر می پرسند: چرا من را بیدار نکردید امام حسین علیه السلام می فرمایند: دلم نیامد. بعد خانم گفتند: این کار را باید یک روز جبران کنم. و این جبران به عصر عاشورا کشید که زینب کبری با نیمی از چادر خود، نیمی از بدن عریان سید الشهدا علیه السلام را در گودال قتلگاه پوشانید.

 

 

جمعه 23 آبان 1393  8:26 PM
تشکرات از این پست
moradi92 omiddeymi1368 shirdel2
دسترسی سریع به انجمن ها