0

مبحث هفتاد و سوم طرح صالحین: حضرت زینب (س)؛ شخصیّت و نقش ایشان در نهضت حسینی

 
shirdel2
shirdel2
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1393 
تعداد پست ها : 5535
محل سکونت : یزد

پاسخ به:مبحث هفتاد و سوم طرح صالحین: حضرت زینب (س)؛ شخصیّت و نقش ایشان در نهضت حسینی

بنام خدا

پاسخ سوال 9 این مبحث که با استفاده از مطالب زینب شناسی در سایت معرفی شده بدست آوردم بشرح زیر است:

- خطبه­ های آن حضرت         

* خطبه  در  کوفه

* خطبه  در  مجلس  یزید

                  

چهارشنبه 21 آبان 1393  2:47 PM
تشکرات از این پست
moradi92 omiddeymi1368 nargesza
shirdel2
shirdel2
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1393 
تعداد پست ها : 5535
محل سکونت : یزد

پاسخ به:مبحث هفتاد و سوم طرح صالحین: حضرت زینب (س)؛ شخصیّت و نقش ایشان در نهضت حسینی

بنام خدا

پاسخ به سوال7 در مورد تدریس قرآن توسط حضرت زینب(س):

بنابر گفته ها حضرت زینب که فضائل اخلاقی را از خاندان رسالت و از پدر و مادری معصوم کسب نموده، برای اینکه دغدغه فرهنگی داشتند و تلاش نمودند  این دغدغه را با تشکیل کلاسهای قرآنی و آموزش قرآن برای زنان و دختران کوفه برطرف نمایند و اینکار را با احازه پدرشان حضرت علی(ع)و در زمان حکومت ایشان انجام دادند تا کمکی به رمردم در راه شناخت کرده باشند.

                  

چهارشنبه 21 آبان 1393  3:07 PM
تشکرات از این پست
moradi92 omiddeymi1368 nargesza
moradi92
moradi92
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1392 
تعداد پست ها : 3481

پاسخ به:مبحث هفتاد و سوم طرح صالحین: حضرت زینب (س)؛ شخصیّت و نقش ایشان در نهضت حسینی

با عرض سلام مجدد و وقت بخیر خدمت دوستان گرامی؛

از کاربر shirdel2 که حضور مستمر در مبحث داشته و به خوبی و درستی به سئوالات ویژه جواب میدهند، تشکر ویژه دارم.

عزیزان؛

همانطور که گفته شد، در زمانی که حضرت علی (ع) حاکم کوفه بودند، دخترشان حضرت زینب (س) برای زنان کوفه جلسات قرآنی تشکیل میدادند و از این طریق به ارشاد و راهنمایی آنها میپرداختند.

یک داستان معروفی در این باره نقل شده، که شنیدنش خالی از لطف نیست. میدانید که سوره مریم با حروف مقطعه "کهیعص" شروع میشود. 

مؤلف کتاب «خصایص زینبیه » می نویسد:

حضرت زینب (س) مجلس تعلیم و تدریس داشتند و در زمان اقامت پدرشان در کوفه برای زنان تفسیر قرآن می گفتند؛ یک روز در تفسیر «کهیعص » صحبت می کردند که پدرشان وارد شدند و فرمودند: می شنیدم برای زنان تفسیر «کهیعص » می گویی؛ عرض کرد: بلی.

 

حضرت علی (ع) فرمودند:

نور دیده من، این رمزی است برای مصیبتی که بر عترت رسول خدا وارد می شود.

 

حضرت زینب (س) عرض کرد: آن مصیبت چگونه است؟

امام علیه السلام شرح داد و زینب کبری سخت گریست. 

کاش میشد زمان چند سال، به عقب برگرده!!

اون وقت، حتماً یه راه دیگه رو میرفتم و الان اینجای زندگی نبودم!!

 

چهارشنبه 21 آبان 1393  4:03 PM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368 nargesza shirdel2 ria1365
moradi92
moradi92
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1392 
تعداد پست ها : 3481

پاسخ به:مبحث هفتاد و سوم طرح صالحین: حضرت زینب (س)؛ شخصیّت و نقش ایشان در نهضت حسینی

سياري از مفسّران قرآن كريم معتقدند كه آيه «كهيعص» كه از حروف رمزي و مقطّعه در قرآن است به ماجراي كربلا و شهادت امام حسين (ع) اشاره دارد.

دليل اين مفسران بر ارتباط آيه «كهيعص» با ماجراي كربلا، روايتي از «سعد بن عبدالله قمي» است كه در كتب روايي از جمله «كمال‌الدين وتمام النعمة» شيخ صدوق (متولد نيمه اول قرن چهارم هجري) و «احتجاج»‌ مرحوم طبرسي (متولد نيمه اول قرن ششم هجري) آمده است.

 از كتاب‌هاي متأخر نيز مي‌توان به «تفسير البرهان» سيد هاشم بحرانى و «بحار الانوار» علامه مجلسي اشاره كرد كه اين روايت در آن‌ها ذكر شده است.

بر پايه اين گزارش،‌ سعد بن عبدالله قمي نقل مي‌كند كه در خدمت امام عسكري (ع) بودم و فردي از تأويل آيه كهيعص سئوال كرد. امام عسكري (ع) فرمود كه از فرزندم «مهدي» پاسخ را دريافت كنيد.

آن‌گاه امام زمان (عج) فرمودند:

«هذه الحروف من أنباء الغيب، أطلع الله عليها عبده زكريا عليه‌السلام، ثم قصّها على محمد صلى‌الله عليه وآله، وذلك أن زكريا سأل ربّه أن يعلّمه أسماء الخمسة، فأهبط عليه جبرئيل فعلّمه إياها، فكان زكريا إذا ذكر محمداً وعلياً و فاطمة والحسن سُرِّي عنه همّه، وانجلى كربّه، وإذا ذكر الحسين خنقته العبرة ووقعت عليه البهرة! فقال ذات يوم: يا إلهي! ما بالي إذا ذكرت أربعا منهم تسليّت بأسمائهم من همومي، و إذا ذكرت الحسين تدمع عيني وتثور زفرتي؟! فأنبأه الله تعالى عن قصته، و قال: (كهيعص) فالكاف اسم كربلاء، و الهاء هلاك العترة، والياء يزيد وهو ظالم الحسين عليه‌السلام، والعين عطشه، والصاد صبره.»

ماجرا از اين قرار است كه حضرت زكريا از پروردگارش درخواست كرد كه «اسماء خمسه طيبه‏» را به وي بياموزد. خداوند متعال، جبرئيل امين را بر او فرو فرستاد و آن اسماء را به او تعليم داد. حضرت زكريا هنگامي كه نام‏هاي محمد (ص)، علي (ع)، فاطمه (س) و حسن (ع) را ياد مي‏كرد، اندوه و ناراحتي‌اش بر طرف مي‏شد و گرفتاريش از بين مي‏رفت.

امام هنگامي كه از حسين (ع) ياد مي‏كرد، بغض گلويش را مي‏فشرد و مبهوت مي‏شد. به همين دليل روزي از خداوند سبب اين اندوه و ناراحتي را جويا شد و گفت: بارالها! چرا وقتي آن چهار نفر را ياد مي‏كنم، آرامش مي ‏يابم و اندوهم بر طرف مي‏شود، اما وقتي حسين را ياد مي‏كنم، اشكم جاري و ناله ‏ام بلند مي‏شود؟

خداي تعالي او را از داستان شهادت امام حسين (ع) آگاه كرد و فرمود: «كهيعص‏»! «ك» نام كربلا و «ه» اشاره به كشته‌شدن عترت طاهره دارد. «ي» اشاره به نام يزيد دارد كه بر حسين (ع) ظلم كرد و «ع» اشاره به عطش و تشنگي آن امام و «ص» نيز نشان صبر و مقاومت ايشان است. 

کاش میشد زمان چند سال، به عقب برگرده!!

اون وقت، حتماً یه راه دیگه رو میرفتم و الان اینجای زندگی نبودم!!

 

چهارشنبه 21 آبان 1393  4:27 PM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368 nargesza shirdel2
moradi92
moradi92
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1392 
تعداد پست ها : 3481

پاسخ به:مبحث هفتاد و سوم طرح صالحین: حضرت زینب (س)؛ شخصیّت و نقش ایشان در نهضت حسینی

**********سئوال با امتیاز ویژه**********

 

با عرض ادب و احترام؛

 

10. دوستان خیلی ها میگویند، حضرت زینب (س) در شام، وقتی سر مبارک امام حسین (ع) را روی نیزه دیدند، سر خود را به چوبه محملی که سوار آن بودند، زدند و به خاطر این از سرشان خون جاری شد.  آیا این مطلب، صحت دارد یا نه؟

11. درباره همسر و فرزندان خانم حضرت زینب (س) بنویسید.

12. حدیث یا احادیثی از حضرت زینب (س) بنویسید.

 

برای جوابگویی یه این سئوالات میتوانید از لینکهای زیر استفاده کنید:

سئوالاتی درباره حضرت زینب (س)

دایره المعارف اسلام پدیا

زنان با چه اعمالی بهشتی میشوند؟

 

با تشکر و سپاس فراوان از نظرات و پاسخهای ارزشمند شما.

موفق و سلامت باشید.

 

کاش میشد زمان چند سال، به عقب برگرده!!

اون وقت، حتماً یه راه دیگه رو میرفتم و الان اینجای زندگی نبودم!!

 

چهارشنبه 21 آبان 1393  4:56 PM
تشکرات از این پست
nargesza omiddeymi1368
moradi92
moradi92
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1392 
تعداد پست ها : 3481

پاسخ به:مبحث هفتاد و سوم طرح صالحین: حضرت زینب (س)؛ شخصیّت و نقش ایشان در نهضت حسینی

طبق نقل علامه مجلسي، فاطمه صغري دختر امام حسين (ع) مي گويد:

کنار خيمه ايستاده بودم و پيکرهاي پاره پاره شهيدان کربلا را مي نگريستم، در اين فکر بودم که بر سر ما چه خواهد آمد، آيا ما را مي کُشند يا اسير مي کنند؟ ناگاه سواري از دشمن به سوي ما آمد، با گره نيزه اش به بانوان مي زد و چادر و روسري آنها را مي کشيد و غارت مي کرد و آنها با فريادهاي خود، پيامبر (ص) علي، حسن و حسين (ع) را به ياري مي طلبيدند، بسيار پريشان بودم و بر خود مي لرزيدم، به عمه ام زينب (ام کلثوم کبري) پناه بردم. در اين هنگام ديدم، ستمگري به سوي من آمد، فرار کردم و گمان نمودم که از دستش نجات مي يابم، با کعب نيزه بر بين شانه هايم زد، از جانب صورت به زمين افتادم، گوشواره ام را کشيد و گوشم را دريد و گوشواره و مقنعه ام را ربود. خون از ناحيه گوش بر صورت و سرم جريان يافت، بي هوش شدم، وقتي که به هوش آمدم، ديدم سرم بر دامن عمه ام زينب (س) است و او گريه مي کرد و به من مي فرمود: «برخيز به خيمه برويم و ببينيم تا بر بانوان حرم و برادر بيمارت چه گذشت».

 

22.jpg

 

برخاستم و گفتم: «اي عمه جان! آيا پارچه اي هست تا با آن سرم را از نگاه ناظران بپوشانم؟» زينب (س) فرمود: «يا بنتاه! عمتک مثلک» دخترم! عمه تو نيز مثل تو است. با هم به خيمه بازگشتيم، ديدم آنچه در خيمه بود، همه را غارت کردند و امام سجاد (ع) به صورت بر زمين افتاده است و از شدت گرسنگي و تشنگي و دردها قدرت حرکت ندارد، ما براي او گريه کرديم و او براي ما گريه کرد.

 

 

منبع : دويست داستان از فضايل، مصايب و کرامات حضرت زينب ؛ عباس عزيزي

http://www.ashoora.ir/

کاش میشد زمان چند سال، به عقب برگرده!!

اون وقت، حتماً یه راه دیگه رو میرفتم و الان اینجای زندگی نبودم!!

 

چهارشنبه 21 آبان 1393  8:56 PM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368
moradi92
moradi92
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1392 
تعداد پست ها : 3481

پاسخ به:مبحث هفتاد و سوم طرح صالحین: حضرت زینب (س)؛ شخصیّت و نقش ایشان در نهضت حسینی

حضرت حجت بن الحسن (عج) در زيارت ناحيه مقدسه، اين صحنه را متذکر مي گردد و مي فرمايد: اي جد بزرگوار! اين منظره را چگونه به ياد بياورم، آن گاه که بانوان حرم اسب تو را سرافکنده و مصيبت زده ديدند و زينش را واژگون يافته و از خيمه ها بيرون آمده و با ديدن آن منظره موها را پريشان نمودند و سيلي به صورت خود مي زدند و چهره هايشان آشکار شده و فريادشان بلند بود؛ زيرا عزت خود را از دست رفته مي ديدند: با اين حال به سوي قتلگاه شتافتند و ديدند شمر روي سينه ات نشسته و خنجرش را بر گلويت نهاده تا سرت را از بدن جدا نمايد!

 

6.jpg

 

زينب بر فراز تل زينبيه شاهد اين ظلم آشکار است و صحنه را با چشم سر و دل مشاهده مي کند. از دل سوخته خويش فرياد برآورد: «يابن محمد المصطفي! جواب خواهرت را بده»

بار دوم فرمود: «برادر! جواب مرا بده.» بار سوم فرمود: «الان تو را به کسي قسم مي دهم که حتما جواب مرا بدهي. حسينم تو را به جان مادرمان زهرا جوابم را بده.» امام در لحظات مرگ و زندگي سر خويش را بلند نمود و امر فرمود: «از اين صحنه، دور شويد.»

امر امام واجب است. زينب بچه ها را به سوي خيمه ها روانه نمود؛ اما مقاتل نويسان مي نويسند: زينب پشت به حسين ننمود؛ بلکه عقب عقب به طرف خيام مي رفت و چشم از چهره حسين بر نمي داشت [1] .

 

 

پی نوشتها :

[1] عقيله بني هاشم، ص 30 و 31.

 

منبع : دويست داستان از فضايل، مصايب و کرامات حضرت زينب ؛ عباس عزيزي

http://www.ashoora.ir/

کاش میشد زمان چند سال، به عقب برگرده!!

اون وقت، حتماً یه راه دیگه رو میرفتم و الان اینجای زندگی نبودم!!

 

چهارشنبه 21 آبان 1393  9:00 PM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368
moradi92
moradi92
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1392 
تعداد پست ها : 3481

پاسخ به:مبحث هفتاد و سوم طرح صالحین: حضرت زینب (س)؛ شخصیّت و نقش ایشان در نهضت حسینی

حميد بن مسلم (از سربازان دشمن) مي گويد: به خدا سوگند زينب دختر علي (ع) را فراموش نمي کنم که در کنار بدنهاي پاره پاره، ناله و گريه مي کرد و با صداي جانسوز و قلب غمبار مي گفت: «وا محمداه صلي عليک ملائکة السّماء هذا حسين مرمل بالدماء، مقطّع الاعضاء و بناتک سبايا...»؛ فرياد اي محمد! درود فرشتگان آسمان بر تو باد، اين حسين تو است که در خون غوطه ور است، اعضايش قطع شده، و دختران تو به عنوان اسير، عبور داده مي شوند...

 

3.jpg

 

و در روايت ديگر آمده: سخنان ديگري فرمود، از جمله گفت:

«...هذا حسين مجزور الرّاس من القفا، مسلوب العمامة و الرّداء...بابي المهموم حتي قضي، بابي العطشان حتي مضي، بابي من شيبته تقطر بالدماء...»؛ اي جد بزرگوار، اين حسين تو است که سرش را از قفا بريده اند، لباس و عمامه اش را به يغما برده اند، پدرم به فداي آن کسي که با غمها و داغهاي فراوان شهيد شد، پدرم به فداي آن تشنه کامي که با لب تشنه جان داد، پدرم به فداي آن کسي که قطرات خون از محاسن شريفش مي ريزد...

در بعضي از روايات آمده: اهل بيت (ع) عمر سعد را سوگند دادند آنها را از کنار قتلگاه عبور دهند، تا تجديد عهد با شهدا بنمايند. راوي مي گويد: زينب کبري (س) به گونه اي روضه خواند و گريه مي کرد که «فابکت و الله کل عدو و صديق»؛ سوگند به خدا هر دوست و دشمن از گريه و گفتار زينب (س) گريه کرد [1] .

 

 

پی نوشتها :

[1] بحار الانوار، ج 45، ص 58 و 59.

 

منبع : دويست داستان از فضايل، مصايب و کرامات حضرت زينب ؛ عباس عزيزي

http://www.ashoora.ir/

کاش میشد زمان چند سال، به عقب برگرده!!

اون وقت، حتماً یه راه دیگه رو میرفتم و الان اینجای زندگی نبودم!!

 

چهارشنبه 21 آبان 1393  9:02 PM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368
moradi92
moradi92
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1392 
تعداد پست ها : 3481

پاسخ به:مبحث هفتاد و سوم طرح صالحین: حضرت زینب (س)؛ شخصیّت و نقش ایشان در نهضت حسینی

دوستان عزیز برای دیدن مطالبی بیشتر پیرامون مصائب حضرت زینب (س) به لینک زیر مراجعه نمایید:

 

مصائب حضرت زینب (س)

 

یه مقاله بسیار خوب و کامل هم پیدا کردم که لینکش رو براتون میذارم: 

 

بررسی مستند حیات حضرت زینب (س) و نقش آفرینی در نهضت حسینی

کاش میشد زمان چند سال، به عقب برگرده!!

اون وقت، حتماً یه راه دیگه رو میرفتم و الان اینجای زندگی نبودم!!

 

چهارشنبه 21 آبان 1393  9:12 PM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368
ria1365
ria1365
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 7868

پاسخ به:مبحث هفتاد و سوم طرح صالحین: حضرت زینب (س)؛ شخصیّت و نقش ایشان در نهضت حسینی

 

***حضرت زینب دو خطبه ی ایراد فرموده اند در کوفه و در شام و در مجلس یزید**قسمت اول***

هردوی آنها از اهمیت بسیار بالایی برخوردارند ، هم از جهت مضمون و شیوایی سخن و هم از جهت رسوایی بنی امیه . ایشان نوه ی پیامبر اسلام (ص) با آن شیوه ی سهل و ممتنع در گفتار بودند و نیز دختر صاحب نهج البلاغه با آن همه فصاحت ، سخن آوری ، بلاغت و قدرت بیان و نیز خواهر دو امام معصوم یعنی امام حسن (ع) و امام حسین (ع) باز هم با آن علم لدنی ، سخنوری و تاثیر گذاری بر مخاطبان. پس نباید زیاد هم دور از ذهن و عجیب باشد که این چنین شگفتی آفرین باشد و همگان را به حیرت فرو ببرد .

او با آیات قرآن عجین است با آنها بزرگ شده و همراه شیر مادر به ذره ذره ی وجودش رسوخ کرده است ، لذا ما ، در هر دو خطبه ی ایشان می بینیم که اکثر سخنانشان مستند به آیات قرآن می باشد به شیوه ای که کسی یارای مخالفت با آنان را نیست ، چرا که نص صریح قرآن را می فرمایند .

او از احادیث جدش پیامبر (ص) و پدرش امام علی (ع) نیز استفاده کرده است .

نکته ی مهمی که باید به آن اشاره کرد این است که ایشان تمام ویژگیهای یک خطیب را دارا هستند . یک خطیب علاوه بر شیوایی و رسایی ، صراحت ، قدرت بیان و ... باید شجاعت بیان حقایق را نزد هر کسی و در هر مجلسی را داشته باشد که او داشت در کوفه و یا در مجلس یزید با آن همه خفقان و ستم کاری بنی امیه آن هم به عنوان یک اسیر و در اوضاعی که کسی جرات   کوچکترین مخالفتی با آنها را نداشت ، او بی پروا به عنوان یک خطیب سخنرانی می کند و بنی امیه را که خود را پیروز میدان می دانند رسوا می کند . مثلاهنگامی که کاروان اسرا به دستور ابن زیاد از آن شهر عبور داده می شوند تا حس تنهایی و حقارت کاروان را در مردم ایجاد نماید ، ایراد خطبه از جانب حضرت زینب (س) اهداف ابن زیاد را معکوس می کند ، به طوری این کار را نیمه کاره رها می کند و کاروان را سریع تر بیرون می برند تا شورش به پا نشود .

در حقیقت او با سخنانش نهضت عاشورا را به بهترین و نیکوترین وجه ممکن به پایان می رساند . درست است که او در واقعه ی کربلا حضوری فعال داشت و از عناصر مهم و محوری ای حماسه ی بزرگ بود اما بخش عمده ی رسالتش زمانی آغاز شد که واقعه ی کربلا به ظاهر با شهلدت امام حسین (ع) خاتمه می یابد .

او همانند چراغی نورانی بود که هر کجا قدم گذاشت فضای تیره و تار جهالت را می زدود و آنجا را روشن می کرد و مردم با نور او جهل را می شناختند و در فضای مسومی که بنی امیه ایجاد کرده بودند ، به سوی حقیقت حرکت می کردند .

به عقیده ی من دادن این نقش به حضرت زینب (س) نمی تواند تصادفی یا اتفاقی باشد بلکه قطعا جنبه ی الهی داشت و مطابق اراده و مشیت باری تعالی بوده است . او همه ی معرکه ی عاشورا را در کلام آتشینش گرد آوری نموده است  که چنین کاری در تاریخ سابقه نداشته و نخواهد داشت .

او در آن زمان که زنان در حاشیه نگه داشته می شدند و سستی و ناتوانی را بر عقل و روحیه آنها تحمیل می کردند ، چنین سخنانی را بی پروا بر زبان راند و چنین نقشی را ایفا نمود . شاید به فرض محال اگر هم در زمان حال کسی پیدا شود که چنین سخنان فصیحانه ، عالمانه و بلیغانه ای را بیان کند ، با توجه به اوضاع زنان در این زمانه که بسیار با دوران تیره ی بنی امیه متفاوت است ، باز هم تعجب برانگیز است ، پس این جنبه را نیز درباره ی ایشان باید در نظر گرفت که کاری بس عظیم و بدون تکرار بوده است .

او در یک نیمروز  عزیزترین عزیزانش : برادران ، برادرزادگان ، عموزادگان و دو پسرش را در مقابل چشمانش تکه تکه کردند و بر اجسادشان اسب و شتر راندند و بر بازوهایش ریسمان بستندو بر ناقه ی عریان سوار کردند و بر او تازیانه زدند و به کاروان اسرا آب و غذا ندادند ، کودکان و خواهران اسیرش را تازیانه زدند و در حضور یزید بد مست پلید بردند . باز هم تسلیم نشد و  سرافرازانه از عزت اسلام و مسلمین دفاع کرد و قیام برادرش را نیز جاودانه نمود .

او بزرگترین درس امر به معروف و نهی از منکر را به بشریت داد و ایجاد نهادهای مدنی را در دیدن مصیبت دهای فراوان  محکم ایستاد ، تسلیم نشد ، به تمام بزرگ مردان درس مردانگی   آسیب شناسی کرد و بنی امیه را رسوا کرد .

هر قیامی برای اینکه پس از اتمامش خاموش نشود و از یادها نرود ، باید توسط شخص یا اشخاصی ماندگار شود و درباره ی آن تبلیغ شود ، به نظر اینجانب ، شاید بنی امیه به این دلیل در صحرای نینوا بر امام حسین و یارانشان تاختند که کسی در آنجا حضورنداشته باشد و دور از انظار عمومی باشد تا حقانیت آنها دیده نشود و کار زشتشان زیر سوال نرود ، تا به راحتی به اهل بیت پیامبر (ص) بی حرمتی کند و با آنها بجنگد ، سپس خود را محق جلوه دهد و تبلیغات روان گردان راه بیاندازد ، اما این زینب کبری (س) بود که نگذاشت چنین اتفاقاتی به وقوع بپیوندد و با سخنان غرای خود این سیاست بنی امیه را در نطفه خفه کرد و طنین فریادش در گوش زمانه ادامه دارد .

   او برای همه ی ادوار بود و در همه ی زمانها تازگی دارد ، به همین دلیل زینب (س) برای این کار انتخاب شد نه شخص دیگری .زینب (س) فرزند علی (ع) و زهرا (س) و نوه ی پیامبر (ص) است . او خواهر حسنین (ع) است . چه کسی بهتر از او می تواند از اهل بیت دفاع کند ؟ چه کسی بهتر از او حقانیت اسلام و امام حسین (ع) و یارانش را ثابت می کند ؟

او نظاره گر شهادت پدر و مادرو برادرانش بوده است . نظاره گر توطئه های اقوام مختلف علیه پدرش علی (ع) و نیز غصب خلافت او بوده است . این همه سکوت و بغض به یکبارگی در کوفه و نیز در شام و در مجلس یزید ، سرباز می کند و جاری می شود .

او در این موقع زنی پنجاه و چار یا پنجاه و پنج ساله بوده است .  که انواع اعمال فشار و دسیسه هارا تجربه کرده است و اکنون کوله بار اسارت را بر دوشش نهاده اند اما پرچم مرجعیت امت را در بستری از هجران به اهتزاز درآورده است تا کاخ امویان را درهم شکند . گرچه او بعد از واقعه ی کربلا زیاد نزیست ، اما در همان اندک زمان ، انقلابی به پا کرد و بذر آگاهی را در سرار جامعه ی جهل زده پراکند . بذری که بعد از زمانی اندک سربرآورد و دستگاه بنی امیه را از هم پاشانید .

در حقیقت او با سخنان آگاهانه و حکیمانه اش زمینه ی سقوط آنها را فراهم کرد و آخرین ضربه را بر پیکر حکومت اموی وارد کرد .هر کدام از اهل بیت ضرباتی بر بنی امیه وارد کردند اما شرایط غم انگیزی که در آن زمان بر جامعه ی اسلامی حاکم بود اجازه ی ریشه کن کردن ستم اموی را نمی داد ، اما پس از حادثه ی کربلا این زینب کبری (س) بود که با بهره گیری از ثمره ی ضربات پیشین  و به پشتوانه ی پدر و برادرانش و با سلاح سخنان روشنگرانه اش آخرین ضربه را بر پیکر مجسمه ی کفر  وارد کرد و زمینه ی پاک شدن جامعه را از وجود پلیدشان ، فراهم کرد . آیا اگر افشاگری های زینب نبود امروز نامی از انقلاب عاشورا و جانفشانی های حسین و یارانش باقی مانده بود ؟ جهانیان از بیدادگری ها و ظلم و ستم های امویان آگاه می شدند ؟

 

     Android iOS , Windowsphone , Symbian , JavaMobile Review ,Learning

چهارشنبه 21 آبان 1393  10:18 PM
تشکرات از این پست
moradi92 omiddeymi1368
ria1365
ria1365
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 7868

پاسخ به:مبحث هفتاد و سوم طرح صالحین: حضرت زینب (س)؛ شخصیّت و نقش ایشان در نهضت حسینی



حضور سياسي حضرت زينب پس از شهادت امام حسين

 

پس از شهادت امام حسين(ع) رسالت خطير و سنگين زينب كبري(س) آغاز شد. او در سخت ترين شرايط جسمي و روحي، بزرگ ترين و خطيرترين مسئوليت ها را به عهده گرفت و با موفقيت كامل آن را به انجام رساند.

از نظر جسمي حضرت زينب(س) در حدود سن 55 سالگي قرار داشت. حدود 5 ماه بود كه زينب كبري(س) از وطن خود دور بود. قطعاً در اين مدت زندگاني او به صورت عادي و معمولي نمي گذشت، به ويژه در اين روزهاي اخير كه شرايط آنان از نظر آب و غذا و خواب به طور كلي دگرگون شده بود، و در وضع كاملاً اضطراري و نامناسب بسر مي بردند.

از نظر روحي روزهاي متمادي بود كه در محاصره سپاه انبوه دشمن قرار داشتند، دشمني كه به هيچ يك از اصول انساني، اسلامي پايبند نبود و از هيچ جنايتي در حق آنان كوتاهي نمي كرد. حضرت زينب در مدت كم تر از يك روز تعداد زيادي از برادران، برادرزادگان، عموزادگان خود را در مقابل چشمانش با بدترين و فجيع ترين شيوه از دست داده بود، كه سوگ هر يك از آنان كافي بود، هر انسان قوي و نيرومندي را به زانو درآورد و براي مدتي طولاني زندگاني او را از مسير عادي و معمولي خارج سازد. علاوه بر همه اين ها حداقل يكي از فرزندان حضرت زينب در برابر ديدگانش در كربلا به شهادت رسيد، و روشن است كه سوگ فرزند تا چه اندازه براي مادر سخت و شكننده است. بسياري از زنان در برابر سوگ فرزند، خود را مي بازند و يا لااقل براي مدت طولاني از حال طبيعي خارج مي شوند. مهمتر از همه اين ها براي زينب كبري(س) شهادت برادر بود، برادري كه آگاهي از شهادتش در شب عاشورا زينب را از حال عادي خارج ساخت. مصيبتي كه آسمان ها و زمين قدرت تحمل آن را نداشتند و...

عقيله بني هاشم وظيفه داشت، در چنين شرايط جسمي و روحي در ميان دشمن و در حال اسارت و در حالي كه از هر نظردر وضعيت نامساعد و نامناسب جسمي و روحي به سر مي برد - شرايطي كه قلم و بيان واقعاً از توصيف آن عاجز وناتوان است - بزرگ ترين و عظيم ترين مسئوليت ها را انجام دهد. تصور عظمت و بزرگي كاري كه زينب انجام داد، هر انسان منصف و حق جويي را در برابر عظمت شخصيت و بزرگي اين بانوي بزرگ به كرنش و تحسين و ستايش وا مي دارد.

زينب كبري(س) پس از شهادت امام حسين(ع) سه وظيفه و رسالت مهم بر عهده داشت، نخست پرستاري از امام سجاد(ع) و حمايت و دفاع از جان آن حضرت در برابر تعرضات و تهاجمات دشمن، دوم حمايت و دفاع از زنان و كودكان اهل بيت و سوم مسئوليت پيام رساني خون شهيدان و بيدارگري و آگاهي بخشي به مسلمانان.

     Android iOS , Windowsphone , Symbian , JavaMobile Review ,Learning

چهارشنبه 21 آبان 1393  10:45 PM
تشکرات از این پست
moradi92 omiddeymi1368
shirdel2
shirdel2
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1393 
تعداد پست ها : 5535
محل سکونت : یزد

پاسخ به:مبحث هفتاد و سوم طرح صالحین: حضرت زینب (س)؛ شخصیّت و نقش ایشان در نهضت حسینی

بنام خدا

از لطف شما سپاسگزارم و از اینکه زحمت می کشید و این مطالب خوب و آموزنده را برای مخاطبان در سایت میگذارید،سپاسگزارم.بنده حقیقتا این مطلب را نشینده بودم و هر چه تلاش کردم در هیچ سایتی هم نتوانستم مطلب را پیدا کنم.بهر حال از عنایت شما که باعث بالا رفتن اطلاعاتم شده متشکرم.

با احترام

                  

چهارشنبه 21 آبان 1393  10:47 PM
تشکرات از این پست
moradi92 omiddeymi1368
ria1365
ria1365
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 7868

پاسخ به:مبحث هفتاد و سوم طرح صالحین: حضرت زینب (س)؛ شخصیّت و نقش ایشان در نهضت حسینی

درباره فضایل بیبی

مفسر قرآن

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ


فاضل گرامي سيد نورالدين جزايري در كتاب خود «خصايص ‍ الزينبيه» چنين نقل مي كند:

«روزگاري كه اميرالمؤمنين (ع) در كوفه بود، زينب (س) در خانه اش مجلسي داشت كه براي زنها قرآن تفسير و معني آن را آشكار مي كرد. روزي «كهيعص» را تفسير مي نمود كه ناگاه اميرالمؤمنين (ع) به خانه او آمد و فرمود: اي نور و روشني دو چشمانم! شنيدم براي زن ها «كهيعص» را تفسير مي نمايي؟

زينب (س) گفت: آري. اميرالمؤمنين (ع) فرمود: اين رمز و نشانه اي است براي مصيبت و اندوهي كه به شما عترت و فرزندان رسول خدا(ص) روي مي آورد. پس از آن مصايب و اندوه ها را شرح داد و آشكار ساخت. پس آن گاه زينب گريه كرد، گريه با صدا - صلوات الله عليها. [1] .
 

پاورقي

[1] زينب کبري، ص 144. 
 

     Android iOS , Windowsphone , Symbian , JavaMobile Review ,Learning

چهارشنبه 21 آبان 1393  10:49 PM
تشکرات از این پست
moradi92 omiddeymi1368
ria1365
ria1365
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 7868

پاسخ به:مبحث هفتاد و سوم طرح صالحین: حضرت زینب (س)؛ شخصیّت و نقش ایشان در نهضت حسینی

 

***حضرت زینب دو خطبه ی ایراد فرموده اند در کوفه و در شام و در مجلس یزید**قسمت دوم***

اکنون به تحلیل متن دو خطبه ی اصلی می پردازیم .

 خطبه ی کوفه :

این خطبه زمانی خوانده شد که کاروان اسرای اهل بیت از کربلا وارد کوفه شد . پیر و جوان ، زن و مرد ، به معابر آمده بودند تا مغلوبین و اسرا را ببینند . برخی ناراحت و برخی بهت زده و گروهی از شدت تاثر می گریستن ولی اکثرمردم نیز به گمان اینکه اسرای رومی هستند به آنها سنگ می زدند و با دیدن آنها در آن حال ، شادمانی می کردند . در این حال کاروتن اسیران زیر محافظت و مراقبت شدید سربازان و نیروهای مسلح یزیدی بودند .

مردم در دو طرف مسیر حرکت کاروانیان صف کشیده بودند و نظاره گر بودند .همه ی این کارها برای این بود تا حس تنهایی و حقارت کاروان را در مردم ایجاد نمایند . مردم ناآگا هانه پیروزی یزیدیان را جشن گرفته بودند و کف می زدند . آری به خیال خود به استقبال کفار و اسرای رومی شکست خورده از سپاهیان اسلام رفته بودند و جاهلانه بر آل رسول الله (ص) سنگ می زدند .

در این زمان بود که زینب (س) با قوت ایمان ، زبان حکمت گشود و با تیغ بلاغت ، سینه ی نفاق را شکافت و با همان حالت روحی و مشکلات روانی که بر او فشار می آورد و در حالی که بر روی شتر عریان سوار بود ، دستهایش بسته و چشمانش گریان و مصیبت زده ، و سرهای مقدس شهدا نیز پیشاپیش آنها در حرکت بودند و کودکان نیز به دنبالشان روان .

آری در همین حالات سخت و جان فرسا هنگامی که موقعیت را مناسب تشخیص می دهد نگاهی بر مردم می افکند و آنها را به سکوت دعوت می کند سپس با انتخاب بهترین فرصت ها و زیبا ترین کلمات و جملات ، و با شجاعتی بی نظیر و علی وار بر مسند وعظ و خطابه میایستد و شاید از همان مکان و همان لحظه بود که نهضت توابین را خلق می کند و می فرماید :

متن خطبه ی حضرت زینب (س) در کوفه :

(( حمد و سپاس مخصوص خداوند است ، سلام و درود بر پدرم حضرت محمد (ص) و خاندان طیب و برگزیده ی او با د .

اما بعد ، ای اهل کوفه ! ای گروه دغلباز و بی وفا ! آیا برای مصیبتی که بر ما وارد شده است می گریید ، چشمه ی اشکتان خشک نشود و ناله هایتان تمامی نپذیرد .

مثل شما مثل آن زنی است که پس از تابیدن رشته های خود ، آن ها را باز می کرد .

ای کوفیان ! شما جز سخن بیهوده و گزاف و ناپاک و سینه های آکنده از کینه و خشم و ظاهری چون کنیزاکان متملق و باطنی چونان دشمنان سخن چین ، چه فضیلت دیگری را دارایید ؟ شما همانند سبزه ای هستید که در میان زباله ها و منجلاب ها رشد کرده یا همانند نقره ای هستید که برای آراستن قبور مردگان استفاده می شوند .

بدانید و آگاه باشید که بد توشه ای را برای آخرت خویش از پیش فرستادید ، زیرا که شما دچار خشم و غضب الهی شده و در عذاب او جاویدان خواهید ماند .

آیا گریه می کنید و شیون و زاری بر پا کرده اید ؟ آری ! به خدا سوگند ، باید که بسیار گریه کنید و کمتر شاد شوید ، زیرا دامن شما آلوده به ننگی شده که هرگز نمی توانید آن را بشویید .

چگونه می توانید خون پسر خاتم انبیا (ص) و معدن رسالت را از دامان خود پاک کنید ؟ خون سید و آقای جوانان اهل بهشت را ؟ و پناهگاهتان  را ؟ و ملجاء حوادث ناگوارتان را ؟ و مناره ی حجت تان را ؟ و پیشوا و رهبر قوانین را ؟

بدانید و آگاه باشید که بد جنایتی را مرتکب شدید ، از رحمت الهیبه دور باشید و بمیرید که تلاش ها را بیهوده ساختید و دستانتان بریده باد ، در معامله ای که کردید زیانکار شدید و به غضب الهی دچار شدید و ذلت و بیچارگی را برای خود رقم زدید .

وای بر شما ای کوفیان ! آیا می دانید که جگر رسول خدا (ص) را پاره پاره کردید و پرده نشینان حرمش را آشکار نمودید ؟ آیا می دانید که چه خونی از او ریختید و چه اندازه حرمت او را شکستید ؟

هر آینه جنایتی که شما مرتکب شدید ، بسیار بزرگ و سخت ، کریه ، ناروا ، خشن و شرم آور است به لبریزی زمین و گنجایش آسمان .

آیا متعجب شده اید که از آسمان باران خون بارید ، بدانید که همانا عذاب آخرت ننگین تر است و در آن حال کسی به فریاد شما نمی رسد .

از این فرصت و مهلتی که خداوند به شما داده ، استفاده نکنید ، زیرا که سبقت گرفتن شما ، خدا را در عذاب دادنتان به شتاب نمی اندازد و خداوند انتقام خود را خواهد گرفت و به درستی که پروردگارتان در کمین گاه است . )) ( سید ابن طاووس  1389  ص 201 و 203 )

 تحلیل بعضی نکات خطبه کوفه که به نظر اینجانب و با تفحص هایی که در کتب مختلف انجام داده ام ،مهم آمده است :

 ایشان خطبه را با حمد و ثنای پروردگار شروع می کند و این برای مردمی که گمان می کنند ، کاروانیان از کفار هستند عجیب می نماید و آنها را بیدار می کند .

(( با خطبه های امام علی (ع) در نهج البلاغه شباهت زیادی دارد .)) ( الهی  1375  ص 195 و 196 ) این امر باعث می شود حتی کسانی که هنوز به ماهیت آنها شک داشتند از اصالت آنها مطمئن شوند و به یاد سخنان امام علی بیافتند زیرا اینجا همان کوفه ای است که علی در آن می زیست و کوفیان کلام نافذ او را به یاد دارند و هنوز مدت زمان چندانی از شهادت آن حضرت نگذشته است . این شباهت در کلام تعجب ندارد زیرا او دختر علی (ع) است ، پاره ی تن و وارث او .

حضرت زینب (س) از پیامبر (ص) ، به پدر تعبیر می کند و با انتخاب این کلمه ، باز هم خود و قافله ی اسیران را بهتر به مردم معرفی می کند و نسب خود را با پیامبر روشن می کند ، تا همه دریابند که این قافله از کدامین دودمان و قبیله اند و افکار و احساسات مردم را در دست بگیرد و دیگر مردم آنها را به چشم اسیر ننگرند . سپس به به بزرگترین نقطه ضعف کوفیان ، یعنی سست عنصری و پیمان شکنی آنها اشاره می کند و آنها را بر این خصلتشان آگاه  می کند .

از برادر شهیدش ، امام حسین (ع) ، به عنوان پاره ی جگر رسول الله (ص) و سرور جوانان اهل بهشت ، تعبیر کرد و بنی امیه را کشنده ی او و خاندان پیامبر معرفی می کند . این تعبیر چنان آتشی در جان کوفیان انداخت که تمام آثار کفر و نفاق و جهالت را از جان آنان زدود .

·        در قسمتی از این خطبه به معرفی شخصیت پدرش ، این بزرگ مظلوم عالم ، می پردازد و اورا به کوفیان سست عهد و نامرد می شناساند تا آنها را به یاد ظلمهایی که به او کرده اند بیاندازد . آری این زینب (س) دخترش است که بعد از سالها ، سکوت علی(ع) را شکست و از او دفاع کرد و او را به همگان می شناساند .

 تاریخ نشان داده است که حضرت زینب (س) با چنان لحن ملکوتی و صدای پر طنین و آهنگی محزون سخن گفته است ، تا جایی که آن دلهای فولادین را در گرمای مهر و عطوفت کلامش نرم نموده و با خود همراه کرده است و بیم قیام علیه بنی امیه می رفته است .این یعنی روانشناسی و استفاده از اصول آن برای بهره گیری از نتیجه ی سخنان و به دست گرفتن افکار و رسوخ به دلها .

 این خطابه در اصل امر به معروف و نهی از منکری مهم نیز به شمار می آید که خدا در قرآن ، آن را وظیفه ی همه ی انسانها می داند و آن حضرت ، در آن شرایط سخت نیز آن را فراموش ننموده است و فرامین خدا را انجام داده است و راه جد ، پدر و برادانش ، خصوصا امام حسین (ع) را که طبق فرمایش خودشان 1 ، برای امر به معروف و نهی از منکر قیام کرده است را ادامه داده اند و نگذاشته است تا این لوا بر زمین بیفتد و فراموش شود ، بلکه شجاعانه آن را به اهتزاز درمی آورد .

او در بیاناتش از تمثیل که یکی از راههای تفهیم بهتر موضوع به مخاطب است استفاده نموده است و به فرمایش امام سجاد (ع) نشان دهنده ی علم لدنی ایشان در خطابه و فن سخنوری است . برای مثال آنجا که می فرماید (( مثل شما مثل زنی است که رشته ی خود را پس از خوب بافتن پاره کند )) ، به خوبی از مثال بهره گرفته است .به هر حال از صور خیال و آرایه های ادبی در جای جای خطابه اش بهره گرفته است ، حتی اشعاری نیز خوانده از و از ادبیات به خوبی برای تاثیر گذاری بیشتر استفاده نموده است.

بعد از اینکه خطبه ی حضرت زینب (س) تاثیر شگرفی بر کوفیان نهاد و همه را متحول و گریان ساخت ، یزیدیان به ناچار سریع آنها را از آنجا بیرون بردند ، زیرا بیم قیام علیه بنی امیه      می رفت .

به هر حال کاروان اسرا را به سوی دارالاماره ی یزید بردند و در آنجا آنها را در یک صف ، همانند اسیران مشرک ، و در روبه روی ابن زیاد قرار دادند . ابن زیاد که سرمست پیروزی بود ، شروع به توهین نسبت به حضرت زینب(س) نمود ، اما باز هم حضرت زینب (س) در اینجا سخنانی فرمودند که ظرافت هایی در آن نهفته است که محصول کیاست و هوشیاری ایشان بوده است و متناسب با یک ماموریت و سیاست تبلیغی است و با وجود اینکه جزو دو خطبه ی اصلی نیست اما حیف دیدم درباره ی آنها کلامی هر چند کوتاه نیاورم .

*****ادامه دارد

 

     Android iOS , Windowsphone , Symbian , JavaMobile Review ,Learning

چهارشنبه 21 آبان 1393  10:55 PM
تشکرات از این پست
moradi92 omiddeymi1368
shirdel2
shirdel2
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1393 
تعداد پست ها : 5535
محل سکونت : یزد

پاسخ به:مبحث هفتاد و سوم طرح صالحین: حضرت زینب (س)؛ شخصیّت و نقش ایشان در نهضت حسینی

بنام خدا

در مورد پاسخ به سوال 10 مطالبی را دز سایت خواندم که به شرح زیر است:

آیا روایت سر زدن حضرت زینب به چوبه محمل صحیح است؟

در رابطه با روایتى كه به حضرت زینب (س) نسبت مى‏دهند باید گفت: اولا: این كه حضرت زینب سر را به چوبه محمل زده باشد در كتب معتبر تاریخى نیامده و ساخته و پرداخته برخى افراد فاقد معلومات است خصوصا كه محدث محقق مرحوم حاج شیخ عباس قمى (ره) این مساله را صحیح نمى داند.

حضرت زینب

 ثانیا: اگر آن خبر صحت داشته باشد (كه ندارد) ممكن است آن حضرت بدون اختیار و دراثر فشار و اندوه به چنین عملى مبادرت كرده باشد. در این صورت نیز این عمل قابل احتجاج نیست و نمى تواند ملاك عمل دیگران باشد.

در ضمن مطلبی را هم شنیدم که دور از ذهن نمی تواند باشد و یکی از دوستان روحانی میگفت اینکه گفته اند حضرت زینب(س) سر خود را به محمل زده در یکی از مقاتل نوشته درست است اما نه بخاطر دیدن سر برادر بر سر نیزه،بلکه به این دلیل بوده که چون پوشش مناسب برای پوشاندن صورت نداشته و مردم هم مستقیما آنها را نگاه میکرده اند بیبی زینب پیشانی را به محمل میزنند تا خون صورتشان را بپوشاند و نگاه نامحرم به چهره ایشان نیافتد.(درس عفت و حیا)

                  

چهارشنبه 21 آبان 1393  11:00 PM
تشکرات از این پست
moradi92 omiddeymi1368
دسترسی سریع به انجمن ها