**** حضرت زینب دو خطبه ی ایراد فرموده اند در کوفه و در شام و در مجلس یزید**قسمت دوم***
اکنون به تحلیل متن دو خطبه ی اصلی می پردازیم .
خطبه ی کوفه :
این خطبه زمانی خوانده شد که کاروان اسرای اهل بیت از کربلا وارد کوفه شد . پیر و جوان ، زن و مرد ، به معابر آمده بودند تا مغلوبین و اسرا را ببینند . برخی ناراحت و برخی بهت زده و گروهی از شدت تاثر می گریستن ولی اکثرمردم نیز به گمان اینکه اسرای رومی هستند به آنها سنگ می زدند و با دیدن آنها در آن حال ، شادمانی می کردند . در این حال کاروتن اسیران زیر محافظت و مراقبت شدید سربازان و نیروهای مسلح یزیدی بودند .
مردم در دو طرف مسیر حرکت کاروانیان صف کشیده بودند و نظاره گر بودند .همه ی این کارها برای این بود تا حس تنهایی و حقارت کاروان را در مردم ایجاد نمایند . مردم ناآگا هانه پیروزی یزیدیان را جشن گرفته بودند و کف می زدند . آری به خیال خود به استقبال کفار و اسرای رومی شکست خورده از سپاهیان اسلام رفته بودند و جاهلانه بر آل رسول الله (ص) سنگ می زدند .
در این زمان بود که زینب (س) با قوت ایمان ، زبان حکمت گشود و با تیغ بلاغت ، سینه ی نفاق را شکافت و با همان حالت روحی و مشکلات روانی که بر او فشار می آورد و در حالی که بر روی شتر عریان سوار بود ، دستهایش بسته و چشمانش گریان و مصیبت زده ، و سرهای مقدس شهدا نیز پیشاپیش آنها در حرکت بودند و کودکان نیز به دنبالشان روان .
آری در همین حالات سخت و جان فرسا هنگامی که موقعیت را مناسب تشخیص می دهد نگاهی بر مردم می افکند و آنها را به سکوت دعوت می کند سپس با انتخاب بهترین فرصت ها و زیبا ترین کلمات و جملات ، و با شجاعتی بی نظیر و علی وار بر مسند وعظ و خطابه میایستد و شاید از همان مکان و همان لحظه بود که نهضت توابین را خلق می کند و می فرماید :
متن خطبه ی حضرت زینب (س) در کوفه :
(( حمد و سپاس مخصوص خداوند است ، سلام و درود بر پدرم حضرت محمد (ص) و خاندان طیب و برگزیده ی او با د .
اما بعد ، ای اهل کوفه ! ای گروه دغلباز و بی وفا ! آیا برای مصیبتی که بر ما وارد شده است می گریید ، چشمه ی اشکتان خشک نشود و ناله هایتان تمامی نپذیرد .
مثل شما مثل آن زنی است که پس از تابیدن رشته های خود ، آن ها را باز می کرد .
ای کوفیان ! شما جز سخن بیهوده و گزاف و ناپاک و سینه های آکنده از کینه و خشم و ظاهری چون کنیزاکان متملق و باطنی چونان دشمنان سخن چین ، چه فضیلت دیگری را دارایید ؟ شما همانند سبزه ای هستید که در میان زباله ها و منجلاب ها رشد کرده یا همانند نقره ای هستید که برای آراستن قبور مردگان استفاده می شوند .
بدانید و آگاه باشید که بد توشه ای را برای آخرت خویش از پیش فرستادید ، زیرا که شما دچار خشم و غضب الهی شده و در عذاب او جاویدان خواهید ماند .
آیا گریه می کنید و شیون و زاری بر پا کرده اید ؟ آری ! به خدا سوگند ، باید که بسیار گریه کنید و کمتر شاد شوید ، زیرا دامن شما آلوده به ننگی شده که هرگز نمی توانید آن را بشویید .
چگونه می توانید خون پسر خاتم انبیا (ص) و معدن رسالت را از دامان خود پاک کنید ؟ خون سید و آقای جوانان اهل بهشت را ؟ و پناهگاهتان را ؟ و ملجاء حوادث ناگوارتان را ؟ و مناره ی حجت تان را ؟ و پیشوا و رهبر قوانین را ؟
بدانید و آگاه باشید که بد جنایتی را مرتکب شدید ، از رحمت الهیبه دور باشید و بمیرید که تلاش ها را بیهوده ساختید و دستانتان بریده باد ، در معامله ای که کردید زیانکار شدید و به غضب الهی دچار شدید و ذلت و بیچارگی را برای خود رقم زدید .
وای بر شما ای کوفیان ! آیا می دانید که جگر رسول خدا (ص) را پاره پاره کردید و پرده نشینان حرمش را آشکار نمودید ؟ آیا می دانید که چه خونی از او ریختید و چه اندازه حرمت او را شکستید ؟
هر آینه جنایتی که شما مرتکب شدید ، بسیار بزرگ و سخت ، کریه ، ناروا ، خشن و شرم آور است به لبریزی زمین و گنجایش آسمان .
آیا متعجب شده اید که از آسمان باران خون بارید ، بدانید که همانا عذاب آخرت ننگین تر است و در آن حال کسی به فریاد شما نمی رسد .
از این فرصت و مهلتی که خداوند به شما داده ، استفاده نکنید ، زیرا که سبقت گرفتن شما ، خدا را در عذاب دادنتان به شتاب نمی اندازد و خداوند انتقام خود را خواهد گرفت و به درستی که پروردگارتان در کمین گاه است . )) ( سید ابن طاووس – 1389 – ص 201 و 203 )
تحلیل بعضی نکات خطبه کوفه که به نظر اینجانب و با تفحص هایی که در کتب مختلف انجام داده ام ،مهم آمده است :
ایشان خطبه را با حمد و ثنای پروردگار شروع می کند و این برای مردمی که گمان می کنند ، کاروانیان از کفار هستند عجیب می نماید و آنها را بیدار می کند .
(( با خطبه های امام علی (ع) در نهج البلاغه شباهت زیادی دارد .)) ( الهی – 1375 – ص 195 و 196 ) این امر باعث می شود حتی کسانی که هنوز به ماهیت آنها شک داشتند از اصالت آنها مطمئن شوند و به یاد سخنان امام علی بیافتند زیرا اینجا همان کوفه ای است که علی در آن می زیست و کوفیان کلام نافذ او را به یاد دارند و هنوز مدت زمان چندانی از شهادت آن حضرت نگذشته است . این شباهت در کلام تعجب ندارد زیرا او دختر علی (ع) است ، پاره ی تن و وارث او .
حضرت زینب (س) از پیامبر (ص) ، به پدر تعبیر می کند و با انتخاب این کلمه ، باز هم خود و قافله ی اسیران را بهتر به مردم معرفی می کند و نسب خود را با پیامبر روشن می کند ، تا همه دریابند که این قافله از کدامین دودمان و قبیله اند و افکار و احساسات مردم را در دست بگیرد و دیگر مردم آنها را به چشم اسیر ننگرند . سپس به به بزرگترین نقطه ضعف کوفیان ، یعنی سست عنصری و پیمان شکنی آنها اشاره می کند و آنها را بر این خصلتشان آگاه می کند .
از برادر شهیدش ، امام حسین (ع) ، به عنوان پاره ی جگر رسول الله (ص) و سرور جوانان اهل بهشت ، تعبیر کرد و بنی امیه را کشنده ی او و خاندان پیامبر معرفی می کند . این تعبیر چنان آتشی در جان کوفیان انداخت که تمام آثار کفر و نفاق و جهالت را از جان آنان زدود .
· در قسمتی از این خطبه به معرفی شخصیت پدرش ، این بزرگ مظلوم عالم ، می پردازد و اورا به کوفیان سست عهد و نامرد می شناساند تا آنها را به یاد ظلمهایی که به او کرده اند بیاندازد . آری این زینب (س) دخترش است که بعد از سالها ، سکوت علی(ع) را شکست و از او دفاع کرد و او را به همگان می شناساند .
تاریخ نشان داده است که حضرت زینب (س) با چنان لحن ملکوتی و صدای پر طنین و آهنگی محزون سخن گفته است ، تا جایی که آن دلهای فولادین را در گرمای مهر و عطوفت کلامش نرم نموده و با خود همراه کرده است و بیم قیام علیه بنی امیه می رفته است .این یعنی روانشناسی و استفاده از اصول آن برای بهره گیری از نتیجه ی سخنان و به دست گرفتن افکار و رسوخ به دلها .
این خطابه در اصل امر به معروف و نهی از منکری مهم نیز به شمار می آید که خدا در قرآن ، آن را وظیفه ی همه ی انسانها می داند و آن حضرت ، در آن شرایط سخت نیز آن را فراموش ننموده است و فرامین خدا را انجام داده است و راه جد ، پدر و برادانش ، خصوصا امام حسین (ع) را که طبق فرمایش خودشان 1 ، برای امر به معروف و نهی از منکر قیام کرده است را ادامه داده اند و نگذاشته است تا این لوا بر زمین بیفتد و فراموش شود ، بلکه شجاعانه آن را به اهتزاز درمی آورد .
او در بیاناتش از تمثیل که یکی از راههای تفهیم بهتر موضوع به مخاطب است استفاده نموده است و به فرمایش امام سجاد (ع) نشان دهنده ی علم لدنی ایشان در خطابه و فن سخنوری است . برای مثال آنجا که می فرماید (( مثل شما مثل زنی است که رشته ی خود را پس از خوب بافتن پاره کند )) ، به خوبی از مثال بهره گرفته است .به هر حال از صور خیال و آرایه های ادبی در جای جای خطابه اش بهره گرفته است ، حتی اشعاری نیز خوانده از و از ادبیات به خوبی برای تاثیر گذاری بیشتر استفاده نموده است.
بعد از اینکه خطبه ی حضرت زینب (س) تاثیر شگرفی بر کوفیان نهاد و همه را متحول و گریان ساخت ، یزیدیان به ناچار سریع آنها را از آنجا بیرون بردند ، زیرا بیم قیام علیه بنی امیه می رفت .
به هر حال کاروان اسرا را به سوی دارالاماره ی یزید بردند و در آنجا آنها را در یک صف ، همانند اسیران مشرک ، و در روبه روی ابن زیاد قرار دادند . ابن زیاد که سرمست پیروزی بود ، شروع به توهین نسبت به حضرت زینب(س) نمود ، اما باز هم حضرت زینب (س) در اینجا سخنانی فرمودند که ظرافت هایی در آن نهفته است که محصول کیاست و هوشیاری ایشان بوده است و متناسب با یک ماموریت و سیاست تبلیغی است و با وجود اینکه جزو دو خطبه ی اصلی نیست اما حیف دیدم درباره ی آنها کلامی هر چند کوتاه نیاورم .
*****ادامه دارد