0

مبحث هفتاد و سوم طرح صالحین: حضرت زینب (س)؛ شخصیّت و نقش ایشان در نهضت حسینی

 
moradi92
moradi92
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1392 
تعداد پست ها : 3481

مبحث هفتاد و سوم طرح صالحین: حضرت زینب (س)؛ شخصیّت و نقش ایشان در نهضت حسینی

_*̡͌l̡*̡̡ ̴̡ı̴̴̡ ̡̡͡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫̲̲͡͡ ̲|̡̡̡ ̡ ̴̡ı̴̡̡ *̡͌l̡*̡̡_سلام عزیزان خیلی خوش آمدید تصاویرمتحرک شباهنگ www.shabahang20.blogfa.com _*̡͌l̡*̡̡ ̴̡ı̴̴̡ ̡̡͡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫̲̲͡͡ ̲|̡̡̡ ̡ ̴̡ı̴̡̡ *̡͌l̡*̡̡_

 

مبحث هفتاد و سوّم طرح صالحین:

حضرت زینب (سلام الله علیها)؛ شخصیّت و نقش ایشان در نهضت حسینی

 

 

امام سجّاد (عليه السّلام) فرموده اند:

إنَّ عَمَّتي زَينَبَ مَعَ تِلكَ المَصائبَ و المِحَنِ النّازِلَةِ بِها في طَرِيقِنا إلَي الشّامِ ما تَرَكَتْ [تَهَجُّدَها] لِلَيلَةٍ

عمّه‏ ام، زينب، با وجود همه مصيبت‏ها و رنج‏هايي كه در مسيرمان به سوي شام به او روي آورد، حتّي يك شب اقامه نماز شب را فرو نگذاشت.

«وفيات الائمه ، ص ۴۴۱»


حضرت زينب (عليها السّلام) افزون بر ويژگيها و فضيلتهاي شخصيّتي، كه از خاندان وحي ارث برده بود، در به ثمر رساندن نهضت عاشورا، نقش فوق العاده داشت. او پس از عاشورا، در كنار سرپرستي اسيران و حفظ جان امام سجّاد (عليه السّلام) از خطرها، توانست انقلاب حسيني را با تحمّل زحمتهاي فراوان به پيروزي نهايي برساند و در انجام رسالت خويش، با صلابت و استواري ايستاد و نقش سنگين و رسالت خويش را به خوبي به پايان رساند، تا آيين پيامبر(صلي الله عليه وآله) و انقلاب كربلا دستخوش تحريف نگردد.

 

هنگام ورود اسيران به كوفه، نخست مردم با شادماني به استقبال اسيران آمدند، ولي حضرت زينب (عليها السّلام) با سخنان آتشين خود، اوضاع را دگرگون ساخت و كوفيان غرق ماتم شدند. او با كلمات ملكوتي، هم كوفيان را متوجه جنايتشان نمود و هم ماهيّت قيام را روشن ساخت. انتقام از قاتلان امام حسين (عليه السّلام)، با قيام مختار، رهاورد بيدارگري حضرت زينب (عليها السّلام) بود كه خشم مردم را بر ضد حكومت برانگيخت.

همچنين حضرت زينب (عليها السّلام) با نهيب خويش در كاخ عبيدالله، وي را تحقير كرد و ماهيّت انقلاب را نيز از دستبرد آن ناپاك حفظ نمود.

 

هنگام ورود كاروان حسيني به شام، شهر غرق در شادي بود. يزيد مجلسي از سران كشوري و لشكري ترتيب داد. او با ديدن آل پيامبر از سر غرور، بر لب و دندان امام حسين (عليه السّلام) جسارت نمود؛ ولي حضرت زينب (عليها السّلام) چنان خطبه اي منطقي و جانكاه ايراد كرد كه يزيد با سرافكندگي و از روي ناچاري، قتل سيدالشهدا (عليه السّلام) را بر گردن ابن زياد انداخت.

 

سخنان حضرت زينب (عليها السّلام) در مجلس يزيد و سپس خطبه امام سجّاد (عليه السّلام)، اوضاع دمشق را دگرگون كرد و بغض شاميان را به دوستي خاندان پيامبر و نفرت از يزيد مبدّل ساخت؛ فرجامي كه هرگز انتظار آن نميرفت. آري، حضرت زينب (عليها السّلام) اينگونه نقش خويش را در پيام رساني نهضت حسيني ايفا نمود و در پايان، سرافراز و پيروزمندانه، اما عزادار در سوگ عزيزان، به مدينه بازگشت.

 

سرّ نی در نینوا می ماند، اگر زینب نبود

کربلا در کربلا می ماند، اگر زینب نبود

چهره سرخ حقیقت بعد از آن طوفان رنگ

پشت ابری از ریا می ماند، اگر زینب نبود



در این هفته قرار است، پیرامون موضوعات زیر، به بحث و گفتگو بپردازیم:

 

1.       زندگینامه حضرت زینب (س)

2.       فضایل و مناقب حضرت زینب (س)

3.       ولایت پذیری حضرت زینب (س)

4.       حضرت زینب (س) در کربلا

5.       حضرت زینب (س)؛ سرپرست کاروان اُسَرا

6.       افشاگریهای حضرت زینب (س) در کوفه و شام

و سایر موضوعات مرتبط با این مباحث.


شما دوستان گرامی جهت شرکت در این بحث می توانید مطالب خود اعم از مقاله، تصاویر، سخنرانی و متون مرتبط را به اختصار بیان نمایید.

 

 


تذکّرات:

1- مطالب ارسالي، مختصر و مفيد و غیر تکراری باشند.

2- از فونت‌ Tahoma با سايز 12 و رنگ مناسب استفاده شود.

3- از گذاشتن هر گونه مطلب طولاني خودداري نماييد.

4- تصاوير خود را ابتدا از لحاظ سايز بررسي کرده و سپس ارسال کنيد.

5- در صورت کپی کردن مطالب از سایر سایت‌ها، کلمات و یا جملاتی را که در حالت لینک قرار دارند، از این حالت خارج کنید.

 

*در غیر این صورت، پست‌های نامناسب حذف خواهند شد.*

 

 

از همراهی و همکاری شما عزیزان سپاسگزارم.

کاش میشد زمان چند سال، به عقب برگرده!!

اون وقت، حتماً یه راه دیگه رو میرفتم و الان اینجای زندگی نبودم!!

 

جمعه 16 آبان 1393  9:44 PM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368 amirali123 zare58 ravabet_rasekhoon nargesza mahmood_3074 shirdel2 sadegh936ali yarabyarabyarab rashon shayesteh2000 imanimehdi mehdibishe maryamjoon mahdi725 nezarat_ravabet ria1365
amironnahl
amironnahl
کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت : آبان 1393 
تعداد پست ها : 3

عبادت و بندگى حضرت زینب علیهاالسلام

زینب علیهاالسلام به خوبى از قرآن آموخته بود، كه هدف از آفرینش و خلقت انسان رسیدن به قله كمال بندگى است. «ما خلقت الجن والانس الا لیعبدون‏»؛ «من جن و انس را نیافریدم جز براى این كه عبادت كنند.»

او عبادت‏ها و نماز شب‏هاى پدر و مادر را از نزدیك دیده بود. او در كربلا شاهد بود كه برادرش امام حسین علیه السلام در شب عاشورا به عباس فرمود:«ارجع الیهم واستمهلهم هذه المشیه الى غد لقد نصلى لربنا اللیله وندعوه و نستغفره فهو یعلم انى احب الصلوه له وتلاوه كتابه وكثره الدعاء والاستغفار؛ به سوى آنان باز گرد و این شب را تا فردا مهلت‏ بگیر تا بتوانیم امشب را به نماز و دعا و استغفار در پیشگاه خدایمان مشغول شویم. خدا خود مى‏داند كه من نماز، قرائت قرآن، زیاد دعا كردن و استغفار را دوست دارم .» در این جملات صحبت از اداى تكلیف نیست، بلكه سخن از عشق به عبادت و نماز است.

شب خیز كه عاشقان به شب راز كنند

                      گرد در بـــام دوســـت پــرواز كنند

 

هر جـــا كه درى بـود به شــب در بندند

                       الا در دوست را كه شب باز كنند

حضرت زینب علیهاالسلام نیز ازعاشقان عبادت و شب زنده داران عاشق بود، و هیچ مصیبتى او را از عبادت باز نداشت. امام سجاد علیه السلام فرمود:«ان عمتى زینب كانت تؤدى صلواتها، من قیام الفرائض والنوافل عند مسیرنا من الكوفه الى الشام وفى بعض منازل كانت تصلى من جلوس لشده الجوع والضعف؛ عمه‏ام زینب در مسیر كوفه تا شام همه نمازهاى واجب و مستحب را اقامه مى‏نمود و در بعضى منازل از شدت گرسنگى و ضعف، نشسته نماز می گزارد.»

امام حسین علیه السلام كه خود معصوم و واسطه فیض الهى است هنگام وداع به خواهر عابده‏اش مى‏فرماید:« یا اختاه لا تنسینى فى نافله اللیل ؛ خواهر جان! مرا در نماز شب فراموش مكن!» این نشان از آن دارد كه این خواهر، به قله رفیع بندگى و پرستش راه یافته و به حكمت و هدف آفرینش دست ‏یازیده است.

    وِلایَتی لِاَمیرِالنَّحلِ تَکفینی
عِنْدَ الْمَماتِ وَ تَغْسیلی وَ تَکْفینی

جمعه 16 آبان 1393  10:23 PM
تشکرات از این پست
moradi92 amirali123 omiddeymi1368 mahmood_3074 fatemehza imanimehdi
amirali123
amirali123
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : فروردین 1390 
تعداد پست ها : 15244
محل سکونت : آذربایجان شرقی

پاسخ به:مبحث هفتاد و سوم طرح صالحین: حضرت زینب (س)؛ شخصیّت و نقش ایشان در نهضت حسینی

زينب عليهاالسلام دختر على و زهرا عليهماالسلام در روز پنجم جمادى الاولى سال پنجم يا ششم هجرت در مدينه منوره ديده به جهان گشود، در پنج ‏سالگى مادر خود را از دست داد و ازهمان دوران طفوليت ‏با مصيبت آشنا گرديد. در دوران عمر با بركت ‏خويش، مشكلات و رنج‏هاى زيادى را متحمل شد، از شهادت پدر و مادر گرفته تا شهادت برادران و فرزندان، و حوادث تلخى چون اسارت و... را تحمل كرد. اين سختى‏ها از او فردى صبور و بردبار ساخته بود. 

او را ام كلثوم كبرى، و صديقه صغرى مى‏ناميدند. از القاب آن حضرت، محدثه، عالمه و فهيمه بود. او زنى عابده، زاهده، عارفه، خطيبه و عفيفه بود. نسب نبوى، تربيت علوى، و لطف خداوندى از او فردى با خصوصيات و صفات برجسته ساخته بود، طورى كه او را «عقيله بنى هاشم‏» مى‏گفتند. با پسرعموى خود«عبدالله بن جعفر» ازدواج كرد و ثمره اين ازدواج فرزندانى بود كه دو تن از آن‏ها (محمد و عون) در كربلا، در ركاب ابا عبدالله الحسين عليه السلام شربت ‏شهادت نوشيدند. 

آن بانوى بزرگوار سرانجام در پانزدهم رجب سال 62 هجرت، با كوله بارى از اندوه و غم و محنت و رنج دار فانى را وداع گفت.

 

غزال خوش صدا توئی ، راسخون

شیرین تر از عسل توئی ، راسخون

بین تموم سایتهای اینترنت

 نگین بی بدل توئی ، راسخون

شنبه 17 آبان 1393  8:36 AM
تشکرات از این پست
moradi92 omiddeymi1368 mahmood_3074 fatemehza imanimehdi
ahmadfarm
ahmadfarm
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1390 
تعداد پست ها : 7792
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:مبحث هفتاد و سوم طرح صالحین: حضرت زینب (س)؛ شخصیّت و نقش ایشان در نهضت حسینی

ثمره ازدواج مبارک علی علیه السلام و فاطمه زهرا علیها السلام پنج فرزند به نام های حسن، حسین، زینب، ام کلثوم و محسن است.
بنابر آن‌چه که از امام صادق علیه السلام رسیده است «محسن» که آخرین فرزند زهرا بود، بر اثر تجاوز و هجوم دشمنان اسلام به خانه آن حضرت، در شکم مادر جان داد و به دنبال این حادثه دردناک و صدماتی که بر جسم فاطمه علیها السلام وارد آمد، آن حضرت بیماری شدید پیدا کرد و به شهادت رسید.
زینب، سومین فرزند مهد ولایت است که به احتمال قوی در سال ششم هجرت در مدینه چشم به جهان گشود.

زینب، یعنی زینت پدر و این نامی است که خداوند برای دختری انتخاب کرد ، که با انجام رسالت خویش زینت بخش تاریخ شد و موجب افتخار و سرافرازی خاندان وحی و ولایت گشت. و این است که نام زینب در تاریخ کربلا که تاریخ جاودانگی اسلام و تشیع است، به خاطر فداکاری‌هایش، زیبا،‌درخشان و جاودانی است.
مراسم نام‌گذاری این درّ ولایت را در تاریخ این گونه می‌خوانیم:
هنگام ولایت زینب کبری، چون رسول خدا در سفر بود، فاطمه از همسرش علی درخواست کرد که نامی برای فرزندشان انتخاب کند. علی علیه السلام در جواب فرمود: من بر پدرت سبقت نمی‌گیرم، صبر می‌کنیم تا پیامبر از سفر برگردد. چون پیامبر بازگشت و خبر ولادت نوزاد زهرا را از زبان علی علیه السلام شنید فرمود: فرزندان فاطمه فرزندان منند ولی خداوند در باره آنان تصمیم می‌گیرد.
بعد از آن جبرئیل نازل شد و پیام آورد که خداوند سلام می‌رساند و می‌فرماید: نام این دختر را زینب بگذارید که این نام را در لوح محفوظ نوشته‌ام. آن گاه رسول خدا زینب را گرفت و بوسید و فرمود: توصیه می‌کنم که همه این دختر را احترام کنند، که او مانند خدیجه کبری است.
یعنی همان گونه که فداکاری های خدیجه در پیشبرد اهداف پیامبر و اسلام بسیار ثمربخش بود، ایثار، صبر و استقامت زینب در راه خدا نیز در بقا و جاودانگی اسلام از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.

 

   

تنها امید خلق جهان یابن فاطمه   ای منتهای آرزوی اولیاء بیا

بالا گرفته ایم برایت دو دست را  ای مرد مستجاب قنوت و دعا بیا

                                     

           برای ظهورش صلوات........ اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم

 
 
شنبه 17 آبان 1393  8:51 AM
تشکرات از این پست
moradi92 aliekrami omiddeymi1368 mahmood_3074 fatemehza imanimehdi
amirali123
amirali123
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : فروردین 1390 
تعداد پست ها : 15244
محل سکونت : آذربایجان شرقی

پاسخ به:مبحث هفتاد و سوم طرح صالحین: حضرت زینب (س)؛ شخصیّت و نقش ایشان در نهضت حسینی

 ولايت مدارى

قرآن بدون هيچ قيد و شرطى در كنار اطاعت مطلق از خداوند، دستور به اطاعت از پيامبر صلى الله عليه وآله و صاحبان امر، يعنى، ائمه اطهارعليهم السلام مى‏دهد.« اطيعواالله واطيعواالرسول واولى الامرمنكم‏» ؛ «از خداوند و رسول و اولي الامر اطاعت كنيد.»

زينب عليهاالسلام كه حضور هفت معصوم را درك كرده، در تمامى ابعاد ولايت مدارى (معرفت امام، تسليم بى چون و چرا بودن، معرفى و شناساندن ولايت، فداكارى در راه آن و) ... سر آمد است. او با چشمان خود مشاهده كرده بود كه چگونه مادرش خود را سپر بلاى امام خويش قرار داد و خطاب به ولى خود گفت:« روحى لروحك الفداء ونفسى لنفسك الوقاء ؛[اى ابالحسن] روحم فداى روح تو و جانم سپر بلاى جان تو باد.» و سرانجام جان خويش را در راه حمايت از على عليه السلام فدا نمود و شهيده راه ولايت گرديد. زينب عليهاالسلام به خوبى درس ولايت مدارى را از مادر فرا گرفت و آن را به زيبايى در كربلا به عرصه ظهور رساند.

از يك سو در جهت معرفى و شناساندن ولايت، از طريق نفى اتهامات و يادآورى حقوق فراموش شده اهل بيت تلاش كرد. از جمله در خطبه شهر كوفه فرمود:« وانى ترحضون قتل سليل خاتم النبوة ومعدن الرسالة وسيد شباب اهل الجنة ؛ لكه ننگ كشتن فرزند آخرين پيامبر و سرچشمه رسالت و آقاى جوانان بهشت را چگونه خواهيد شست؟»

و همچنين در مجلس ابن زياد، شهر شام، و مجلس يزيد، ولايت و امامت را به خوبى معرفى نمود.

از سوى ديگر سر تا پا تسليم امامت ‏بود؛ چه در دوران امام حسين عليه السلام و چه در دوران امام سجاد عليه السلام حتى در لحظه‏اى كه خيمه گاه را آتش زدند، يعنى در آغاز امامت امام سجاد عليه السلام نزد آن حضرت آمد و عرض كرد: اى يادگار گذشتگان ... خيمه‏ها را آتش زدند ما چه كنيم؟ فرمود:«عليكن بالفرار؛ فرار كنيد.» 

از اين مهمتر در چند مورد، زينب عليهاالسلام از جان امام سجاد عليه السلام دفاع كرد و تا پاى جان از او حمايت نمود.

الف- در روز عاشورا؛ هنگامى كه امام حسين عليه السلام براى اتمام حجت، درخواست ‏يارى نمود، فرزند بيمارش امام زين العابدين عليه السلام روانه ميدان شد. زينب با سرعت ‏حركت كرد تا او را از رفتن به ميدان نبرد باز دارد، امام حسين عليه السلام به خواهرش فرمود: او را باز گردان، اگر او كشته شود نسل پيامبر در روى زمين قطع مى‏گردد. 

ب- بعد از عاشورا در لحظه هجوم دشمنان به خيمه‏ها شمر تصميم گرفت امام سجاد عليه السلام را به شهادت برساند، ولى زينب عليهاالسلام فرياد زد: تا من زنده هستم نمى‏گذارم جان زين العابدين در خطر افتد. اگر مى‏خواهيد او را بكشيد، اول مرا بكشيد، دشمن با ديدن اين وضع، از قتل امام عليه السلام صرف نظر كرد. 

ج- زمانى كه ابن زياد فرمان قتل امام سجاد عليه السلام را صادر كرد، زينب عليهاالسلام آن حضرت را در آغوش كشيد و با خشم فرياد زد: اى پسر زياد! خون ريزى بس است. دست از كشتن خاندان ما بردار. و ادامه داد:« والله لا افارقه فان قتلته فاقتلنى معه؛ به خدا قسم هرگز او را رها نخواهم كرد؛ اگر مى‏خواهى او را بكشى مرا نيز با او بكش.»

ابن زياد به زينب نگريست و گفت: شگفتا از اين پيوند خويشاوندى، كه دوست دارد من او را با على بن الحسين بكشم. او را واگذاريد.

البته ابن زياد كوچكتر از آن است كه بفهمد اين حمايت فقط به خاطر خويشاوندى نيست، بلكه به خاطر دفاع از ولايت و امامت است. اگر فقط مساله فاميلى و خويشاوندى بود، بايد زينب عليهاالسلام جان فرزندان خويش را حفظ و آن‏ها را به ميدان جنگ اعزام نمى‏كرد.

آنكه قلبش از بلا سرشار بود 
دخت زهرا زینب غمخوار بود  
او ولایت را به دوشش مى‏كشید
چون امام عصر او بیمار بود  
با طنین خطبه‏هاى حیدرى
سخت او رسواگر كفار بود  

 

 

غزال خوش صدا توئی ، راسخون

شیرین تر از عسل توئی ، راسخون

بین تموم سایتهای اینترنت

 نگین بی بدل توئی ، راسخون

شنبه 17 آبان 1393  8:54 AM
تشکرات از این پست
moradi92 omiddeymi1368 mahmood_3074 fatemehza namjoo63 imanimehdi
ahmadfarm
ahmadfarm
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1390 
تعداد پست ها : 7792
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:مبحث هفتاد و سوم طرح صالحین: حضرت زینب (س)؛ شخصیّت و نقش ایشان در نهضت حسینی

در مورد محل دفن حضرت زينب(س) سه قول هست:
1. حضرت زينب(س) به مدينه آمد و پس از ورود به مدينه پيوسته عزادار و گريان بود تا اين كه پس از يك سال و نيم در همان مدينه از دنيا رفت و در همان جا دفن شد. اكنون از قبر آن بانوي محترمه، اثري در دست نيست. اين قول را علامه سيد محسن امين اختيار كرده و از اقوال ديگر معتبرتر مي داند.
2. حضرت زينب(س) پس از ورود به مدينه، در مجالس و محافل سخن مي گفت و مظالم و جنايات يزيديان را بازگو مي كرد. فرماندار مدينه ماجرا را به يزيد نوشت و او دستور داد زينب را مخير سازند تا هر شهري كه مي خواهد (غير از مكه و مدينه) برود. حضرت زينب به شام رفت و در آن جا اقامت كرد و پس از چندي در همان جا از دنيا رفت. البته برخي احتمال داده اند قبري كه در شام است، قبر زينب صغري (ام كلثوم) است، نه قبر زينب كبري.
3. زينب (س) به علت افشاگري عليه دستگاه بني اميه، مجبور شد كه مدينه را ترك كند. از اين رو مصر را انتخاب كرد و در آن جا رحل اقامت افكند و همان جا از دنيا رفت. سيده زينب در شهر قاهره هم اكنون زيارتگاه مجلل و با شكوهي است و...))، (ر.ك : زندگاني حضرت فاطمه(س) و دختر آن حضرت، سيد هاشم رسولي محلاتي).
بنابراين نمى‏توان به صورت يقينى گفت كه قبر حضرت زينب(س) در شام است و اگر مسلّم باشد كه آنان در شام دفن شده‏اند در اين صورت مى‏توان پرسيد كه آيا آنان دوباره به شام برگشته‏اند؟ در اين مورد برخى از مورّخان نوشته‏اند كه حضرت زينب كبرى(س) در اثر قحطى در مدينه و يا واقعه‏ى «حرّه» به همراه شوهرش عبداللّه‏ به شام آمد و در آن‏جا وفات يافت و واقعه «حرّه» اين است كه در سال 62 هجرى قمرى مردم مدينه يزيد را از حكومت خلع و حاكم اموى مدينه را عزل كردند. اين خبر به يزيد رسيد. يزيد، مسلم بن عقبه را با 12 هزار نفر به سوى مدينه فرستاد. نيروهاى مسلم بن عقبه در شرق مدينه در مكانى به نام حرّه مستقر شدند و از آن جا به شهر حمله و شهر را قتل و غارت كردند(تاريخ و اماكن سياحتى و زيارتى سوريه، ص 63 و منتخب‏التواريخ، ص 66).
آن چه بايد در اين گونه موارد مورد توجه واقع شود اين است كه دشمن همواره تلاش مى‏كرد تا اقليت شيعه را كه پيرو امامان معصوم بودند، از بين ببرد و براى همين در كربلا همه را كشتند و در واقعه «حرّه» بسيارى از علويان را كشتند و به اين كشتار در طول تاريخ ادامه دادند. با وجود اين گونه دشمنان چطور مى‏توان در باب ولادت، وفات، محل دفن و تاريخ زندگى اين شخصيّت‏ها سخن قاطعانه گفت؟!
نکته ديگري که توجه به آن خوب است اين است که آنچه مهم است انجام زيارت و ارتباط معنوي با اولياي خدا است لذا ما در، هر سه مورد حضرت زينت سلام الله عليها را زيارت مي کنيم و هيچ گونه مشکلي ندارد و در، هر صورت اين بارگاهها مرکز عبادت و توسل به حضرات معصومين و زينب کبري است و دشمن شکن هم هست.

   

تنها امید خلق جهان یابن فاطمه   ای منتهای آرزوی اولیاء بیا

بالا گرفته ایم برایت دو دست را  ای مرد مستجاب قنوت و دعا بیا

                                     

           برای ظهورش صلوات........ اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم

 
 
شنبه 17 آبان 1393  8:57 AM
تشکرات از این پست
moradi92 mosarajaby omiddeymi1368 mahmood_3074 fatemehza imanimehdi
amirmobina7987
amirmobina7987
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : بهمن 1391 
تعداد پست ها : 3
محل سکونت : کردستان

پاسخ به:مبحث هفتاد و سوم طرح صالحین: حضرت زینب (س)؛ شخصیّت و نقش ایشان در نهضت حسینی

کربلادرکربلامی مانداگرزینب نبود خطبه های غراوآتشین حضرت زینب کبری سلام الله علیها کاخ یزیدیان رادرهم کوبیدعلی وارخطبه می خواندوبرای حاضرین درجلسه که ممکن بودعهدرسوالله (ص)رادرک کرده باشندرفتاروسخنان رسول الله(ص) وعلی(ع) راتداعی می نمودزینب سلام الله حتی گفتن یک آه رابردل دشمنان کوردل گذاشت وباگفتاری دشمن شکن فرمود"مارایت الا جمیلا"من دراین حادثه جززیبایی ندیدم وبهت وحیرت یزیدیان راچندبرابرنمودزینب برادرعزیزترازجانش وشش تن ازپسرانش راتقدیم آیین محمدی ص وراه علی(ع)نموداماشجاعانه اسلام وخون سرخ کربلارازنده نگه داشت....... لقب هاى حضرت زینب (سلام الله علیها): الف ) زینب كبرى : این لقب براى مشخص شدن و تمییز دادن او از سایر خواهرانش (كه از دیگر زنان امیرمؤمنان به دنیا آمده بودند) بود. ب )الصدیقة الصغرى : چون ((صدیقة )) لقب مبارك مادرش ، زهراى مرضیه (سلام الله علیها) است ، و از سویى شباهت هاى بى شمارى میان مادر و دختر وجود داشت ، لذا حضرت زینب را ((صدیقه صغرى)) ملقب كردند. ج ) عقیله / عقیله بنى هاشم / عقیله الطالبین : ((عقیله )) به معناى بانویى است كه در قومش از كرامت و ارجمندى ویژه اى بر خوردار باشد و در خانه اش عزت و محبت فوق العاده اى داشته باشد. د) دیگر لقب ها: از دیگر لقب هاى حضرت زینب ، موثقه عارفه ، عالمه غیرمعلمه ، عابده آل على ، فاضله و كامله است

شنبه 17 آبان 1393  9:08 AM
تشکرات از این پست
moradi92 mosarajaby omiddeymi1368 mahmood_3074 fatemehza imanimehdi
amirali123
amirali123
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : فروردین 1390 
تعداد پست ها : 15244
محل سکونت : آذربایجان شرقی

پاسخ به:مبحث هفتاد و سوم طرح صالحین: حضرت زینب (س)؛ شخصیّت و نقش ایشان در نهضت حسینی

 

شجاعت و شهامت

از صفات بارز پروا پيشگان اين است كه خدا در نظر آنان بزرگ و غير او در نظرشان كوچك، حقير و فاقد اثر مى‏باشد. امام على عليه السلام مى‏فرمايد:«عظم الخالق فى انفسهم فصغر ما دونه فى اعينهم ؛ خالق در جان آنان بزرگ است، پس غير او در چشمشان كوچك مى‏باشد.»

سّر شجاعت اولياى الهى نيز در همين است. زينب كه خود چنين ديدى دارد، و در خانواده شجاع تربيت ‏شده است، از شجاعت ‏حيدرى بهره ‏مند است. او به« لبوة الهاشمية ؛ شير زن هاشمى‏» لقب گرفته است و چون مردان بر سر دشمن فرياد مى‏زند، توبيخشان مى‏كند، تحقيرشان مى‏كند، و از كسى هراسى به دل ندارد. او از برق شمشير خون چكان آدمكشان واهمه ندارد، در آن روز فراموش نشدنى، در ميان آن همه شمشير و آن همه كشته فرياد مى‏زند كه آيا در ميان شما يك مسلمان نيست؟ در مجلس ابن زياد، بدون توجه به قدرت ظاهرى او گوشه‏اى مى‏نشيند و با بى اعتنايى به سؤالات او تحقيرش مى‏كند، او را «فاسق‏» و«فاجر» معرفى مى‏كند و مى‏گويد:«الحمدلله الذى اكرمنا بنبيه محمد صلى الله عليه وآله وطهرنا من الرجس تطهيراً وانما يفتضح الفاسق ويكذب الفاجر وهو غيرنا ؛ سپاس خداى را كه ما را با نبوت حضرت محمد صلى الله عليه وآله گرامى داشت، و از پليدى‏ها پاك نمود. همانا فقط فاسق رسوا مى‏شود، و بدكار دروغ مى‏گويد، و او غير ما مى‏باشد.»

و همچنين در مقابل يزيد و دهن كجى‏ها و بد زبانى‏هاى او، شجاعت ‏حيدرى را به نمايش گذارده، چنين مى‏گويد: «لئن جرت على الدواهى مخاطبتك انى لاستصغر قدرك واستعظم تقريعك واستكبر توبيخك ؛ اگر فشارهاى روزگار مرا به سخن گفتن با تو واداشته[بدان كه] قدر و ارزش تو در نزد من ناچيز است، وليکن سرزنش تو را بزرگ شمرده و توبيخ كردن تو را بزرگ مى‏دانم.»

صداى زنده على به صوت دلپذير تو

اسير شام بودى و يزيد شد اسير تو

 

 

غزال خوش صدا توئی ، راسخون

شیرین تر از عسل توئی ، راسخون

بین تموم سایتهای اینترنت

 نگین بی بدل توئی ، راسخون

شنبه 17 آبان 1393  9:33 AM
تشکرات از این پست
moradi92 omiddeymi1368 mahmood_3074 fatemehza imanimehdi
goodby
goodby
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : اسفند 1391 
تعداد پست ها : 62

پاسخ به:مبحث هفتاد و سوم طرح صالحین: حضرت زینب (س)؛ شخصیّت و نقش ایشان در نهضت حسینی

چند حدیث زیبا از حضرت زینب

 

حضرت زینب علیهاالسلام

وسیله ارتباط خلق و خالق

 

ابوبكر با این سند: محمد بن زكریا، جعفر بن محمدبن عماره‏كندى، پدرش، حسین بن صالح، حى دو مرد از بنى‏هاشم، از حضرت‏زینب علیهاالسلام دختر على علیه‌السلام روایت كرد كه زینب علیهاالسلام فرمود: «قالت فاطمه علیهاالسلام: ... و نحن وسیلته فى‏خلقه و نحن خاصته و محل‏قدسه و نحن حجته فى غیبه و نحن ورثه انبیائه...» «ما وسیله‏ارتباط خدا بامخلوق‏هاى او هستیم. ما برگزیدگان خداییم و جایگاه پاكى‏ها، ما راهنماهاى روشن خداییم و وارث پیامبران اوهستیم‏». 1

 

زندگینامه حضرت زینب, ,حدیث از حضرت زینب

چند حدیث زیبا از حضرت زینب

 

 

بهشت جایگاه شیعیان

ابى‏حجاف (از محمدبن عمر بن حسن)، از زینب، به نقل از فاطمه علیهاالسلام و اشجع، بلیدبن سلیمان (از ابى‏حجاج، محمدبن عمرو هاشمى) اززینب دختر على علیه‌السلام نقل كرد كه فاطمه علیهاالسلام فرمود: «قالت فاطمه علیهاالسلام : ان رسول الله قال لعلى اما انك یابن‏ابى‏طالب و شیعتك فى‏الجنه‏» «و سیجى‏ء اقوام ینتحلون حبك ثم‏یمرقون من الاسلام كمایمرق السهم من الرمیه.» رسول خدا به‏على علیه‌السلام فرمود: «اى پسر ابوطالب! همانا تو و رهروان تو در بهشت‏اند و به زودى قومى مى‏آیند كه از دوستى تو سخن مى‏گویند. آنگاه از اسلام فرار مى‏كنند. مانند پرت شدن تیر از كمان.»2

 

چند کلمه کلیدی

چند حدیث زیبا از حضرت زینب

 

 

دوستى آل محمد صلى الله علیه و آله و سلم

روایتى مشهور به «فاطمیات‏» در باب دوست داشتن آل محمد كه بااین اسناد نقل شده است: «... عن فاطمه بنت السجاد على بن الحسین زین العابدین علیه‌السلام عن‏فاطمه بنت ابى عبد الله الحسین علیه‌السلام عن زینب بنت امیر المؤمنین علیه‌السلام عن فاطمه بنت رسول الله صلی‌الله‌علیه‌و‌آله قالت: الا من مات على حب آل محمد مات شهیدا» «آگاه باشید هر كسى كه ‏بر دوستى آل محمد بمیرد، شهید است.»

شنبه 17 آبان 1393  9:42 AM
تشکرات از این پست
moradi92 omiddeymi1368 mahmood_3074 fatemehza imanimehdi
amirali123
amirali123
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : فروردین 1390 
تعداد پست ها : 15244
محل سکونت : آذربایجان شرقی

پاسخ به:مبحث هفتاد و سوم طرح صالحین: حضرت زینب (س)؛ شخصیّت و نقش ایشان در نهضت حسینی

 

غزال خوش صدا توئی ، راسخون

شیرین تر از عسل توئی ، راسخون

بین تموم سایتهای اینترنت

 نگین بی بدل توئی ، راسخون

شنبه 17 آبان 1393  9:44 AM
تشکرات از این پست
moradi92 omiddeymi1368 mahmood_3074 fatemehza
aboalfazlm
aboalfazlm
کاربر طلایی3
تاریخ عضویت : مرداد 1388 
تعداد پست ها : 323
محل سکونت : تهران

پاسخ به:مبحث هفتاد و سوم طرح صالحین: حضرت زینب (س)؛ شخصیّت و نقش ایشان در نهضت حسینی

از جمله ویژگیهای حضرت زینب (س) که جزء القاب ایشان نیز می باشد نائبه الحسین است. این ویژگی نائب برادر بودن خصوصیت و ویژگی منحصر و مخصوص ایشان می باشد. زینب (س) در انجام رسالتی که بر عهده اش بود کوتاهی نکرد و هرچه در توان داشت در راه زنده نگهداشتن قیام و نهضت برادر خود بکار برد.

زینب (س) و سرپرستى کاروان کربلا 

 در ماجراى غم انگیز کربلا، آقا ابا عبدالله الحسین (ع) وظیفه حفظ و مراقبت از زنان و کودکان و پرستارى از بیماران را به خواهرش زینب کبرى(س) سپرده بود، چرا که خوب مى دانست زمانى که تازیانه دشمن فرود مى آید، وقتى که کف پاى اطفال یتیم تاول مى زند یا آنگاه که فرزند دلبند امام از فرط ضعف و گرسنگى از مرکبش مى افتد و وقتى که آن ملعون خواستار کنیزى یادگار امام مى شود، در تمامى این موارد فقط زینب(س) است که مى تواند پناهگاه و تکیه گاهشان باشد. آرى، او که مصائب روز عاشورا چون باران بر سرش مى بارد و مشکلات چون توفان او را در برمى گیرد و داغ هاى پى درپى آزارش مى دهد، حتى لحظه اى از وظیفه اش نسبت به «پرستارى و مراقبت» از کاروان اسرا و از امام سجاد(ع) کوتاهى نمى کند. جمعى زن و کودک که داغدار، گرسنه و تنشه و بى پناه هستند، شدیداً به یک سرپرست نیازمندند و آن فرد کسى جز دختر آزاده زهرا(س) نیست.عصر عاشورا، اگر چشم دل باز کنیم، خواهیم دید که یک خانم مضطرب و حیران در کنار خیمه اى آتش گرفته بر سر و سینه مى زند و ناله مى کند و مى گوید: خدایا چه کنم؟ بیمارم در میان خیمه در حال سوختن است. خواهیم دید که او اشک چشم کودکان را پاک کرده و آتش دامنشان را خاموش مى کند. براى این که تازیانه دشمن بدن ضعیف و لاغر کودکى را نیازارد، خود را سپر او قرار مى دهد و خاطره تازیانه هاى دشمن بر بدن عزیز مادرش زهرا را زنده مى کند. دستور حرکت صادر شده و کاروان بدون کاروان سالار را به اسیرى مى برند. کاروان اسیران درخواست مى کنند که جهت وداع، از کنار قتلگاه عبور داده شوند. همین که زنان داغدار و کودکان عزادار به قتلگاه مى رسند، با منظره دلخراشى مواجه مى شوند: لاله هاى گلستان محمدى پرپرى که درآغوش مى کشند. در این میان امام على بن الحسین(ع) وضع خاصى دارد. او بیمار است و علاوه بر آن پاهاى مبارک و دستان مطهرش را بسته اند. او فقط از بالاى مرکب به گلزار خزان دیده مى نگرد و اشک مى ریزد. بوى خون، منظره غیرقابل باور قتلگاه و اجساد افتاده در آن، به امام حالت عجیبى داده است. بدن هاى پاک و قطعه قطعه پدر، برادر، عمو و عموزاده و دیگران، تاب و توان از او برده است.

زینب (س) ؛ پیام رسانى و افشاگرى 

پیام رسانى و افشاگرى از اهداف اصلى نهضت عاشورا بوده است که بر این مطلب شواهد و قرائن عدیده اى وجود دارد، پاسخ امام حسین(ع) به اطرافیان مبنى بر این که: «ان الله شاء ان یراهن سبایا» دلیل بر آن است که خداوند بدینوسیله مى خواسته نهضت عاشورا زنده بماند. زینب(س) و همراهان، تعمداً در مقابل مردم اقدام به سخنرانى، سوگوارى و مرثیه خوانى مى کردند تا عواطف آنها تحریک شود و با برشمردن آنچه بر آنان و مردانشان گذشته، مردم را علیه طاغوت بشورانند. از این رو اسیران اهل بیت و در رأس آنان زینب(س) دختر على(ع)، با طرح و نقشه قبلى، از هر فرصتى براى تحقق این هدف مقدس استفاده مى کردند.

سر نى در نینوا مى ماند اگر زینب نبود

کربلا در کربلا مى ماند اگر زینب نبود

 

زینب(س)، الگوى ایثار و از خودگذشتگى

ایثار به معناى دیگرى را بر خود ترجیح دادن، از سجایاى اخلاقى و از صفات حسنه است، این که انسان، در عین نیاز، دیگرى را بر خویشتن برگزیند. در روایات ما به «بالاترین درجه ایمان» و «برترین درجه احسان» تعبیر شده است. کربلا مدرسه عشق و ایثار بود: ایثار جان و دست شستن از زن و فرزند و مال. این بالاترین نوع ایثار است و همین است که عامل تقدس قیام عاشورا و عامل تمایز آن از سایر قیام هاست.زینب مجلله دراین صفت نیز گوى سبقت را از دیگران ربوده است. او براى حفظ جان دیگران، خطر را به جان مى‏خرد و در تمام صحنه‏ها، دیگران را بر خود مقدم مى‏دارد. او در ماجراى کربلا حتى از سهمیه آب خویش استفاده نمى‏کرد و آن را نیز به کودکان مى‏داد. در بین راه کوفه و شام، با این که خود گرسنه و تشنه بود، ایثار را به بند کشیده و آن را شرمنده ساخت. امام زین العابدین علیه السلام مى‏فرماید:«انها کانت تقسم ما یصیبها من الطعام على الاطفال لان القوم کانوا یدفعون لکل واحد منا رغیفاً من الخبز فى الیوم واللیلة ؛ عمه‏ام زینب[در مدت اسارت]، غذایى را که به عنوان سهمیه و جیره مى‏دادند، بین بچه‏ها تقسیم مى‏کرد، چون در هر شبانه روز به هر یک از ما یک قرص نان مى‏دادند.» . او سختى‏ها و تازیانه‏ها را به جان خود مى‏خرید و نمى‏گذاشت‏ بر بازوى کودکان اصابت کند.

 

زینب(س)؛ الگوى شهامت و شجاعت 

انسان اگر عظمت خداوند در نظرش مجسم شود، دیگر غیر خدا را کوچک بلکه هیچ وفاقد اثر مى بیند. سر شجاعت اولیاى الهى نیز در همین است. امیر مؤمنان على(ع) که او را در شجاعت و شهامت سر آمد مى دانیم؛ در سایه خدا باورى به این درجه رسیده است. طبیعى است که فرزندان و دست پروردگان او نیز چنین باشند. اگر دشمن تا دندان مسلح در مقابل امام حسین(ع) مى گریزد و توان مقابله با او را ندارد. اگر عباس بن على(ع) چون شیر به دشمن یورش مى برد و حتى طفل نابالغ خاندان على (عبدالله بن الحسن) از دشمن خوفى ندارد، به خاطر همین ارتباط محکم است که با منبع قدرت پیدا کرده اند. زینب (س) نیز از همین خاندان است. او دختر آزاده زهرا (س) و تربیت شده على(ع) است.او یک زن است ولى چون مردان بر سر دشمن فریاد مى زند ، تحقیرشان مى کند واز احدى هم هراس به دل ندارد. او از زوزه سگان یزید و از برق شمشیر خون چکان آدمکشان او واهمه اى ندارد. در مجلس ابن زیاد، بدون توجه به قدرت ظاهرى او گوشه‏اى مى‏نشیند و با بى اعتنایى به سؤالات او تحقیرش مى‏کند، او را «فاسق‏» و«فاجر» معرفى مى‏کند و مى‏گوید:«الحمدلله الذى اکرمنا بنبیه محمد صلى الله علیه وآله وطهرنا من الرجس تطهیراً وانما یفتضح الفاسق ویکذب الفاجر وهو غیرنا ؛ سپاس خداى را که ما را با نبوت حضرت محمد صلى الله علیه وآله گرامى داشت، و از پلیدى‏ها پاک نمود. همانا فقط  فاسق رسوا مى‏شود، و بدکار دروغ مى‏گوید، و او غیر ما مى‏باشد.»و همچنین در مقابل یزید و دهن کجى‏ها و بد زبانى‏هاى او، شجاعت ‏حیدرى را به نمایش گذارده، چنین مى‏گوید: «لئن جرت على الدواهى مخاطبتک انى لاستصغر قدرک واستعظم تقریعک واستکبر توبیخک ؛ اگر فشارهاى روزگار مرا به سخن گفتن با تو واداشته[بدان که] قدر و ارزش تو در نزد من ناچیز است، ولیکن سرزنش تو را بزرگ شمرده و توبیخ کردن تو را بزرگ مى‏دانم.»

شنبه 17 آبان 1393  9:44 AM
تشکرات از این پست
moradi92 omiddeymi1368 mahmood_3074 fatemehza
agayempor
agayempor
کاربر طلایی3
تاریخ عضویت : مهر 1389 
تعداد پست ها : 271
محل سکونت : اردبیل

پاسخ به:مبحث هفتاد و سوم طرح صالحین: حضرت زینب (س)؛ شخصیّت و نقش ایشان در نهضت حسینی

زینب(س)؛ اسوه ی بصیرت

امام موسی صدر میفرماید : لشکریان عمر سعد، اجساد ناپاک سپاه خودشان را دفن کردند، و اجساد امام حسین(ع) و خاندانش و یارانش بر زمین ماندند. هنگامی که بر آن شدند از کربلا به کوفه بروند، خاندان امام حسین، زنان و مادران و خواهران را از کنار قتلگاه و کشته شدگان گذراندند. یعنی کوشیدند تا آنچه در نبرد برای کشته شدگان اتفاق افتاده بود، آشکار سازند. چرا این کار را کردند؟ برای اینکه آنچه را امام حسین(ع) بدان می‌اندیشید، بی ثمر سازند. امام حسین می‌خواست در زندگی و پس از مرگش نیز با قدرت ظاهر شود، اما آنها می‌خواستند که حسین را پیش و پس از مرگش ناتوان نشان دهند. می‌خواستند زنان را در برابر اجساد بیاورند، تا آنها بگریند، غمزده شوند، ناله کنند، و عجز و ضعف در آنها ظاهر گردد.

 این صحنه دلهره آور را تصور کنید. زنان و فرزندان را در برابر اجساد آورده اند، هریک از زنان برادر، همسر یا فرزندی در میان کشته‌شدگان دارد، اما گریه نمی‌کند. آنها وظیفه داشتند که از زینب پیروی کنند. حضرت زینب سرور آنها بود، پس در همه امور از او پیروی می‌کردند. پشت سر حضرت زینب می‌رفتند. حضرت زینب، در جلوی آنها به جسد پاره پاره امام حسین(ع) رسید، جسدی که حتی یک عضو سالم در آن دیده نمی‌شد. اما با این حال جسد پوشیده از تیر و شمشیر و نیزه و سنگ بود؛ آنچنان که چیزی از آن پیدا نبود. نیازی نیست تاریخ این حوادث روشن را به ما بگوید. زینب آمد و نزدیک حسین ایستاد و سنگ‌ها و نیزه‌ها و شمشیرها را کنار زد و با دو دستش جسد امام حسین را بلند کرد و گفت: «اللهم تقبل منا هذا القربانی.» (خداوندا این قربانی را از ما بپذیر). این قهرمانی را تصور کنید. حسین برای زینب(س) همه چیز است. بزرگان، قهرمانان و کوه‌ها در برابر این صحنه ناتوانند، اما زینب ابداً چنین نیست: «اللهم تقبل منا هذا القربان.» (خداوندا این قربانی را از ما بپذیر).با این سخن، حضرت زینب اعلام داشت که این کار به اراده و خواست خودمان بوده است، نه این که بر ما تحمیل شده باشد. هیچکس نگفت بیایید و کشته شوید. هیچکس نگفت که برخیزید و هیچکس از ما این کار را نخواست. ما با آزادی کامل آمدیم و آن را برگزیدیم. آنچه بدست آوردیم، نتیجه خواست و اراده خودمان است. ما حسین را برای دین خدا قربانی کردیم و از خدا می‌خواهیم که این قربانی را از ما بپذیرد، و چیزهای دیگر، اصلاً مهم نیست. چنان که در مجلس ابن زیاد وقتی از او می‌پرسد چگونه یافتی آنچه را خداوند با برادرت کرد؟ گفت: «والله ما رأیت الا جمیلا، هؤلاء رجال کتب‌الله علیهم القتل فبرزوا إلی مضاجعهم» (به خدا سوگند، جز زیبایی چیزی ندیدم. آنان مردانی بودند که خداوند مرگ را برایشان مقدر کرده بود و به سوی آرامگاهشان رفتند). بی‌شک پس از این موضع حضرت زینب در برابر شهادت سرور کشته‌شدگان و سید شهدا، دیگر زنان تکلیف خود را در برابر شهداشان دانستند. چرا که هنگامه ناله وشیون و اظهار ناتوانی نبود، بلکه زمان قدرت و صلابت بود و باید به جهانیان اعلام می‌شد که ما به اینجا آمدیم و می‌دانستیم چه رخ خواهد داد. با آسودگی آن را اراده کردیم و به‌سوی آن گام برداشتیم و تلاش کردیم و از خداوند می‌خواهیم که آن را از ما بپذیرد. و اگر کارزار، بیش از این فداکاری می‌خواهد، ما آماده ایم. بنابراین نقش حضرت زینب، این است که رسالت امام حسین و حضور عزتمندانه و شرافتمندانه اش در نبرد را، تمام سازد.

 

زینب(س)؛ الگوى عفت و پاکى 

عفت و پاکدامنى، برازنده ترین زینت زنان است و گرانقیمت ترین چیزى است که یک فرد مى تواند به آن ستوده شود. یکى از درس هاى عاشورا، همین درس عفت و پاکدامنى است. در این حادثه استثنایى تنها چیزى که زینب کبرى(س) و دیگر زنان حتى کودکان را به شکوه وامى داشت، همین مسأله بود. اهل بیت آموخته اند که از کسى درخواستى نداشته باشند، ولى در این مورد بخصوص در تاریخ مى خوانیم که حتى از شمر هم درخواست مى کنند که مثلاً اسیران را جلوتر ببرند تا به تماشاى سرهاى مقدس بریده شده مشغول شوند.مرحوم شاهزاده فرهاد میرزا در کتاب قمقام در مورد خطبه خواندن حضرت زینب (س) در کوفه خراب برای مردم مى‏فرمایند: عقیلة بنى هاشم زینب طاهره مردمان را بخاموشى اشارت فرمود، همانگاه نفسها بسینه برگشت و آواز مردمان در نایها گره شد، بخداى که هیچ زن چون او ندیدم، که فضیلت حیا با کمال فصاحت آمیخته چنین سخت گوید گوئى که از زبان پدر بزرگوارش امیرالمومنین (علیه السلام) خطبه همى کند

در شرح برخى از احوالات اهل اهل بیت‏اطهار علیهم السلام در ورود به کوفه خراب 

از جدیله اسدى نقل شده که مى‏گفت: 

 سال شصت و یک هجرى در کوفه بودم که لشگر ابن زیاد از کربلاء برگشته بودند و اسیران آل احمد مختار را وارد بازار کوفه کردند زنان چندى را دیدم که گریبان‏ها دریده سینه و صورت‏ها خراشیده و متصل لطمه بر صورت مى‏زدند و اشگ مى‏ریختند، من از پیر مردى احوال پرسى آن اسیران دل شکسته را کردم. 

 پیر مرد در جواب گفت: آیا نمى‏بینى سر پسر پیغمبر (صلى الله علیه و آله و سلم) را که بر بالاى نیزه است... 

 در همین اثنا که شیخ براى من قضیه را بیان مى‏کرد زنى را دیدم مانند طلاى بى غش بر کوهان شتر لنگ و لاغرى نشسته که آن شتر نه جهاز داشت و نه آن مخدره داراى حجاب بود، پرسیدم: 

 اى شیخ این بانوى مجلله کیست؟ 

 گفت: ام کلثوم دختر على بن ابیطالب (علیه السلام) است. 

 پشت سر ام کلثوم جوانى علیل و بیمار را دیدم که بر کوهان شتر لاغرى قرار گرفته اما با سر برهنه و خون از ساق پاى آن علیل سیلان داشت، پرسیدم: این جوان بیمار کیست؟ 

 گفت: على بن الحسین علیهما السلام است. 

 از دیدن آن بزرگوار گریه راه گلوى مرا گرفت، دیگر قوت حرف زدن نداشتم اما مى‏دیدم که زن‏هاى کوفه بر بالاى پشت بام به تماشا بر آمده بودند به این اطفال خردسال که در بغل زنان بودند نان و خرما مى‏دادند ام کلثوم مى‏فرمود: حرج على من یتصدق علینا اهل البیت فان الصدقة علینا حرام اى زنها این دلسوزى نیست که مى‏کنید، بگذارید اطفال ما از گرسنگى بمیرند صدقه بر ما اهل بیت حرام است سپس دست مى‏آورد و نان و خرما را از دست اطفال مى‏گرفت. 

 از این حالت ام کلثوم صداى گریه از مرد و زن بلند شد و برخى که شناختند ایشان اولاد پیغمبر (صلى الله علیه و آله و سلم) بوده و آن سر، سر فرزند زهراء است گریبان دریدند ضجه و ناله بر آوردند: وا ابن بنت نبى الله وا حسناه وا حسیناه. 

 در میان بانوان محترمه، خانمى را دیم سر برهنه، مو پریشان که دو طرف صورت خود را به مو پوشیده بود، علاوه دو دست خود را به صورت نهاده بود، آنقدر ساتر نداشت که صورت خود را از نامحرمان بپوشاند. 

 پرسیدم: این مخدره کیست؟ 

 گفت: این سکینه خاتون دختر امام حسین (علیه السلام) است. 

 بعد دیدم سه دختر صغیره بر یک شتر ردیف نشسته‏اند و هر سه مثل ماه تابان اما برهنه و عریان و گیسوهایشان روى دوششان پریشان پرسیدم: ایشان کیستند؟ 

 گفت: یکى رقیه خاتون و دیگرى صفیه خاتون و آن سومى فاطمه صغرى است. 

 از دیدن حالت آن دختران آن قدر به سر و صورت خود زدم که چشمان من از نور افتاد. 

 به همین نحو مخدرات دیگر پشت سر هم آمدند و گذشتند تا آنکه مخدره مجلله‏اى را دیدم که با چشمان گریان صیحه مى‏زد و مى‏فرمود: اما یغضون ابصارکم عن حرم رسول الله آیا از تماشاى حرم رسول خدا چشم نمى‏بندید؟ 

 دیدم صداى خلق به ناله بلند شد، پرسیدم: این مخدره کیست؟ 

 گفت: هذه زینب بنت على (علیه السلام)

در مجلس یزید:

آن بانوى بزرگوار بود که براى پاسدارى از مرزهاى حیا و عفاف بر سر یزید فریاد مى‏آورد که « ا من العدل یا ابن الطلقاء تحذیرک حرائرک و امائک و سوقک بنات رسول الله سبایا؟ قد هتکت ‏ستورهن و ابدیت وجوههن (13)؛ اى پسر آزاد شده‏هاى[جدمان پیامبراسلام] آیا این از عدالت است که زنان و کنیزکان خویش را پشت پرده نشانى، و دختران رسول خدا صلى الله علیه وآله را به صورت اسیر به این سو و آن سو بکشانى؟  نقاب آنان را دریدى و صورت‏هاى آنان را آشکار ساختى.»

شنبه 17 آبان 1393  10:04 AM
تشکرات از این پست
moradi92 omiddeymi1368 mahmood_3074 fatemehza
moradi92
moradi92
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1392 
تعداد پست ها : 3481

پاسخ به:مبحث هفتاد و سوم طرح صالحین: حضرت زینب (س)؛ شخصیّت و نقش ایشان در نهضت حسینی

با سلام و عرض ادب خدمت تمامی دوستان محترم؛

دوستان گرامی، لطفاً از گذاشتن پُستهای طولانی اجتناب کنید.

برای این کار میتوانید، متن طولانی خود را در قالب چند پُست مختلف ارسال نمایید.

خواهش میکنم، دوستان پُست خودشان را ویرایش و به نکته ای که الان اشاره کردم، عمل نمایند.

با تشکر از حُسن توجّه شما.

کاش میشد زمان چند سال، به عقب برگرده!!

اون وقت، حتماً یه راه دیگه رو میرفتم و الان اینجای زندگی نبودم!!

 

شنبه 17 آبان 1393  10:39 AM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368 mahmood_3074 fatemehza
zare58
zare58
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اردیبهشت 1393 
تعداد پست ها : 2180
محل سکونت : مازندران

پاسخ به:مبحث هفتاد و سوم طرح صالحین: حضرت زینب (س)؛ شخصیّت و نقش ایشان در نهضت حسینی

 
امام حسین علیه‌السلام خانواده‌اش را به حجاب و عفاف و خویشتن‌داری توصیه کرد.

نهضت عاشورا برای احیای ارزش‌های دینی بود. 
در سایه آن حجاب و عفاف زن مسلمان نیز جایگاه خود را یافت و امام حسین علیه‌السلام و زینب کبری و دودمان رسالت، چه با سخنانشان، چه با نحوه عمل خویش، یادآور این گوهر ناب گشتند.
برای زنان، زینب کبری و خاندان امام حسین علیه‌السلام الگوی حجاب و عفاف است. اینان در عین مشارکت در حماسه عظیم و ادای رسالت حساس و خطیر اجتماعی، متانت و عفاف را هم مراعات کردند و اسوه همگان شدند.

حسین بن علی علیهماالسلام به خواهران خویش و به دخترش، فاطمه، توصیه فرمود که اگر من کشته شوم، گریبان چاک نزنید، صورت مخراشید و سخنان ناروا و نکوهیده مگویید. این گونه حالات، در شان خاندان قهرمان آن حضرت نبود، به خصوص که چشم دشمن ناظر صحنه‌ها و رفتار آنان بود.

در آخرین لحظات، وقتی آن حضرت صدای گریه بلند دخترانش را شنید برادرش عباس و پسرش علی اکبر را فرستاد که آنان را به صبوری و مراعات آرامش دعوت کنند. 

رفتار توام با عفاف و رعایت حجاب همسران و دختران شهدای کربلا و حضرت زینب، نمونه عملی متانت بانوی اسلام بود. امام سجاد علیه‌السلام نیز تا می‌توانست، مراقب حفظ شوون آن بانوان بود. در کوفه به ابن زیاد گفت: مرد مسلمان و پاکدامنی را همراه این زنان بفرست، اگر اهل تقوایی! 

به نقل شیخ مفید: پس از کشته شدن امام حسین علیه‌السلام وقتی گذر عمر سعد نزد زنان و دختران امام شهدا افتاد، زنان بر سر او فریاد زدند و گریستند و از او خواستند که آنچه را از آنان غارت شده به آنان باز گردانند، تا به وسیله آنان خود را بپوشانند. 

به نقل سید بن طاووس، شب عاشورا امام حسین علیه‌السلام در گفت ‌و گو با خانواده‌اش آنان را به حجاب و عفاف و خویشتن‌داری توصیه کرد. روز عاشورا وقتی زینب کبری، بی‌طاقت شد و به صورت خود زد، امام به او فرمود: آرام باش، زبان شماتت این گروه را نسبت به ما دراز مکن. 

در حادثه حمله دشمن به خیمه‌ها و غارت آنچه آنجا بود، زنی از بنی بکر بن وائل از بانوان حرم دفاع کرد و خطاب کرد که: ای آل بکر بن وائل! آیا دختران پیامبر را غارت می‌کنند و جامه‌هایشان را می‌برند و شما می‌نگرید؟ 

دختران و خواهران امام، مواظب بودند تا حریم عفاف و حجاب اهل‌بیت پیامبر تا آنجا که می‌شود، حفظ و رعایت شوم. ام کلثوم به مامور بردن اسیران گفت: وقتی ما را وارد شهر دمشق می‌کنید از دری وارد کنید که تماشاچی کمتری داشته باشد. و از آنان درخواست کرد که سرهای شهدا را از میان کجاوه‌های اهل‌بیت فاصله بدهند تا نگاه مردم به آنها باشد و حرم رسول‌ الله را تماشا نکنند و گفت: از بس که مردم ما را در این حال تماشا کردند، خوار شدیم.! 

از اعتراض‌های شدید حضرت زینب علیهاالسلام به یزید، این بود که: ای یزید! آیا از عدالت است که کنیزان خود را در حرمسرا پوشیده نگاه داشته‌ای و دختران پیامبر را به صورت اسیر شهر به شهر می‌گردانی، حجاب آنها را هتک کرده، چهره‌هایشان را در معرض دید همگان قرار داده‌ای که دور و نزدیک به صورت آنان نگاه می‌کنند؟! 

 

 

بزرگترین عیب برای دنیا همین بس که بی‌وفاست . . .
(حضرت علی علیه‌السلام)

 

شنبه 17 آبان 1393  1:22 PM
تشکرات از این پست
moradi92 omiddeymi1368 mahmood_3074 fatemehza
kz1350
kz1350
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1392 
تعداد پست ها : 6140
محل سکونت : مازندران

پاسخ به:مبحث هفتاد و سوم طرح صالحین: حضرت زینب (س)؛ شخصیّت و نقش ایشان در نهضت حسینی

حضور و نقش  حضرت زینب در نهضت کربلا منحصر به بعد از قیام نیست، بلکه ایشان از ابتدای راه حضوری فعال و تعیین کننده در انقلاب حسینی داشتند.

همیاری حضرت زینب(س) با حضرت امام حسین(ع) در انجام مسوولیت ها بزرگترین نقش آن حضرت، تا قبل از ظهر عاشوراست زیرا آن حضرت به عنوان امین امام، بخش وسیعی از مسوولیت ها و امور کاروان را بر عهده داشت، تا امام فرصت بیشتری برای آماده سازی قیام داشته باشد

اصلی ترین وظیفه حضرت زینب (س) بعدازظهر عاشورا، متجلی می شود زیرا اگر نبود نه تنها انقلاب امام حسین(ع) دستخوش تحریف می شد، بلکه اسلام در معرض خطری جدی قرار می گرفت.

حضرت زینب برای همیشه عاشورا را در تاریخ زنده نگه داشت، گفت: حضرت زینب بهترین رسول حماسه حسینی بود.

شهادت امام حسین و در مجموع حادثه کربلا و نهضت خواهرش زینب، یک مقوله واحد و یکسان هستند ونمی‌توان آثار و تاثیرات آنها را تفکیک کرد، ابراز کرد: رسالت حضرت زینب در واقع گفتگوی حضرت  امام حسین(ع) با نسل‌ها و تاریخ آینده است. زیرا اگر زینب پیام کربلا را به تاریخ نمی گفت؛ کربلا در تاریخ می‌ماند و کسانی که به این پیام نیازمندند از آن محروم می‌شدند.

رسالت ایشان پیامی است به همه کسانی که در آستانه حسین سر خضوع و ایمان فرود می‌آورند که در برابر ظلم و ستم سکوت نکنند و به احیای ارزشهای اسلامی همت نمایند.

حضرت زینب(س) شیرزن دشت کربلا بود و با افشاگری خود یزید و یزیدیان را رسوا کرد، بیان کرد: دنیا امروز بیش از هر زمان دیگری تشنه افکار، اندیشه، راه و مکتب حسینی است.

حضرت زینب کبری(س) تحت تربیت پدر و مادرى همچون حضرت على(ع) و حضرت فاطمه(س) بود و با شایستگى و استعداد ذاتى که از آن بهره‏مند بود به مراتب عالى از فضایل و کمالات انسانى دست یافت.

 حضرت زینب با شجاعت و رسوا کردن قاتلان کربلا خون شهداء را زنده نگه داشت و برای همیشه ماندگار شد، گفت: کربلا درکربلا می ماند اگر زینب نبود.

نام غرورانگیز حضرت زینب(س) بیش از هر چیز با قیام عاشورا و حماسه بزرگ کربلا عجین شده است تا آنجا که بعد از شهادت امام حسین(ع) و یارانش حماسه و قیام عاشورا را به نحو شایسته ای مدیریت و رهبری کرد، افزود: این بانوی فداکار اسلام چنان راه و سیره‌ای را به نمایش گذاشت که زنان عالم می ‌توانند با تبعیت از این مسیر راه سعادت را به خوبی طی کنند.

زینب(س) الگوی عبادت و بندگی است و ایشان در کربلا که مرکز عبادت و بندگی بود این مهم را به خوبی ایفا کرد، بیان کرد: حضرت زینب (س) در طول سفر کربلا، کوفه و شام نماز شب خود را ترک نکرد هرچند به خاطر تحمل مصائب مجبور بود نمازش را نشسته بخواند.

ایشان در کمتر از یک روز شاهد شهادت بهترین عزیزان خود بود و با دیدن این همه داغ و مصیبت در روز عاشورا حتی یکبار هم شکوه نکرد.

شنبه 17 آبان 1393  4:57 PM
تشکرات از این پست
moradi92 omiddeymi1368 mahmood_3074 fatemehza
دسترسی سریع به انجمن ها