0

ستون به ستون فرج است

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

ستون به ستون فرج است


ستون به ستون فرج است


بشر به به امید زنده است و در سایه ی آن هر ناملایمی را تحمل می كند. نور امید و خوشبینی در همه جا می درخشد و آوای دل انگیز آن در تمام گوش ها طنین انداز است : «مایوس نشوید و به زندگی امیدوار باشید.» مفهوم این جمله را عوام الناس و اكثریت افراد كشور در تلو عباراتی دیگر زمزمه می كنند : «مگر دنیا را چه دیدی ؟ ستون به ستون فرج است.»

می گویند در ازمنه ی گذشته جوان بی گناهی به اعدام محكوم شده بود زیرا تمام امارات و قراین ظاهری بر ارتكاب جرم و جنایت او حكایت می كرد. جوان را به سیاستگاه بردند و به ستونی بستند تا حكم اعدام را اجرا كنند. حسب المعمول به او پیشنهاد كردند كه در این واپسین دقایق عمر خود اگر تقاضایی داشته باشد در حدود امكان بر آورده خواهد شد. محكوم بی گناه كه از همه طرف راه خلاصی را مسدود دید نگاهی به اطراف و جوانب كرد و گفت : «اگر برای شما مانعی نداشته باشد مرا به آن ستون مقابل ببندید.» درخواستش را اجابت كردند و گفتند : «آیا تقاضای دیگری نداری ؟»

جوان بیگناه پس از لختی سكوت و تامل جواب داد : «می دانم كه زحمت شما زیاد می شود ولی میل دارم مرا از این ستون باز كنید و به ستون دیگر ببندید.» عمله ی سیاست كه تاكنون مسئول و تقاضایی به این شكل و صورت ندیده و نشنیده بودند از طرز و نحوه ی درخواست جوان محكوم دچار حیرت شده پرسیدند : «انتقال از ستونی به ستون دیگر جز آنكه اجرای حكم را چند دقیقه به تاخیر اندازد چه نفعی به حال تو دارد ؟» محكوم بی گناه كه هنوز بارقه ی امید در چشمانش می درخشید سر بلند كرد و گفت : «دنیا را چه دیدی ؟ ستون به ستون فرج است !»

مجدا عمله ی سیاست برای انجام آخرین درخواستش دست به كار شدند كه بر حسب اتفاق یا تصادف و یا هر طور دیگر كه محاسبه كنیم در خلال همان چند دقیقه از دور فریادی به گوش رسید كه : «دست نگهدارید، دست نگهدارید، قاتل دستگیر شد.» و به این ترتیب جوان بی گناه از مرگ حتمی نجات یافت.


ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

سه شنبه 13 آبان 1393  3:04 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها