0

متن روضه و نوحه شهادت امام سجاد علیه السلام

 
salma57
salma57
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1391 
تعداد پست ها : 35499
محل سکونت : گیلان

متن روضه و نوحه شهادت امام سجاد علیه السلام

سلام و عرض ادب

در این تاپیک متن روضه و نوحه مداحان اهل بیت درباره شهادت امام سجاد علیه السلام قرار می گیرد.

منبع : باب الحرم

التماس دعا

سه شنبه 13 آبان 1393  2:35 PM
تشکرات از این پست
ravabet_rasekhoon
salma57
salma57
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1391 
تعداد پست ها : 35499
محل سکونت : گیلان

پاسخ به:متن روضه و نوحه شهادت امام سجاد علیه السلام

متن گریز روضه پیامبر(ص)-گریز چهارم
 

وقتی پیامبر از کوچه های مکه رد میشد از بالای پشت بام روی سرمبارکش خاکروبه و خاکستر میریختند.  پیامبر (ص) در نهایت غربت ، خاکروبه ها و خاکستر ها را پاک میکرد...وارد خانه هم که میشد ام ابیها بود. با دستان کوچکش برای پیامبر مادری میکرد و لباسهای خاکی او را میتکاند اما دلها بسوزد برای اسرای اهل بیت (ع). ان هنگامی که وارد شهر شام شدند ، زن های شامی  از بالای بام ها خاکستر و خاک روبه و سنگ و چوب بر سر خاندان اهل بیت ریختند . خاکستر اتشی روی عمامه امام سجاد افتاد و عمامه را سوراخ کرد. دست های حضرت سجاد (ع)به گردن مبارکشان بسته بود ؛ لذا نتوانست ان را خاموش کند .اتش اهسته اهسته به سر مبارکشان رسید و سر را سوزانید.

باز اسم کوفه در میان و نام شام

اه اه از صبح کوفه وای وای از شام شام

چون نسوزم زاتش این غم که بر سر ریختند

اتش اندر فرق عابد خلق خون آشام  شام  

 اه از ان ساعت که زینب بر سر بازارها

می زدندش سنگ برسر از در و از بام شام

بی حیایی رابین که با یکدیگر از قتل حسین

می نمایندی مبارک باد ،خاص و عام و شام  

                   شاعر: جودی

منبع:كتاب گریزهای مداحی،نویسنده: محمد هادی میهن دوست

انتشارات: صبح امید  

 

در زندگی بکوشلباس صبر بر تن بپوشبا دانایان بجوشعزت نفس را به هیچ قیمتی مفروش

سه شنبه 13 آبان 1393  2:35 PM
تشکرات از این پست
ravabet_rasekhoon
salma57
salma57
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1391 
تعداد پست ها : 35499
محل سکونت : گیلان

پاسخ به:متن روضه و نوحه شهادت امام سجاد علیه السلام

دو جا امام چهارم داشت جان می داد

دو جا امام چهارم داشت جان می داد یک جا در مجلس شام آن موقعی که حضرت سخنرانی کردند، یزید ملعون خواست امام را بکشد، زینب (سلام الله علیها) خود را سپر قرار داد، گفت: اول من را باید بکشید ... .

یکی جایی هم وقتی آقا را از کنار کشته ها عبور می دادند، زینب نهیب زد به حضرت، ای بقیه الماضی ! چرا چنین می کنید، شما تنها جا مانده اید ... . امام فرمود مگر این بدن، بدن بقیه الله نیست، پاره پاره است ... .

شاید هم یک جای دیگر هم آقا همین حال شدند، وقتی دستاشون را باز کردند، به بدن رقیه نماز بخوانند از بس بدن سبک شده، آقا چطور جان دادن خواهر را دید؟ .. . .

و سیعلمون الذین ظلموا ایَّ منقلب ینقلبون

از خرابه می گذشتم، منزلم آمد بیاد

                                              دست و پا گم کرده ای دیدم دلم آمد به یاد

 

منبع:كتاب گلواژه های روضه

 

در زندگی بکوشلباس صبر بر تن بپوشبا دانایان بجوشعزت نفس را به هیچ قیمتی مفروش

سه شنبه 13 آبان 1393  2:36 PM
تشکرات از این پست
salma57
salma57
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1391 
تعداد پست ها : 35499
محل سکونت : گیلان

پاسخ به:متن روضه و نوحه شهادت امام سجاد علیه السلام

خواب کربلا

(محدث نوری این ولایت را نقل می کند) چندی از قضیه کربلا گذشت یه مسیحی اومد، خدمت زین العابدین (علیه السّلام) گفت، می خوام شهادتین جاری کنم حضرت پرسید چی شده؟

بابام، جدم پیغمبر این همه شما نصیحت کرد، شما مسلمان نشدید، چی شده؟ گفت: دیشب یک خوابی دیدم، خواب دیدم صحرای کربلا، اهل بیت بودند یکی یکی، ماجراها را گفت، زین العابدین (علیه السّلام) گریه می کردند، حضرت می گفتند همین طوره، این مسیحی به یه جایی رسید که گفت: آقا دیدم تو خواب اُسرا را وقتی آوردند تو شام سر مبارک از نیزه افتاد، حرف مسیحی تمام شد، آقا فرمودند: صحنه ها را نشونت دادند، اما همه را نشون ندادند، ای مسیحی کجا بودی محله ی یهودیا ...  .

منبع:كتاب گلواژه های روضه

 

در زندگی بکوشلباس صبر بر تن بپوشبا دانایان بجوشعزت نفس را به هیچ قیمتی مفروش

سه شنبه 13 آبان 1393  2:36 PM
تشکرات از این پست
salma57
salma57
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1391 
تعداد پست ها : 35499
محل سکونت : گیلان

پاسخ به:متن روضه و نوحه شهادت امام سجاد علیه السلام

هفت مصیبت

امام سجاد (علیه السّلام) به نعمان بن منذر مدائنی فرمودند: در شام، هفت مصیبت بر ما وارد آوردند که از آغاز اسیری تا آخر، چنین مصیبتی بر ما وارد نشده بود.

1- ستمگران در شام، اطراف ما را با شمشیرهای برهنه و نیزه ها احاطه کردند و بر ما حمله نمودند و کعب نیزه به ما می زدند.

2- سرهای شهدا را در میان هودج های زن های ما قرار دادند، سر پدرم و سر عمویم عباس (علیه السّلام) را در برابر چشم عمه هایم زینب (سلام الله علیها) و ام کلثوم (سلام الله علیها) نگه داشتند و سر برادرم علی اکبر (علیه السّلام) و پسر عمویم قاسم (علیه السّلام) را در برابر چشم سکینه و فاطمه (سلام الله علیها) (خواهرانم) می آوردند و با سرها بازی می کردند و گاهی سرها به زمین می افتاد و زیر سم ستوران قرار می گرفت.

3- زن های شامی از بالای بام ها، آب و آتش بر سر ما می ریختند، آتش به عمامه ام افتاد، چون دست هایم را به گردن بسته بودند، نتوانستم آن را خاموش کنم، عمامه ام سوخت و آتش به سرم رسید و سرم را نیز سوزانید.

4- از طلوع خورشید تا نزدیک غروب در کوچه و بازار با ساز و آواز ما را  در برابر تماشای مردم در کوچه و بازار گردش دادند و می گفتند: ای مردم بکشید آن ها را که در اسلام هیچ گونه احترامی ندارند.

5- ما را به یک ریسمان بستند و با این حال ما را از در خانه ی یهود و نصاری عبور دادند.

6- ما را به بازار برده فروشان بردند و خواستند ما را به جای غلام و کنیز بفروشند ولی خداوند این موضوع را برای آنها مقدور نساخت.

7- ما را در مکانی جای دادند که سقف نداشت و روزها از گرما و شب ها از سرما آرامش نداشتیم و از تشنگی و گرسنگی و خوف کشته شدن همواره در وحشت و اضطراب به سر می بردیم.

تذکره الشهداء، ص 412

 

منبع:كتاب گلواژه های روضه

 

در زندگی بکوشلباس صبر بر تن بپوشبا دانایان بجوشعزت نفس را به هیچ قیمتی مفروش

سه شنبه 13 آبان 1393  2:37 PM
تشکرات از این پست
salma57
salma57
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1391 
تعداد پست ها : 35499
محل سکونت : گیلان

پاسخ به:متن روضه و نوحه شهادت امام سجاد علیه السلام

یاد غریبی و غربت

روزی که پیکرم را بر روی ناقه بستند                        در یک لحظه جدایی قلب مرا شکستند

آنجا غریب و تنها بودم میان اعدا                               دیدم که عمه ام را به تازیانه بستند

من اینچنین جدایی هرگز ندیده بودم                        همه نعش و عزدار هر دو به خون نشستند

امام سجاد طفل صغیر می دید گریه می کرد ، آب می آوردند وضو بگیرد گریه می کرد ، اگر اسیری می دید احترامش می کرد ، اگر می دید گوسفندی را ذبح  می کنند گریه می کرد ، می فرمود : آبش دادید یا نه ؟ آری آقا ، ما مسلمانیم با گریه می فرمود :عده ای هم در کربلا می گفتند ما مسلمانیم ولی بابای من لب تشنه کشتند .

هر وقت یاد شهر شام می افتاد گریه می کرد . آقا چرا اینقدر گریه می کنی ؟ ( آقا شرح می داد ) می فرمود : اول صبح بود وارد شهر شام شدیم ما را عصر رساندند به مجلس یزید ، آقا خیلی راه نیست چرا اینطور ؟

فرمود : ما را  سر هر کوچه و بازار نگ می داشتند تا این مردم ما را نظاره کنند ما را از محله یهودیان بردند آن ها به ما سنگ می زدند عزیزان پیغمبر را وارد مجلس نا محرم کردند ، ما را خرابه های شام جای دادند

تو این خرابه یکی از خواهران من آنقدر گریه کرد ، 

 

در زندگی بکوشلباس صبر بر تن بپوشبا دانایان بجوشعزت نفس را به هیچ قیمتی مفروش

سه شنبه 13 آبان 1393  2:37 PM
تشکرات از این پست
salma57
salma57
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1391 
تعداد پست ها : 35499
محل سکونت : گیلان

پاسخ به:متن روضه و نوحه شهادت امام سجاد علیه السلام

تشییع جنازه

لاله سرخ شهادت تن تب دار من است                       چشمه فیض خدا چشم گهر بار من است

حافظ خون و پیام شهدای ره دین                                   لب گویای من و دیده خونبار من است

داغ یک دشت شهید و غم یک خیل اسیر                     این همه بار گران بر تن تب دار من است

دشمنم بسته به زنجیر و ولی غافل از آن                           که بر انداختن ریشه او کار من است

پای در سلسله و دست به دامان وصال                         دشمن از بی خردی در پی آزار من است

پرچم نهضت خونین شهیدان امروز                               گر چه بر دوش من و عمه افکار من است

صبر را بین که در این مرحله از وادی عشق                      سخت بیمارم وا  و باز پرستار من است

خواهر کوچک من همچو گلی پرپر شد                   اشک طفلان ز غمش شمع شب تار من است

                                                    ازغم اکبر و اصغر جگرم می سوزد

                                                  آه از این غم که خداوند خبر دار من است

بدن امام چهارم را آوردند بقیع بخاک سپردند ، امام باقر وقتی که بدن بابا را غسل می داد اصحاب دیدند گردن مبارک امام چهارم کبود است سؤال کردند یابن رسول الله اثر کبودی گردن مبارک پدر بزرگوارتان چه است ؟

 

فرمود : این کبودی اثر همان روزهایی است که در شام غل و زنجیر به گردن بابایم بوده ،آخر امام سجاد را از کربلا سوار یک ناقه برهنه کردند پاهای مبارکش را زیر شکم شتر با غل و زنجیر بستند .

تشییع جنازه با شکوهی شد مدینه ،آخر فرزند پیغمبر است ، فرزند زهرا ست باید تجلیل شود اما کربلا ، مگر ابی عبدالله فرزند پیغمبر نبود ، بگویم چطور تشییع شد ، ده ها نفر اسبهای خود را تازه نعل زدند وارد گودی قتلگاه شدند که وقتی خواهرش آمد برادرش را نشناخت .

 

در زندگی بکوشلباس صبر بر تن بپوشبا دانایان بجوشعزت نفس را به هیچ قیمتی مفروش

سه شنبه 13 آبان 1393  2:38 PM
تشکرات از این پست
salma57
salma57
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1391 
تعداد پست ها : 35499
محل سکونت : گیلان

پاسخ به:متن روضه و نوحه شهادت امام سجاد علیه السلام

سهل ساعدی هستم از صحابه جدت رسول خدا

در جسم جهان فیض بهارانم من                                         عالم چو زمین تشنه بارانم من

در زهد دلیل پارسایان جهان                                                در عشق امام جان نثارانم من

فرزند حسین و زینت عبّادم                                                 شایسته ترین سجده گذارانم من

با این همه منزلت ز سوز دل و جان                                             روشنگر بزم سوگوارانم من

چون لاله همیشه از جگر می سوزم                                    چون شمع همیشه اشکبارانم من

دردا که چه آورد قضا بر سر من                                                ای کاش نمی زاد مرا مادر من

سهل ساعی  گفت: دیدم مردم شام کف می زنند به یکدیگر می رسند تبریک می گویند ، شهر زینت کردند 
پرسیدم چه خبر است؟ گفتند اسیران خارجی می آورند . از کدام دروازه ؟ از دروازه ی ساعات .

سهل ساعدی می گوید : وقتی طرف دروازه ساعات، دیدم جمعیت زیادی شادی می کنند ، کف می زنند تا نگاه کردم دیدم چند سر بریده روی نیزه ها ست  یکی از سرها دارد قرآن می خواند ، سر ها که گذشت دیدم آقای بزرگواری را سوار بر شتر برهنه کردند آثار بزرگی از صورتش نمایان است ، جلو رفتم سلام کردم ، آقا فرمودند : خدا رحمتت کند کی هستی ؟ که مرا در این شهر سلام می کنی ( یعنی اینجا به ما سنگ زدند زخم زبان می زنند ) .

گفتم : آقا من سهل ساعدی هستم از صحابه جدت رسول خدایم ، من از سفر بیت الله بر می گردم ، دارم بیت المقدس می روم . آقا این چه حالی است می بینم . فرمود : سهل ساعدی بابایم را کشتند ، عمویم را شهید کردند به حالش گریه کردم . آقا چه کنم ؟ فرمود سهل ، پارچه ای برایم بیاورزیر زنجیر گردنم بگذار . سهل گفت : تا زنجیر را از گردن آقا بلند کردم دیدم خون تازه از زیر حلقه های زنجیر جاری شد .

بیمار چنین عاشق و دلداده که دیده                                  در تاب و تب از عشق رخ یارکه دیده

گه روی شتر گه به روی خار مغیلان                                      گه مجلس بیگانه و اغیار که دیده

                                    در سلسله از کرب و بلا در سفر شام

                                    بر روی شتر پیکر تب دار که دیده

 

در زندگی بکوشلباس صبر بر تن بپوشبا دانایان بجوشعزت نفس را به هیچ قیمتی مفروش

سه شنبه 13 آبان 1393  2:39 PM
تشکرات از این پست
salma57
salma57
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1391 
تعداد پست ها : 35499
محل سکونت : گیلان

پاسخ به:متن روضه و نوحه شهادت امام سجاد علیه السلام

در صبر تو روح استقامت دیدند
 

در صبر تو روح استقامت دیدند                          آثار بزرگی و کرامت دیدند

از منبر عشق چون که بالا رفتی                      در قامت خطبه ات قیامت دیدند

                                                                                                                                   ( مجاهدی)

 

در زندگی بکوشلباس صبر بر تن بپوشبا دانایان بجوشعزت نفس را به هیچ قیمتی مفروش

سه شنبه 13 آبان 1393  2:39 PM
تشکرات از این پست
salma57
salma57
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1391 
تعداد پست ها : 35499
محل سکونت : گیلان

پاسخ به:متن روضه و نوحه شهادت امام سجاد علیه السلام

زبانحال امام سجاد علیه السلام

یعقوب در فراغ پسر روز و شب گریست                     تا دیدگانش از غم یوسف سفید شد

من چو کنم که آنچه مرا بود سرپرست                      یک روز جمله از نظرم ناپدید شد

سقّا ندیده کس به  جهان تشنه جان دهد                عباس تشنه در لب دریا شهید شد

اکبر زباب خویش تقاضای آب کرد                             افسوس وآه از پدرش ناامید شد

 

در زندگی بکوشلباس صبر بر تن بپوشبا دانایان بجوشعزت نفس را به هیچ قیمتی مفروش

سه شنبه 13 آبان 1393  2:40 PM
تشکرات از این پست
salma57
salma57
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1391 
تعداد پست ها : 35499
محل سکونت : گیلان

پاسخ به:متن روضه و نوحه شهادت امام سجاد علیه السلام

چهل منزل

کی روا بود آن ولی کردگار                                      تا چهل منزل شود اشتر سوار

آن یکی گفتا که اینان کیستند                                دیگری گفتا مسلمان نیستند

آن یکی گفتا عجب افسرده است                            دیگری گفتا بردار مرده است

آن یکی گفتا که این مظلوم کیست                          ظالمی گفتا گمانم خارجی است

 

در زندگی بکوشلباس صبر بر تن بپوشبا دانایان بجوشعزت نفس را به هیچ قیمتی مفروش

سه شنبه 13 آبان 1393  2:40 PM
تشکرات از این پست
salma57
salma57
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1391 
تعداد پست ها : 35499
محل سکونت : گیلان

پاسخ به:متن روضه و نوحه شهادت امام سجاد علیه السلام

چهل منزل

من دیده ام آن چه را که دیدن سخت است               دیدن چه بود بلکه شنیدن سخت است

هفتاد و دو تن ز بهترین یاران را                               دیدن به زمین و دلبریدن سخت است

بار غل و زنجیر و چهل منزل را                                 با پیکر تبدار کشیدن سخت است

جانبخش بود نوای قرآن ما را                                   از راس پدر زنی شنیدن سخت است

 

در زندگی بکوشلباس صبر بر تن بپوشبا دانایان بجوشعزت نفس را به هیچ قیمتی مفروش

سه شنبه 13 آبان 1393  2:41 PM
تشکرات از این پست
salma57
salma57
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1391 
تعداد پست ها : 35499
محل سکونت : گیلان

پاسخ به:متن روضه و نوحه شهادت امام سجاد علیه السلام

زبانحال امام سجّاد

می برید اما به روی ناقه عریان چرا ؟            می دهید اینگونه بر آزار ما فرمان چرا؟

ما زیثرب آمدیم آنجاست منزلگاه ما              می برید اینک به شام و کوفه ویران چرا؟

تازیانه برتن گلهای زهرا می زنید                 می کنیدآخرچنین دلجویی از مهمان چرا؟

لحظه ای آهسته تر تا خویش راسامان دهیم می بریداینگونه ما را بی سروسامان چرا؟

بال و پر بستید از مرغان گلزار نبی               نیلگون کردید از سیلی رخ طفلان چرا؟

گر که میدانید ما ذرّیه ی پیغمبریم               بردن این خاندان در گوشه زندان چرا؟

 

در زندگی بکوشلباس صبر بر تن بپوشبا دانایان بجوشعزت نفس را به هیچ قیمتی مفروش

سه شنبه 13 آبان 1393  2:42 PM
تشکرات از این پست
salma57
salma57
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1391 
تعداد پست ها : 35499
محل سکونت : گیلان

پاسخ به:متن روضه و نوحه شهادت امام سجاد علیه السلام

تیرجفا

بیمار کربلا ، به تن از تب توان نداشت          تاب تن از کجا ؟ که توان فغان نداشت

این صید اگر که کشته نشدنی ززخم بود      دیگر ، سپهر ، تیرجفا در کمان نداشت

از کربلا به کوفه و از کوفه تا به شام             بر سر ، بجز سر شهدا ، سایبان نداشت

                        گر تشنگی ، زپا نفکندش ، عجیب نیست

                        آب آنقدر، که دست بشوید زجان نداشت

 

در زندگی بکوشلباس صبر بر تن بپوشبا دانایان بجوشعزت نفس را به هیچ قیمتی مفروش

سه شنبه 13 آبان 1393  2:42 PM
تشکرات از این پست
salma57
salma57
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1391 
تعداد پست ها : 35499
محل سکونت : گیلان

پاسخ به:متن روضه و نوحه شهادت امام سجاد علیه السلام

زهر ستم

آنکه عمری به دعا غنچه لب وا می کرد        گریه بر غربت و مظلومی بابا می کرد

آنچه در معرکه کرببلا رخ می داد                  شاهدی بود که از خیمه تماشا می کرد

مصلحت بود که آنجا به شهادت نرسد          ورنه او هم به بر فاطمه ماوا می کرد

سالها بعد شهادت سپری گشت و دلش       همچونی ناله ز بی رحمی اعدا می کرد

هر زمان دست صبا زلف جوانی می دید       یادی از زلف علی اکبر لیلا می کرد

داغ قاسم به دلش بود که در فصل خزان       یاد پرپر شدن لاله صحرا می کرد

برلب جوی چو می دید گلی پژمرده است      یادی از دجله و بی دستی سقا می کرد

هر زمان آب پی رفع عطش می نوشید         یادی از تشنه لبان لب دریا می کرد

طفل شش ماهه چو می دید زدود آهش      روز را رهگشای شب یلدا می کرد

                                                گرچه شد پاره جگر از اثر زهر ستم

                                                ناله از بهر جگر گوشه زهرا می کرد

                                                                                    «ژولیده نیشابوری»

 

در زندگی بکوشلباس صبر بر تن بپوشبا دانایان بجوشعزت نفس را به هیچ قیمتی مفروش

سه شنبه 13 آبان 1393  2:43 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها