الف: حکیم ابوالقاسم فردوسی: او شیعه مذهب بوده است. البته گاهی اوقات افرادی ناآگاه برخی از اشعار را به او ربط میدهند که در شان خلفا بیان کرده است اما این کذب محض هست. زیرا این جاعلین عزیز فراموش کرده اند که حکیم ابوالقاسم شاعری بود که جز پارسی نمی نوشت ولی در آن ابیاتی که به او ربط میدهند در 3 بیت 6کلمه عربی موجود هست.
ب: مولوی: در مورد مذهب او اختلاف هست- گروهی او را صوفی خواندند. گروهی او را سنی
ج: حافظ: در مورد حافظ بحث ها بسیار هست. گروهی او را شیعه- گروه دیگر: او را سنی شافعی و گروهی او را صوفی خواندند.
د: سعدی:
مذهب سعدی شیرازی
قاضی نورالله (شوشتری) در کتاب «مجالس» ذکر نموده:
گویند که خواجه (نصیرالدین توسی) به شیراز رفت و در بالاخانه (= طبقه ی دوم) منزل کرد؛ پس سعدی شنید که خواجه آمده. به دیدن او رفت و چون از پله ی غرفه (= طبقه ی بالا) خواست بالا رود، پله پله «علی»گویان قدم بر می داشت و می گذاشت.
چون به حضور خواجه رسید، سلام کرد. خواجه پرسید که تو شیخ سعدی می باشی؟ گفت: «آری.»
خواجه از وی پرسید که تو چه مذهب داری: سنی هستی یا شیعه؟ گفت: «من شیعه ام.»
خواجه فرمود که اگر شیعه بودی، چرا خلفا را مدح کردی؟ سعدی عرض کرد که تقیه کردم.
خواجه فرمود: «زمانی (که) ما مستعصم عباسی (آخرین خلیفه ی عباسی) را کشتیم، تو از که تقیه کردی و چرا از برای او مرثیه ساختی و گفتی:
آسمان را حق بود گر خون ببارد بر زمین در عزای ملک مستعصم، امیرالمؤمنین»
سعدی جوابی نداشت. خواجه امر فرمود که پاهای او را به فلک بستند و آن قدر چوب زدند که بدنش در زیر ریزهای چوب پنهان شد!!!
قصص العلماء، ص 375
نظامی: در مورد او هم مباحث قبلی مطرح هست