0

خرید همسر به عنوان مادر

 
haj114
haj114
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1391 
تعداد پست ها : 3991

خرید همسر به عنوان مادر

 
هشام بن احمر - که یکی از اصحاب امام موسی کاظم علیه‏السلام است، حکایت کند: 
روزی در محضر مبارک آن حضرت بودم، به من فرمود: ای هشام! آیا خبر داری که از شهرهای مغرب کسی آمده باشد؟ 
عرض کردم: خیر، بی اطلاع هستم. 
فرمود: بلی، همین امروز عده ای آمده اند، بیا تا با یکدیگر برویم و سری به آنها بزنیم. 
پس سوار مرکب‏های خود شدیم و حرکت کردیم تا به نزد مردی از اهالی مغرب رسیدیم، که تعدادی کنیز و غلام جهت فروش آورده بوده و آن‏ها را جهت فروش بر ما عرضه کرد. 
کنیزان نه نفر بودند، که همه آن‏ها را حضرت دید و نپسندید و سپس اظهار داشت: به این‏ها نیازی نیست و ما برای اینها نیامده ایم؛ اگر کنیزی دیگر داری، ارائه نما؟ 
مرد مغربی گفت: غیر از این‏ها دیگر ندارم. 
امام علیه‏السلام فرمود: چرا، آنچه که داری در معرض قرار بده؛ و در خفاء نگه ندار. مرد مغربی گفت: به خدا قسم دیگر کنیزی ندارم، مگر یک نفر که مریض حال است. 
امام علیه‏السلام فرمود: چرا او را عرضه نمی‏کنی؟ 
و سپس اظهار نمود: او را هم بیاور. 
و لیکن مرد مغربی قبول نکرد، و ما بازگشتیم. 
فردای آن روز، حضرت به من فرمود: ای هشام! نزد آن مغربی کنیز فروش برو و آن کنیز مریض را - که نشان نداد - به هر قیمتی که بود، خریداری کن و بیاور. 
هشام گوید: نزد همان شخص رفتم و تقاضای خرید آن کنیز مریض را نمودم؛ و او مبلغی را مطرح کرد، که من نیز به همان مبلغ آن کنیز را خریداری کردم. 
بعد از آن که معامله تمام شد، مرد مغربی گفت: آن شخصیتی که دیروز همراه تو بود، کیست؟ 
گفتم: یک نفر از بنی هاشم می‏باشد، گفت: از چه خانواده ای؟ 
پاسخ دادم: از پاکان و پرهیزکاران است. 
گفت: بیش از این توضیح بده؟ 
اظهار داشتم: بیش از این اطلاعی ندارم. 
آن گاه مغربی گفت: این کنیز جریانی دارد، که مهم است: 
وقتی او را از دورترین نقاط مغرب خریدم، زنی از اهل کتاب، نزد من آمد و گفت: این کنیز را برای چه منظور خریده ای؟ 
گفتم: او را برای خودم خریداری کرده ام. 
زن اهل کتاب گفت: سزاوار نیست چنین کنیزی نزد شخصی چون تو و ما باشد؛ بلکه این کنیز باید نزد بهترین انسان‏های روی زمین باشد و در خدمت او قرار گیرد؛ زیرا که به همین زودی نوزادی از او به دنیا می‏آید، که شرق و غرب جهان را در سیطره جهان خود قرار می‏دهد. 
هشام گوید: سپس کنیز را نزد امام موسی کاظم علیه‏السلام آوردم که بعد از مدتی روزی حضرت علی بن موسی الرضا علیه‏السلام از او تولد یافت [1] . 

پی نوشت ها:
[1] اختصاص شیخ مفید: ص 197، خرایج و جرایح: ج 2، ص 653، ح 6، اصول کافی: ج 1، ص 406، ح 1، عیون اخبار الرضا علیه‏السلام: ج 1، ح 4، بحار الأنوار: ج 48، ص 33، و ص 69، ح 92.

 

چهارشنبه 7 آبان 1393  4:48 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها