0

بنده است یا آزاد؟!

 
haj114
haj114
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1391 
تعداد پست ها : 3991

بنده است یا آزاد؟!

 
روزی حضرت باب‏الحوائج، موسی بن جعفر علیه‏السلام در بغداد از درب خانه « بشر حافی » می‏گذشت. صدای سازها و آوازها و رقصیدن‏ها و شادمانی‏ها از داخل خانه به وضوح به گوش می‏رسید و هر عابری را متوجه خود می‏ساخت. 
ناگهان کنیزکی از خانه بیرون آمد تا خاکروبه را خالی نماید. امام علیه‏السلام از آن کنیز پرسید: « صاحب این خانه عبد و بنده است یا آزاد؟ » کنیزک گفت: « این چه سؤالی است؟ صاحب این خانه، آزاد و حر است. » امام علیه‏السلام فرمود: « صدقت لو کان عبدا خاف من مولاه » « آری! درست گفتی! اگر بنده بود از مولای خود می‏ترسید و این چنین به فسق و فجور نمی‏پرداخت. » 
کنیز به خانه برگشت. « بشر » که بر روی سفره شراب و صدها گناه دیگر نشسته بود پرسید: « ای کنیز! چرا دیر کردی؟ » 
کنیز جریان را تعریف نمود و از سخنانی که بین او و امام علیه‏السلام رد و بدل گشت، بشر را آگاه نمود. ناگهان بشر، پای برهنه بیرون دوید و خود را به امام علیه‏السلام رسانید و گریه بسیار کرد و ضمن اظهار شرمندگی، عذرخواهی فراوان نمود. [1] . 
آری « بشر » مقصود امام علیه‏السلام را به نیکی دریافت و از اعمال زشت خویش توبه نمود و به دست ولایت تامه امام علیه‏السلام به سعادت جاودانی دنیا و آخرت نائل گشت. 
از آن‏جا که او هنگام توبه، پابرهنه بود، به او « بشر حافی » گفتند. 
(حافی یعنی پابرهنه). 

پی نوشت ها: 
[1] منهاج الکرامه فی معرف الامامة، علامه حلی - الکنی و الألقاب، محدث قمی، ج 2، ص 168. 

 

چهارشنبه 7 آبان 1393  4:47 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها