A« تنبور A» يکي از سازهاي باستاني و عرفاني ايران زمين است که بيشتر در نواحي غرب و شرق ايران رايج است. از قرائن و شواهد تاريخي و يافته هاي باستان شناسي بر مي آيد که اين ساز قدمتي 6000 ساله دارد ومهم ترين سند تاريخي در اثبات ادعاي مذکور،مجسمه اي است که در حين حفاري در حوالي مقبره حضرت دانيال نبي ، واقع در شوش ، به دست آمده و اين مجسمه نشانگر دو مرد نوازنده است که در دست يکي از آنها تنبور قابل تشخيص است و قدمت اين اثر به قبل از ظهور حضرت موسي(ع) يعني به 3 الي 4 هزار سال قبل از ميلاد مسيح مي رسد. يکي ديگر از قديمي ترين نشانه هايي که از اين ساز در دست است ، سازهايي است که در تپه بني يونس و کيون جيک واقع در حوالي شهر موصل بر روي ديوار ترسيم شده اند.
هرچند نمي توان با دقت ويقين زمان اختراع اين ساز را تعيين کرد ، اما به صراحت مي توان گفت که ساختن و نواختن تنبور به قرن ها پيش از ظهور اسلام بر مي گردد به طوري محققين معتقدند که اکثر سازهاي زهي ، از اين ساز کهن مشتق شده اند و A« هلمهلتز A» محقق آلماني در اين زمينه مي گويد: [پرده بندي تنبور ، پايه و اساس موسيقي ايراني بوده که در زمان ساسانيان شکل گرفته و بي سبب نيست که اين ساز را پدر A«تارA» ناميده اند]
تنبور در زمان اشکانيان و ساسانيان از جايگاه رفيعي بر خوردار بود. به طوري که ابن خرداد در رساله اللهو و الملاهي درباره موسيقي عصرخسروپرويز مي نويسد: [ايرانيان
معمولا عود را با ناي و زناي را با طنبور و... مي نواختند] و در فرهنگ دهخدا به نقل از کريستن سن ، سازهاي زمان ساسانيان ، عود ، ناي ، تنبور ، مزمار و چنگ معرفي شده اند و مسلما در زمان خسروپرويز ، تنبور بسيار مورد توجه بوده و تصاوير حک شده بر ديوار عمرا که نوعي تنبور در آن قابل تشخيص است نيز مبين اين ادعاست.