علي پهلوان ، محسن رجب پور و نينف اميرخاص روبه رويمان نشسته اند ابتدا از پهلوان مي پرسم :
_ علي پهلوان چند سال پيش كه گروه آريان تازه تشكيل شده بود با علي پهلوان امروز چقدرتفاوت پيدا كرده است ؟
محسن رجب پور اجازه مي گيرد و مي گويد:
از لحاظ ظاهري كه پيرمرد شده ، در واقع جاافتاده تر شده ، اما دور از شوخي علي پهلوان دربخش هاي فني موسيقي فعال تر و پخته تر شده است . آن كم تجربگي كه همه در ابتداي كاردارند را پشت سر گذاشته و به قولي پختگي آنهادوره نهايي خود را پشت سر مي گذارد.
پهلوان : مسئله ديگري هم كه هست شايد آن كاري كه آن زمان انجام داديم ، اولين تجربه هاي اوليه چنين كاري بود، آن كاست اول وآهنگ هاي اول آريان كار خاصي بود.
_ آن موقعي كه آريان تازه تشكيل شده بوداين روزها را براي خودتان به تصوير كشيده بوديد يا نه ؟ بهتر بگويم هدف بزرگ شما در آن زمان چه بود و امروز هدفتان چيست ؟
پهلوان : قبل از اينكه «گل آفتابگردان » به بازاربيايد، با پيام (صالحي ) كه صحبت مي كرديم آرزوي قلبي ما اين بود كه در تهران مثلا در تالارحركت با 400 نفر مخاطب كنسرت بدهيم . اماكم كم ، به لطف خداگل آفتابگردان روانه بازار شدو به تدريج جاي خود را ميان مردم باز كرد و يك شانس بزرگي كه آريان آورد، آشنايي اش بامحسن رجب پور بود. بايد به جرات بگويم اگر وي مدير گروه آريان نبود الان ما اين موقعيت رانداشتيم .
در حال حاضر، گامي كه در اين آلبوم سوم برداشتيم و داريم به جلو مي رويم ، جهاني كردن موسيقي پاپ است . كاري كه در پيش گرفتيم اين قدر مهم است كه شايد به خاطرش مجبورباشيم هزينه هاي زيادي را هم پرداخت كنيم ،ولي به نظرم ارزش دارد چون تا به امروز اتفاق نيفتاده است . كيفيت اين آلبوم (تا بي نهايت ) رااگر با آلبوم هاي خارجي مقايسه كنيد در سطح بسيار خوبي قرار دارد. مسترينگ آن در استوديو«مترو پليس » شهر لندن انجام شده است .استوديويي كه همزمان با آلبوم ما، مسترينگ آلبوم هاي دو خواننده معروف «كريس دي برگ » و «پيتر گابريل » هم در آن انجام مي شد، كه كيفيت آلبوم ما در برخي قسمت هايش حتي ازآلبوم كريس دي برگ هم بالاتر بود و اين بسياررضايت بخش است . براي اولين بار در ايران CDآلبوم ما يك CDتصويري به همراه پوستر (هديه آريان ) به خريداران بود. اين براي ما خيلي هزينه داشت ، اما اين كار را كرديم كه به يك استاندارد جهاني برسيم ، دو اتفاقي هم كه افتاد وباعث خوشحالي ما شد اين است كه داريم به مقاطع قابل قبولي در موسيقي مي رسيم ، اين بودكه آريان نامزد جايزه جهاني راديو بي . بي . سي شد و اولين بار بود كه يك آلبوم پاپ ايراني صلاحيت شركت در چنين مسابقه اي را پيدا كرد وحتي به مرحله نيمه نهايي رسيد. البته بماند كه هيات داوران مانع از صعود ما به مرحله نهايي شد،اما همين كه نامزد اين جايزه جهاني شديم براي ماو موسيقي ايران بسيار رضايت بخش بود و اين كه بي . بي . سي از ما دعوت به مصاحبه كرد كه وقتي به كنسرت لندن مي رويم با خود اين راديو براي شنونده هاي انگليسي مصاحبه كنيم و حتي يكي دوتا از قطعاتش را پخش كند و اين قدم بسيار بزرگي است . اگر توجه داشته باشيد در حال حاضر،عرب ها و حتي ترك ها در سطح دنيا كاملا شناخته شده هستند و خيلي خوب خودشان را مطرح كرده اند. ما اين راه را ادامه مي دهيم تا موسيقي پاپ ايراني جهاني شود.
رجب پور: بايد در ادامه صحبت هاي علي بگويم كه به راستي آريان در روزهاي اول مي خواست فقط يك كنسرت اجرا كند، الان مي تواند هدفش اين باشد كه غير ايراني ها هم به كنسرت هاي ايراني بيايند و آلبوم هايش را دربازارهاي جهاني بفروشد.
_ برنامه كنسرت هايتان خارج از كشور به چه صورت است ؟
رجب پور: 5 دسامبر 2004 لندن ، 6 دسامبر2004 منچستر، اول ژانويه 2005 تورنتو، دوم ژانويه 2005 مونترال هفتم ژانويه 2005ونكوور پانزدهم ژانويه 2005 استكهلم طبق برنامه هاي ما بهمن ماه در تهران كنسرت خواهيم داشت .
_ برگزاري كنسرت براي شما به عنوان يكي ازتهيه كنندگان آلبوم هاي موسيقي در كجا راحت تراست ؟
رجب پور: در خارج از كشور. كاري با امكانات نداريم ، من خدا را شكر مي كنم كه الان (سال 1383) به بسياري از آرزوهاي دوران كودكي ام رسيده ام . خوشبختانه كنسرت هاي خارجي ما باعث شده كه ما اين تجربه را به طوراختصاصي و خاص به دست بياوريم ، تجربه اي كه خيلي مهم و موثر است .
علاقه مندي شخصي من به موسيقي باعث شده است كه بسياري از مسائل و مشكلات اين كار راحس نكنم ، وگرنه اتفاقات جالبي پيرامون من وآريان رخ داده كه اگر زمان اجازه بدهد آنها رابازگو مي كنم ، كه فيلم سينمايي بسيار جالبي خواهد شد. البته مشكلاتي هم داريم ، مشكل مااين است كه موسيقي در مملكت ما مهم تر از آن چيزي است كه بايد باشد، ما نه براي انجام آن براي عدم انجام آن در كشورهاي توسعه يافته اجراي يك كنسرت حتي احتياج به اجازه از حتي شهردار ناحيه هم ندارد. كنسرت دادن اين قدرمهم نيست ، ما اين مشكل را داريم . يك كنسرت خارجي هشت ماه قبل بليط فروشي را شروع مي كند ولي من اين اطمينان را ندارم كه اگر اين سرمايه گذاري را بكنم كنسرتم برگزار مي شود،خب وقتي هم كه كنسرت برگزار نشود، من تهيه كننده ورشكست مي شوم و از همه بدتر اينكه صاحبان اين نوع مكان ها به خاطر هراس اختلاف نظرهاي موجود در جامعه رغبتي به واگذاري محل جهت كنسرت پاپ را ندارند. مگر موسيقي باغث چه دردسري شده است جز اينكه از تاثيرگذارترين مسائل اجتماعي مي تواند باشد؟ ماوقتي در ايران مي خواهيم كنسرت بگذاريم ازچند ارگان مجوز مي گيريم كه البته خوب هم است ، چون هماهنگي هايش باعث مي شود بااعصاب راحت كنسرت بدهيم . اما در كشورهاي پيشرفته دنيا از يك جا بايد اجازه بگيري يك سري قانون هم وجود دارد كه شما به ازاي هر 200 نفربايد يك محافظ داشته باشي و به ازاي هر 500نفر هم يك پليس . چرا ما نبايد خودمان را باكشورهاي پيشرفته سازگار كنيم با توجه به اينكه چندين هزار سال قدمت و پيشينه معتبر تاريخي داريم ، اين مشكلات كنسرت ماست . همين الان كه من دارم با شما صحبت مي كنم بهترين سيستم صدابرداري و نورپردازي دنيا 9 ماه است كه وارد ايران شده و هنوز مورد استفاده قرار نگرفته و در كارتون هايش هم باز نشده است . چون جايي پيدا نشده كه داراي آن استاندارد باشد كه بتواني از آنها استفاده كني . اگر به ما اجازه بدهند من مي خواستم تابستان امسال در بيابان كنسرت بگذارم اما نشد. گفتم : آقا بيابان را من مي سازم ودكور مي زنم شما چرا ناراحت مي شويد؟ قرارنيست كه همه جا سالن بسازيم . اكثر گروه هاي معتبر دنيا از سالن هاي ورزشي بزرگ ، آشيانه هواپيما، و فضاهاي باز مسطح براي كنسرت استفاده مي كنند، ما براي گرفتن يك زمين صاف به مشكل برخورديم . ما كنسرت گروه «وست لايف »را در انگليس رفتيم ، فكر مي كنيد كجا كنسرت دادند؟ در يك پارك عمومي ولي موضوع چيست ؟ فرهنگ اجراي كنسرت را در پارك داشتند هم آنهايي كه برگزار كردند، هم مردمي كه به تماشاي كنسرت رفتند. به نظر شما ما مي توانيم در ايران داخل يك پارك كنسرت بدهيم ؟امكاناتش را داريم حتي برابر همان گروه وست لايف ، شرايط براي آن مهيا نيست . جالب است بدانيد يكم مهرماه امسال كليه هماهنگي هاي لازم جهت كنسرت آريان در تهران انجام پذيرفت ولي در عين ناباوري كسي كه نتوانست كنسرت بدهد ما(گروه آريان ) بوديم ، به خاطر اينكه شرايط اجاره يك زمين مستطيل شكل را آنقدر برايم گران كرده بودند كه اگر مي خواستيم كنسرت بگذاريم ، بايدهر بليط را پانزده هزار تومان مي فروختيم . آياانصاف بود؟ انصاف بود يك بچه اي كه طرفدارآريان است و يقه پدر و مادر كارمندش رامي گرفت كه مرا به كنسرت آريان ببر، آيا من درحق مخارج ماهيانه آن خانواده اجحاف نكرده ام ؟ آيا اگر يك خانواده پنج نفري مي خواستند براي يك شب سرگرمي خود به كنسرت بيايند بايد نيمي از حقوق ماهيانه خود راپول بليط مي دادند اجحاف نبود؟ به خاطر اين مانتوانستيم كنسرت بدهيم نه اينكه نگذارند كنسرت بدهيم ، اتفاقا خدا را شكر مي كنم كه الان همه مي خواهند ما كنسرت بدهيم . آن كسي كه صاحب محل كنسرت است نرخي را پيشنهاد مي كند كه براي ما توجيه اقتصادي ندارد در نهايت آرامش و بي خيالي مي گويند بليطتان را گران كنيد
من معتقدم آريان يك گروه مردمي است وهمان آرياني است كه رفته بندرعباس با بليط1000 تومان كنسرت داده . درآمد كه نداشته هيچ ، يك پولي هم گذاشته و رفته بندرعباس وكنسرت داده تا ثابت كند آريان براي آن بچه اي كه در بندرعباس آريان را مي شناسد همان آريان است . آريان شهرهايي رفته كنسرت داده آن هم بارقم هاي پايين و غيرقابل تصور كه به مراتب پايين تر از آريان ها نرفته اند حالا با يك چنين ديدگاهي وقتي آريان به اينجا رسيده ، آيا به خودش اجازه خواهد داد كه بليطش را به قيمتي بفروشد، كه سرگرم شدن يك روز يك خانواده بيش از نيمي از درآمد ماهيانه آنها را دربرگيرد؟اين كل مسائلي است كه آريان و كساني كه درقواره آريان هستند با آن دست به گريانند ونمي توانند كنسرت بگذارند. ما سال قبل براي كنسرت مان رفتيم بيست ميليون تومان داديم صندلي خريديم كه طرفي كه مي آيد كنسرت ماروي صندلي چلوكبابي ننشيند، براي اولين باركنسرتي در ايران داديم كه در فضاي باز بيننده باخيال راحت آمده و مي دانست تا آخرين لحظه جايش محفوظ است ، اينقدر به كارمان نظم داديم ولي آيا ارزشي براي ادامه اين گونه فعاليتهاي منظم قائل شدند؟ در هر صورت آرزوي بنده اين است كه يك روزي اين نوع موسيقي در اين مملكت راواج پيدا كند نه اجراي برنامه هاي كنسرت هم روال عادي داشته باشد.
_ حالا حدودا براي چه زماني با توجه به اين مسائل مي توانيم شاهد برگزاري كنسرت آريان درتهران باشيم ؟
رجب پور: ما مشكلي از لحاظ منع قانوني براي برگزاري كنسرت نداريم ، همين الان هم مجوزمي گيريم و جا دارد از وزارت ارشاد و نيروي انتظامي خصوصا سردار «طلايي » كه براي آسايش تك تك شهروندان تهراني فكر همه چيز واين گونه برنامه ها را مي كند، نهايت تشكر را به خاطر همكاري هايشان داشته باشيم . ولي شرايطپيراموني براي اجراي كنسرت مهيا نيست . الان سالن ميلاد تعطيل است ، اين از سالن ميلاد، سالن سرپوشيده مناسب ديگري هم نداريم ; الان هم كه هوا سرد است شما خودتان را جاي ما بگذاريد وبگوييد كجا كنسرت بدهيم ؟ سالن وزارت كشور هم كه مشكل ترافيكي دارد يعني در يك منطقه اي ازتهران قرار گرفته است كه اگر سه هزار نفر بخواهدآنجا برود حجم ترافيكي سه برابر مي شود، اصلانمي شود آنجا كنسرت داد.
نينف اميرخاص : اگر بخواهيم در سالن هاي باظرفيت كمتر كنسرت بدهيم بايد دو ماه كنسرت بدهيم آن وقت مي شود كنسرت آريان ، زمستان 83
رجب پور: در جاهاي ديگر دنيا فقط سيرك اين طوري است كه دوماه پشت سرهم در يك شهر برنامه دارد تئاتر هم قضيه اش فرق مي كند.شما حساب كنيد آريان بخواهد در تهران كنسرت بدهد، قبل از انتشار كاست 200 هزار نفر حداقل مخاطب آريان بوده اند. حالا بعد از انتشار «تابي نهايت » يك تعداد ديگري هم اضافه شده اند به مخاطبان تهراني به علاوه شهرستاني هايي كه براي كنسرت به تهران مي آيند، حالا شما در مقوله 10روزه اينها را يك جايي ، جا بدهيد
_ نمي دانم چه بايد گفت ، با اين محدويت هاكاركردن و به اين جايگاه رسيدن واقعا شاهكاراست ، ما به شما خسته نباشيد مي گوييم و اميدواريم اين مسائل هم حل شود.
پهلوان : اين سفرها و كنسرت هاي خارجي خيلي تجربه هاي خوبي براي ما به همراه داشته است با يك سري از كارهاي موسيقي دانان بزرگ پاپ آشنا شديم كه آنها چه كار مي كنند.
ما رسانه اي نداريم كه به آن صورت تبليغي بتواند صورت بگيرد. روزنامه ها را داريم كه ماشاا... جمعيت روزنامه خوان ما بسيار كم و سرانه كتاب خواندن ما زير يك است يعني هر نفر نصف يك كتاب را مي خواند. خب اين از اين . تلويزيون پر بيننده است ، ولي از قرار معلوم تصميمي براي پخش اينگونه موسيقي ندارد. حالا اول يك مثال از خارجي هايي كه ما ديديم مي زنم ، بعدبرمي گرديم به ايران يك آلبوم منتشر مي شود ازاين آلبوم دو تا كليپ مي سازند بعد درتلويزيون هاي معروف موسيقي پخش مي شود، سرو صدا راه مي اندازد مردم تصوير را كه روي آهنگ مي بينيد تازه علاقه پيدا مي كنند، يعني تصويرسازي ذهني مي شود. يك ماه و اندي بعدكه آلبوم جا افتاد تور كنسرت آغاز مي شود يعني يك برنامه يك ماه و نيمي كه يك روز در ميان كنسرت مي گذارند، از يك شهر شروع مي شود وكشور را دور مي زند در ضمن از 6 ماه قبل معلوم است كه آلبوم فلان گروه يا خواننده چه زماني منتشر مي شود. برنامه آن تور كنسرت بارزرو وسالن ها و بليط فروشي اش هم مشخص است وازهمان 6 ماه قبل شروع مي شود، يعني شمامي رويد از طريق اينترنت بليطش را تهيه مي كنيدو صندلي فلان سالن را براي فلان كنسرتش رزرومي كنيد. خيلي جالب است بعد از تور داخلي سراغ كشورهاي همسايه مي روند و كنسرت مي دهند، بعد برمي گردند و استراحت مي كنند وموقع استراحت يك فيلم از كنسرت را روانه بازارمي كنند. اگر احساس كنند آلبوم بعدي يك مقداري با تاخير مواجه مي شود يك قطعه به بازارمي دهند، كه اصلا فرهنگش در ايران وجودندارد. (توجيه اقتصادي هم ندارد). يك قطعه ارائه مي دهند به نام «سينگل » (يك تك آهنگ بايك ويدئو) كه با قيمت خيلي ارزان فروخته مي شود همين سينگل از شبكه هاي تلويزيوني هم پخش مي شود و مردم سرگرم مي شوند و آلبوم بعدي از راه مي رسد. بنابراين چرخه حيات يك گروه موسيقي خيلي طولاني مدت و با برنامه ريزي است . اما ما برنامه هاي كنسرت مان اينقدر پرپيچ وخم و ناخواسته بدون نظم و پيش بيني است كه اين براي ما يك معضل شده ، يك مساله خيلي بامزه هم در ايران داريم كه ديگر نوار را كپي نمي كنند چون با قيمت نوار خام تفاوت چنداني ندارد ولي قيمت CDخام با قيمت CD آلبوم ها2500 تومان تفاوت دارد تازه براي خوش انصاف هايش كه CDآريان را 3000 تومان مي فروشند
سرقيمت نوار و CD مشكل داريم ، آنجا ازخدايشان هست كه CD عرضه شده را كپي كنند.ما يك سري اقدام كرديم و عوامل اصلي كپي CDهاي آريان را دستگير كرديم و خواهش مي كنيم هر كس كه مي داند كسي CDهاي آريان را كپي مي كند به ما اطلاع بدهد، چون ما با كمك قوه قضاييه و نيروي انتظامي اقداماتي انجام داديم كه با اين قضيه برخورد كنيم تا حداقل يك حركتي كرده باشيم . ما 30 نفر را دستگير كرديم ولي مثل قارچ مي مانند و روزبه روز زياد مي شوند،اما تعجب نكنيد پرفروش ترين VCD تاريخ موسيقي ايران مال آريان است ، كه سي هزار تا دريك مملكت 60000000 نفري از يك گروه محبوب فقط سي هزار نسخه اصلي فروش برود.
_ آقاي اميرخاص خيلي ساكت هستندبرعكس آقاي پهلوان كه پرجنب و جوش هستند،آقاي اميرخاص درباره كاست سوم صحبت كنيداين كه با كاست هاي اول و دوم متفاوت است واين كه براي كاست بعدي برنامه اي براي داريد؟
اميرخاص : وقتي برنامه ريزي يك آلبوم مي خواهد انجام شود. خيلي چيزها بايد در نظرگرفته شود مهم ترين قسمتش اين است كه وقتي شما براي اولين بار يك كاست مي دهيد، حالافرضا در يك شرايطي كه تعداد انتخاب زياد نيست اولين كاست براي معرفي به بازار مي آيد، يك كم كار مي كنيم باز دومين كاست را براي محكم تركردن جايگاه تان عرضه مي كنيد حالا سومي چه مي تواند باشد؟ چند تا عامل در آن دخيل است ،اول اينكه مردم به سبك كارتان عادت كردند يعني شايد يكي از عوامل جذابيت آريان سبكش است ;يعني تلفيق گيتار ويولون و مختلط بودن گروه ،ساده اما پرمفهوم بودن شعرهايش ، نمي دانم مثلامتفاوت بودن ملودي ها. تمام اينها دست به دست هم داد تا مورد پسند مردم واقع شود پس ما بايداين مسائل را حفظ و از طرفي هم بايد پيشرفت مي كرديم . هم ما هم ، مخاطبانمان بايد پيشرفت موسيقيايي مي كردند. در واقع دچار پيشرفت سليقه شوند از طرفي صحبت هايي كه در سوالات قبلي كرديد كه هدف چيست ، يكي از اهداف ديگر آريان اين است كه آريان از يك دايره كوچك شروع كرد و بالا رفت و بايد بالاتر برود.تمام اينها با هم هر كدام يك درصدهايي دارد،هم مردم را ارضا كنيم هم سبك مان را درست ارائه بدهيم تا به استانداردهاي روز موسيقي نزديك شويم . اين عمده اهداف ما در آلبوم سوم بود. براي اين كار خيلي تلاش كرديم و وقت گذاشتيم در تنظيم ها من دستگاهم را عوض كردم و سعي كردم طبق اصول روز دنيا تنظيم آهنگ هارا انجام بدهم ، حالا چقدر موفق شدم نمي دانم .البته ما از نظرات مردم از طرق مختلف آگاه شديم و سعي كرديم طبق خواست آنها پيش برويم .
_ آقاي پهلوان شما درباره آلبوم «تابي نهايت » صحبت خاصي نداريد؟
پهلوان : اول اينكه اسم «تا بي نهايت » را كه مي دانيد از كجا آمده است ؟ اسم «تا بي نهايت » ازرعد و برق آمده است ، يك شب من خوابيده بودم ...
اميرخاص : علي ، اول بگو كه قبل از اينكه بخوابي چه بلاهايي سرمان آمد تا اسم انتخاب كنيم .
پهلوان : اسم اولي كه انتخاب كرديم «افسونگر»بود اما چون اين اسم يك آلبوم قديمي از(امين ا... رشيدي ) و تكراري بود نتواستيم آن راروي كاست بگذاريم .
بعد گفتيم «طلسم »، رفت ارشاد باز گفتند اسم تكراري است ، هي فكر كرديم و بحث كرديم ، من خوابيدم و با صداي رعد و برق از خواب پريدم اولين اسم و كلمه اي كه به ذهنم رسيد «تابي نهايت » بود. صبح به بچه ها گفتم و همه موافقت كردند و به همين راحتي اسم را انتخاب كرديم . ازطرفي «تا بي نهايت » معنا و مفهوم زياد و چندبعدي دارد، كه مثل «واما عشق » خاص و متفاوت است ، البته «تا بي نهايت » قسمتي از شهر «شاپرك »هم هست . به حضور شما عرض كنم ، يكي ازكارهايي كه ما مي خواستيم بكنيم بحث جهاني شدن موسيقي پاپ ايراني بوده و هست . ما بايدكارهاي خاص مي كرديم كه انجام دادن كارهاي خاص در ايران به خاطر مشكل عدم امكانات براي تبليغات ، مقداري سخت و نگران كننده بود و اين تا حدي است كه مخاطبان عام با چند بار گوش دادن «تا بي نهايت » نمي توانستند با آن ارتباطبرقرار كنند، چون منتظر چنين چيزي از آريان نبودند. برعكس يك سري صاحب نظران معتبرموسيقي خيلي تشويق مان كردند و تبريك مي گفتند.
«تا بي نهايت » را اگر درست گوش نكنيدنمي توانيد با آن ارتباط برقرار كنيد. ما خيلي متفاوت تر از قبل كار كرديم و از اعتبار آريان خرج كرديم تا به استانداردهاي جهاني نزديك ترشويم . شايد بهتر باشد وقتي مخاطب پيدا كردي يك مقداري مخاطب را با خودت بچرخاني وباعث پيشرفت او شوي ، شما كه آريان مي خري ،برو اين را هم گوش بده ... ولي خب خدا را شكرفروش خيلي خوب بود و مثل هميشه در فروش يك سروگردن از آلبوم هاي ديگر بالا بود چيزي كه هست ما هنوز نتوانستيم شوكي كه كنسرت واردمي كند، را نتوانستيم وارد كنيم ; تا بهتر بامخاطبانمان ارتباط برقرار و آلبوم را بهتر معرفي كنيم همه مي پرسند كنسرت چه زماني برگزارمي شود و ما اين همه مشكل داريم .
پهلوان : خدا را شكر «تا بي نهايت » همچنان پرفروش ترين است ولي گام اولي كه اين آلبوم برداشته است براي جهاني شدن موسيقي پاپ است كه اميدوارم تداوم داشته باشد. حتي ازطريق همكاران ديگرمان ، چند نفري هستند كه درموسيقي پاپ ، واقعا خوب هستند و آثار پرفروش متعلق به اينهاست ، مثل «بهروز صفاريان » كه هركاري را آهنگ سازي و تنظيم كرده است فروش بسيار بالايي داشته است . به هرحال آريان هم نامزد اين جايزه شد، اميدوارم اين بار جايزه به آريان برسد.
_ آقاي پهلوان درباره پيوستن حميدگودرزي به آريان و افراد ديگري كه بعد ازجدايي گلزار گفتند، آريان از آنها براي همكاري دعوت كرده است چه صحبتي داريد؟
پهلوان : آلبوم اول آريان كه به بازار آمد يك نوازنده گيتاري در مصاحبه اش گفته بود كه شايعه شده من به آريان پيوستم ، من تكذيب مي كنم .هيچ كس از گروه آريان ، از دوستان آريان ، ازخانواده هاي اعضاي گروه آريان ، هيچ كس ازهيچ شخصي نه حميد گودرزي نه هيچ هنرپيشه و... ديگري را دعوت به همكاري نكرده است .آريان بعد از اينكه نياز به نوازنده گيتار الكتريك پيدا كرد تا به حال چند تا نوازنده را به عنوان ميهمان به گروه آورد. مثلا يكي پاسپورت نداشته نتوانسته همراه با ما بيايد، يكي مثل همين «بابك آخوندي » براي هميشه از ايران مي رود و... مانوازنده «بيس » مهمان آورديم تا به جاي «اميرحسين مستعد» نوازندگي كند، ولي كسي را به اعضاي ثابت آريان اضافه نكرديم . اگر خاطرتان باشد يكي از دلايل جدايي محمدرضا گلزار ازگروه آريان اين بود كه سينما به او فرصت كار درموسيقي را نمي داد، ما دوباره برويم يك هنرپيشه بياوريم كه همان قصه (كمبود وقت ) را تكراركنيم ؟ نه ، هيچ كس را دعوت نكرديم و قصد هم نداريم كه كسي را به اعضاي ثابت آريان اضافه كنيم .
بسيار عالي ، از اينكه فرصت اين گفتگو را به مجله خودتان داديد بسيار متشكريم ، كما اينكه همچنان سئوالات بسياري داريم اما مجبوريم همين جا به اين مصاحبه خاتمه بدهيم ، اما انشاءا...در فرصت هاي بعدي در خدمت تان خواهيم بود. از طرف همه طرفداران آريان هم به شماتبريك و خسته نباشيد گفته و برايتان آرزوي موفقيت مي كنيم .