فرهنگ RAP، فرهنگي كه خصوصاً به جوانان سياه و اقشار تحتاني در جوامع غرب تعلق دارد، از آمريكا سرچشمه گرفته و شورشگران سراسر جهان را تحت تاثير قرار داده است. RAP فرهنگ كوچه و خيابان است كه با استفاده از ابزار و آلات بسيار محدود و ابتدائي، توجه افراد را بخود جلب ميكند. نقاشيهاي بسيار هنرمندانه و مبتكرانه بر ديوارهاي شهر، شعارنويسي با خط مخصوص، رقص هاي پر تحرك در گوشه خيابان و ترانه خواني با سبك خاص، همگي اجزايي از فرهنگ RAP هستند. كلام موسيقي RAP با بحر طويل قابل مقايسه است. كلمات تقريباً بصورتصحبت عادي ادا ميشوند، و ضربي قوي آنرا همراهي ميكند. انقطاع ها و برگشتها در نحوه نواختن ضرب و صداي خراش گونه اي كه با تبديل صفحه گرامافون به يك آلت موسيقي ايجاد شده، تحرك و شوري بيسابقه بر شنونده بر مي انگيزد. موسيقي RAP از تكامل اشكال ديگري از موسيقي سياهان در محله هاي فقيرنشين برانكس نيويورك و تا حدودي هارلم شكل گرفته است. اين محلات، نقطه تمركز گروههائي از سياهان است كه سالها پيش تحت شرايط فلاكت بار اقتصادي مجبور به مهاجرت از ايالات جنوبي به شهرهاي بزرگ نظير نيويورك شدند. آنها كار در مزارع را رها كرده و به پرولتر تبديل گشتند. اما اگر به ريشه ها و ماخذ اين موسيقي باز گرديم به غرب آفريقا و سرود هاي ستايش ساوانا مي رسيم. در نيجريه و گامبيا نيز تكخوانهائي وجود دارند كه طنزهاي اجتماعي را بشكل ترانه و نقالي اجراء ميكنند و اين بسيار به RAP شبيه است. موسيقي RAP از طريق محلات فقير نشين نيويورك كه محل تلاقي توده مهاجر جزاير كارائيب با توده سياه ميباشد، بر موسيقي رگه تاثير نهاده است. اواخر دهه 1960، وقتي كه آمريكا زير ضربه مبارزات انقلابي در كشورهاي تحت سلطه اش، خصوصاً ويتنام، قرار داشت و انقلاب چين نيز بر شورشگران و انقلابيون در ايالات متحده تاثير نهاده بود و دريچه اي از آگاهي پرولتري و دورنماي انقلابي را برويشان گشوده بود، در شهرهاي بزرگ آمريكا تضادهاي طبقاتي ميان سياه با بورژوازي امپرياليستي و پايه هاي اجتماعيش حدت و شدتي فوق العاده يافته بود. بين محلات فقير نشين سياه با ساير نقاط شهر نيويورك، چيزي شبيه به خط مرزي وجود داشت . خط مرزي شاهد درگيري ميان دسته هاي متشكل سفيدهاي نژاد پرست و پليس از يكطرف با گروه هاي بزرگ و متشكل جوانان سياه بود. تشكيل اين گروه ها، پاسخي ضروري به تعرضات و سركوبگريهاي مداوم حكومت عليه ساكنان بيغوله هاي نيويورك بحساب ميآمد. گروه هاي RAP از دل همين تشكلات شورشي سياه شكل گرفت. موسيقي خياباني RAP كه نخست توسط گروههاي كوچك سياه پوست در محدوده محلات اجرا مي شد از سال 1979 پا بعرصه بازار موسيقي گذاشت. افشاگري ازRAP هاي ارتجاعي و تجارتي يكي از وظايف خوانندگان مترقي و انقلابي RAP، و در قالب ترانه هاي RAP است. اين كار را RAP خوانهاي انقلابي نظير " دي" بارها انجام داده اند. مثلا در سال 1979، ترانه اي تجارتي خوانده شد كه در آن از خوش بودن و جشن گرفتن و كاري بدرد بقيه مردم نداشتن، صحبت شده بود؛ " دي" ترانه اي تحت عنوان "چگونه ملت سياه را بپا خيزانيم؟" خواند و در آن، خطاب به سرايندگان آن ترانه تجارتي چنين گفت: جشن تو ميتواند بزودي زود خاتمه يابد، وقتي كه آنها، يكروز بعد از ظهر، بقول خودشان "سياه برزنگي ها" را بخط كنند پس در حاليكه تو شب را به صبح ميرساني، اين مملكت بيشتر و بيشتر دست راستي ميشود بنابراين يا از الان خودت را آماده كن يا راه فرار در پيش بگير، چرا كه در دولت پليسي، هيچ جشني در كار نخواهد بود اگر چه طي سالهاي اخير، بسياري از موسيقيدانان ارتجاعي از اين سبك در پاره اي از آثار خود استفاده كرده اند، اما جوهر و روح شورشگرRAP همچنان در وجود گروههاي ياغي ضد سيستم، در محلات فقير نشين و محافل سياسي و غير قانوني امريكا زنده است در اينجا قسمتي از نخستين ترانه RAP اعتراضي كه از معروفيتي بين المللي برخوردار گشته و "پيام" نام دارد را ميخوانيم. اين ترانه از آثار "گرند مستر فلش" و گروه "فوريوس فايو" است. اين ترانه حكايت شرايط نابسامان طبقه هاي فقير نشين جامعه است. دستم را بروي اسلحه ام ميفشارم، چرا كه قصد جانم را كرده اند مرا هل ندهيد، ديگر جان به لبم رسيده ميكوشم به سيم آخر نزنم اينجا درست مثل يك جنگل است و بعضي وقتها تعجب ميكنم كه چگونه ميتوان جان سالم بدر برد