تار آذربايجاني مهمترين سازدراجراي مقامات آذربايجان است . بر اساس اطلاعات به دست آمده واسناد مكتوب ،اين ساز حاصل تغييراتي است كه روي تار پنج سيم فارسي ايجاد شده است . از آن جا كه در سده هاي گذشته ، جمهوري هاي آذربايجان ، ارمنستان ، گرجستان ، تاجيكستا ،تركمنستان ، ازبكستان و نخجوان در قلمرو سياسي ايران قرار داشته اند ،وجود سازهاي مشترك در اين قلمرو وسيع امري طبيعي است . سندها وتصويرهاي به دست آمده حاكي از آن اند كه تار ايراني حد اقل در قرن هجدهم ميلادي در ارمنستان ، قفقاز، آذربايجان ،تاجيكستان و ايران كنوني رايج بوده است .
در قرن هجدهم ميلادي ، نوازنده و موسيقي داني به نام ميرزا صادق اسداوغلو ( صادق جان ) در شهر شوشا ، تار آذربايجاني را با ايجاد تغييرات زير بر روي تار ايراني به وجود آورد:
افزايش تعداد وترها- اين افزايش مربوط به وترهاي فرعي( واخوان ها ) است .
كم كردن حجم كاسه طنيني
تغيير شكل كاسه طنيني
تغيير دستان بندي
تغيير كوك
تغيير شكل دسته
تغيير شكل لانه كوك ( جعبه گوشي ها ) ، سرپنجه
تغيير شكل خرك
تغيير شكل سيم گير
10-تغيير شكل شيطانك
11-تغيير نحوه اتصال دسته به كاسه
12-تغيير شيوه به دست گرفتن تار
13-تغيير شكل نواختن مضراب
14-تغيير شكل مضراب
15-تغيير شكل كل نوازندگي
حاصل اين تغييرات ، سازي است كه امروزه به نام تارآذربايجاني معروف است .ازآن جا كه اين سازمراحل تكامل خود را در قفقاز گذرانده است و به طور كلي در تمام اين منطقه نيز رواج دارد، گاه به آن تار قفقازي نيز گفته مي شود . اين ساز پس از تغييرات مذكور داراي هجده سيم شد؛ اما فشار زياد سيم ها به خرك و پوست، مشكلات كوك و ... سبب شدند كه به تار يازده سيم تبديل شود . تار آذربايجاني با تغييرات جديد ، ويژگي هاي تازه اي نيز يافت :
وزن كلي ساز كم شد و اين امكان را به نوازنده داد تا بواند آن را به راحتي در بغل بگيرد و روي سينه خود قرار دهد.
صداي دستان ها با توجه به وترهاي فرعي ( وان خوان ها ) افزايش يافت .
ترتيب دستان ها با فواصل مورد نياز در مقامات آذربايجاني تطابق يافت .
تغيير شكل كاسه طنيني ، قرار گرفتن ساز را در بغل نوازنده آسان تر كرد.
تصويرها ي به جا مانده از نوازندگان تر در قرن هجدهم ميلادي در ارمنستان و آذربايجان نشان مي دهد كه اين ساز قبل از تغييرات صادق جان ، روي پاي نوازنده قرار مي گرفته است ؛ اما پس از تغييرات مذكور ، قرار گاه آن از روي پا به سينه نوازنده منتقل شده است.
نمونه اي از تار پنجم سيم ايراني در موزه تاريخي جمهوري آذربايجان موجود است كه تاريخ ساخت آن 1744 ميلادي ( حك شده بر روي كاسه ) است و در شهر شوشا ساخته شده است .
شادروان علي سليمي ، نوازنده برجسته تار آذربايجاني معتقد بود كه در آذربايجان قبل از صادق جان ، نوعي تار وجود داشته كه با تار ايراني متفاوت بوده است. اين تار، كاسه يك قسمتي و شش وتر داشته و شكل كاسه آن تقريبا مانند ساز عاشيقي بوده است . ساز مذكور ظاهرا امروزه متروك و فراموش شده . اما تار آذربايجاني كنوني . حاصل تغييرات صادق جان در تار ايراني است .
ويژگي هاي ظاهري و ساختاري
تار آذربايجاني از خانواده سازهايزهي مضرابي است . كاسه طنيني اين ساز مانند تار فارسي از دو قسمت كاسه بزرگ ( بويوك چاناق ) و نقاره يا كاسه كوچك ( كيچيك چاناق ) تشكيل مي شود كه براي سهولت در بيان . قسمت اول را كاسه و قسمت دوم را نقاره مي ناميم . كاسه يك تكه است و در مقايسه با تار فارسي ، كوچك تر و تكم حجم تر است . پشت كاسه بر خلاف تار فارسي ، نسبتا صاف و تخت است . حجم كم تر كاسه و تخت بودن پشت آن ، اين امكان را به نوازنده مي دهد تا آن را به راحتي روي سينه خود قرار دهد. دهانه سطح پوستي كه روي كاسه و نقاره كشيده مي شود، بيش تر است . شكل دهانه كاسه بي شباهت به تار فارسي نيست ، اما دهانه نقاره تقريبا گرد است و در مجموع ، كاسه تار آذربايجاني از تار فارسي كشيده تر است . تار آذربايجاني اندازه استانداردي ندارد و اغلب در يك اندازه كلي كوچك ( براي كودكان ) و يك اندازه كلي بزرگ ساخته مي شود و هر نوازنده اي با توجه به وضعيت جسماني خود ، تار مورد نظرش را انتخاب مي كند.
با وجود اختلاف هايي كه كاسه هاي هر سازنده ساز نسبت به سشازنده ديگر دارد، كاسه اين ساز در نهايت از دو الگوي تفليس و باكو پيروي مي كند . در الگوي تفليس ، لبه كاسه خميده تر است و به همين دليل راحت تر در بغل نوازنده حاي مي گيرد . در الگوي باكو، لبه كاسه تيز تر است . گاه تارهايي ساخته مي شوند كه الگوي كاسه آن ها حد وسط الگوي تفليس و باكو است . در آذربايجان شرقي ، از هر دو الگو استفاده مي شود . داخل كاسه اين ساز، يك قطعه چوب بصورت طولي و به عنوان تكيه گاه تعبيه مي كنند كه از خميدگي احتمالي دسته جلوگيري مي گند. اين قطعه چوب از يك طرف به قسمت انتهايي كاسه و از طرف ديگر به انتهاي نقاره وصل مي شود ( اين چوب به داخل دسته نمي رود و فقيط به دسته اتصال مي يابد.) پوستي كه روي كاسه و نقاره كشيده مي شود نيز دو قسمتي است ( يك قسمت روي كاسه و قسمت ديگر روي نقاره ).
دسته
دسته تار آذبايجاني در زايده كوتاهي كه از نقاره خارج شده است ، فرو مي رود. اين نحوه اتصال را در اصطلاح تجاري ، كام و زبانه مي گويند. اين ويژگي به استحكام دسته ، هنگام كشش زياد وترها ، كمك مي كند. دسته اين ساز در مقايسه با تار فارسي كوتاه تر و پهن تر است . پشت دسته هرمي شكل است ( سطح دسته قاعده هرم و پشت دسته اضلاع ديگر هرم است ) و روي آن 22 تا 24 دستان در فواصل معين بسته شده است.
سرپنجه
سرپنجه تار آذربايجاني در مقايسه با تار فارسي كوچك تر است ( در مجموع ، طول آن بيش تر و عرض آن كم تر است ). سطوح جانبي سر پنجه مانند تار فارسي داراي دريچه يا سوراخ است . فرم دريچه در تاراي مختلف متفاوت است . گاه از روي شكل دريچه در سرپنجه مي توان فهميد كه ساز مورد نظر متعلق به كدام سازنده است . در سطح فوقاني سرپنجه ، دو سوراخ كوچك براي عبور سيم هاي « آليكوت » كه به سيم هاي « زنگ » يا «جينگنه » معروف است . وجود دارد.
گوشي
روي سرپنجه ، نه عدد گوشي وجود دارد ( شش گوشي بزرگ و سه گوشي كوچك ). از آن حا كه تار آذربايجاني معمولا يازده وتر دارد ، بنا بر اين يازده وتر مي بايست به نه گوشي متصل گردند . در تار آذربايجاني ، چهار وتر به سيم هاي زنگ ( جينگنه ) معروف است . اين چهار وتر، دو به دو ، به صورت همصدا كوك مي شوند و هر دو وتر به يك گوشي متصل مي گردند. بنا بر اين براي چهار سيم زنگ ، دو گوشي وجود دارد . تنها گوشي باقي مانده مربوط به سيم باس است . از نه گوشي ياد شده ، شش گوشي روي سطح فوقاني سرپنجه و سه گوشي روي سطح پاييني آن قرار مي گيرند.
وتر
چنان كه ذكر شد، تار آذربايجاني يازده وتر دارد . از اين يازده وتر، شش وتر اصلي است كه در سه گروه دوتايي با نام هاي سفيد، زرد و بم بسته مي شوند . وتر هفتم ، سيم باس است كه ضخيم ترين وتر تار آذربايجاني محسوب مي شود. چهار وتر ديگر، سيم هاي زنگ يا چينگنه هستند كه كاركرد آن ها مانند سيم هاي آليكوت است. سيم هاي زنگ گاه به خاطر آسان كردن كوك ، به جاي اين كه مضاعف باشند ع بة صورت منفرد بسته مي شوند . بنا بر اين ، برخي از تارهاي آذربايجاني نه وتر دارند . اما كم شده دو سيم زنگ باعث افت طنين و كم شدن حجم صداي تار مي شود و به همين دليل تار آذربايجاني اصولا بايد يازده وتر داشته باشد. سيم هاي زنگ دو به دو به هم متصل مي شوند. اين نحوه اتصال يا بصورت گره يا قلاب است و يا يك غلطك برنجي كوجك به عنوان رابط يا مبدل ، سيم هاي مضاعف زنگ را به يك سيم منفرد تبديل مي كند و اين سيم منفرد به دور گوشي مربوط به خود بسته مي شود. بنا بر اين با چرخش گوشي و تغيير كشش سيم منفرد، سيم هاي مضاعف زنگ با يك كشش و به صورت همزمان ، تغيير كشش مي دهند . به عبارت ديگر با يك گوشي ، دو سيم زنگ كوك مي شود .
خرك
خرك تار آذربايجاني در نقطه معيني روي پوست كاسه بزرگ قرار مي گيرد و از خرك تار فارسي بزرگ تر و پهن تر است . پهناي بيشتر خرك به اين دليل است كه يازده وتر از روي آن عبور مي كند . سطح خرك صاف و فاقد برآمدگي است و سه پايه دارد. به علت فشار زياد ناشي از كشش يازده وتر و براي جلوگيري از حركت خرك و ميل آن به سمت دسته ، خرك با دو رشته بند كه بند خرك ناميده مي شوند ، به سيم گير تار متصل مي شود. روي بدنه خرك و در بالاي پايه هاي جانبي آن ، دو سوراخ براي اتصال دو بند خرك به خرك وجود دارد.
شيطانك
تار آذربايجاني چهار شيطانك دارد: يكي شيطانك اصلي كه در محل اتصال دسته به سرپنجه قرار دارد و از روي آن شش وتر اصلي تار عبور مي كنند ، دوم شيطانك فرعي است كه سيم باس از روي آن مي گذرد و به شيطانك اصليمحسوب مي شود. اين زايده در قسمت بالايي شيطانك اصلي قرار دارد و ارتفاع آن باعث مي شود كه سيم باس در سطحي بالاتر از ساير وترها قرار گيرد. دو شيطانك فرعي ديگر ، محل عبور سيم هاي زنگ و زايده هايي فلزي هستند كه يكي از آن ها در حد فاصل دستان هاي دهم و يازدهم و ديگري در حد فاصل دستان هاي شانزدهم و هفدهم ( به ترتيب نزديك دستان « سل » وسط دسته و دستان « دو » پايين دسته) در روي دسته قرار گرفته اند . ارتفاع و محل اين دو شيطانك باعث مي شود كه سيم هاي چهار گانه زنگ ( هر دو سيم زنگ از روي يك شيطانك عبور مي كند) در سطحي بالاتر و جدا از سيم هاي اصلي قرار گيرند.
سيم گير
سيم گير تار آذربايجاني از تار فارسي بزرگ تر و پهن تر است و روي آن معمولا ده شيار براي نگهداري و اتصال وترها و بند خرك وجود دارد.
مضراب
مضراب قطعه اي از جنس شاخ گاو ميش يا مواد مصنوعي است و طول آن در حدود 5/2 سانتي متر است . در انتهاي مضراب چند شيار سطحي براي جلوگيري از لغزش آن در دست نوازنده ايجاد مي شود. مضراب تار آذربايجاني بر خلاف مضراب تار فارسي ، فاقد موم است .
موارد و نوع استفاده
تار آذربايجاني مهم ترين و اصلي ترين ساز دراجراي مقاماتو دستگاه هادرموسيقي آذربايجان است . اين ساز هم در همراهي آوار، به صورتتك نوازي و هم همراه با سازهاي ديگر مورد استفاده قرار مي گيرد. رپرتوار تار آذربايجاني بسيارگسترده است و طيف وسيعي را از جمله مقامات و دستگاه ها ،آثار ساخته شده براي تار تنها ، آثاري براي تار به همراهي پيانو، گروه هاي متشكل ار تعدا قابل توجهي تار، گروه هاي كوچك موسيقي متشكل ازسازهاي ملي آذربايجان ، گروه هاي كوچك موسيقي متشكل از سازهايملي آذربايجان و سازهاي غربي و حضور تار در اركسترهاي سمفونيك ،اپروا و باله را شامل مي شود.
مهم ترين صحنه هاي حضور تار آذربايجاني عبارت اند از:
مجالس عروسي و شادماني
از ديرباز نوازندگان به تنهايي يا به همراهي كمانچه ، قاوال ( دايره) و خواننده زينت بخش مجالس عروسي و شادماني در آذربايجان بوده اند و از اين جهت ، هيچ تفاوتي ميان نوازندگان معمولي و نوازندگان سرشناس و چيره دست وجود نداشته است. در اين مجالس ، تصنيف ها ، رنگ ها ، آهنگ هاي رقص و گاه گوشه ها يا شعبه هايي از مقامات اجرا مي شوند. در جمهوري آذربايجان ، بنگاه هايي براي تجمع نوازندگان و خوانندكان وجود دارد و دعوت از هنرمندان برايشركت در مجالس عروسي و شادماني نيز به وسيله همين بنگاه ها صورت مي گيرد.
محافل و مجالس
از آن جاكه زندگي مردم آذربايجان از دير باز رابطه مستحكمي با موسيقي ملي آذربايجان داشته است ، در بسياري از محافل و مجالس رسمي و غير رسمي بجرمجالس عروسي و شادماني نيز از نوازندان تار دعوت مي شود. در اين قبيل مجالس نيز اغلب همان گروه كوچك سه نفره موسيقي آذربايجان ( تار آذربايجاني ، كمانچه و قاوال كه توسط خواننده نواخته مي شود) حضور دارد و رهبري اين گروه سه نفره با نوازنده تار است .
تاردراركستر سازهاي ملي آذربايجان
در آذربايجان شرقي و به ويژه در جمهوري آذربايجان از چند دهه پيش اركسترهايي از سازهاي ملي آذربايجان تشكيل شده است . اين اركسترها بيش تر در سالن هاي كنسرت ، تالارها ، راديو و تلويزيون و در جشن ها و عيدهاي ملي به اجراي موسيقي مي پرداختند . چند تار، چند كمانچه ، يك يا دو بالابان ، قاوال، نقاره ، قوشا نقاره و گاه تخته ، سازهاي اين گروه از اركسترها هستند . در برخي از اين گروه هاي گارمون ( نوعي آكاردئون ) نيز حضور دارد. تار دي اين اركسترها، هم به صورت تك نوازي و هم گروه نوازي مورد استفاده قرار مي گيرد . آهنگ سازان آذربايجان آثار قابل توجهي براي اين گروه از اركسترها ساخته اند.
تار در اركستر هاي مختلط
از چند دهه پيش اركسترهاي مختلطي از سازهاي ملي آذربايجان و سازهاي غربي شكل گرفته و سازهاي تشكيل دهنده اين اركستر ها عبارتند از تعدادي تار، تعدادي كمانچه ، چند بالابان ، چند قاوال ( دايره ) ،نقاره ، قوشا نقاره ، تخته ، گارمون ، پيانو، و سازهاي ديگري مانند ويولن ، ويولا، ويولن سل ، كنترباس ، گيتار، ساز عاشيقي و ... تركيب سازها در اركسترها ي مختلف ، متفاوت است . در اين اركسترها نيز تار، هم در تك نوازي و هم درگروه نوازي شركت دارد براي اين گروه از اركسترها نيز آثار بسياري ، مانند كنسرتوهاي تار و اركستر مختلط توسط آهنگ سازان آذربايجان ساخته شده اسد.
تار در اركستر هاي سمفونيك ، اپرا و باله
بجز اركسترهاي ملي و مختلط آذربايجان ،تاردر نواختن برخي از آثاري كه براي اركستر سمفونيك ساخته شده است نيز حضور دارد شاخص ترين آثاري كه در اين زمينه به وجود آمده ،كنسرتوهاي متعدد براي تار و اركستر سمفونيك است . در تعدادي از اپراها ، اپرت ها و باله هاي ملي آذربايجان نيز ازتار استفاده شده و حضور تار در اين نوع آثار و اركسترها بيش تر در جمهوري آذربايجان معمول است .
بجز آ نچه ذكر شد،آثار بسياري براي تار و تركيبات مختلف سازي اعم از سازهاي آذربايجاني يا سازهاي غربي به ويژه در جمهوري آذربايجان ساخته شده است . در جمهوري آذربايجان و آذربايجان شرقي نيز تعداد ي متد براي آموزش تار آذربايجاني نوشته شده و به چاپ رسيده است .
جنس و مواد به كار رفته در ساختمان تار آذربايجاني
كاسه طنيني
جنس كاسه ازچوب توت است كه به صورت يك تكه ساخته مي شود. ازچوب گردو نيز كاه استفاده مي شود.
پوست روي دهانه كاسه
پوستي كه روي دهانه كاسه بزرگ و كاسه كوچك كشيده مي شود، پوست دل ( قلب ) گاو است ( كاسه بزرگ و كاسه گوچك، پوست جداگانه دارند) . اين پوست اگر چه نازك و شفاف است، اما استحكام بسياري دارد . پوست گوسفند نمي تواند فشار زياد ناشي از يازده سيم را تحمل كند .
دسته
دسته تار آذربايجاني از جنس چوب گردو است. بر روي دسته برخي از تارها صدف كاري مي شود . نوع صدف ، صدف دريايي بزرگ است . تار صدف كاري شده رامعمولا نوازنده اي كه مجرب تر است و سمت استادي دارد ، مي نوازد.
گوشي ها
گوشي هاي بزرگ و گوچك تارآذربايجاني معمولا از چوب گردو و گاه چوب جنگلي ساخته مي شوند.
شيطانك ها
شيطانك اصلي و زايده متصل به آن ( شيطانك سيم باس) معمولا از جنس شاخ گاو ماده يا استخوان قلم پاي شتر است . شيطانك هاي مربوط به سيم هاي زنگ كه روي دسته تار آذربايجاني قراردارند ، از جنس ميخ فولادي هستند.
سيم گير
سيم گير ازمواد مختلفي مانند شاخ ، برنج، آلومينيوم ساخته مي شود.
خرك
خرك معمولا از جنس شاخ گاو ماده يا استخوان قلم پاي شتر است ؛ اما در برخي از تارها ممكن است از نوعي پلاستيك يا مواد مصنوعي ديگر ساخته شود.
وترها
سيمهاي مضاعف گروه اول ( وتر اول و دوم ) ، سيم فولادي سفيد نمره 18/. تا 22/. است.
سيم هاي مضاعف رديف دوم ( وتر سوم و چهارم ) ، سيم برنزي زرد 18/. تا 22/. و يا 20/. تا 25/. است .
سيم پنجم ، سيم فولادي سفيد 18/. تا 22/. است .
سيم ششم ، سيم فولادي سفيد با روكش نايلوني 36/. يا سيم برنزي با روكش فنري است.
سيم باس ، سيم فولادي سفيد با روكش فنري 50/. است.
سيم هاي زنگ ( شاملب چهار سيم ) ع سيم فولادي سفييد 18/. تا 22/. ( و گاهي كم تر ) است .
دستان ها
جنس دستان ها در قديم ، زه ( روده تابيده شده گوسفند) بوده و امروزه اغلب سيم نايلوني است . اين كه هردستان چند لا باشد، بستگي به قطر سيم نايلوني مورد استفاده دارد. بعضي از نوازندگان تار اذربايجاني معتقد هستند كه دستان هاي اصلي يا شاه پرده] G-c و گاهي [Dبايد قطور تر باشند ( يك يا دو دوربيش تر از ساير دستان ها ) و برخي ديگر اعتقاد دارند كه همه دستان ها بايد قطري يكسان داشته باشند.
جعبه گوشي ها ( سرپنجه = اتاق )
جعبه گوشي ها ازجنس چوب دسته ، يعني چوب گردو است .
تكه چوب داخل كاسه: چوب توت يا گردو
مضراب
جنس مضراب ازاستخوان شاخ گاو ميش ماده و رنگ آن سياه است؛ اما در سال هاي اخير مضراب هايي از جنس ماده اي مصنوعي به نام ابونيت كه بيشتر مصرف صنعتي دارد نيز ساخته مي شود . بعضي از نوازندگان تار آذربايجاني معتقدند كه صداي حاصل از ابونيت از استخوان نيز بهتراست. مبتديان معمولا از مضراب هاي پلاستيكي استفاده مي كنند كه نرم تر و انعطاف پذير است . انعطاف مضراب پلاستيكي باعث مي شود تا سيم هاي ساز نوازنده مبتدي كم تر پاره شود. مضراب هاي شاخي راگاه مدتي درروغن مي گذارند و اين عمل احتمالا باعث صيقلي شدن مضراب مي شود . نوع روغن دراين رابطه اهميتي ندارد.