0

نوحه و متن روضه شب اول محرم،شهادت مسلم بن عقیل

 
salma57
salma57
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1391 
تعداد پست ها : 35499
محل سکونت : گیلان

نوحه و متن روضه شب اول محرم،شهادت مسلم بن عقیل

سلام. در این تاپیک قصد داریم متن روضه ها و نوحه های مربوط به حضرت مسلم بن عقیل که توسط مداحان اهل بیت خوانده شده قرار دهیم.

منبع : باب الحرم

در زندگی بکوشلباس صبر بر تن بپوشبا دانایان بجوشعزت نفس را به هیچ قیمتی مفروش

شنبه 3 آبان 1393  5:06 PM
تشکرات از این پست
shayesteh2000 ravabet_rasekhoon
salma57
salma57
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1391 
تعداد پست ها : 35499
محل سکونت : گیلان

متن روضه شب اول محرم،شهادت مسلم بن عقیل-آرزومند

هرکسی گفت حسین فاطمه او را بخشید

بس که بخشید گنهکار دگر کم آمد

چشم وا کن که علی فاطمه را میارد

پیش از آنها خود پیغمبر اکرم آمد

امام صادق ع هر وقت مجلس میگرفت عبا را دم در می انداخت میفرمود مادرم فاطمه میاد میشینه دم در

شب اول دلم می خواد بگه حسین

خودشان بانی و هم گریه کن و سینه زنند

هر چه قیمت شده از آن بیت مکرم آمد

نوکر تو همه جوره به خدا نوکر توست

کار تو بر همه  اعمال مقدم  آمد

وعده کن در شب اول به شب اول قبر

ملکی مژده دهد شاه دو عالم امد

جای هرکس که به ما سینه زدن آموخت

دل پر غصه بگریید که محرم آمد

اینقدرمسلم غریبه،حدود سه ماهه رفته کوفه، تو راه  كه میومد اون راه بلد مسلم از عطش جوون داد، نامه نوشت به ابی عبدالله برگردم با خودتان بیام، ابی عبدالله شاید به صورت رمز نوشت برای مسلم: وعده ی من و تو دروازه کوفه،ابی عبدالله به وعده اش وفا كرد، تادروازه كوفه دختر مسلم آروم گریه میکرد،اما هچین كه به دروازه رسید دید سر باباش بالای دروازه آویزانه،از بالای نیزه چشمها تو چشم هم افتاد،گفت سکینه ببین اینم سر بابای منه   بگوحسین................

کوچه گردی نکن حبیب خدا میهمانی تو منزلت داری

دعوتت کرده اند این مردم توازاین کوفه دست خط داری

رونزن گوششان کراست امشب باغم بی کسی مدارا کن

همه دارند میروندآقابی صداگریه کن تماشا کن

ای ولی فقیه دل خسته ای ابرمرد قهرمان چه خبر

نامه ای دادی حسین برگرد از امام زمانمان چه خبر

بازهم بی بصیرتی کردندجهلشان کاردستتان داده

لقمه های حرام را خوردند دل بریدنداز شما ساده

چاله کندندبرسرراهت تاکه گودال رامحک بزنند

ریسمان جهالت آوردندتابه زخم دلت نمک بزنند

کوفه بال وپرشما را بست کنج دیوار خسته افتادی

تنگی کوچه هاش باعث شد یاد پهلوشکسته افتادی

ضربه هاشان به پهلویت میخورد دردهایت یکی دوتاکه نبود

چقدرزود دوره ات کردند کوفه گودال کربلا که نبود

آب در حسرت لبان سوخت لب پاره معذبی آقا

باغروری شکسته آقا جان سردارالاماره ات بردند

باورم نیست باتنی بی سرسمت میخ قناره ات بردند

تهمت خوردن شراب زدند به شما مرد حق پرست آقا

تازه با این که خیزران نزدنددوسه تا دندانتان شکست

خیزران گفتم ودلم خون شد دهنم تیر میکشد چه کنم

دستاشو بستن  بالای دارالاماره سروازبدن جدا کردن، تا آخرین لحظه میگفت :حسین کوفه میا،آخه امروز فهمیدم مغازه ها به نیزه سازی تبدیل شدند،بازار نیزه فروش ها شلوغ شده کوفه پر از حرمله است،اینجا به میهمانان آب نمی دهند، از بالای دارالاماره تنش رو به پایین انداختند، طوعه میگه گفتم برم ببینم مهمان دیشم رو چی به سرش آوردند، دیدم بدن بی سرو  پاهاش رو به ریسمان بستندریالبا اسب تو کوچه میکشیدند دیدم بردند،میگه اومدم دنبال جنازه،بردنش بازار قصابها برای اینكه همه شیعه ها بترسند،بدن روبه قناره قصابی آویزان کردند تازه این نایب آقاست این جور کشتند،برا خودش برنامه ها چیدند،...

                                       دانلودروضه                      

 

در زندگی بکوشلباس صبر بر تن بپوشبا دانایان بجوشعزت نفس را به هیچ قیمتی مفروش

شنبه 3 آبان 1393  5:07 PM
تشکرات از این پست
shayesteh2000 ravabet_rasekhoon
salma57
salma57
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1391 
تعداد پست ها : 35499
محل سکونت : گیلان

متن روضه شب اول محرم_مسلم بن عقیل -حاج منصور ارضی

 

كوفه انگار كه نسبت به تو احساس نداشت

باغ ها

دوازده هزار نامه فقط از كوفه فرستادند

باغ ها ظرفیت عطر گل یاس نداشت

اصلاً حیف بود تو بیای كوفه آقا

ریشه ی

همه ی حرف های ما چند بعدی است،هم مال امروز،هم مال اونروز

ریشه ی غفلت كوفه به كجاها نكشید

كه سفیر پسر فاطمه را پاس نداشت

كوفه از بس كه نگاهش به حرام عادت كرد

یعنی سینه زن،اگه هی به نگاه به نامحرم ،زن های بی حجاب بكنی،خطر داره برا دلت،اول كار اشكت رو میگیرند،هرچی هم من و دیگران بخونیم ،مات میشینی دلت میسوزه،اما این سنگ كه تو چشمته، نمیذاره گریه كنی

كوفه از پس كه نگاهش به حرام عادت كرد

چشم دیدار تو  مسلم و عباس نداشت

حسین......

یادشان نیست تو را بس كه نمك نشناسند

اومدند در خونه ی حسین،بعد از امر امیرالمؤمنین ،آقا دعا كن بارون نمیآد،قحطی مارو داره میكشه،زن و بچه مون دارن از تشنگی میمیرند،آقاجانم،حضرت دعا كرد،شنیدید،این حرف مال شب هفتمه،دعا كرد بارون اومد،بركه هاشون پر شد،همه خوشحال شدند،آقا جان تلافی میكنیم،ای نامرد مردم،بی درد مردم

یادشان نیست تو را بس كه نمك نشناسند

گویی این شهر جفا عاطفه بشناس نداشت

آشنا با تو كسی بود ولی بود ولی

جز دل حانی و طوئه دل حساس نداشت

امت نامه پران با تشری برگشتند

نامه نوشتند اما نامه پرون بودند

زره ای صدق و ثبات قدمی ناس نداشت

با تو دلهاست ولی بر تو زبان شمشیر

كوفه جز تیر و سنان دكه ی اجناس نداشت

پایتختی كه در آن عدل علی میزان بود

هیچ در ظلم ستم بهر تو وسواس نداشت

به رجز خوانی من مرد و زنش خندیدند

هی گفتم من مسلمم،نایب حسینم،هو كردن

به رجز خوانی من مرد و زنش خندیدند

نایبت چاره ای از خنده ی خناس نداشت

دست من بسته شد و دست جسارت وا شد

كوفی انگار دگر غیرت و احساس نداشت

داره با خدا مناجات میكنه،گریه میكنه،آخه تو كوچه های كوفه،دویست سرباز دارن باهاش میجنگند،دوباره كمك خواستند،ابن زیاد داد زد،فحش داد به اون سردارش،كه داشت میجنگید،گفت:مگه چیكار میكنی،یه نفره نمیتونی دستگیرش كنی،گفت : اینها از بنی هاشم اند،مگه مارو به سمت،بقّال های كوفه فرستادی، این مسلم ِ،فریبش دادند،امان نامه گرفتند از ابن زیاد،دادن دست آقا،همچین كه دادن دستش و خوند،دید اصلاً اینقدر امان نامه قوی است،میتونه بره به حسینش برسه،میتونه بره،دست از شمشیر كه برداشت،دستاش رو بستند،حالاهركی میرسه یه شمشیر بهش میزنه،لبش شكافته شد،دندوناش شكسته شد،آب آوردن روزه اش رو باز كنه،دندونهای ثنایاش افتاد،خون آب رو  مضاف كرد،آب رو برگردوند،به خودش گفت:من باید تشنه بمیرم،مثل اربابم حسین،آی حسین....

 

در زندگی بکوشلباس صبر بر تن بپوشبا دانایان بجوشعزت نفس را به هیچ قیمتی مفروش

شنبه 3 آبان 1393  5:11 PM
تشکرات از این پست
shayesteh2000 ravabet_rasekhoon
salma57
salma57
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1391 
تعداد پست ها : 35499
محل سکونت : گیلان

متن روضه شب اول محرم_مسلم بن عقیل -حسن خلج


                         

بی كس و خسته در این شهرم و دلداری نیست

غم دل با كه بگویم كه غم خواری نیست

اهلش هستی؟عمقش رو پیدا میكنی؟قطعاًمیدونم نیازی نیست بازش كنم،اگه بخوام بشكافمش،خیلی دردناك میشه موضوع.

یارب این شهر چه شهری است كه صد یوسف دل

 به كلافی بفروشند و خریداری نیست

قربون ناله هاتون برم،قربون زمزمه هاتون برم كه این زمزمه ها كاروان استقبال از قافله ی حسینه،با ناله هاتون دارید میرید استقبال،آقامون داره میاد،كربلا،حسین جانم،حسین جانم،امیداوارم به حق امیرالمؤمنین علیه السلام،همیشه دلت پرسوز و گداز باشه،هرجا اسم حسین رو شنیدی،آتیش دلت زبانه بكشه،تو كوچه پس كوچه ها میگرده،سر به دیوار میذاره.

برحُرمتِ

تواضع رو ببین،میگه من كه چیزی نبودم،اما تو من و فرستادی،من پیام آور تو بودم،باید به خاطر تو هم كه میشد،حُرمتِ من رو نمیشكستند،اما

برحُرمتِ پیمبریم پا گذاشتند

جز سایه ام مرا همه تنها گذاشتند

آقای من حسین،حسین جان،نیا آقا،آقا جان تو كوچه پس كوچه هاشون گشتم،تو بازار آهنگراشون رفتم،دیدم همه دارن آماده میشن،شمشیر تیز میكنند حسین،نیزه میسازند حسین

بستند

حسین جان یه نگاه بكن،از بالای دارالاماره گفت: ببین همه ی وجودم داره تو رو میبینه،برادرا،شمشیر وقتی میبره،حالتی كه جا میذاره،شبیهه چشم ِ

بستند اگر دو چشم من  اما به پیكرم

صد چشم زخم را به رهت وا گذاشتند

آقا ببین با من چه كردند،من نگران خودم نیستم،نگران چی هستی؟

دندان تیز نیزه شان را گمان كنم

آقای من میشه نیای؟

دندان تیز نیزه شان را گمان كنم

وقف گلوی اكبر لیلا گذاشتند

دیگه چه خبره مسلم؟

چشمان زهر دار سه شعبه به طعنه گفت

من را برای دیده ی سقا گذاشتند

از اون طرف ابی عبدالله،فرمود: مسلم،سهم علی اكبر و گفتی،سهم لیلا رو گفتی،سهم عباس رو گفتی،سهم همه رو یكی یكی گفتی،سهم من چی شد؟بگم سهم حسین رو یا نه،آقاجان نیا،نیا

تا یك هزاران نهصد و پنجاه ضربه را

سهم تن شریف تو آقا گذاشتند

هیچ كدوم این خبرها امام حسین علیه السلام رو تكون نداد،هیچ كدوم این خبرها تعجب آقارو وا نداشت،هیچ كدوم این خبرها آقا رو از جا نكند،اما این خبر آخر امام حسین علیه السلام رو از جا كند،از جا بلند شد،مگر خبر چه خبریه؟حسین جونم

چشمان تیزبین دو صد سنگ را

سنگ هارو بالای بام ها جمع كردند،برای كی؟

چشمان تیزبین دو صد سنگ را

به بام چشم انتظار زینب كبری گذاشتند

حسین آرام جانم،حسین روح و روانم

                                      دانلود روضه

 

در زندگی بکوشلباس صبر بر تن بپوشبا دانایان بجوشعزت نفس را به هیچ قیمتی مفروش

شنبه 3 آبان 1393  5:12 PM
تشکرات از این پست
shayesteh2000 ravabet_rasekhoon
salma57
salma57
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1391 
تعداد پست ها : 35499
محل سکونت : گیلان

متن روضه خوانی حضرت مسلم و یادی از حضرت صاحب الزمان(عج)-سلحشور

السلام علیك یا اباصالح،المهدی،آجرك الله یا بقیة الله،قربون شال عزات برم آقاجان،قربون خون گریه كردنات برم آقاجان.

آقای خوب و مهربون

گل زمین و آسمون

چشاش شده كاسه ی خون

آخه محرم رسیده

خال سیاه رو گونشه

دل همه دیوونشه

شال عزا رو شونشه

آخه محرم رسیده

میخوای صداش بزنی؟آقام آقام آقام آقام

امیر عشق عالمین

چو فاطمه به شور شین

تو گریه هاش میگه حسین

آخه محرم رسیده

دلش به تاب و تبه

ز گریه ها لبالبه

به فكر عمه زینبه

آخه محرم رسیده

صدا صدای قافله است

یكی به فكر سلسله است

كمون به دست حرمله است

آخه محرم رسیده

می خوام برات بمیرم،حسین،حسین،حسین جان الهی برات بمیرم.

مسلم میگه:

بر باد داده ام همه ی آرزوی خویش

همه ی ناراحتیم برا اینه

آواره كرده ام حرمی را به سوی خویش

زانوش رو بغل گرفته بود،می گفت:

شرمندگی گرفته نفس را به سینه ام

مرثیه خوان كوچه ی تنگ مدینه ام

اینجا با یه مرد راه گرفتن این طور،همش میگم با فاطمه تو اون گوچه ی تنگ چیكار كردن،اینها رحم ندارن،مروت ندارن،مردونگی ندارن

وا مانده ام چگونه شبم را سحر كنم

ای دل بگو مراکه چه خاکی به سرکنم

 چون چاره نیست تکیه به دیوار می زنم

زانو بغل گرفته­ام و زار می­زنم

از هر درخت نخل در این شهرکینه خیز

‏هر ساقه نیزه ای شدو هر شاخه تیر تیز

 هر پاره آهن از هنر دست این دیار

یا نعل تازه­ای شده یا تیغ آبدار

‏شوری به پاست بر سر پیر و جوان شهر

صف بسته اند بر در آهنگران شهر

 اینجا تمام قافله را سنگ می زنند

حتما اسیر سلسله را سنگ می زنند

‏با پنجه­های زبر و خشن شانه می­کشند

زلف یتیم را در هر خانه می­کشند

‏می­ترسم ازگُلی که تنش خیزرانی است

ازکودکی که چهره او ارغوانی است

 اینجا سلام را ز سر بام می دهند

ناموس راکتک زده دشنام می دهند .

ای وای ای وای ای وای

میخوان بیعت بگیرن از ابی عبدالله؛ولید ملعون،مروان ملعون،ابی عبدالله رو دعوت كردن بیاید برا بیعت؛ابی عبدالله میدونه اینها چه خیال شومی در سر دارن،به جوونهای بنی هاشم فرمود من دارم میرم،شما هم با من بیایید،پشت این خونه باشید اگه دیدید خطر من و داره تهدید میكنه،صدای حسین بلند شد واردبشید ، مگر نه نیایید،ابی عبدالله وارد خونه شد،مروان ملعون رو كرد به ولید،گفت:اگه دست از حسین برداری،دیگه نمیتونی حسین رو پیدا كنی،همین جا كار و تموم كن،آقا بلند شد پیراهن این ملعون رو گرفت،گفت: زنا زاده تو میخوای من و بكشی،تا صدای حسین علیه السلام بلند شد،مسلم،با شمشیر كشیده،دوید داخل،اباالفضل علیه السلام از یه طرف،علی اكبر از یه طرف،میدونی این منظره رو حسین كجا یادش اومد،اومد مقابل لشكر ایستاد،گفت:اَین مسلم؟كجایی مسلم؟تهدید میشدم،حمله كردی،ببین این  شمشیر برهنه ها؛دور حسین داره میچرخه،چرا جوابم رو نمیدی،مگه نمیبینی من غریبم،حسین رو میخوان بكشن،.....حسین.... 

                                                      

                          دانلود روضه

در زندگی بکوشلباس صبر بر تن بپوشبا دانایان بجوشعزت نفس را به هیچ قیمتی مفروش

شنبه 3 آبان 1393  5:13 PM
تشکرات از این پست
shayesteh2000 ravabet_rasekhoon
salma57
salma57
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1391 
تعداد پست ها : 35499
محل سکونت : گیلان

پسر عمو جانم،تنهایم،نیابه كوفه ای آقایم-جواد مقدم

پسر عمو جانم،تنهایم،نیابه كوفه ای آقایم

هزار باری كه مردم و زنده شدم

فقط من از روی تو شرمنده شدم

به خونه ی یه زن پناهنده شدم

ثارالله،ثارالله

خدارو شكر سفیرتم ای نور عین

برات زبون گرفته ام با شور و شین

و الله ما لی امیر غیر الحسین

پسر عمو،پسرعمو،كوفه نیا

نصیب من خسته،حالی شد

بدون كه دور من،خالی شد

سرم رو دارالاماره میزنند

با پا به جسم پاره پاره میزنند

تنم رو به میخ قناره میزنند

ثارالله،ثارالله

خدارو شكر سفیرتم ای نور عین

برات زبون گرفته ام با شور و شین

و الله ما لی امیر غیر الحسین

پسر عمو،پسرعمو،كوفه نیا

تو دل از این غصه،آتیشه

آقا سرانجامت چی میشه؟

می ترسم از اینیكه بی سقا بشی

كنار نعش اكبرت تنها بشی

پریشون اسیری ِ زنها بشی

ثارالله،ثارالله

خدارو شكر سفیرتم ای نور عین

برات زبون گرفته ام با شور و شین

و الله ما لی امیر غیر الحسین

دانلود مداحی

*******

و الله ما لی امیر غیر الحسین: بخدا قسم نیست امیری برای من جزء حسین علیه السلام.

قناره: چوبی یا آهنی دراز دارای میخ های بلند که در دکان قصابی گوشت را به آن آویزان می کنند.

 

در زندگی بکوشلباس صبر بر تن بپوشبا دانایان بجوشعزت نفس را به هیچ قیمتی مفروش

شنبه 3 آبان 1393  5:15 PM
تشکرات از این پست
shayesteh2000 ravabet_rasekhoon
salma57
salma57
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1391 
تعداد پست ها : 35499
محل سکونت : گیلان

كوفه نیا كه مردمش وفا ندارن-جواد مقدم

كوفه نیا كه مردمش وفا ندارن

نامرد و بی مُروتن حیا ندارن

خدا می دونه كه دروغه وعده هاشون

گلاتو له میكنن اینجا زیر پاشون

از پشت سر خنجر كشیدن پیشه شونه

نامردی كردن عادت همیشه شونه

از برق سیم و زر و سكه همه كورند

مردم شهر كوفه از خدا بدورند

مسلمت اینجا شده آوراه ی كوچه

حسین من رقیه رو نیاری كوفه

اگه با دخترت به سوی این دیاری

یادت باشه گوشواره هاشو در بیاری

غریب كشی تو شهرشون سابقه داره

خیلی برات حرف دارم از دارالاماره

اینجا با سر بریدن از تن خو گرفتن

با خون ریخته ناب حق وضو گرفتن

ممنونم از خدا نذاشت كه نا امیدشم

آرزوم بود كه واسه حسین شهید شم

حس میكنم تو كوفه كربلارو آقا

درد و غم و مصیبت و بلا رو آقا

نقشه كشیدن اینها واسه اصغر تو

براش بمیرم ارباً اربا اكبر تو

شمر روی سینه ات آقاجون تو میكشی آه

زینب اگه دق نكنه خوبه به والله

رقیه رو می برن اینها به اسارت

زینب میبینه به سرت میشه جسارت

دانلود مداحی

 

در زندگی بکوشلباس صبر بر تن بپوشبا دانایان بجوشعزت نفس را به هیچ قیمتی مفروش

شنبه 3 آبان 1393  5:16 PM
تشکرات از این پست
shayesteh2000 ravabet_rasekhoon
salma57
salma57
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1391 
تعداد پست ها : 35499
محل سکونت : گیلان

زبانحال حضرت مسلم خطاب به امام حسین (ع)

میا کوفه که اکبر نوجوان است

علی اصغرت شیرین زبان است

میا کوفه که زینب خوار گردد

اسیر فرقه کفار گردد

تمام عشق را بار شتر کن

دو چشم خویشتن دریای درّ کن

اگر قصد دیار کوفه داری

تمام مشکها را خوب پر کن

چنان در کوفه من غمگسارم

گه بر دیوارها سر می گذارم

دل دیوار ها هم گر چه سنگ است

از این بهتر پناهگاهی ندارم

سرم را خاک راه خواهرت کن

دو طفلم را غلام اکبرت کن

 

در زندگی بکوشلباس صبر بر تن بپوشبا دانایان بجوشعزت نفس را به هیچ قیمتی مفروش

شنبه 3 آبان 1393  5:17 PM
تشکرات از این پست
shayesteh2000 ravabet_rasekhoon
salma57
salma57
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1391 
تعداد پست ها : 35499
محل سکونت : گیلان

مسلم اولین شهید

یابن عم کوفه میا هیچ کس یار تو نیست

زین همه خلق یکی طالب دیدار تو نیست

میثم آسا به سردار هوادار توام

تا نگویند کسی میثم تمار تو نیست

یوسف فاطمه از کوفه حذر کن که دگر

غیر غم قافله ای بر سر بازار تو نیست

زان همه نامه نگاری که نوشتند بیا

یک نفر نامه نویس بر در دربار تو نیست

پادر این معرکه مگذار که جان در خطر است

برو آنجا که کسی در پی آزار تو نیست

فکر و رحمی به جوانی اکبر کن

ز آنکه رحمی به دل دشمن خونخوار تو نیست

گر بیایی به جز از خنجر و شمشیر و سنان

میزبان تو و عباس علمدار تو نیست

گربیایی هدف تیر شود اصغر تو

ایمن از باد خزان آن گل گلزار تو نیست

لااقل اهل حرم را تو به همراه میار

که حیا را خبری برسر اشرار تو نیست

تا که سیلی نخورد دختر دردانه تو

کوفه جای زن و فرزنددل افکار  تو نیست

آب مهریه زهرا ست ولی بر لب آب

قطره ای بهر لب خشک گهر بار تو نیست

 

در زندگی بکوشلباس صبر بر تن بپوشبا دانایان بجوشعزت نفس را به هیچ قیمتی مفروش

شنبه 3 آبان 1393  5:18 PM
تشکرات از این پست
shayesteh2000 ravabet_rasekhoon
salma57
salma57
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1391 
تعداد پست ها : 35499
محل سکونت : گیلان

پیغام یار تنها

مسلم از فراز بام می دهد بر تو پیام

جانب کوفه میا حجت حق ای امام

کوفیان را به خدا شرم و حیایی نبود

نه همین شرم و حیا بلکه خدایی نبود

بگذر از کوفه میا

ای عزیز مصطفی

نزد این قوم دنی گر شوی  تو مهمان

میزبانیت کنند با نیزه و تیر و سنان

گر بمیرد ز عطش رقیه آبش ندهد

غیر سیلی به خدا کس جوابش ندهد

بگذر از کوفه میا

ای عزیز مصطفی

گر بیایی اکبرت زیب نی گردد سرش

گردد از تیر و سنان پاره پاره پیکرش

قاسمت کشته و عباس تو پرپر بشود

هدف تیر ستم گلوی اصغر بشود

بگذر از کوفه میا

ای عزیز مصطفی

دست من را بسته اند جانم از کین خسته اند

بهر قتل تو میا منتظر بنشسته اند

گربیایی سرت از سنگ ستم می شکند

شرح جانسوز ز غمت نیش قلم می شکند

بگذر از کوفه میا

ای عزیز مصطفی

 

در زندگی بکوشلباس صبر بر تن بپوشبا دانایان بجوشعزت نفس را به هیچ قیمتی مفروش

شنبه 3 آبان 1393  5:19 PM
تشکرات از این پست
shayesteh2000 ravabet_rasekhoon
salma57
salma57
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1391 
تعداد پست ها : 35499
محل سکونت : گیلان

نوحه زبانحال حضرت مسلم خطاب به امام حسین (ع)

گفت مسلم از جگر   ای خامس آل عبا

در گذر از این سفر    ای این عمّ با وفا

جانب کوفه میا ، جانب کوفه میا

نامه بنوشتم بیا  ای زاده زهرا حسین

لیک و گویم روز و شب با ناله و شور و نوا

جانب کوفه میا ، جانب کوفه میا

نالم ای شاه من از   جور و جفا ظالمین

دیده گریان گشته ام             اندر میان کوچه ها

جانب کوفه میا ، جانب کوفه میا

بیعتم اوّل نمودند      ای شه دنیا و دین

بعد از آن بردند مرا    در کاخ آن دور از خدا

جانب کوفه میا ، جانب کوفه میا

رمضانعلی حاج قربانی شیدا

 

در زندگی بکوشلباس صبر بر تن بپوشبا دانایان بجوشعزت نفس را به هیچ قیمتی مفروش

شنبه 3 آبان 1393  5:19 PM
تشکرات از این پست
shayesteh2000 ravabet_rasekhoon
salma57
salma57
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1391 
تعداد پست ها : 35499
محل سکونت : گیلان

نوحه زبانحال مسلم

ای طوعه من غریبم بی یار و غم نصیبم

من مسلم عقیلم من نائب حسینم 2

ای زن مرا ز احسان مهمان نما به آبی

این قلب تشنه ام را با آب ده جوابی

رحمی نما ب حالم گر پیر و کتابی

تحصیل کن تو ای زن با این عمل ثوابی

خشکیده مثل چوبی از تشنگی زبانم

من مسلم عقیلم من نائب حسینم 2

باد صبا گذر کن یکدم به سوی بطحا

از من رسان سلامی نزد عزیز زهرا

بر گو میا به کوفه مسلم غریب و تنها

گشتند خصم جانم بر قتل من مهیا

در راه عشقت ای شه ، من کشته از جفایم

من مسلم عقیلم ، من نائب حسینم 2

 

در زندگی بکوشلباس صبر بر تن بپوشبا دانایان بجوشعزت نفس را به هیچ قیمتی مفروش

شنبه 3 آبان 1393  5:20 PM
تشکرات از این پست
shayesteh2000 ravabet_rasekhoon mohamadrezatohedi
salma57
salma57
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1391 
تعداد پست ها : 35499
محل سکونت : گیلان

نوحه زبانحال حضرت مسلم بن عقیل خطاب به امام حسین (ع)

ای آنکه مهر خاتم بوسیده حنجرت  را

ارباب من تو هستی دریاب نوکرت را

ای نور چشم زهرا با چشم دل نظر کن

با دست بسته بنگر سرباز سنگرت را

صیاد بی همتت در سنگر شهادت

از سنگ کین شکسته بال کبوترت  را

مولا بیا به کوفه کاین بی حیا جماعت

در خاک و خون کشیدند پیغام آورت را

این کوفیان بی دین از نسل مدینه برگرد

اینجا میا که دشمن سازد جدا سرت را

خواهی اگر بیایی تنها بیا به کوفه

همراه خود میاور شش ماهه اصغرت را

ترسم به کوفه آئی بینی تو قطعه قطعه

با تارک شکسته آزاده اکبرت را

ترسم به  کوفه آئی لب تشنه خصم کافر

سازد جدا ز پیکر دست برادرت را

 

در زندگی بکوشلباس صبر بر تن بپوشبا دانایان بجوشعزت نفس را به هیچ قیمتی مفروش

شنبه 3 آبان 1393  5:21 PM
تشکرات از این پست
shayesteh2000 ravabet_rasekhoon
salma57
salma57
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1391 
تعداد پست ها : 35499
محل سکونت : گیلان

مسلمم کبوتر نامه بر شه ولا (سیب سرخی) + دانلود

مسلمم کبوتر نامه بر شه ولا

آخرین سفیر عشق خامس آل عبا

در هر خونه میرم درا به روم بسته میشه

دل من ز بی وفایی زار و بشکسته میشه

یا حسین غریب مادر مهربون برادرم

مردمش برا حسین نامه نوشتن که بیا

حالا شمشیر کشیدن برای کشتن آقا

روی دار کوفه اما التماس و شور وشین

برو ای باد صبا بگو میا کوفه حسین

یا حسین غریب مادر مهربون برادرم

صحبت مردم کوفه شده از قحطی آب

نقل بزمشون شده کودک دلبند رباب

میون حرفای مردم ارباً اربا شنیدم

توی دست یک نفر تیر سه شعبه می دیدم

یا حسین غریب مادر مهربون برادرم

یا حسین شنو توسر بسته سخن ز نوکرت

گوشواره وا کن و از گوش سه ساله دخترت

روی دار کوفه ام با التماس و شور و شین

با لبای پر زخون میگم میا کوفه حسین

یا حسین غریب مادر مهربون ارباب من

من بمیرم از برای قلب زینب صبور

آخه حرفایی شنیدم  از سر و کنج تنور

اینجا مردمانش از عجب و ریا لبالبن

دامناشون پر سنگ و چشم به راه زینبن

عده ای نقشه برای خیمه ها کشیدن

عده ای با نیزشون فکر سر بریده ان

روی دار کوفه ام با التماس و شور و شین

جون هر کسی که دوست داری میا کوفه حسین

یا حسین غریب مادر مهربون برادرم

فاطمه اومده گودال دیدن نور دو عین

اومده زیارت پیکر پر خون حسین

تا حسین و غرق خون دید

 ناله زد وای پسرم

خنجر رو نکش رو حنجر

آخه من یه مادرم

دانلود مداحی

 

 

در زندگی بکوشلباس صبر بر تن بپوشبا دانایان بجوشعزت نفس را به هیچ قیمتی مفروش

شنبه 3 آبان 1393  5:23 PM
تشکرات از این پست
ravabet_rasekhoon
salma57
salma57
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1391 
تعداد پست ها : 35499
محل سکونت : گیلان

منم سفیر عزیز زهرا

منم سفیر عزیز زهرا

شدم به کوفه غریب وتنها

دلم شکسته ز بی وفائی

به روی دارم به عشق مولا

میا به کوفه میا به کوفه

ز مردمان این دیار

به گریه و تاب وتبم

به دست بسته دم به دم

فقط به فکر زینبم

نگاه  مردمش حسین

ز کینه ها لبالبه

تموم سنگ کوفیان

به انتظار زینبه

میا به کوفه میا به کوفه

میا به کوفه

شدم اسیرش

نداره رحمی

جوان و پیرش

خدا میدونه

دلم می لرزه

ز حرمله و سه شعبه تیرش

میا به کوفه میا به کوفه

ز حال و روز کوفیان

شنو ز من تو  روضه ها

چه رونقی گرفته است

دکان نیزه سازها

میان کوفه رسمیه

سراسرش رنج و محن

نمیدهند یه جرعه آب

به میهمان خویشتن

ز کودکی من اسیر عشقم

دخیل عشق امیر عشقم

خدای قلبم فقط حسینه

به روضه اون فقیر عشقم

غریب مادر غریب مادر

به روی نقشه دلم

یه سر زمین با صفاست

همون زمین کربلاست

که پایتخت قلب ماست

به نام نامی حسین

همیشه زیر پرچمم

من از تبار گریه و دیوونه محرمم

 

در زندگی بکوشلباس صبر بر تن بپوشبا دانایان بجوشعزت نفس را به هیچ قیمتی مفروش

شنبه 3 آبان 1393  5:25 PM
تشکرات از این پست
shayesteh2000 ravabet_rasekhoon
دسترسی سریع به انجمن ها