دمام يکي از مشهورترين آلات موسيقي در جنوب کشور، خصوصاً بوشهر است. دمام بصورتي استوانه شکل است که دو طرف آن با پوست مسدود شده و با تسمه و طناب آن را سفت و محکم مي بندند. موقعي که آن را برروي زمين بصورت محکم و ثابت مي گذارند، مي توانند با دو دست هم آن را بنوازند. در بعضي مواقع آن را از گردن خود آويزان کرده و شروع به نواختن مي کنند. با اينکه دمام فقط در مخصوص ايران است؛ اما بطور مثال شما مي توانيد آن را در هند، بعضي از کشورهاي عربي و آفريقايي پيدا کنيد.
----------------------------------------------------------------------------------------
دف، چيزي است شبيه به يک چارچوب طبل، که در اکثر نقاشي هاي مينياتوري، ترسيم شده است. در برخورد اول با دف، بنظر خيلي ساده مي رسد؛ اما دف قابليت به صدا درآوردن ريتمها و آهنگهاي مشکل را دارد. در موقع نواختن آهنگي صداي آن بخوبي شنيده مي شود. با حلقه هاي کوچک فلزي که در داخل آن تعبيه شده است تزئين مي شود و آن را از پوست بز تهيه مي کنند.
----------------------------------------------------------------------------------------
بربط، جد عودهاي اروپايي است؛ و همينطور آن را عود هم مي شناسند.گردني کوتاه و کج با دو رديف پنج زه اي بر آن که با کوک چهارمي آن و با استفاده از پر بال عقاب موسيقي سنتي را مي نوازند.صداي آن، صدايي بم است.
----------------------------------------------------------------------------------------
دو طبل
اين ساز از دو طبل بزرگ و کوچک ساخته شده است. اين نوعي ساز جنگي است که بوسيله کردها استفاده ميشود؛ از گردن اسب آويزان شده و براي بحرکت درآوردن و شور و شوق دادن به جنگجويان نواخته مي شود. اين ساز هم تقريباً شبيه به "تاس" است؛ مرکب از دو کاسه فلزي که پوست به روي آنها بوسيله تسمه محکم بسته شده، و آن دو بوسيله دو قطعه چرم به همديگر متصل مي شوند. طبل بزرگتر صداي بم تري از طبل کوچکتر دارد. دوطبل تقريباً شباهت به طبل هندي دارد، بجز آنکه آن طبل صداي بيشتري پخش مي کند و با انگشتان نواخته ميشود.
----------------------------------------------------------------------------------------
دوتار، سازي بسيار عالي که با گردني دراز و از خانوادهً عود است، مي توان در آسياي مرکزي، خاورميانه، و شمال شرقي چين پيدا کرد. جد اين ساز به احتمال زياد، تنبور خراساني، است که شکل آن در کتاب الموسيقي الخبر، ال فرابي در قرن دهم شرح داده شده است.
در ايران، دوتار را در نواحي شمال و شرق استان خراسان، بخوصوص در بين ترکمانان، و گرگان و گنبد، مي نوازند. وسيله ساز يکسان است؛ اما طريقه کوک کردن آن کمي با هم در مناطق مختلف فرق دارد. دو نوع مختلف از چوب در ساختمان دوتار مورد استفاده قرار مي گيرد. قسمت گلابي شکل آن را از چوب درخت شاه توت و قسمت گردن آن را از چوب زردآلو يا درخت گردو تهيه مي کنند.
دوتار را در فاصله چهار يا پنج کوک مي کنند. در قديم زه هاي آن را از رودهً حيوانات تهيه مي کردند، ولي امروزه آن را از نايلون يا سيم هاي فولادي تهيه مي کنند که هم بهتر مقاومت مي کند و هم ارزان تر است.
تکنيک نواختن دوتار مرکب است از کشيدن تارها بدون استفاده از مضراب و بدنبال آن حرکات نزولي و صعودي که تقريباً تمام انگشتان را درگير نواختن آن مي کند.
---------------------------------------------------------------------------------------
دهل يکي از سازهاي معروفي است که بصورتي گسترده در مراسم شادي در کردستان بکار مي رود، همچنين مي توان آن را در نقاط مختلف ايران و جهان پيدا کرد. دهل و سرنا ( سازي بادي ) معمولا با همديگر و در موقع رقصهاي گروهي نواخته مي شوند. صدايي بسيار بلند و قابل ملاحضه دارد. بصورتي استوانه شکل از چوب تهيه شده است و دو طرف آن را پوست کشيده اند. دهل را بوسيلهً چوبي که مثل سر عصا است در دست راست و چوبي باريک در دست چپ مي نوازند. صداهاي بلند را بوسيله چوبي که در دست راست دارند در مي آورند و با چوب دست چپ فقط بصورت تزئيني و بعضي اوقات صداهاي زير و کوچک را مي نوازند.
----------------------------------------------------------------------------------------
فلوت يا ني و فلوت کوچک تنها سازهاي بادي چوبي هستند که فاقد زبانه اند. نفس اجرا کننده از سوراخ کوچکي که در کنار لوله نزديک به سر آن تعبيه شده وارد لوله ميشود. باز و بسته شدن سوراخها در فلوتهاي امروزي توسط کليد صورت ميگيرد. با آنکه فلوت از دسته "سازهاي بادي-چوبي" شمرده ميشود ، اما امروزه فلوت را از نقره نيز ميسازند يا فقط بر روي ساز روکش نقره اي ميکشند.
--------------------------------------------------------------------------------------------------------------
قيچک، ويولون يا کمانچه اي قوسي شکل و سازي است محلي و بيشتر در نواحي جنوبي کشور از آن استفاده ميشود. دو سوراخ بزرگ در قسمت بالائي، قيچک در نزديکي محلي که انگشتان قرار مي گيرند و يکي در قسمت پائين قرار دارد؛ که بوسيله پوست روي آن پوشيده شده است. چهار رشته اصلي و مابين هشت تا شانزده رشته، موافق با متن در اين ساز ايراني است.
--------------------------------------------------------------------------------------------------------------
سازي ايراني، داراي نشانه هايي از ويژگيهاي اصيل و سنتي و قومي ايران و از كامل ترين سازهاي زهي ايراني است. در اواخر قرن نوزدهم ميلادي در مصر مطرح گرديد. برخي آن را منسوب به فارابي دانسته اند. تار به شكل امروزي سابقه طولاني و دوري ندارد، چرا كه تا چند دهه پيش، تار با پنج سيم نواخته مي شد، اما بر حسب احتياج سيم ششمي نيز بدان اضافه گشت.
تار با مضرابي متشكل از يك تيغه فلزي (از جنس فلز برنج) آميخته با موم نواخته مي شود و از لحاظ صدادهي از انواع كامل آلات موسيقي ايراني است. تار در اركستر از وظيفه اجراي ملودي تا پشتيباني سازها به خوبي برمي آيد، به خصوص كه انواع تار با سيم هاي بم را مي توان بكار گرفت.
--------------------------------------------------------------------------------------------------------------
سه تار، ساز ملي موسيقي ايران است. اين ساز در ابتدا به سه سيم بيشتر نداشت. از اين رو آن را سه تا، ستو، ستويه و ستاه نيز ناميده اند، اما در اوايل عهد قاجار، توسط عارفي به نام مشتاق عليشاه، سيم چهارمي نيز بدان اضافه گشت. سه تار سازي است از خانواده سازهاي زهي که همواره به عنوان ساز دوم يا سوم موسيقيدانان ايراني جايگاه خود را حفظ كرده است.
سه تار از جنس چوب، با كاسه اي گلابي شكل و نيم كره اي، و دسته اي نازك تر از دسته تار و داراي چهار سيم مي باشد و با ناخن انگشت اشاره نواخته مي شود.
--------------------------------------------------------------------------------------------------------------
سازي است به شكل ذوزنقه متساوي الساقين، كه از دو جنس چوب و فلز تشكيل يافته است. بر سطح فوقاني سنتور هفتاد و دو سيم كشيده شده كه دو سر سيم ها به وجوه جانبي سنتور متصل مي باشد.
سنتور با دو مضراب چوبي نازك و بلند بنام مضراب نواخته مي شود و هر چهار سيم از روي يك پايه به نام خرك عبور مي نمايد.
--------------------------------------------------------------------------------------------------------------
از سازهاي كوبه اي پوستي است كه داراي بدنه اي از جنس چوب يا فلز يا سفال توخالي كه بر سطح دهانه فراخ آن پوست كشيده مي شود و زيربغل نهاده و با انگشتان دو دست مي نوازند.
از زمان ساسانيان با نام دمبلك وجود داشته و در پنجاه سال اخير بصورت مستقل نيز نواخته مي شود.
--------------------------------------------------------------------------------------------------------------
تنبور با تاريخچه اي در حدود 1500 سال قبل از ميلاد، در ادوار مختلف تاريخي به چشم مي خورد و از رايج ترين سازهاي مضرابي است. تنبور زماني در انواع كاسه هاي گلابي شكل در ايران و سوريه ساخته مي شد و سپس از طريق تركيه و يونان به غرب راه يافت و كاسه بيضي شكل آن در مصر باب شد.
امروزه، تنبور سازي است محلي، با دسته اي بلندتر و كاسه اي بزرگ تر و منحني تر از سه تار و داراي سه سيم و چهارده پرده، كه با پنجه نواخته مي شود و خاصه در مجلس تنبورنوازان و دراويش كردستان و كرمانشاهان، مجري موسيقي مذهبي است.