تیتراژ اخبار ساعت 21
رکورددار بیشترین ساعت پرواز با هلیکوپتر «کبرا» در هشت سال دفاع مقدس از برقراری ارتباط رادیویی در کابین کمک خلبان یکی از هم رزمانش در جریان عملیات «الیبیتالمقدس» شهید شد.
امیر سرتیپ خلبان «رحمان قضات» که مدتی جانشین هوانیروز بوده و رکورد بیشترین ساعت پرواز با هلیکوپتر کبرا را در دوران هشت سال دفاع مقدس به نام خود ثبت کرده است، وی به بیان خاطرهای از چگونگی شهادت یکی از هم رزمانش در جریان عملیات «الیبیتالمقدس» پرداخت.
وی در اینباره گفت: زمانی که مرحله نخست عملیات آزادسازی خرمشهر آغاز شد، دو تن از همرزمانم به نامهای «داوود فرهادی» و «نصیر رادفر» در غرب کشور با ضد انقلاب و خرابکارها در جنگ بودند. آنها حدود 30 روز در غرب کشور در حال انجام مأموریت بودند تا در نهایت آنها را سرکوب کردند و پس از پایان مأموریت به آنها گفته شد به پایگاه هوایی اصفهان بازگردند.
حدود دو یا سه روز از عملیات گذشته بود، در همین حین که آنها از شهر کرمانشاه به سمت اصفهان در حال پرواز بودند، «نصیر رادفر» که کمک خلبان هلیکوپتر کبرا بود به «داوود فرهادی» خلبان آن هلیکوپتر میگوید: «رادیو را روشن کن» ؛ فرهادی نیز رادیو را روشن میکند. گزارشگر رادیو در حال اعلام اخبار جبهه خرمشهر و عملیات «الیبیتالمقدس» بود. از آنجایی که در هلیکوپتر کبرا، خلبان و کمک خلبان به دلیل آنکه پشت سر هم و در کابینهای جدا هستند، باید با بیسیم هلیکوپتر با یکدیگر ارتباط بگیرند و نمیتوانند با یکدیگر رو در رو صحبت کنند، فرهادی ارتباط بیسیم داخل کابین را قطع میکند تا رادیو وصل شود.
فرهادی برایم تعریف میکرد هنگامی که نصیر رادفر به گزارش گوش میداد به او گفتم: «برای چند دقیقه هلیکوپتر را هدایت کن تا کمی استراحت کنم.» اما رادفر هیچ واکنشی نشان نمیداد، نگرانش شدم. پیش خودم فکر کردم که شاید اتفاقی برایش افتاده باشد تا اینکه دفترچه راهنمای هلیکوپتر را از کنار سرم و بغل صندلی به سمتش پرتاب کردم. او یک دفعه به خودش آمد.
یک تصویربردار به صورت حرفهای توانسته بود لحظه شلیک این موشک تا اصابت به یکی از تانکهای دشمن را به تصویر بکشد. این تصویر مدتی در تیتراژ اخبار ساعت 21 به نمایش درمیآمد
از او پرسیدم که «چه شده؟ چرا هرچه صدایت میزنم جواب نمیدهی؟» ، رادفر گفت: «ببخشید حالوهوای گزارش این خبرنگار من را به جبهه جنوب برده بود. ای کاش میتوانستیم مستقیم به عملیات برویم.» فرهادی نیز به او گفته بود: «30 روز در مأموریت بودیم، دیگر باید پیش خانوادههایمان برویم.» شیوه گزارش رادیویی آن گزارشگر به گونهای بود که باعث شد روح نصیر رادفر را برای حضور در عملیات «الیبیتالمقدس» به تسخیر خودش درآورد.
هنگامی که آنها به اصفهان رسیده بودند، یک فروند هلیکوپتر «شنوک» از پایگاه اصفهان به سمت «شلمچه» در حال برخواستن از باند بوده است. «نصیر رادفر» هم که هنوز دلش میخواست در عملیات شرکت کند، به فرهادی گفته بود: «میشود با مسئول عملیات پایگاه صحبت کنی که هلیکوپتر را نگه دارند تا من هم با آنها بروم؟» فرهادی هم با مسئول عملیات هماهنگ کرد و موافقت شد؛ چرا که «نصیر رادفر» یکی از خلبانانی بود که نحوه کار با موشک «ماوریک» را بلد بود.
جالب اینکه این موشک اصلاً برای هلیکوپتر نبود و تنها روی جنگندههای «F_5» و «فانتوم» قابل نصب و هدایت بود. اما مهندسان ایرانی با خوشفکری توانسته بودند این موشک را روی هلیکوپتر کبرا نصب کنند. در جریان همین عملیات «الیبیتالمقدس»، یک تصویربردار به صورت حرفهای توانسته بود لحظه شلیک این موشک تا اصابت به یکی از تانکهای دشمن را به تصویر بکشد. این تصویر مدتی در تیتراژ اخبار ساعت 21 به نمایش درمیآمد. آن خلبان که توانسته بود موشک «ماوریک» را شلیک کند همین خلبان نصیر رادفر بود که سرانجام در روز چهارم خردادماه سال 61 در حالی که یک روز از آزادسازی خرمشهر میگذشت، به شهادت رسید.
بیشک اگر جانفشانیهای خلبانانی همچون شهید «نصیر رادفر» نبود، عملیات «الیبیتالمقدس» با دشواری پیش میرفت؛ چون عراقیها دژی از تانک را در نزدیکی جاده اهواز - خرمشهر درست کرده بودند که تنها باید با نبرد هوایی آنها را منهدم میکردیم.