پديده سلفی به اندازهاي مهم شده است که نميتوان بي توجه از كنار آن گذشت و يا از وجود آن چشم پوشي كرد. دانشگاه سیتی یونیورسیتی نیویورک (CUNY) ماههاي اخير تحقیق گستردهای روی عکسهای سلفی انجام داده است. نام اين پروژه تحقيقاتي سلفي سيتي (Selfiecity) بود كه نتايج جالبي ارائه داد.
در اين تحقيق آنان 656 هزار عكس سلفی را که در پنج شهر نیویورک، سائوپائولو، برلین، بانکوک و مسکو روی اینستاگرام آپلود شده بود را مورد بررسی قرار دادند. نتايج اين بررسيها جالب بود. نتايج نشان ميداد كه زنها بیشتر از خودشان عکس میگیرند، اما مردها عکسهای بیشتری در دنیای مجازی به اشتراک میگذارند و...نكات ديگري مثل اينكه؛ اهالی بانکوک از باقی دنیا شادتر هستند؟! اينكه افراد راحتتر جلوي دوربين قرار ميگيرند و از ژستهاي سينمايي خبري نيست و....باور كنيد همه این اطلاعات را آنان از روی عكسهاي سلفیها به دست آوردهاند.
سرپرست اين تحقیقات درباره نتایج اين پروژه گفته است؛ "تفسیر شما نیز به خوبی تفسیر من است." و منظورش این است که توضیحی برای این نتایج ندارد! و پر واضح است. عکسهای سلفی را ديگر نمیشود نادیده گرفت! آنها چنان اهمیت يافتهاند که در دنیای خبرهای رسمی نيز جايگاه خاص خود را دارند.
اگرچه ممکن است، بعضیها بگویند سلفیها فقط یک آیینه دیجیتال برای بازتاب روحیه خودشیفتگی عصر تكنولوژي هستند، اما به گونه ديگري هم ميتوان به آنها نگاه كرد. ميتوان گفت كه سلفیها یک جور زندگینامهنویس، خودنوشت هستند. یک جور زندگینامه مدرن با امکانات، نشانهها و اطلاعات فراوان كه در دسترس بسياري قرار ميگيرند.
در گذشته نه چندان دور مفهوم جمع، يعني عدهای آدم که دور هم نشسته باشند. اما، امروزه اين مفهوم بسيار تغيير كرده است. حال آدمها با گذاشتن یک هدفون توی گوش، به سرعت وارد جمع شده و يا از آن خارج ميشوند و به دنیای شخصی خود میروند در واقع جمع يا دورهم بودنها، لزوما کنش - واکنشی بین افراد حاضر برقرار نمیکند و مفهومي ديگري براي خود يافته است.
برخلاف گذشته به نظر ميرسد فرديت به جاي جمعيت اهميت پيدا كرده است و يا اينكه منيت جایگزين "جمع" شده است. اهداف گروهي و عمومي جاي خود را به فعاليتهاي شخصی و فردي داده است. مستندنگاریهای اول شخص در رسانههای رسمیرواج یافته است و اين تحولي عجيب و قابل تعمق است.
جمله معروف آندره مالرو را يادتان ميايد: "چیزی که فقط برای من مهم است، چه اهمیتی دارد؟" حال اين جمله به شکل ديگري گفته ميشود؛ "چیزی که برای شخص من مهم نیست، چه اهمیتی دارد؟"توجه كرديد؟!
در عصر حاضر، افراد با وجود، موبایل، تبلت و لپتاپهای شخصی، ديگر دنياي خاص خود را دارند. بسياري اوقات خود در میان جمع هستند ولي ذهن و حواس درون تكنولوژيهاي ميان دستهايشان است.
ديگر از آن آرزوها و آرمانهاي گذشته جوانان خبري نيست. حتي نوع اهداف و برنامهها كه براي آينده ريخته ميشوند نيز خبري نيست و به كلي دستخوش تغيير و تحول شده است. به راستي جوانان ما در آينده چگونه افرادي خواهند شد؟
آيا با تكنولوژيهاي جديد، اولویت اصلی و هدفگذاری جوانان، در آينده بیشتر به سوي زندگی شخصی و فردي كشيده خواهد شد و از تلاش براي كشور و مردم خبري نخواهد بود؟ اين يك سوال و حدس نيست، بلكه تحقيقي است كه به واقعيت نزديك است.
برداشت از گرفتن عكس سلفی در بهترین شکل ممکن، حكايت داستان نارسيس است. داستان خودشفيتگي... میل و نیاز انسان به بروز شدن خود و خويش، تنها نشان از خودشیفتگی دارد.
البته منظور این نیست که هر که سلفی میگیرد، خودشیفته است و يا كه اصلا نيست. بلكه منظور اين است كه این تکنیک ساده و فراگیر، ابزاری در اختیار فرد قرار میدهد تا خودش را ببیند و از آنچه که هست لذت ببرد.
با یک نگاه سرسری به تصاوير سلفیهای به اشتراك گذاشته شده در شبکههای اجتماعی، خواهيد ديد که افراد معمولا در این عکسها ساده و معمولي هستند و ديگر از ژست و فیگور سينمايي و عجيب و غريب خبري نيست. عدم روتوش عكس و مستند بودن عكسهاي سلفيها نشان از تغيير ذهنيت گيرندههاي عكسها دارد كه روز به روز با تعداد بسيار در فضای مجازی به اشتراک گذاشته میشوند.
عدم توجه سلفیها و كاربران به عكسهاي نافرم مانند؛ چهرههاي ژوليده، بر تن داشتن لباس خانگی و گاها کثیف، نامرتب بودن موها و... ديگر نه براي خود بلكه براي سايرين هم اهميتي ندارد.
حتي زیرنویس عکسها كه گاها سعي در تشديد بخشهاي نافرم عكس با نوشتاري طنزآميز دارند نيز به عدم ارزشگذاري، تاكيد ميكند. همه اينها نشان ميدهند كه امروزه افراد ازاعتماد به نفس و اطمینان بالاي برخوردار شدند. به عبارتي، از آنچه كه هستند راضي هستند و حتي منتظر تاييد ديگران(با لايك) نيز هستند. جالب است نه؟!
حال به لطف شبکههای اجتماعی، هر فردي داراي یک خبرگزاری شخصي و یکنفره هم شده است. همان بحث خالقان رسانههاي ديجيتال...حال اين رسانههاي يك نفرهاي ميتوانند صرفا با پراختن به زندگي شخصي خود، سوالها و تردیدهایش را با سايرين مطرح کند و افکار و عقایدش را درهرزمینه مانند؛ ازدواج، بچه دار شدن، سر کار رفتن، فارغ التحصیلی، سفر یا درگذشت عزیزان و... به اشتراک بگذارد و يا اينكه با نگاهي شخصي به وقايع اجتماعي، سياسي، اقتصادي و.... به اطلاع رساني با عكس، فيلم و گزارش بپردازد.
در حال حاضر نكته جالب اين است كه چگونه پیش پا افتادهترین و معمولیترین وقايع و اتفاقات زندگی افراد هم تبدیل به سلفی و به نوعي يك گزارش میشود و روی شبکههای اجتماعی میرود.
اتفاقاتي چون سررفتن شیر روی گاز، پختن یک شام، تراشيدن سر، سبیل گذاشتن، برف بازی، آب تنی، سيگار كشيدن، نوع خوابيدن، انتظار کشیدن توی صف و ... همه میتوانند سوژه سلفی باشند. حتی لحظههایی که در گذشته به ندرت توی عکسها دیده میشدند، حالا در سلفیها فراوان دیده میشوند و ما را به سرعت و به صورت آنلاین از زندگی هم مطلع و آگاه میسازند.
منبع:همشهری