0

تفسیر آیه«لقد نصرکم الله فی مواطن کثیرة»

 
haj114
haj114
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1391 
تعداد پست ها : 3991

تفسیر آیه«لقد نصرکم الله فی مواطن کثیرة»

تفسیر آیه«لقد نصرکم الله فی مواطن کثیرة»
کلینی با سند خود نقل می‏کند که: 
چون به متوکل [عباسی]، سم دادند، نذر کرد چنانچه بهبود یابد، «مال کثیری» را صدقه دهد، چون بهبود یافت، از فقها درباره اندازه «مال کثیر» پرسید، با هم اختلاف کردند، یکی گفت: صدهزار، دیگری گفت: ده هزار، و هر کس چیزی گفت، و امر بر متوکل مشتبه شد [و ندانست چه کند]. صفعان، یکی از ندیمان [1] او گفت: چرا سراغ این سیاه نمی‏فرستی تا از او بپرسی؟ 
متوکل گفت: وای بر تو! چه کسی را می‏گویی؟! 
صفعان گفت: ابن‏الرضا علیه‏السلام، او پاسخ آن را نیک می‏داند، اگر تو را از این سرگردانی بیرون آورد. باید فلان مقدار به من بدهی، و اگر نه، تو صد تازیانه محکم به من بزن. 
متوکل گفت: پسندیدم، جعفر بن محمود! برو نزد ابن‏الرضا علیه‏السلام، و از او درباره اندازه «مال کثیر» بپرس. جعفر بن محمود نزد امام هادی علیه‏السلام آمد، و از اندازه «مال کثیر» پرسید، امام علیه‏السلام فرمود: اندازه مال کثیر، هشتاد است. 
جعفر بن محمود گفت: او از من علتش را می‏پرسد، امام علیه‏السلام فرمود: خدای سبحان می‏فرماید: «قطعا خداوند شما را در مواطن کثیره [2] یاری کرده است»، آن مواطن را شمردیم، هشتاد موطن بود. 

روی الکلینی: 
عن علی بن ابراهیم، عن أبیه، عن بعض أصحابه ذکره قال: 
لما سم المتوکل نذر ان عوفی أن یتصدق بمال کثیر، فلما عوفی سأل الفقهاء عن حد المال الکثیر، فاختلفوا علیه، فقال بعضهم: مائة ألف، و قال بعضهم: عشرة آلاف، فقالوا فیه: أقاویل مختلفة، فاشتبه علیه الأمر. 
فقال رجل من ندمائه یقال له: صفعان: ألا تبعث الی هذا الأسود، فتسأل عنه؟ فقال له المتوکل: من تعنی ویحک؟! 
فقال له: ابن‏الرضا، فقال له: و هو یحسن من هذا شیئا، فقال: ان أخرجک من هذا فلی علیک کذا و کذا، و الا فاضربنی مائة مقرعة [3] . 
فقال المتوکل: قد رضیت یا جعفر بن محمود! صر الیه، وسله عن حد المال الکثیر، فصار جعفر بن محمود الی أبی‏الحسن علی بن محمد علیهماالسلام فسأله عن حد المال الکثیر. 
فقال: الکثیر ثمانون، فقال له جعفر: یا سیدی! انه یسألنی عن العلة فیه. 
فقال له أبوالحسن علیه‏السلام: ان الله عزوجل یقول: (لقد نصرکم الله فی مواطن کثیرة) [4] ، فعددنا تلک المواطن فکانت ثمانین [5] . 

پی نوشت ها:
[1] ندیم: همنشین شخصی بزرگ، همدم، هم صحبت، [فرهنگ معین 4 / 4698]. 
[2] مواطن کثیره: جاهای زیاد، مواضع بسیاری. 
[3] القرع: الضرب بشدة الاعتماد، و المقرعة بالکسر فالسکون: ما یقرع به الدابة. مجمع البحرین 2: 490 (قرع). 
[4] التوبة: 25. 
[5] الکافی 7: 463 ح 21، تفسیر العیاشی 2: 84 ح 37 مع اختلاف، المناقب لابن شهرآشوب 4: 402، الاحتجاج 2: 497 ح 329، بحارالأنوار 19: 165 ح 8، و 50: 162 ح 51 مع اختلاف، و 104: 227 ح 56، التهذیب 8: 309 ح 24، الوسائل 23: 298 ح 1. 

 

شنبه 19 مهر 1393  10:47 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها