نوباوه در نخستین روز جنگ
بسیاری از رجال سیاسی، نظامی، اصحاب فرهنگ و هنر، نمایندگان مجلس و مسئولین کشور ما نیز در هشت سال دفاع مقدس به عنوان رزمندهای دلاور در میادین جنگ حضور داشتند.
آنهایی که امروز میدان مبارزهشان در مقام مدیریت یا کارهای کلان فرهنگی تعریف میشود، خاطراتی شنیدنی از مقاومت در جبههها دارند. روایت برخی از این خاطرات به بهانه هفته دفاع مقدس خالی از لطف نیست.
بیژن نوباوه نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی است. او که سی سال سابقه فعالیت خبری در سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران را دارد از جانبازان هشت سال دفاع مقدس نیز محسوب میشود. نوباوه در مورد سالهای دفاع مقدس میگوید: دفاع مقدس همهاش خاطره است. تمام خاطرات تلخ و شیرین آن تکان دهنده است. من افتخار میکنم که هشت سال در جنگ بودم و همه عملیاتهای بزرگ را تجربه کردهام. با شرکت در دفاع مقدس، هم تجربه زندگیام زیاد شد هم اعتماد به نفسم در نترسیدن از دشمن؛ و در مقابل دشمن ایستادگی کردن و مقاومت برای پیروزی را یاد گرفتم. فکر میکنم بزرگترین تجربه زندگی من 8 سال دفاع مقدس بوده است. حدود 19 یا 20 سالگی وارد جنگ شدم و تا 27 سالگی در جنگ بودم. به نظرم لطف خدا بود که چندین بار در جنگ مجروح شدم. بهترین دوستانم را در جنگ از دست دادم اما هیچگاه ناراحت نبودم چون فکر میکردم خدا برای اعتلای ملت ما و برای بالا بردن اعتماد به نفس ما تجربهای برایمان قرار داد و میخواست مقاومت ما ایرانیها با این تجربه جنگ بالا برود.
یکی از مدیران وقت صدا و سیما به من با خنده گفت: «اولین کار خبرنگاریات را خیلی خوب انجام دادی.» و به این ترتیب اولین گزارش خبرنگاری من بمباران و آغاز جنگ تحمیلی بود
بیژن نوباوه در ادامه به خاطره خود از نخستین روز جنگ تحمیلی اشاره میکند و میگوید: 31 شهریور ماه 59 یعنی 33 سال پیش مصادف است با اولین روز جنگ و روزی که من وارد صدا و سیما شدم. در آن روز من وارد سازمان صدا و سیما شدم تا خودم را معرفی کنم که از سپاه آمدهام و قرار است مشغول کار خبر شوم. در همان ابتدای ورودم فرودگاه تهران بمباران شد و هواپیماهای عراقی در حین فرار با ارتفاع پایین از روی صدا و سیما گذشتند. آنها را دیدیم. اما آن موقع ما بیخبر از همهجا فکر نمیکردیم هواپیماهای عراقی باشد. ولی من پرچم عراقی را روی دم هواپیما دیدم و در آنجا وقتی صحبت از هویت هواپیماها شد، گفتم اینها عراقی بودند. بقیه باور نمیکردند اما به آنها گفتم من خودم پرچم عراق را دیدم.
من این موضوع را در قالب کار خبر گزارش دادم. بعد که معلوم شد حمله هوایی از طرف عراق بوده و هواپیماها عراقی بودهاند، یکی از مدیران وقت صدا و سیما به من با خنده گفت: «اولین کار خبرنگاریات را خیلی خوب انجام دادی.» و به این ترتیب اولین گزارش خبرنگاری من بمباران و آغاز جنگ تحمیلی بود.
او در انتها میگوید: من فکر میکنم امروز مهمترین موضوعی که از دفاع مقدس باید مطرح شود یاد و خاطره شهدا، جانبازان و کسانی است که همه زندگیشان را در راه این مملکت دادند، و هیچگاه ادعایی هم نداشتند، به خصوص جانبازانی که شاید نزدیک سی سال است که قطع نخاع هستند و روی تخت خانههایشان افتادهاند. اینها صاحبان اصلی مملکت ما هستند. از خدا میخواهم که به ما هم توفیق دهد که ادامه دهنده راه آنان باشیم و عاقبت به خیر شویم.