جنگ سال 58 آغاز شد!
در دومین روز از هفته دفاع مقدس اولین نشست پیشکسوتان نیروی دریایی ارتش با اصحاب رسانه، در ستاد این نیرو برگزار شد. در این نشست ناخدا هوشنگ صمدی، دریادار ناصر سرنوشت، دریادار اخگر، عیسی حسینیبای و ناخدا علی جعفری جبلی به بیان خاطرات خود از دفاع مقدس پرداختند.
ناخدا «هوشنگ صمدی» ، فرمانده گردان تکاوران دریایی نیروی دریایی ارتش در دوران دفاع مقدس با بیان اینکه نیروی دریایی ارتش در هشت سال دفاع مقدس وظایف محوله را به نحو احسن انجام داد، گفت: جنگ در زمانی آغاز شد که نیروهای مسلح وضعیت مناسبی نداشتند، اما نیروی دریایی از نیمه دوم سال 58 مانورها و آموزشهای خود را آغاز کرد و در اسفند 58 با توجه به اطلاعاتی که به دست آورده بود و با توجه به مانور نیروی دریایی ارتش عراق به قطعیت در پیش بودن جنگ رسید.
فرمانده گردان تکاور نیروی دریایی ارتش در دفاع مقدس، با بیان اینکه عراق با 12 لشکر و در سه جبهه به ایران حمله کرد، یادآور شد: در ابتدا با 22 گردان به خرمشهر حمله کردند؛ در حالی که استعداد تمام مدافعین ایرانی از نیروهای ارتش، سپاه، ژاندارمری و نیروهای مردمی حتی به یک تیپ هم نمیرسید و صدام ادعا کرده بود که سه روزه خوزستان را فتح خواهد کرد و در روز هفتم نیز در میدان آزادی تهران مصاحبه مطبوعاتی خواهد داشت و کسینجر نیز پیشبینی کرده بود که صدام ایران را 10 روزه فتح خواهد کرد.
وی ادامه داد: نیروی دریایی از فروردین ماه سال 59 در تنگه هرمز تا شمال خلیج فارس مانور انجام میداد و از خرداد 59 آمادهباش نیروی دریایی به کلیه نیروها ابلاغ میشد.
هوشنگ صمدی با اشاره به کمبود نیرو و امکانات در ابتدای حمله عراق به خوزستان و خرمشهر، عنوان کرد: به علت کمبود نیروها تصمیم گرفتیم به جای طرحهای تدافعی، به صورت تهاجمی عمل کنیم تا در دل دشمنان ترس حاکم شود و در نتیجه آنها به ما حمله نکنند، اما با همه تلاشها و مجاهدتهایی که صورت گرفت، دشمن در 19 مهر پادگان دژ را تصرف کرد و با پیشروی در جبهههای دیگر تصمیم داشت حلقه محاصره آبادان و خرمشهر را کامل کند؛ در آن زمان از طرف فرمانده دستور رسید که از خرمشهر بیرون بروید و عقبنشینی کنید و ما نیز در ضلع شرقی اروندرود مستقر شدیم و حالت تدافعی گرفتیم. در حالی که بسیاری از رزمندگان و حتی فرماندهان گروهانها و گردانها به این عقبنشینی شدیداً اعتراض داشتند.
از سال 58 نیروهای عراقی چندین بار لولههای نفت خرمشهر و آبادان را منفجر کرده بودند و در جای جای شهر بمبگذاری میکردند و حتی عراقیها آنقدر گستاخ شده بودند که به خوزستان و خرمشهر عربستان میگفتند
وی در مورد مقابله با دشمنان قبل از تصرف خرمشهر اظهار داشت: در 34 روزی که از خرمشهر دفاع میکردیم، با ژ-3، ام یک و برنو در مقابل توپ و تانک و حمایت شدید توپخانه دشمن قرار مقاومت و مقابله میکردیم، این اتفاق در نوع خود در سراسر جهان بینظیر است و پس از عقبنشینی نیز شروع به آموزش همه نیروها اعم از نیروهای مردمی کردیم که آنها بعد از آموزش به سپاه پاسداران پیوستند.
صمدی با بیان اینکه مردم پشتیبان ارتش و انقلاب اسلامی بودند، خاطرنشان کرد: علت اینکه رویای صدام و کسینجر به واقعیت نپیوست، همین مورد بود و آنها در محاسبات خود به قدرت ملت ایران و حمایت آنها از ارتش و نیروهای مسلح توجه نداشتند.
توریستها هم به خرمشهر آمدند!
در ادامه این نشست دریادار «عیسی حسینیبای» با بیان اینکه جنگ در خرمشهر از سال 58 آغاز شده بود عنوان کرد: از سال 58 نیروهای عراقی چندین بار لولههای نفت خرمشهر و آبادان را منفجر کرده بودند و در جای جای شهر بمبگذاری میکردند و حتی عراقیها آنقدر گستاخ شده بودند که به خوزستان و خرمشهر عربستان میگفتند.
وی ادامه داد: بعد از مقابله نیروهای ایرانی به تدریج خرمشهر آرام شد به طوری که دستور آمد که همه خلع سلاح شوند و سلاحهای خود را تحویل دهند. در این میان محمد جهانآرا و فروزنده نیز سلاحهای خود را تحویل دادند و خرمشهر به یکی از آرامترین شهرهای ایران تبدیل شده بود و حتی توریستها به این شهر میآمدند و من با توجه به محل خدمتم در بوشهر به آنجا بازگشتم، اما بعد از بازگشتم جنگ آغاز شد.
این رزمنده دوران دفاع مقدس گفت: حکم انتقالیام را به تهران و به وزارت دفاع زده بودند، اما با توجه به آغاز جنگ اصلاً راضی نبودم که به تهران برویم و به فرماندهام جناب سرهنگ صمدی اعلام کردم که میخواهم در همین بوشهر بمانم.
دشمن سکوهای خود را منهدم کرد!
دریادار «ناصر سرنوشت» نیز در این نشست به بیان خاطرات خود از ناوچه پیکان و جوشن پرداخت و گفت: نفت عراق از طریق دو سکوی البکر و العمیه صادر میشد. البکر آنقدر بزرگ بود که شش نفتکش در کنار آن پهلو میگرفتند و همزمان سوختگیری میکردند و از ابتدای آن انتهایش دیده نمیشد.
این فرمانده دوران دفاع مقدس ادامه داد: ما برنامهریزی کرده بودیم که این دو سکو را منهدم کنیم اما به عنوان یک طرح اعلام کردیم که حاضریم یک گروه هفت نفره از نیروهای زبده نیروی دریایی به این دو اسکله برویم و آنها را فتح کنیم که موفق هم شدیم اما فردای روزی که ما البکر را گرفتیم، دشمن دو فروند موشک به سمت این سکو شلیک کرد و ما نیز اجازه دادیم که عراق با موشکهای خود سکوی خود را منهدم کند.
ما از طرف جزایر سهگانه نیز در معرض حمله دشمنان قرار داشتیم و باید قسمتی از نیروی خود را برای دفاع از این جزایر میفرستادیم
فقط یک دست باقی ماند!
در انتهای برنامه نیز دریادار «اخگر» با بیان اینکه نیروی دریایی ارتش در ابتدای دفاع مقدس در دو حوزه و با دو دشمن میجنگید گفت: وقتی عراق به ایران حمله کرد، ارتش کشورهای حوزه خلیج فارس و به خصوص امارات نیز به حالت آمادهباش در آمده بودند و به جزایر سهگانه چشم دوخته بودند. یعنی ما از طرف جزایر سهگانه نیز در معرض حمله دشمنان قرار داشتیم و باید قسمتی از نیروی خود را برای دفاع از این جزایر میفرستادیم.
وی تاکید کرد: در ادامه جنگ ما به صورت مستقیم با نیروی دریایی آمریکا میجنگیدیم و آنها خودشان با ما به صورت مستقیم روبرو میشدند. البته ناوها و ناوچههای ما نیز به هیچ عنوان از خود ضعف نشان نمیدادند و به کثرت و تجهیزات آنها نگاه نمیکردند و حسینیوار از آبها و خاک ایران دفاع میکردند.
این فرمانده دفاع مقدس با اشاره به حمله ناوهای آمریکایی به ناوچه جوشن، یادآور شد: بعد از اینکه چهار ناو آمریکایی با این ناوچه روبرو شده بودند، به صورت همزمان به آن شلیک کردند و این ناوچه در حالی که غرق میشد، برخی از شهیدان بر روی آب آمده بودند، اما ناوهای آمریکایی دست از سر این شهدا بر نمیداشتند و در حالی که آنها به شهادت رسیده بودند، باز به آنها شلیک میکردند. به طوری که شهید عباس پور که در روی ناوچه جوشن خدمت میکرد و بعد از این حمله به شهادت رسید، پیکر او به روی آب آمد، اما از سمت ناوهای آمریکایی آنقدر به وی تیراندازی کردند که فقط یک دست از او باقی ماند.