طبق گفته ي يك كارشناس آلماني كه ادعا مي كند بر روي چهار پرتره ي شكسپير بررسي هايي انجام داده، اين نمايشنامه نويس برتر جهاني از درد ناشي از يك نوع نادر سرطان، درگذشته كه چشم چپش را از شكل انداخته است.
به نقل از منابع خبر اينترنتي، هامر اشميت هومل - كارشناس آلماني - كه نتيجه ي تحقيق 10 ساله اش را اواخر ماه جاري در تحقيقي با عنوان چهره ي واقعي ويليام شكسپير منتشر مي كند، از فن آوري كالبدسنجي هم چون تكنيك تشخيص تفاوت هاي تصوير فوتوگرامتري، مونتاژهاي كامپيوتري و اسكن هاي ليزري براي بررسي نه تصوير كه به شكسپير نسبت داده شده، استفاده كرده است.
در چهار عدد از اين پرتره ها 17 حالت شخصيتي مشابه ديده شده؛ پرتره هاي چاندوس و فلاور، نيم تنه ي «داونانت» و ماسك مرگ «دارمستات» همه يك مرد را نشان مي دهند: ويليام شكسپير.
اين كارشناس آلماني گفت: اين تصاوير، چهره ي شكسپير را با جزييات كامل طوري نشان مي دهند كه به يك چهره ي واقعي بسيار نزديكند. اين امر بيان گر آن است كه شكسپير جلوي اين هنرمندان نشسته و آن ها اثر هنري شان را خلق كرده اند.
اين پرتره ها رشد پلك چپ بالايي و يك برآمدگي را در گوشه ي بيني اش نشان مي دهند كه اين امر بيان گر سه مرحله ي متفاوت از يك بيماري است.
هامر اشميت هومل گفت: در دوران شكسپير هنرمندان سعي مي كردند، جزييات مدل خود را به صورت حقيقي و كامل ثبت كنند، به همين علت، تمام نشانه هاي اين بيماري را در چهره ي شكسپير مي توانيم ببينيم.
به اين ترتيب يك تيم از پزشك ها به بررسي اين نقاشي ها پرداختند و نتيجه گرفتند، شكسپير كه در سال 1616 در سن 52 سالگي درگذشته است، از يك نوع نادر سرطان رنج مي برده است.
والتر لرچه - چشم پزشك - در اين باره گفت: اين نمايشنامه نويس از يك سرطان كه به سندروم ميكوليچ معروف است، رنج مي برده است. دراين بيماري بيمار به ريزش اشك دچار مي شود. برآمدگي گوشه ي بيني اش در سمت چپ چهره اش بيان گر يك تومور كوچك است.
خوست متز - متخصص پوست - گفت: همان طور كه نقطه ي زرد بر روي لب پايين پرتره ي اثر فلاور نشان مي دهد، وي به يك ورم مخاط دهاني دچار است.
هامر اشميت هومل گفت: مطمئنا شكسپير از درد زيادي رنج مي برده است. بويژه از شكل افتادن چشم چپش بدون شك بسيار رنج آور است. برآمدگي گوشه ي بيني اش نيز درد بزرگ ديگري است.
كشفيات وي مباحث زيادي در انگليس به وجود آورده است. گالري پرتره ي ملي كه مطالعه ي چهار ساله اي را براي به نمايش گذاردن پرتره هاي به جامانده از اين نمايشنامه نويس، آغاز كرده بود تا در نمايشگاهي با عنوان «در جست وجوي شكسپير» آن ها را نمايش دهد، گفت: ما امروز هيچ پرتره ي حقيقي از اين شاعر در دست نداريم.
اكثر متخصصان، ازجمله متخصصان گالري پرتره ي ملي، معتقدند كه تنها تابلوي نقاشي چاندوس ممكن است پرتره ي شكسپير باشد. نيم تنه ي داونانت كه به مدت 150 سال در باشگاه گاريك لندن مورد بررسي قرار گرفته است، گمان مي رود، اثري از روبيلياك، مجسمه ساز فرانسوي قرن 18 باشد. اما هامر اشميت هومل، رد پاي اين نيم تنه را از طريق خاطرات ويليام كلينت - مسوول كالج موزه ي هاترين رويال لندن - به دوران شكسپير برده است.
تحقيقات وي نشان مي دهد، كلينت اين نيم تنه را در سال1834 از نزديكي يك سالن تئاتر كه پيش از آن به سرويليام داونانت - پسر خوانده ي شكسپير - تعلق داشته، كشف كرده است.
داونانت مالك پرتره هاي زيادي از شكسپير ازجمله تابلوي نقاشي چاندوس بوده است. اما بحث برانگيزترين تابلو هاي پرتره ، اثر فلاور است كه گالري ملي پرتره آن را اثري تقلبي خوانده است. هارمر اشميت نيز اين اثر را كپي از پرتره اي خوانده است كه 10 سال پيش مورد بررسي قرار گرفته است.
ماسك مرگ دارمستات نيز از مدت ها پيش به عنوان يك اثر تقلبي متعلق به قرن 19 شمرده مي شد.
اما طبق تحقيقات هامر اشميت هومل، ورم هاي حك شده بر روي يك ماسك نشان مي دهد، اين اثر مدتي كوتاه بعد از مرگ شكسپير ساخته شده است.