0

مكاتب نقاشي

 
mashhadizadeh
mashhadizadeh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اردیبهشت 1388 
تعداد پست ها : 25019
محل سکونت : بوشهر

مكاتب نقاشي

صفويان 877 ه. ش تا 1113 ه. ش
مکتب تبريز (877 تا 964 ه. ش )
"صفويان" وارثان ميراث هنر درخشان دربار تيموريان درهرات بودند که بعد از امير تيمور، شاهرخ تيموري و پسرش بايسقر، آنها را در شمار حاميان هنر و کتاب دوستان به شمار مي آورند. برخي از زيباترين و نفيس ترين کتاب هاي مينياتور ايران در زمان حيات آن ها تدوين و مصور گرديد.سلطان حسين بايقرا که آخرين شاه سلسله ي تيموريان بود به همراه وزير با تدبيرش اميرعليشير نوايي حامي مکتب هرات بودند و "بهزاد" نماينده ي برجسته ي اين مکتب به شمار مي رفت. پس از مرگ سلطان حسين، ازبکان، خراسان را تسخير کردند و حدود سه سال در هرات حکم راندند.

در سال 878 ه. ش شاه اسماعيل اول سپاه ازبکان را در جنگ مَرو نابود کرد و خراسان را تحت قيموميت خود درآورد و هرات را به عنوان مهمترين شهر بعد از تبريز قرار داد و اولين جانشين خود را حاکم اين شهر کرد. بدين ترتيب شاه اسماعيل ميراث هنري هرات را تصرف کرد و اولين اقدام او، به همراه بردن نقاش بزرگ – بهزاد - به تبريز بود. بهزاد سرپرستي گروهي از هنرمندان را که قبلاً از هرات گريخته بودند، به عهده گرفت و مکتب تبريز را در نقاشي ايران پايه گذاري کرد. شاه اسماعيل براي بهزاد احترام خاصي قائل بود. به طوري که در جنگ چالدران با عثماني (892 ه. ش ) چنان نگران سلامتي بهزاد بود که دستور داد اين نقاش بزرگ و نيز خوشنويس معروف، شاه محمود نيشابوري را در غاري امن پنهان کردند.

از مهمترين کارهاي بهزاد، سعي او در رها ساختن نقاشي ايران از مکتب تيموري بود. وي قوانين و سخت گيريهاي خطاطي را در نقاشي، ناديده گرفت و بر مبناي به کارگيري ظرايف حسي خود تقسيم بندي فضا و طراحي را ترتيب داد. او گاهي نقاشي هايش را در دو صفحه ادامه مي داد. در مورد به کار گيري رنگها نيز استعداد و تنوع زيادي از خود نشان داد.

در کارهاي بهزاد انسان ها از آزادي حرکت بيشتري برخوردار هستند. چهره ها از لحاظ روانشناسي داراي شخصيت ويژه و خاص خود مي باشند. اين ويژگي فني در کار نقاشي توسط شاگردان بهزاد ادامه پيدا کرد.

يکي از مشکلاتي که در مورد آثار بهزاد وجود دارد، امضاء هاي زيادي است که زير بسياري از مينياتورها آمده است. عده اي اين قبيل آثار را معمولاً به بهزاد منسوب مي دانند.اما بيشتر اين امضاء ها را هنرمندان هم دوره ي بهزاد بر آثار هنري خود رقم زده اند. تعدادي از اين آثار به نظر مي رسد که واقعاً توسط استاد ترسيم شده است. بسياري از اين آثار را هنرمندي به نام "عمل العبد بهزاد" امضاء کرده است و در بعضي ديگر از آثار، استاد نام خود را بسيار کم رنگ در گوشه اي از اثر گنجانده است.

بهزاد، شاگردان زيادي را تربيت کرده است که معروفترين آن ها قاسم علي، آقا ميرک، مظفر علي، سلطان محمد، ميرزا علي، صادق و ميرمصور است.


کارگاه نقاشي شاه طهماسب (930 تا 964 ه. ش )

شاه اسماعيل به خاطر وقوع جنگهاي زياد در طول حکومتش نتوانست همچون فرزندش، شاه طهماسب به هنر توجه داشته باشد. در مدت پنجاه و سه سالي که شاه طهماسب فرمانروايي کرد، فنون مختلفي را که براي تهيه نسخه هاي خطي کتابهاي نفيس به کار گرفته مي شد، به درجه ي نهايت رسانيد.

پيشرفت هنر ايران در اين دوره به دليل حمايت شاه از هنر و هنرمند بود و علاوه بر آن شاه طهماسب خود به هنر نقاشي علاقه داشت. او نقاشي را از سلطان محمد فرا گرفته بود و در تذهيب سرلوح نيز مهارت زيادي از خود نشان مي داد. شاه طهماسب حامي خوش قريحه و سختگيري بود که کار هنرمندان کارگاه را مستقيماً زير نظر داشت. يکي از مهمترين آثار اين کارگاه،شاهنامه ي شاه طهماسب است که به وسيله ي سلطان محمد، آقا ميرک، مولانا مظفر علي، مير مصور و مير سيد علي، مصور شده است.

علاوه بر هنرمندان مذکور، هنرمندان ديگري نيز در مکتب تبريز کار کرده اند که مي توان، سياوش جرجاني، صادق، شاه قلي نقاش، ولي جان تبريزي، معين الدين، مولانا شيخ محمدي شيرازي، کمال تبريزي و محمدي مصور را نام برد.

جلال الدين حسيني معروف به آقا ميرک از شاگردان مسلـَم بهزاد بود. وي از سادات اصفهان بود که به همراه ميرمصور به دربار شاه طهماسب راه يافته بودند. از اين استاد، آثار مهمي برجاي مانده که مهمترين آثار او در نسخه ي خطي نظامي و شاهنامه ي طهماسب بر جاي مانده است. اين استاد شاگردان زيادي را تربيت کرده است. از جمله ي آنها ميرزا علي، استاد حسين طوطي و شاه قلي نقاش مي باشند.

مولانا مظفرعلي (شاه مظفر) از ديگر هنرمندان اين دوره است که نقاشي را ابتدا در محضر استاد بهزاد فراگرفت. از ويژگيهاي کار اين استاد استفاده ي زياد از رنگ طلايي در آثارش بود. وي ابتدا در دربار شاه طهماسب کار مي کرد و زماني که پايتخت صفويان به قزوين برده شد، او نيز به آنجا مهاجرت کرد و اواخر عمرش را در دربار شاه عباس گذراند. نقاشي هاي قصر شاهي و تالار چهل ستون قزوين از آثار اين هنرمند است.

يکي از معرفترين شاگردان بهزاد، سلطان محمد بود. وي در اواخر سلطنت سلطان حسين بايقرا و سپس شاه اسماعيل و شاه طهماسب در قيد حيات بوده است. سلطان محمد در ابتدا از کارهاي خود و همشاگردي هايش مجموعه هايي به نام «مُرقع» تهيه مي کرد. او در تبريز مدتي مديريت کارگاه نقاشي شاه طهماسب را بر عهده داشت. سلطان محمد علاوه بر تسلط بر نقاشي، يک مُنبت کار، طراح نقشه هاي قاليچه و پارچه هاي ابريشمي و همچنين صحاف بود. در هنر تذهيب نيز سلطان محمد، رقيب نداشت و مدتي هم سرپرست تذهيب کاران کارگاه شاه طهماسب بود. سلطان محمد هم چنين با علوم ديگر نيز آشنايي داشت. روايت است که براي کتابخانه ي اميرعليشير نوايي ساعتي بزرگ به سبک ساعتهاي امروز ساخته بود. ولي عمر او براي تکميل اين فکر کفايت نکرد و در سال 933 ه. ش بدرود حيات گفت.

سياوش جرجاني هم يکي ديگر از هنرمندان دربار شاه طهماسب است. او مدت طولاني را در دربار شاه طهماسب گذراند. پس از درگذشت شاه به قزوين رفت و در کتابخانه ي شاه اسماعيل دوم مشغول بکار شد. وي اواخر عمرش را در اصفهان در دربار شاه عباس گذراند

    حمید.bmp

 

 

جمعه 26 آذر 1389  11:59 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها