غزل شمارهٔ ۴ - هفتاد سالگی
سنین عمر به هفتاد میرسد ما را خدای من که به فریاد میرسد ما را
گرفتم آنکه جهانی به یاد ما بودند دگر چه فایده از یاد میرسد ما را
حدیث قصه سهراب و نوشداروی او فسانه نیست کز اجداد میرسد ما را
اگر که دجله پر از قایق نجات شود پس از خرابی بغداد میرسد ما را
به چاه گور دگر منعکس شود فریاد چه جای داد که بیداد میرسد ما را
تو شهریار علی گو که در کشاکش حشر علی و آل به امداد میرسد ما را
غزال خوش صدا توئی ، راسخون
شیرین تر از عسل توئی ، راسخون
بین تموم سایتهای اینترنت
نگین بی بدل توئی ، راسخون