0

اشعار شهادت امام باقر علیه السلام

 
komail1012531
komail1012531
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1391 
تعداد پست ها : 2990
محل سکونت : قم

اشعار شهادت امام باقر علیه السلام

اشعار شهادت امام باقر علیه السلام

یا صاحب الزمان علیه السلام

دوشنبه 7 مهر 1393  9:32 AM
تشکرات از این پست
komail1012531
komail1012531
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1391 
تعداد پست ها : 2990
محل سکونت : قم

پاسخ به:اشعار شهادت امام باقر علیه السلام

خسته در بند غمم،بال و پرم میسوزد
 
نفسم با جگر شعله ورم میسوزد
 
با دلم زهر چه كرده است خدا می داند
 
جگرم نه كه ز پا تا به سرم میسوزد
 
دست و پا می زنم و ذكر لبم یا زهراست
 
گوشه ی خانه همه برگ و برم میسوزد
 
زآن همه ظلم كه دشمن به سرم آورده
 
در غمم زار نشسته پسرم میسوزد
 
گر چه در آتشم و پا به زمین میكوبم
 
قصه ی كرببلا بیشترم میسوزد
 
هر كه این قصه شنیده است ولی من دیدم
 
خون دل خوردم و شب تا به سحر نالیدم

یا صاحب الزمان علیه السلام

دوشنبه 7 مهر 1393  9:33 AM
تشکرات از این پست
komail1012531
komail1012531
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1391 
تعداد پست ها : 2990
محل سکونت : قم

پاسخ به:اشعار شهادت امام باقر علیه السلام

صورتی زرد شده وقت سفر معلوم است
 
آتش سینه ای از دیده ی تر معلوم است
 
به خودش روز زمین مثل پدر می پیچد
 
از همین صحنه غم زهر و جگر معلوم است
 
وسط حجره تنش روی زمین افتاده
 
بین گرداب بلا مرد خطر معلوم است
 
باقر آل پیمبر بدنش میلرزد
 
در شب حادثه ای تلخ سحر معلوم است
 
كمرش زخمی زنجیر و غم شلاق است
 
اشك می بارد و داغی ِ شرر معلوم است
 
یاد آن كوچه و بازار و غم ناموس است
 
خون رگ های عمو بین گذر معلوم است
 
سنگ های سر كوچه چه شتابی دارد
 
از سر نی به زمین خوردن سر معلوم است
 
به روی پیرهنی كه كفنش شد آخر
 
حال جای قدم چند نفر معلوم است
 
زینب زیر لب گفت كه تشنه است سرش را نبرید
 
در نگاهش چه غمی باز مگر معلوم است

یا صاحب الزمان علیه السلام

دوشنبه 7 مهر 1393  9:34 AM
تشکرات از این پست
komail1012531
komail1012531
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1391 
تعداد پست ها : 2990
محل سکونت : قم

پاسخ به:اشعار شهادت امام باقر علیه السلام

نوحه/واحد – شهادت امام باقر علیه السلام



گشته مسموم از جفا امام ِ باقر/نور چشم ِ مصطفی امام ِ باقر

ای عالم ِ ای مُدبّر/ای نور حیّ قادر/مظلوم امام ِ باقر

در عزایت یا مولا گریه شد کار همه/آتش دلها شده ناله های فاطمه

یا مظلوم یا مظلوم ای پسر فاطمه...

جان احمد،حجت معبود سرمد/زهر کینه بر دل و جانت شرر زد

مظهر حق الیقینی/پور زین العابدینی/جان نثار راه دینی

جان ِ ما سینه زنها،فدای ماتم تو/گیرم وضوی غم از،چشمه ی زمزم تو

یا مظلوم یا مظلوم ای پسر فاطمه...

دیدگانت از غم و از غصه تر بود/شاهدی بر اشک چشمان پدر بود

زاده ی مرد بُکایی/همدم اشک عزایی/یادگار کربلایی

گریه ی بابای تو،زنده مینمود آقا/خاطرات گودال و،سر ِ از تن جدا را

یا مظلوم یا مظلوم ای پسر فاطمه...

یا صاحب الزمان علیه السلام

دوشنبه 7 مهر 1393  9:34 AM
تشکرات از این پست
komail1012531
komail1012531
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1391 
تعداد پست ها : 2990
محل سکونت : قم

پاسخ به:اشعار شهادت امام باقر علیه السلام

هنوز پرده نيانداختيم امير شديم

هنوز جلوه نکرديم بى نظير شديم

 

فقير خانه مايند بندگان خدا

براى آنکه خداوند را فقير شديم

 

غذاى سفره ما از تجليات خداست

شبانه روز ازين سفره بود سير شديم

 

بلند شانه ما را بلا شکسته نکرد

از اشتياق خدا بود زود پير شديم

 

همين که ريخته شد خون ما به جوش آمد

پس از شهيد شدن چند تا غدير شديم

 

به جان خويش خريديم درد را اما

براى دوستمان جوشن کبير شديم

 

اگرچه بسته شود دست ما ولى باز است

به دست بسته مان باز دستگير شديم

 

قرار بود اگر حرف بد به ما بزنند

چرا شهيد شديم و چرا اسير شديم؟!!!

 

درست وقت زمانش به آسمان رفتيم

نه زود آمده بوديم ما نه دير شديم

 

حاج اکبر لطیفیان

یا صاحب الزمان علیه السلام

دوشنبه 7 مهر 1393  9:36 AM
تشکرات از این پست
komail1012531
komail1012531
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1391 
تعداد پست ها : 2990
محل سکونت : قم

پاسخ به:اشعار شهادت امام باقر علیه السلام

یا باقر آل محمد...

در حلم و وفا حسن زبانزد دارد

در جود و سخا شکوه بی حد دارد

در قامت او صلابت حیدری ست

در چهره ي خود نور محمد دارد

 

یوسف رحیمی

یا صاحب الزمان علیه السلام

دوشنبه 7 مهر 1393  9:36 AM
تشکرات از این پست
komail1012531
komail1012531
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1391 
تعداد پست ها : 2990
محل سکونت : قم

پاسخ به:اشعار شهادت امام باقر علیه السلام

خدا برای مدینه قطاب آورده

نه! زعفران...نه! عسل...نه! گلاب آورده

رسول آمده دنیا دوباره یا اینکه

خدا دوباره کسی با کتاب آورده؟

برای اینکه زمین ناز آسمان نکشد

خدا برای زمین آفتاب آورده

تمام معجزه های پیمبران با هم

در او خدای به حد نصاب آورده

و در نمایش تفسیر احسن الخالق

عجب ظرافتی در انتخاب آورده

امام ِ باقر ما اولین دوگوهره ایست

که حق ز سلسله ی بوتراب آورده

پدر ز نور حسین...مادر از تبار حسن...

خدا برای دعا مستجاب آورده...

شاعر: نيما نجاري

یا صاحب الزمان علیه السلام

دوشنبه 7 مهر 1393  9:37 AM
تشکرات از این پست
komail1012531
komail1012531
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1391 
تعداد پست ها : 2990
محل سکونت : قم

پاسخ به:اشعار شهادت امام باقر علیه السلام

اهل بیت(ع)-مناجات

 

ما گدایانیم در عالم گدای اهل بیت

ریزه خوارانیم بر خوان عطای اهل بیت

همّت هرکس به قدر سعی و کوششهای اوست

عمرِ ما الحمد شد صرف لقای اهل بیت

هیچکس را با حقارت کس نباید بنگرد

کس نداند کیست جزو اولیای اهل بیت

هرکه اشک روضه دارد احترامش واجب است

چه رسد بر کشتۀ درد و بلای اهل بیت

کینه ها در سینه ها تنها ز بغض دشمنان

دوستی با دوستان تنها برای اهل بیت

عاشقانه می توان مثل شهیدان نذر کرد

تا شود این جان ناقابل فدای اهل بیت

می توان با زندگی همراه شد امّا به شرط

شرط همراهی فقط با کربلای اهل بیت

باید از اطراف خود شِکلی بنا کرد از حرم

تا همیشه دیده بیند ماجرای اهل بیت

چیست نعمتهای دنیا از بزرگ و کوچکش

نیست جز در راستای اعتلای اهل بیت

روز و شب باید مهیای سفر بود ای دریغ

از جدایی های دلها از خدای اهل بیت

یوسف زهرا دمادم انتظار ما کشد

ما کجا و انتظار با صفای اهل بیت

کربلا در خون خود غلتید با خون خدا

تا دل ما جاودان ماند بپای اهل بیت

دست و پا می زد حسین فاطمه در خاک و خون

می رسید از خیمه گاه اما صدای اهل بیت

دور از چشم علمدار حرم حرمت شکست

پای دشمن باز شد بر خیمه های اهل بیت

رأسها بر نیزه ، پیکرها به خاک قتلگاه

می رسد آخر طبیب دل دوای اهل بیت

***

 محمود ژولیده

یا صاحب الزمان علیه السلام

دوشنبه 7 مهر 1393  9:37 AM
تشکرات از این پست
komail1012531
komail1012531
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1391 
تعداد پست ها : 2990
محل سکونت : قم

پاسخ به:اشعار شهادت امام باقر علیه السلام

باز روزی ما غم است آقا

اشک با دیده محرم است آقا

 

فرصت گریه با امام زمان

باز امشب فراهم است آقا

 

پای آن غصه ها که خوردی تو

من اگر جان دهم کم است آقا

 

تو عزادار کربلا هستی

تا که این عالم ،عالم است آقا

 

آری آری شب عزای شما

پیشواز محرم است آقا

 

تا قیامت به پیش چشمانت

رأس بر نی مجسم است آقا

 

چشم تو یاد کربلا دریاست

همه روزهایت عاشوراست

 

می روی یاد کودکی از حال

پیر کرده تو را غم گودال

 

یاد آن خاطرات بارانی

کربلایی شده منا ده سال

 

با غرورت چه کرده مرد صبور ؟

غارت گوشواره و خلخال

 

داشت در بین خیمه ها می سوخت

پدرت از خجالت اطفال

 

باتو گفته چه قدر اسرار از

دفن آن پیکری که شد پامال

 

وای از این اتفاق ، هم بازیت

پیش چشمان تو شده بی بال

 

کربلا ،کوفه ،شام در دل توست

روضه های رقیه قاتل توست

 

محمد حسین رحیمیان

یا صاحب الزمان علیه السلام

دوشنبه 7 مهر 1393  9:37 AM
تشکرات از این پست
komail1012531
komail1012531
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1391 
تعداد پست ها : 2990
محل سکونت : قم

پاسخ به:اشعار شهادت امام باقر علیه السلام

بار بلا به شانه کشیدم به کودکی

از صبح تا به عصر چه دیدم به کودکی

 

از خیمه گاه تا ته گودال قتلگاه

دنبال عمه هام دویدم به کودکی

 

آن شب که در مقابل من عمه را زدند

فریاد الفرار شنیدم به کودکی

 

عمه اگرچه در همه جا شد سپر ولی

من ضرب دست شمر چشیدم به کودکی

 

آن شب که درخرابه سر آمد میان مان

چون عمه ام رقیه خمیدم به کودکی

 

با کعب نی لباس همه پاره پاره شد

بدتر ز اهل شام ندیدم به کودکی

 

یک سرخ مو زقافله ما کنیز خواست

این را به گوش خویش شنیدم به کودکی

 

در مجلس شراب که شخصیتم شکست

من آستین صبر جویدم به کودکی

 

قاسم نعمتی

یا صاحب الزمان علیه السلام

دوشنبه 7 مهر 1393  9:37 AM
تشکرات از این پست
komail1012531
komail1012531
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1391 
تعداد پست ها : 2990
محل سکونت : قم

پاسخ به:اشعار شهادت امام باقر علیه السلام

بانی روضه

منم که دل به غم و درد آشنا دارم
به دیده جام می ناب نینوا دارم
به سینه وسعت صحرای کربلا دارم
همیشه در همه جا روضه ی منا دارم

منم که بانی این روضه های پر شورم
تمام عمر، سروری نکرد مسرورم


کسی که باطن هر روضه را خبر دارد
کسی که گلشنی از لاله بر جگر دارد
کسی که خاطره ی وادی خطر دارد
ز روز واقعه هفتاد و دو اثر دارد

منم که سجده ی سجّاد دیده در شعله
حرارت غم جانان چشیده در شعله


منم که داغ یتیمان مجتبی دیدم
شهادت همه ی آل مصطفی دیدم
به زیر سمّ ستور آیت خدا دیدم
به کوفه هیبت فریاد مرتضی دیدم

به صحنه، شاهد اجساد عاریات منم
بلا کشیده ی نسوات بارزات منم


کسی که دید امام زمان در آتش بود
کسی که عمّه ی او باعث نجاتش بود
کسی که تشنه و صد چشمه ی فراتش بود
کسی که کرب و بلا قلّه ی حیاتش بود

به چار ساله غمم برتر از چهل ساله
که دیده؟ گریه ی پنجاه ساله بی ناله


منم که هجمه ی سیلی به کاروان دیدم
هجوم کعب نی و زخم کودکان دیدم
به نیزه معجر خاکی بانوان دیدم
ز خاتمی که به دستان ساربان دیدم

جواهرات زنان بود و دست نامحرم
فرار کودک و فریاد پست نامحرم


هرآنکه از کرمم کربلا نمی خواهد
ز آل فاطمه دفع بلا نمی خواهد
ز خوان نعمت علمم صلا نمی خواهد
بهشت، غیر دل مبتلا نمی خواهد

من آنچه خاطره دارم ز کربلاست و بس
روایت هنر عشق، نینواست و بس


بیا که باقرم و کاشف هُمومم من
هماره پشت و پناه بشر، عمومم من
به علم غیب شکافنده ی علومم من
بیا که با خبر از گردش نجومم من

به مدرسم همه تازه دروس می بینی
هزار بوعلی و شیخ طوس می بینی


بگیر دست توسّل، تو را نظر از من
بساز همّت دانش، به دل اثر از من
مرو به دامن بیگانگان، ظفر از من
فقاهت از من و طب از من و هنر از من

بیا که باقر اعلام اولیاء منم
به علم و حلم، معلّم به انبیاء منم

حاج محمود ژولیده

یا صاحب الزمان علیه السلام

دوشنبه 7 مهر 1393  9:38 AM
تشکرات از این پست
komail1012531
komail1012531
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1391 
تعداد پست ها : 2990
محل سکونت : قم

پاسخ به:اشعار شهادت امام باقر علیه السلام

بین نماز، وقت دعا گریه می کنی
با هر بهانه در همه جا گریه می کنی

در التهاب آهِ خودت آب می شوی
می سوزی و بدون صدا گریه می کنی

هر چند زهر قلب تو را پاره پاره کرد
امّا به یاد کرب و بلا گریه می کنی

اصلاً خود تو کرب و بلای مجسّمی
وقتی برای خون خدا گریه می کنی

آب خوش از گلوی تو پایین نمی رود
با ناله های وا عطشا گریه می کنی

با یاد روزهای اسارت چه می کشی؟
هر شب بدون چون و چرا گریه می کنی

با یاد زلفِ خونی مردان نی سوار
هر صبح با نسیم صبا گریه می کنی

هم پای نیزه ها همه جا گریه کرده ای
هم با تمام مرثیه ها گریه می کنی

دیگر بس است « چشم ترت درد می کند »
از بس که غرق اشک عزا گریه می کنی

یوسف رحیمی

یا صاحب الزمان علیه السلام

دوشنبه 7 مهر 1393  9:38 AM
تشکرات از این پست
komail1012531
komail1012531
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1391 
تعداد پست ها : 2990
محل سکونت : قم

پاسخ به:اشعار شهادت امام باقر علیه السلام

ای دوّمین محمد و ای پنجمین امام
از خلق و از خدای تعالی تو را سلام

چشم و چراغ فاطمه خورشید هفت نور
روح و روان احمد و فرزنـد چـار امــام

آن هفت نور، روشنی چشم هفت اب
آن چار امام خود پدر این چهار امام

وصف تو را نگفته خدا جز به افتخار
نام تو را نبرده نبی جز به احترام

هم ساکنان عرش به پایت نهاده رخ
هم طایران سدره به دستت همیشه رام

حکم خدا به همّت تو گشته پایدار
دین نبی به دانش تو مانده مستدام

با آن همه جلال و مقامی که داشتی
دیدی ستم ز خصم ستمگر علَی الدّوام

گه دید چشم پاک تو بیداد از یزید
گاهی شنید گوش تو دشنام از هشام

گریند در عزای تو پیوسته مرد و زن
سوزند از برای تو هر لحظه خاص و عام

گاهی به دشت کرب و بلا بوده ای اسیر
گاهی به کوفه بر تو ستم شد گهی به شام

خواندند سوی بزم یزیدت بدان جلال
بردند در خرابه ی شامت بدان مقام

گه کف زدند اهل ستم پیش رویتان
گه سنگ ریختند به سرهایتان ز بام

راحت شدی ز جور و جفای هشام دون
آندم که گشت عمر تو از زهر کین تمام

داریم حاجتی که ز لطف و عنایتی
بر قبر بی چراغ تو گوئیم یک سلام

«میثم» هماره وصف شما خاندان کند
ای مدحتان بر اهل سخن خوشترین کلام

حاج غلامرضا سازگار

یا صاحب الزمان علیه السلام

دوشنبه 7 مهر 1393  9:38 AM
تشکرات از این پست
komail1012531
komail1012531
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1391 
تعداد پست ها : 2990
محل سکونت : قم

پاسخ به:اشعار شهادت امام باقر علیه السلام

امتداد غم امام شهید
 
انعکاس صدای عاشوراست
روضه های غروب های مناست
 
مرد سجاده، مرد نافله ها
مرد شب زنده دار قافله ها
 
مردی از جنس آیه تطهیر
خستگی های بردن زنجیر
 
هم سفر با ستاره ی غم هاست
«کربلا زاده ی» محرّم هاست
 
هم نژاد امام بی کفنان
دومین مرد کاروان زنان
 
راه طی کرده ی بیابان ها
قدم زخمی مغیلان ها
 
یاد خون طپنده ی گودال
خنده های زننده ی گودال

***
زخم بال و پر کبوترها
پا به پای اسارت سرها
 
بغض غمگین عصر عاشورا
گریه پشت پای معجرها
 
غیرت دست بسته محمل
شاهد التماس دخترها
 
کوچه کوچه؛ گذر گذر، همه جا
هم رکاب صدای حنجرها

***
برگ سبزی ست با نشانه ی سرخ
کودک زیر تازیانه ی سرخ
 
طفل رفته، خمیده برگشته
باغ گل رفته، چیده برگشته
 
آفتاب کمی غروب شده ست
گل یاس بنفشه کوب شده ست
 
آشنای صدای سلسله هاست
سوزش ناگهان آبله هاست
 
او که آئینه ی محرّم بود
گریه هایش به رنگ ماتم بود
 
از ستاره گرفته تا شبنم
از بنفشه گرفته تا مریم
 
همه محو صدای او هستند
پای مرثیه های او هستند

علی اکبر لطیفیان

یا صاحب الزمان علیه السلام

دوشنبه 7 مهر 1393  9:39 AM
تشکرات از این پست
komail1012531
komail1012531
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1391 
تعداد پست ها : 2990
محل سکونت : قم

پاسخ به:اشعار شهادت امام باقر علیه السلام

دلی شکسته وچشمی زگریه،تردارم

گشوده ام پر اگر نیت سفر دارم

اگرچه ماه محرم خزان شدم اما

همیشه چند دهه روضه در صفردارم

همه زمرگ پدر ارث می برند ومن

بساط گریه ام ارثی ست کز پدر دارم

هشام!زخم دلم که برای حالا نیست

من از غروب دهم زخم بر جگر دارم

زمانه دست زقلب شکسته ام بردار

من از بریدن رأسش خودم خبر دارم

به یاد ساقی لب تشنه امام شهید

میان قاب دلم عکسی از قمر دارم

اگرچه قصه من مال سالها پیش است

همیشه یک سر برنیزه در نظر دارم

غروب کرببلا زخمهای سختی داشت

ولی زشام بلا زخم بیشتر دارم!

از اینکه بودم واصغر زنیزه می افتاد

غرور له شده و آه شعله ور دارم

دلم گرفته از اینکه نشد درآن ایام

زروی دست رقیه طناب بردارم

شاعر : مهدی نظری

یا صاحب الزمان علیه السلام

دوشنبه 7 مهر 1393  9:39 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها