0

مبحث 67 طرح صالحین: فضایل حضرت علی و حضرت فاطمه

 
omiddeymi1368
omiddeymi1368
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : شهریور 1391 
تعداد پست ها : 6610
محل سکونت : خراسان جنوبی / بیرجند

پاسخ به:مبحث 67 طرح صالحین: فضایل حضرت علی و حضرت فاطمه

پاسخ به:مبحث 67 طرح صالحین: فضایل حضرت علی و حضرت فاطمه

واسه كسي خاك گلدون باش،
كه اگه به آسمون رسيد،
بدونه ريشه‌اش كجاست ...

شنبه 5 مهر 1393  5:02 PM
تشکرات از این پست
siryahya moradi92
leilamm
leilamm
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : شهریور 1392 
تعداد پست ها : 144
محل سکونت : اردبیل

پاسخ به:مبحث 67 طرح صالحین: فضایل حضرت علی و حضرت فاطمه

گوشه اى از شخصيت صديقه كبرى فاطمه زهرا (س)

بانوى بزرگ اسلام، حضرت فاطمه سلام الله عليهامظلومه زمان خويش و همه سده‏ها و قرن‏هايى است كه تاكنون بر عالم اسلام‏ گذشته است. اين مركز و قطب اهل بيت در سخنان پيامبر(ص) و نيز رفتارهاى آن حضرت ‏با وى به خوبى معرفى شده است; به طورى كه در جوامع روايى شيعه و سنى، بازتاب‏برجسته و گسترده ‏اى دارد و همه محدثان و فقيهان به اين سخنان و رفتارهاى‏پيامبر(ص) در معرفى دختر بزرگوارش به ديده اعجاب نگريسته‏ اند.

1) رضا و غضب فاطمه(س)

2) مقام فاطمه زهرا(س) در روز مباهله

3) مقام فاطمه زهرا(س) در روز قيامت

4) مظلوميت على(ع) در شهادت فاطمه(س).

خوش‏تر آن باشد كه سر دلبران گفته آيد در حديث ديگران

رضا و غضب فاطمه(س)

محدثان و فقيهان بزرگ اهل سنت از پيامبر(ص) نقل كرده ‏اند كه فرمود: «فاطمه بضعه منى من اغضبها فقد اغضبنى; فاطمه پاره تن من است هر كس ‏او را غضبناك كند مرا به خشم آورده است‏».

اين روايت دو جنبه دارد: سند و محتوى (جنبه دليلى و مدلولى) در اين جا به اين‏ دو جنبه اشاره‏ اى مى ‏كنيم:

سند روايت

اين روايت از نظر سند، صحيح اعلايى است; يعنى هيچ مناقشه ‏اى در آن ‏نيست.«ذهبى‏» يكى از منتقدان بزرگ، مى ‏گويد:

اين روايت صحيح است. وى هم چنين روايت ذيل را هم صحيح مى‏ داند كه: «ان الرب‏يرضى لرضا فاطمه و يغضب لغضب فاطمه; همانا خداوند متعال به رضايت فاطمه راضى‏ مى‏ شود و از خشمگين كردن او به غضب مى‏ آيد.» صحيحى كه ذهبى آن را صحيح بداند ويا بخارى به صحت‏ آن اعتراف كند، به همه «اهل سنت‏» حجت است.

پس روايت‏ بى ‏هيچ ترديدى در حد تواتر اجماعى و مقطوع است.

محتواى روايت

مدلول و محتواى اين روايت چيست؟ آن روايت كه «فاطمه بضعه منى‏من اغضبها فقد اغضبنى‏» مقدمه است‏براى روايت دوم كه مى‏ فرمايد :

«ان الرب يرضى‏لرضا فاطمه و يغضب لغضب فاطمه‏».

رضا و غضب چيست؟ از كجا پيدا مى ‏شود و به كجا مى ‏رسد؟ در زندگى نباتى انسان، دوقوه است: يكى قوه جذب ملائمات و ديگرى قوه دفع مناصرات، قوام موجود زنده به اين‏ است. اين دو قوه در زندگى حيوانى از صورت جذب و دفع درمى ‏آيد و به صورت رضا وغضب مى‏ شود، اين رضا و غضب در محدوده حيوانى از طبع، مدد مى‏ گيرد اما در حيات‏ انسانى از عقل و انديشه ناشى مى‏ شود، به عبارت ديگر رضا و غضب انسان از عقل ‏سرچشمه مى‏ گيرد.

مقام عقل:

مقام عقل، يك مرتبه و جایگاه از رشد آدمى است، در اين مرتبه،كردارها و موضع‏گيرى‏ هاى انسان از حالت جذب و دفع حيوانى و طبعى، بيرون مى ‏آيد وبه محك عقل و انديشه مى‏خورد. رسيدن به مرحله «آدميت‏» آن جاست كه همه كارهاى‏ انسان از جمله رضا و غضب او از عقل سرچشمه بگيرد. در تمام عمر اگر يك باررضاى انسان از عقل سرچشمه بگيرد همان يك بار آدم است، بار دوم باز حيوان است.

عاقل شدن به اين حد كه رسيد اگر هميشه نه فقط يك بار و دو بار رضا و غضب‏او هر دو از عقل مايه بگيرد او انسانى عقلانى است، زيرا كه «يرضى لرضا العقل ويغضب لغضب العقل‏».

مقام عصمت‏ خاتمى:

فوق مرتبه عقل، مقامى است كه اراده انسان در اراده خدا فانى مى ‏شود، در اين‏صورت، غضب و رضايت او از رضايت و غضب خداست:

«يرضى لرضا الرب، يغضب لغضب الرب‏» انسانى كه به اين مقام رسيده همه چيزش ازحضرت حق است، اگر زندگى و حيات و زن و فرزندانش را از او بگيرند، غضب‏اش از خدااست و اگر همه آن‏ها را نيز به وى بازگردانند، رضايت او به رضايت ‏خدا است.

اين همان مقام «عصمت‏ خاتمى‏» است; يعنى عصمت آن موجود كاملى كه در عالم وجودنظيرش نيست‏ يعنى كسى كه حب و بغض در حب و بغض خدا محو شده است; يعنى دوستى ودشمنى‏ اش، مطابق دوستى و دشمنى خدا است، اين چنين انسانى به هوا و هوس نطق ‏نمى‏ كند و سخنى جز آن چه كه حق مى‏ گويد بر زبان نمى ‏راند: «و ما ينطق عن الهوى‏ ان هو الا وحى يوحى‏». از اين مرحله تعبير مى ‏شود به «عصمت‏ خاتمى‏»، كه غير ازعصمت ابراهيمى و عصمت ‏يونسى است. عصمت ‏يونسى، هرچند عصمت است اما عصمتى است كه‏«وذاالنون اذ ذهب مغاضبا» دارد و نيز بايد بگويد: «لا اله الا نت‏سبحانك انى‏كنت من الظالمين‏». يوسف، داراى عصمت است اما «لولا ان راى برهان ربه‏» آن‏برهان رب، عصمت است. يا باز هم مى‏گويد: «اذكرنى عند ربك‏» تا بعد بگويند درزندان درنگ كن. ختمى شدن براى حب و بغض خدا منحصر به خاتم است، وقتى به اين حدو مقام رسيد مى ‏توانيم بگوييم: «يرضى لرضا الرب، يغضب لغضب الرب‏».

مقام صديقه كبرى(س)

گاهى گفته مى ‏شود: «يرضى لرضا الرب، يغضب لغضب الرب‏» لام‏از طرف مى ‏آيد تاثير مى ‏كند در رضا و غضب و مى‏ شود آن عصمت كبرى، اما گاهى درافق اعلا گام مى‏ گذارد و لام از اين طرف مى‏ آيد كه: «ان الرب يرضى لرضا فاطمه ويغضب لغضب فاطمه‏» آن نكته سخن فاطمه شناس جهان، حضرت امام جعفر صادق عليه‏السلام معلوم مى‏ شود كه فرمود: «انما سميت فاطمه فاطمه لان الناس فطموا عن‏معرفتها; فاطمه از آن رو فاطمه ناميده شد كه مردم از شناخت معرفت او عاجز وجدا شده ‏اند. »

نتيجه:

پس هر كس فاطمه را غضبناك كند، غضب خدا بر او نازل مى‏شود و به هلاكت مى ‏افتدچون: «ومن يحلل عليه غضبى فقد هوى; هر كس خشم من بر او فرود آيد قطعا در هلاكت‏ افتاده است‏».(سوره طه، آيه‏81) بخارى، بزرگ‏ترين فقيه و محدث اهل سنت در«صحيح‏» خود مى ‏گويد: در زمان حيات فاطمه(س) برخى وى را به غضب آوردند و آن ‏بانو در طول شش ماهى كه بعد از رحلت‏ حضرت رسول(ص) زنده بود با آن افراد، ازفرط خشم، سخن نگفت. از همين رو بود كه به على عليه السلام وصيت كرد كه مراشبانه دفن كن. ما كه مسلمان‏ايم و دائما رحمت ‏حضرت حق را مى ‏طلبيم و از خشم وغضب او ترسناكيم و در نمازهاى هر روز خود از خدا مى ‏خواهيم كه ما را به صراط مستقيم و به راه نعمت داده ‏شدگان هدايت كند و از راهى كه غضب شدگان در آن فروغلتيدند باز دارد، بايد مواظب باشيم كه فاطمه سلام الله عليها و اهل بيت‏پيامبر(ص) را نرنجانيم و به راه غضب شدگان، گام برنداريم.

مقام صديقه كبرى(س) در روز مباهله

فخر رازى در تفسير خود به نام «التفسيرالكبير» و امام المفسرين زمخشرى در «كشاف‏» و قاضى بيضاوى، كه همگى ازمفسران بزرگ اهل سنت هستند، در ذيل آيه «مباهله‏» نكته‏ هاى قابل توجهی‏ آورده‏ اند، هم چنين پيشوايان حديثى اهل سنت، همانند مسلم، ترمذى، ابن منذر،حاكم نيشابورى و جلال الدين سيوطى، به قضيه «مباهله‏» به طور جدى پرداخته ‏اند.

بدين صورت كه همگى از محدث و مفسر اتفاق نظر كرده ‏اند بر اين كه وقتى ‏پيغمبر در مباهله با نصاراى نجران بيرون آمد، عباى سياهى بر اندام آن حضرت ‏بود، حسين(ع) را در بغل گرفته بود، سيدالشهداء در آن زمان در سنى بود كه راه ‏مى ‏رفت ولى پيامبر(ص) او را در آغوش گرفته بود و دست‏ حسن(ع) در دستش، حضرت(ص)در جلو حركت مى‏كردند. پشت ‏سر او فاطمه زهرا و پشت ‏سر فاطمه على بن ابى ‏طالب.

حق اين بود كه فخر رازى، زمخشرى، قاضى بيضاوى، حاكم نيشابورى و جلال الدين ‏سيوطى در تمام خصوصيات قضيه نظر مى ‏دادند، چون ارزش يك محدث و فقيه، فقط به ‏روايت نيست، بلكه به درايت هم هست. اساس در دين بر تفقه است، زيرا بالاترين ‏كمال‏ها تفقه در دين است:

«الكمال كل الكمال التفقه فى الدين‏» حقيقت تفقه هم اين است كه در تمام‏ افعال و اقوال و خصوصيات دقت‏ شود و سپس نتيجه‏ گيرى صورت پذيرد. اين همان‏ پيغمبرى است كه «و ما ينطق عن الهوى‏».

اين همان كس است كه «و ما آتيكم الرسول فخذوه و ما نهيكم عنه فانتهوا»، اين‏ همان كس است كه سنت او تنها قول او نيست ‏بلكه فعل و تقرير و تمام كردارها وحركات‏ اش سنت و قابل پيروى است.

همه كارها و احوال او مرتبط است ‏به مقام «فدنى فتدلى فكان قوب قوسين اوادنى‏».

اين خلاصه عالم و پيغمبر خاتم و جوهر وجود و فرد اول عالم كون هر نگاه و ياكردارش دنيايى از حكمت و معارف است.

حركت آن حضرت(ص) در روز مباهله، معناى عميقى دارد: خود حضرت در جلو، فاطمه دروسط و على(ع) پشت‏ سر. معناى اين عمل آن است كه فاطمه برزخ بين نبوت كبرى وولايت عظما است، معناى اين عمل آن است كه فاطمه، قطب و مركزى است ‏بين مقام وحى ‏اعظم و مقام تبليغ وحى و مقام تفسير وحى. در پيش روى فاطمه تبليغ وحى است پشت‏ سر او تفسير وحى است. رئيس اسقف‏هاى نصارا وقتى كه اين وضع را ديد، گفت:

چهره‏ هايى رو به ما مى ‏آورند كه اگر بخواهند كوه را از ريشه مى‏ كنند، و اگر دست‏به دعا بردارند، از تمام نصارا، يك نفر بر روى زمين باقى نخواهد ماند، پس به ‏هيچ قيمت اينان نبايد دست ‏به دعا بردارند.

اى كاش كه فهم اسقف نصرانى با نقل فخر رازى توام مى ‏شد و مصيبت اين است كه ‏روايت از فخر رازى است ولى درايت از اسقف نصرانى. معناى اين جمله اين است كه‏ عمل من انعكاس وحى است و وحى اين چنين است: «فمن حاجك فيه من بعد ما جاءك من‏العلم فقل تعالوا ندع ابنائنا و ابناءكم و نسائنا و نساءكم و انفسنا و انفسكم‏ثم نبتهل; پس هر كه در اين باره، پس از دانشى كه تو را حاصل آمده با تو محاجه ‏كند، بگو: بياييد پسرانمان و پسرانتان و زنانمان و زنانتان و ما خويشان نزديك‏ و شما خويشان نزديك خود را فراخوانيم، سپس مباهله كنيم و لعنت‏ خدا را بردروغگويان قرار دهيم.»

نكته قابل توجه در اين قضيه آن است كه پيامبر(ص) به على(ع) و فاطمه(س) و حسن و حسين(ع) فرمود: «اذا دعوت فامنوا; هرگاه كه من‏دعا كردم شما آمين بگوييد». معناى اين جمله آن است كه دعاى من (پيامبر) مقتضى ‏است اما شرط فعليت آن، نفس فاطمه و اهل بيت(ع) است. بايد آمين آن‏ها به دعاى من‏ ضميمه بشود. پس وحى و سنت چنين است كه دعاى اهل بي ت‏شرط است و مقتضى بى ‏شرط محال است تاثير كند. اگر دست پيغمبر(ص) بالا مى‏ رود بايد چهار دست ديگر همراه ‏آن به طرف آسمان بالا برود.

زمخشرى سپس مى ‏گويد: اين قضيه دليل محكم و استوارى است‏بر فضل اصحاب كساء وبرهانى است ‏بر نبوت پيامبر(ص) .

مقام فاطمه(س) در روز قيامت

ابن حجر در «لسان‏» و حافظ ذهبى در «ميزان‏»،كه هر دو از بزرگان نقل و نقد حديث اهل سنت هستند، نقل كرده‏ اند كه «نخستين ‏كسى كه وارد بهشت مى‏ شود، فاطمه(س) دختر محمد(ص) است.» فرق بين دنيا و آخرت ‏اين است كه دنيا عالم غلبه ملك بر ملكوت و بطون بر ظهور است. بر همين اساس درنشئه دنيا سيرت‏ها تابع صورت‏ها است و صور حاكم بر سير است. سير، منوى است، نيت‏ است: «لكل العلم ما نوى‏».

ممكن است كسى در باطن گرگ باشد اما در صورت انسان است و از اين نظر با انسان ‏كامل فرق ندارد، ريشه ‏اش همان است كه: «فسبحان الذى بيده ملكوت كل شى‏ء» و اين‏ نشاه كه نشاه ملك است، ملكوت مقهور است ولكن در آخرت منقلب مى‏شود «و برزوالله الواحد القهار; مردم در برابر خداى يگانه قهار ظاهر شوند.» و همه چيزظاهر خواهد شد. در اين آيه شريفه، كلمه

«وبرزوا» نكته لطيفى در آن نهفته ‏است. در جاى ديگر مى ‏فرمايد: «و يحشرون على وجوههم; محشور مى‏شوند مردم به يكى‏ از اين وجوه:»

«وجوه يومئذ ناضره الى ربها ناظره; در روز قيامت، چهره‏ هايى‏شاداب‏ اند و به سوى پروردگار خود مى ‏نگرند.» آرى، اينان نه رو به زمين يا جنت وفردوس و يا.. . بلكه به روى حضرت حق، مى‏ نگرند.

آن كس هم كه گفت: «ما عبدتك‏خوفا من عقابك و لاطمعا فى ثوابك بل وجدتك اهلا للعباده فعبدتك‏» اين باطن هم درآن عالم وقتى حشر بشود مى‏شود «وجوه يومئذ ناضره الى ربها ناظره‏»، «ذلك‏اليوم الحق‏»، «الملك يومئذ الحق‏». آن روز، ملك فقط حق است و يوم، يوم حق‏است. وقتى اين شد، اوليت دخول در بهشت‏ براى چه كسى است؟ براى شخص اول در وجوداست و او بايد برترين شخص در انسانيت‏ باشد. از طرف ديگر، از نظر عقلى و نقلى‏ ممكن نيست كسى جلوتر از حضرت ختمى مرتبت(ص) وارد بهشت بشود، چون آن حضرت، ازنظر صورت، سيرت، عمل و رفتار، برترين انسان روى زمين است. پس چرا در اين روايت ‏آمده است كه حضرت صديقه(س) اولين كسى است كه وارد بهشت مى‏ شود؟ در اين جا بايد گفت كه بين عقل و نقل تناقض نيست و عقلا هم همان‏طور است كه اول كسى كه واردمى ‏شود فاطمه است، زيرا فاطمه، عين پيغمبر و با او متحد است. ورود فاطمه يعنى ‏ورود پيغمبر و غير از اين نمى‏شود.

در اين روايت راز عجيبى نهفته است كه ما اين راز را به كمك روايت‏هايى كه دركتاب‏هاى حديثى عامه آمده، مى‏ گشاييم:

عايشه مى‏ گفت: هر وقت آرزو داشتم راه رفتن پيغمبر را ببينم به فاطمه نگاه‏ مى ‏كردم. راه رفتن، نگاه كردن، منطق، چهره، حرف زدن و خلاصه، وجود او عين وجودپيامبر(ص) بود.

پيامبر(ص) ابتدا فرمود:

«بضعه منى; فاطمه پاره تن من است‏». وقتى پاره تن‏اوست، پيغمبر بايد اول شخص باشد بعد بالاتر از آن را گفته و فرموده است: «روحى‏التى بين جنبى‏».

پس اولين كسى كه وارد بهشت مى شود، شخص اول عالم وجود است ولكن خدا مى ‏خواهدنشان بدهد كه اين دخترى كه آن چنان آن پدر شد كه اگر من سوره طه نازل كردم وگفتم «طه ما انزلنا عليك القرآن لتشقى‏» اين همان دخترى است كه با آن پدر درمسابقه با معنا به آن جا رسيد كه: «قامت فى محرابها حتى تورمت قدماها» اگراين شد، پس اين شخص، شخص پيغمبر است.

حالا كيفيت چه بود؟ حال، كيفيت ورود آن حضرت به صحراى محشر چگونه است؟ شيخ‏ صدوق به سه سند در «عيون‏» از امام على بن موسى الرضا نقل مى‏كند ولى ما دراين جا از كتاب‏هاى شيعه استمداد نمى ‏كنيم. فقط از عقل و كتاب و سنت قطعى در نزدعامه و خاصه استنتاج مى ‏كنيم.

كيفيت ورود آن حضرت(س) در محشر اين چنين است كه: «عليها حله الكرامه عجنت‏بماء الحيوان‏». حله كرامت چيست؟

معجون شدن به آب حيوان يعنى چه؟

اين‏ها همه بحث‏هاى مفصلى دارد كه در جاى ديگر بايد به آن‏ها پرداخت، اما چهارعبارت در ادامه اين روايت، كه در متون عامه هم آمده موجود است:

1 على احسن صوره

2 و اكمل هيبه

3 و اتم كرامه

4 و اوفر.

نظام عدل وجود، كه ظهورش در قيامت كبرا است، محال است «احسن صور» را به‏بشرى بدهد مگر اين كه او بهترين سيرت‏ها را پيش خدا بياورد; يعنى اگر در كمالات علمى، اخلاقى و عبادى، نيكوتر از ديگران نباشد محال است‏ به احسن صور بيايد:

«فمن يعمل مثقال ذره خيرا يره‏».

علاقه پيامبر(ص) به فاطمه

عايشه مى‏گويد: پيامبر(ص) هنگامى كه از سفر مى‏ مد،اولين كسى را كه به ديدنش مى‏ رفت فاطمه بود، هم چنين آخرين كسى كه وقت رفتن به ‏سفر از او جدا مى ‏شد فاطمه بود. يعنى داناترين و دقيق‏ترين انبياى خدا در جدايى‏ جسمانى كم‏ترين فواصل را بين خود و فاطمه رعايت مى ‏كرد. وقتى هم به خانه فاطمه‏ وارد مى‏شد كيفيت ورود او اين گونه بود كه:

نخست دست فاطمه را مى ‏بوسيد. كسى كه جبرئيل خاك پايش را مى ‏بوسيد خود دست فاطمه ‏را مى ‏بوسيد، اين فقط مهر پدرى نبود بلكه مطلبى فوق آن بود. بعد سينه، سپس عرض ‏پيشانى و تمام پيشانى را مى ‏بوسيد و مى‏ رمود: من بوى بهشت را از تو استشمام‏ مى ‏كنم، تو را كه مى‏ بوسم، جنت قرب را مى‏ بويم نه اين كه دخترم را مى ‏بوسم ومى ‏بويم. محدثان بزرگ اهل سنت نقل كرده اند كه: روزى پيامبر(ص) وارد خانه ‏فاطمه(س) شد ديد كه دخترش لباس ساده و وصله خورده اى بر تن دارد و مشغول دست‏آس ‏است، تا صبح هم نخوابيده و مشغول عبادت بوده است، وقتى پيامبر(ص) اين وضع راديد قلب مبارك‏اش شكست و اشك بر گونه ‏هايش لغزيد، به دخترش فرمود: «اصبرى على‏مراره الدنيا».

آن چه سيوطى و ابن نجار و بقيه نقل كرده ‏اند چه جريانى گذشت ما نمى ‏فهميم.

همين قدر مى ‏فهميم كه پيغمبر حركت كرد و رفت، جبرئيل نازل شد و اين آيه راآورد:

«و لسوف يعطيك ربك فترضى‏».

مقام حضرت فاطمه(س) در شب شهادت ‏اش

در شب دفن فاطمه(س) گوشه‏ اى از شخصيت آن‏ بانوى بزرگوار به عالم بشريت ‏شناسانده شد. على(ع) بزرگ مردى بود كه جنگ‏ها وشمشيرها و ناملايمات زندگى در او هراسى به وجود نياورد اما غصه مرگ فاطمه، كمراو را شكست، چون او مى‏دانست كه فاطمه كه بود. دقت در تعبيرات حضرت(ع) نكته‏ هاى‏ عميقى به ما مى ‏آموزد، ايشان بر جنازه فاطمه زهرا(س) نماز خواند، سپس دست‏ها رابه سوى آسمان بلند كرد و فرياد زد كه: «هذه بنت نبيك فاطمه اخرجتها من‏ الظلمات الى النور; پروردگارا، اين فاطمه، دختر پيامبر تو است كه او را ازظلمات به سوى نور بردى.» گفته‏اند كه: تا على(ع) اين سخن را گفت زمين به‏ اندازه يك ميل در يك ميل، نور باران شد و بدن فاطمه را در بر گرفت.

در واقع، خداوند سبحان، خواست‏به على(ع) پاسخ دهد كه فاطمه(س) به همان نورى ‏رسيده كه تو از آن سخن مى‏ گويى.

مى‏دانيم كه «انا لله و انا اليه راجعون‏» براى همه است، اما براى فاطمه‏«الى النور» است، و اين كه على(ع) به خدا عرض كرد: تو فاطمه را از ظلمات ‏دنيا به سوى نور، سوق دادى منظورش آن نورى است كه در آيه شريفه «الله نورالسموات والارض‏» آمده است.

مظلوميت على(ع) در شهادت فاطمه(س)

در ميان مومنان و پيشوايان دينى فقط يك نفر«اصبر الصابرين‏» لقب گرفته است و آن، اميرمومنان على بن ابى ‏طالب(ع) است. درزيارت او يكى از عناوين اين است: «السلام عليك يا اصبر الصابرين‏» چرا ايشان‏ اصبر الصابرين است؟ پاسخ اين سوال از كلام خود حضرت روشن مى ‏شود كه فرمود: «صبركردم در حالى كه خار در چشم و استخوان در گلو داشتم‏». آيا در عالم كسى ديده‏ شده كه هم خار در چشمش خليده باشد و هم استخوان در گلويش گير كرده باشد و بااين دو حال صبر كند، اما همين مرد بزرگ و همين «اصبر الصابرين‏» در هنگام‏ شهادت فاطمه(س) طاقت‏ اش تاب شد. شگفتا، مردى كه در مشكلات سنگين روزگار و حوادث ‏تلخ و ناگوار دوران خود و در ميدان‏هاى جنگ و جهاد، خم به ابرو نياورده بود، درشب شهادت فاطمه(س) آن چنان بى‏ تاب شد كه خطاب به پيامبر(ص) عرض مى ‏كند: اى رسول ‏الله من در مرگ دخترت فاطمه، صبرم تمام شد، چرا كه بايد او را به طرز پنهانى‏ دفن كنم و تنها او را در قبر بگذارم:

«قل يا رسول الله عن صفيتك صبرى و رقى عنها تجلدى‏».

منبع :ماهنامه پاسدار اسلام شماره 2
شنبه 5 مهر 1393  5:08 PM
تشکرات از این پست
siryahya
maryamr
maryamr
کاربر طلایی3
تاریخ عضویت : شهریور 1388 
تعداد پست ها : 321
محل سکونت : تهران

پاسخ به:مبحث 67 طرح صالحین: فضایل حضرت علی و حضرت فاطمه

 

حضرت فاطمه زهراء(س) - فضایل و مناقب حضرت زهرا(س) در کتب اهل سنت :

فضایل و مناقب حضرت زهرا(س) در منابع عزیزان اهل سنت- فاطمه(س) سیده زنان بهشت

 

قال رسول اللّه (صلى الله عليه وآله): (فاطِمَة سِيِّدةُ نِساءِ أَهْلِ الجَنِّة) .

( فاطمه سرور زنان أهل بهشت است ) .

 

قال رسول اللّه (صلى الله عليه وآله): (أَوَّلُ مَنْ يَدْخُلُ الجَنَّةَ: عَليٌّ وَفاطِمَة) .

( اولين كسي كه وارد بهشت ميشود : علي وفاطمه هستند ) .

 

قال رسول اللّه (صلى الله عليه وآله): (أَوَّلُ مَنْ دَخَلَ الجَنَّةَ فاطِمَة) .

( أوّلين كسي كه وارد بهشت ميشود فاطمه است ) .

 

قال رسول اللّه (صلى الله عليه وآله): (كُنْتُ إذا اشْتَقْتُ إِلى رائِحَةِ الجنَّةِ شَمَمْتُ رَقَبَةَ فاطِمَة) .

( اگر به بوي بهشت اشتياق ميكردم فاطمه را بو ميكردم ) .

 

قال رسول اللّه (صلى الله عليه وآله): (أَفْضَلُ نِساءِ أَهْل الجَنَّةِ: مَرْيَمُ وَآسيةُ وَخَديجَةُ وَفاطِمَة) .

( بهترين زنان اهل بهشت: مريم وآسيه وخديجه وفاطمه ) .

 

قال رسول اللّه (صلى الله عليه وآله): (فاطِمَة أَنْتِ أَوَّلُ أَهْلِ بَيْتي لُحُوقاً بِي) .

( اي فاطمه , تو أوّلين نفري هستي كه أز عترتم بعد أز من به نزد من مي آيي ) .

 

قال رسول اللّه (صلى الله عليه وآله): (فاطِمَة إِنّ اللّهَ غَيْرُ مُعَذِّبِكِ وَلا أَحَدٍ مِنْ وُلْدِكِ) .

( اي فاطمه خدا نه تو را عذاب ميدهد نه كسي أز پسرانت را )

 

قال رسول الله (صلى الله عليه وآله): (ليلة عرج بي إلى السماء رأيت على باب الجنّة مكتوبا : لا إله إلا الله , محمّد رسول الله , عليّ حبيب الله , الحسن والحسين صفوة الله , فاطمة خيرة الله , على مبغضيهم لعنة الله)

( شبي كه به معراج رفتم بر در بهشت ديدم نوشته شده بود : لا إله إلا الله , محمد رسول الله , علي ولي الله , حسن وحسين مصطفايان خدا , فاطمه برگزيده خدا , لعنت خدا بر مبغضين آنان ) .

 

قال رسول الله (صلى الله عليه وآله):أَمَا تَرْضَيْنَ أَنْ تَكُونِي سَيِّدَةَ نِسَاءِ أَهْلِ الْجَنَّةِ أَوْ نِسَاءِ الْمُؤْمِنِينَ .

 

قال رسول الله (صلى الله عليه وآله): أَمَا تَرْضَىْ أَنْ تَكُونِي سَيِّدَةَ نِسَاءِ الْمُؤْمِنِينَ أَوْ سَيِّدَةَ نِسَاءِ هَذِهِ الأُمَّةِ.

 

أما ترضين أنّك سيّدة نساء العالمين، قالت يا أبت فأين مريم بنت عمران؟ قال: تلك سيدة نساء عالمها وأنت سيّدة نساء عالمك أما واللّه لقد زوّجتك سيّداً في الدنيا والآخرة

 

آيا خشنود نيستي كه تو سيدۀ زنان دنيا و آخرت هستي ؟ حضرت زهرا فرمودند : پس مريم بنت عمران چه شد ؟ حضرت فرمودند : او سيد زنان دوران خودش بود ، و تو بانوي عالم خويش هستي .

قال رسول الله (صلى الله عليه وآله): فاطمة سيده نساء العالمين.

رسول الله(ص) فرمودند: خداوند مرا بشارت به سيادت حضرت زهرا(سلام الله عليها) نسبت به زنان بهشتي و نيز سيادت و سروري حسن و حسين(عليهما سلام) نسبت به جوانان بهشتي داده است.

 

شنبه 5 مهر 1393  5:15 PM
تشکرات از این پست
siryahya moradi92 ehsan007060
maryamr
maryamr
کاربر طلایی3
تاریخ عضویت : شهریور 1388 
تعداد پست ها : 321
محل سکونت : تهران

پاسخ به:مبحث 67 طرح صالحین: فضایل حضرت علی و حضرت فاطمه

فضیلت دیگرى براى امام (ع )

پس از بناى مسجد النبى , یاران پیامبر (ص ) در اطراف مسجد براى خود خانه هایى ساخته بودند که یکى از درهاى آنها رو به مسجد باز مى شد. پیامبر گرامى به فرمان خدا دستور داد که تمام درهایى را که به مسجد باز مى شد ببندند,جزدر خانهء على بن ابى طالب را. این مطلب بر بسیارى از یاران رسول خدا گران آمد, از این رو پیامبر بر منبر رفت وچنین فرمود:
خداوند بزرگ به من دستور داده است که تمام درهایى را که به مسجد باز مى شود ببندم , جز درخانهء على را ; و من هرگز از پیش خود به بسته شدن درى و یا بازماندن آن دستور نمى دهم ; من در این مسایل پیرو فرمان خداهستم
آن روز تمام یاران رسول خدا این موضوع را فضیلت بزرگى براى حضرت على (ع ) تلقى کردند تا آنجا که خلیفهء دوم بعدها مى گفت : اى کاش سه فضیلتى که نصیب على شد نصیب من شده بود, و آن سه فضیلت عبارتنداز:
1- پیامبر دختر خود را در عقد على درآورد.
2- تمام درهایى را که به مسجد باز مى شد بست , جز در خانهء على را.
3- در جنگ خبیر پیامبر پرچم را به دست على داد
تفاوتى که میان حضرت على (ع ) و دیگران وجود داشت این بود که ارتباط او با مسجد هیچ وقت قطع نشده بود, اوخانه زاد خدا بود و در کعبه دیده به جهان گشوده بود, بنابراین مسجد از روز نخست خانهء او بود و این موقعیت , دیگرهرگز براى هیچ کس دست نداد. گذشته از این , حضرت على (ع ) به طور قطع و در هر حال رعایت شئون مسجد رامى کرد ولى دیگران کمتر مى توانستند شئون مسجد را آن طور که باید رعایت کنند.

بخشش و ایثار على علیه السلام

 از اخلاق خاص على، کرم و بخشش او بود که حد و مرزى نداشت، ولى بخششى که در اصول و هدف پاک و سالم بود نه مانند بخشش فرمانداران و زورمندانى که از مال و کوشش مردم بخشش مى‏فرمایند! اینان وقتى که چنین بخششى مى‏کنند فقط به خویشان و نزدیکان و یا هوادارانشان مى‏بخشند که در راه حکومت و سلطنت آنها شمشیر مى‏زنند واگر گامى بالاتر نهند براى آن بخشش مى‏کنند که گفته شود آنها اهل کرم و بخشش هستند! تا مورد توجه عامه مردم قرار گیرند و اختلاسها و دزدیها و ستمها و ضعف ادارى امور و غیره را بدین ترتیب پرده پوشى کنند.

و این شکل از اشکال بخشش را که در واقع فرقى با رشوه ندارد - و اکثریت کسانى که در تاریخ ما و تاریخ قدرتمندان دیگران به کرم و بخشش مشهورند با این نوع بخشش سرو کار داشتند - على بن ابیطالب در سراسر زندگى خود ندید و یک بار هم به آن دست نیالود و آن را نشناخت. کرم و بخشش على چیزى است که از همه مردانگیهاى او پرده برمى‏دارد و با جان و دل او به هم آمیخته است او با اینکه دختر خود را از اینکه گردنبندى را از بیت المال به امانت گرفته که در عیدى از اعیاد به آن آرایش کند توبیخ مى‏کند و با اینکه برادر خود عقیل را که مختصرى از مال عمومى مردم را بیجا خواسته بود از خود مى‏رنجاند و با اینکه او هرگونه رشوه خوار و هوادار مال بى‏کوشش و بدون حق را، از خود طرد مى‏کند، با این حال، چنانکه در روایات صحیح آمده است او با دست‏خود نخلهاى گروهى از یهودیان را در مدینه سیراب مى‏کند، تا آنجا که دست او تاول مى‏زند و زخم مى‏شود و آنگاه مزدى را مى‏گیرد و به بیچارگان و درماندگان مى‏بخشد و یا با آن بندگانى را مى‏خرد و بلافاصله آزاد مى‏سازد.

«شعبى‏» از زبان کسانیکه على را خوب مى‏شناختند روایت مى‏کند که او بخشنده ترین مردم بود که از مال خود براى مردم مى‏بخشید واگر گواهى دشمن در بعضى موارد صحیحترین شهادتها باشد باید فهمید که بخشش و کرم على تا چه پایه بوده که معاویة بن ابى سفیان هم به آن شهادت داده، در حالى که او همیشه مى‏کوشید که از على عیب جویى کند و از او انتقاد نماید.

معاویه مى‏گوید: «اگر على خانه‏اى پر از طلاى ناب و خانه‏اى پر از علوفه داشته باشد، طلا را پیش از علوفه مى‏بخشد!»

من راجع به حضرت صدیقه علیها‏السلام خودم را قاصر می‏دانم ذکری بکنم فقط اکتفا می‏کنم به یک روایت که در کافی شریف است و با سند معتبر نقل شده است؛ و آن روایت این است که حضرت صادق علیه‏السلام می‏فرماید: "فاطمه علیها‏السلام بعد از پدرش هفتاد و پنج روز زنده بودند، در این دنیا بودند و حزن و شدّت بر ایشان غلبه داشت؛ و جبرئیل امین می‏آمد خدمت ایشان و به ایشان تعزیت عرض می‏کرد و مسایلی از آینده نقل می‏کرد."

ظاهر روایت این است که در این هفتاد و پنج روز مراوده‏ای بوده است؛ یعنی رفت و آمد جبرئیل زیاد بوده است... البته آن وحی به معنای آوردن احکام، تمام شد به رفتن رسول اکرم....
در هر صورت، من این شرافت و فضیلت را از همه فضایلی که برای حضرت زهرا ذکر کرده‏اند: ـ با این که آنها هم فضایل بزرگی است ـ این فضیلت را من بالاتر از همه می‏دانم که برای غیر انبیا: آن هم نه همه انبیا، برای طبقه بالای انبیا و بعضی اولیایی که در رتبه آنهاست، برای کسی دیگر حاصل نشده.(امام خمینی، 11/12/64)

امام خمینی قدس ‏سره عاشق خدا بود و شیدای حقّ. دلداده رسالت بود و جرعه نوش کوثر ولایت. یاد و نام مادرش زهرای اطهر برایش دل انگیز بود و شورآفرین. تقدیر نیز این دوستداری و جذبه ولایی را زیبا و نیک به هم پیوند داد و میلاد فرزند را قرین تجلّی نور فاطمی در بیستم جمادی الثانی قرار داد. کتاب "مصباح الهدایة الی الخلافة والولایة"، پرتوی از شیدایی و مهر ولایی اوست و سخنان فوق جلوه شکوهمندی از مهر و معرفت مقام فاطمی. امام قدس‏سره با نقل روایتی معتبر از اصول کافی به عظمت معنوی فاطمه علیها‏السلام ـ که همان محدّثه بودن است ـ اشاره می‏کند و آن را مهمترین فضیلت بانوی نمونه اسلام می‏شمارد. فضیلتی که جز برای طبقه اول انبیاء برای دیگری حاصل نشده است. گفتگو با جبرئیل به مدّت هفتاد و پنج روز و سخن گفتن با فرشتگان که به خاطر مکرمت و عظمت فاطمی به حضورش می‏شتافتند. امام صادق علیه‏السلام در پاسخ فردی که می‏پرسد: محدّث چیست؟ می‏فرماید: "یأتیه ملک فینکت فی قلبه کیت و کیت".
محدّث کسی است که فرشته به سویش می‏آید و به قلب او لطایف و نکات آسمانی را یاد آور می‏شود.

امام باقر علیه‏السلام می‏فرماید: محدّث کسی است که فرشته را نمی‏بیند؛ اما سخن او را در بیداری می‏شنود.

شنبه 5 مهر 1393  5:24 PM
تشکرات از این پست
siryahya moradi92 ehsan007060
omiddeymi1368
omiddeymi1368
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : شهریور 1391 
تعداد پست ها : 6610
محل سکونت : خراسان جنوبی / بیرجند

پاسخ به:مبحث 67 طرح صالحین: فضایل حضرت علی و حضرت فاطمه

پاسخ به:مبحث 67 طرح صالحین: فضایل حضرت علی و حضرت فاطمه

واسه كسي خاك گلدون باش،
كه اگه به آسمون رسيد،
بدونه ريشه‌اش كجاست ...

شنبه 5 مهر 1393  5:29 PM
تشکرات از این پست
siryahya moradi92 ehsan007060
mkhesali
mkhesali
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : اسفند 1391 
تعداد پست ها : 128
محل سکونت : البرز

پاسخ به:مبحث 67 طرح صالحین: فضایل حضرت علی و حضرت فاطمه

از فضایل فرزند کعبه و دردانه ی پیامبرهمین بس که عقد آنها را خدا جاری نمود

شنبه 5 مهر 1393  6:10 PM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368 siryahya ehsan007060
ehsan007060
ehsan007060
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : فروردین 1393 
تعداد پست ها : 10952
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:مبحث 67 طرح صالحین: فضایل حضرت علی و حضرت فاطمه

ماجرای شیرین ازدواج علی(ع) و فاطمه(س) به روایت امام رضا(ع)؛

دامادی که جرأت خواستگاری از پدر عروس را نداشت

خبرنامه دانشجویان ایران: حضرت على(ع) فرمود: تصمیم به ازدواج گرفتم، ولى جرأت نمى‌کردم، این‌ مطلب را به حضرت رسول(ص) عرض کنم و مدتى این موضوع شب و روز در فکرم بود تا اینکه روزى بر حضرت رسول(ص) وارد شدم.

 نخستین روز از آخرین ماه سال قمری، سال روز پیوندی آسمانی است که دیگر هیچ‌گاه مانند آن در تاریخ تکرار نشد. حضرت علی(ع) با حضرت فاطمه(ع)، برترین بانوی جهان پیمان عشق بست و خدا والاترین فرستاده خویش را بر این پیمان گواه گرفت.

برکت این ازدواج، عمری به گستردگی آفتاب دارد؛ همچنان که یاد و نام آن در تاریخ برای همیشه ماندگار شد، اول ذیحجه، روزی مبارک برای همه نوگامانی است که دل به زندگی فاطمی داده‌اند تا شادی خود را با خاطره همیشه روشن آن روز مبارک، پیوند زنند.

شرح ماجرای ازدواج علی(ع) و فاطمه(س) از زبان امام رضا(ع)

حضرت رضا(ع) فرمود: پدرم از پدرش جعفر بن محمّد و آن حضرت از پدر خود از جدّ بزرگوار خویش(ع) نقل فرمود که:

حضرت على(ع) فرمود: تصمیم به ازدواج گرفتم، ولى جرأت نمى‌کردم، این‌ مطلب را به حضرت رسول(ص) عرض کنم و مدتى این موضوع شب و روز در فکرم بود تا اینکه روزى بر حضرت رسول(ص) وارد شدم و آن حضرت‌ فرمودند: اى علی!

عرض کردم: بفرمایید اى رسول خدا!

فرمود: آیا میل و رغبتى به ازدواج دارى؟

عرض کردم: رسول خدا خود داناتر است -و گمان بردم ‌حضرت یکى از زنان قریش را به عقد من درآورند- و من از اینکه فرصت ازدواج‌ با فاطمه را از دست دهم، نگران بودم و متوجّه نشدم که چه شد که حضرت مرا صدا زدند و در خانه ام‌سلمه به خدمتشان رسیدم.

وقتى به من نگاه کردند، چهره‌شان درخشید، تبسّمى فرموده به گونه‌اى که سفیدى دندان‌هایشان را که ‌مى‌درخشید دیدم، حضرت به من فرمودند: اى على! مژده! چرا که خداوند مسأله ازدواج تو را که فکر مرا مشغول کرده بود، خود به عهده گرفت.

گفتم: قضیه چیست یا رسول اللّٰه!؟

حضرت فرمودند: جبرئیل با سنبل و قرنفل بهشتى‌ نزد من آمد و آن‌ها را به من داد، من آن دو را گرفتم و بوییدم و گفتم: اى جبرئیل! این سنبل و قرنفل را به چه مناسبت آورده‌اى؟

او گفت: خداوند تبارک و تعالى‌ ملائکه ساکن بهشت و نیز سایر ساکنین آن را امر فرموده که تمام بهشت‌ها را با تمام درخت‌ها و رودخانه‌ها و میوه‌ها و قصرهایش آذین بندند و به بادهاى‌ بهشتى دستور داده تا با بوى انواع عطر بوزند و حورالعین را به خواندن‌ سوره‌هاى «طه»، «طس»، «شورى» و سوره‌هایى که با «طسم» شروع‌ مى‌شود امر فرمود و به یک منادى دستور داد که چنین جار بزند:

اى ملائکه من و اى ساکنین بهشت من! شاهد باشید که فاطمه دختر محمّد را به عقد على بن ابى‌طالب در آوردم و به این کار راضى و خشنودم، این دو از یک دیگرند.

سپس ‌خداوند تبارک و تعالى به ملکى از ملائکه بهشت به نام راحیل - که در بلاغت‌ هیچ یک از ملائکه به پاى او نمى‌رسند- امر فرمود که خطبه بخواند، او نیز خطبه‌اى خواند که اهل آسمان و زمین چنین خطبه‌اى نیاورده بودند، سپس به ‌یک منادى دستور داد تا چنین جار بزند:

اى ملائکه من و اى ساکنین بهشت من! به على بن ابى‌طالب حبیب محمّد و فاطمه دختر محمّد تبریک بگویید، چه‌ اینکه من براى آنان خیر و برکت قرار دادم.

راحیل گفت: برکت تو بر آن دو بیشتر از آنچه ما در بهشت و منزلت براى آنان مشاهده کردیم نیست؟

خداوند فرمود: اى ‌راحیل! از جمله برکت من بر آن دو این است که آنان را بر محبّت خودم، با هم‌ همراه مى‌کنم و حجّت خود بر مردم قرارشان مى‌دهم و قسم به عزّت و جلالم ‌که از آن دو، نسل و فرزندانى به وجود خواهم آورد که در زمین گنجینه‌داران و معادن حکمت خود قرارشان خواهم داد، بعد از پیامبران، آنان را حجّت بر مردم قرار مى‌دهم.

پس مژده بده اى علىّ! که من نیز، همچون خداى رحمان، دخترم فاطمه را به ازدواج تو درآوردم و آنچه را که خداوند براى او پسندید، من نیز پسندیدم.

حال دست همسر خود را بگیر که تو از من نسبت به او سزاوارترى، جبرئیل ‌به من خبر داد که بهشت و اهل آن، مشتاق شما دو نفرند و اگر خداوند تبارک ‌و تعالى نمى‌خواست از نسل شما حجّتى بر خلق برگزیند، خواسته بهشت و اهل بهشت را در مورد شما دو نفر اجابت مى‌فرمود، پس تو چه خوب برادر و چه خوب داماد و چه خوب همدمى هستى و رضایت خدا براى تو کافى است و از رضایت هر کس دیگر بهتر است.

حضرت على(ع) گفت: «رَبِّ أَوْزِعْنِی‌أَنْ أَشْکُرَ نِعْمَتَکَ اَلَّتِی أَنْعَمْتَ عَلَیَ‌»؛ پروردگارا! مرا بر آن دار که شکر نعمتى که‌ به من دادى، به جاى آرم، حضرت رسول(ص) نیز آمین گفتند.

 

 

منبع: عیون اخبار الرضا(ع)

 



 

شنبه 5 مهر 1393  8:05 PM
تشکرات از این پست
moradi92 siryahya
moradi92
moradi92
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1392 
تعداد پست ها : 3481

پاسخ به:مبحث 67 طرح صالحین: فضایل حضرت علی و حضرت فاطمه

حضرت امیرالمومنین علی (ع) فرمودند :

 

"هرگاه به فاطمه (علیها السلام ) نظر کردم ، غم و اندوهم برطرف شد."

 

بحارالانوار جلد 43 صفحه 134 ، فرهنگ سخنان حضرت فاطمه علیها السلام (تالیف محمد دشتی) صفحه 5 

 

**************

اين نظر منه:

خداييش چند درصد از دختران و زنان جامعه ما اينگونه اند؟
 

اكثر مردها از زنشون ناراضي اند و ميگن وقتي به خونه ميرن و زنشونو ميبينند تازه ياد بدبختي هاشون مي افتند!!

انقد توقعات بالا و چشم و هم چشمي ها داره بنيان خانواده رو از ته ميزنه!!

من نميگم آمار بالاي طلاق و پايين ازدواج اينو ميگه!

 

موارد زيادي هست كه پسرها ميگن برا چي زن بگيرم كه بلاي جونم بشه؟

خدا وكيلي انصاف داشته باشيم بيراه نميگه.

بعضي از دخترا و زنها واقعا غير قابل تحمل اند.

 

اون وقت همچين "يا زهرا" ميگن كه نگو و نپرس!

خواهرم يه خورده هم خودتو شبيه حضرت زهرا كني خيلي خوبه ها.. اون وقت مي بيني كه شوهرت و زندگيت هم تغيير ميكنه.

امتحانش مجانيه..

 

کاش میشد زمان چند سال، به عقب برگرده!!

اون وقت، حتماً یه راه دیگه رو میرفتم و الان اینجای زندگی نبودم!!

 

شنبه 5 مهر 1393  8:12 PM
تشکرات از این پست
ehsan007060 omiddeymi1368 09303495228 siryahya
ehsan007060
ehsan007060
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : فروردین 1393 
تعداد پست ها : 10952
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:مبحث 67 طرح صالحین: فضایل حضرت علی و حضرت فاطمه

عوامل مؤثر در تحکیم خانواده و آموزه های اخلاقی و رفتاری حضرت زهرا(ع) در امر ازدواج


در زندگی مشترک علی (ع) و فاطمه (ع)، تدبیر کارهای منزل بر عهده زهرا (ع) و تدبیر امور بیرون منزل بر دوش علی (ع) بود. امام باقر فرمودند: «حضرت زهرا (ع) کارهای منزل را با علی(ع) این گونه تقسیم می کردند که خمیر کردن آرد، پختن نان و جارو زدن خانه بر عهده فاطمه (ع) باشد و جمع آوری هیزم و تهیه مواد غذایی اولیه را علی (ع) انجام می دهد.» (دشتی،1375، ص168)
یکی از عوامل موفقیت در زندگی زوجین، صبر و بردباری است که آنها را در معبر عبور از سختی ها یاری می دهد. در هر خانواده ای که صبر وجود نداشته باشد، بنای محبت و استحکام نیز دچار آفت می شود.
روزی رسول خدا (ص)، به خانه دخترش وارد شد و حضرت زهرا (ع) را دید در حالی که لباسش بسیار نامناسب بود؛ از یک طرف، مشغول آرد کردن و تهیه نان بود و از طرفی به فرزندش شیر می داد. پیامبر (ص) با چشمان پر از اشک به ایشان فرمودند: «دخترم این گونه تلخی ها در دنیا برای رسیدن به پاداش اخروی است؛ پس صبر از از دست نده.» زهرا (ع) در پاسخ پدر گفتند: «خدا را حمد می کنم در برابر نعمت هایش و شکر می کنم در برابر نعمت هایش.»(ابن شهر آشوب، 1379، ج3، ص343)
سادگی و قناعت، از جمله عواملی است که تأثیر بسزایی در ازدواج و پایداری خانواده دارد. افرادی که فقط به دنبال تشریفات و دنیا گرایی باشند نمی توانند به اهداف والایی در زندگی دست یابند؛ چون این عوامل، موانعی است بر سر راه رشد و ترقی معنوی و کمال انسانی.
سلمان فارسی می گوید: روزی حضرت زهرا (ع) را دیدم که چادری ساده بر سر داشت. با تعجب عرض کردم: عجبا! دختران پادشاهان بر کرسی های طلایی می نشینند و پارچه های اشرافی به تن می کنند، اما دختر رسول خدا (ص)، نه چادر گران قیمت بر سر دارد، نه لباس فاخر، حضرت زهرا (ع) فرمودند: «ای سلمان! خداوند، لباس های زینتی و تخت های طلایی را برای ما در روز قیامت ذخیره کرده است.»(مجلسی، 1404ق،ج8،ص303)



 

شنبه 5 مهر 1393  8:17 PM
تشکرات از این پست
moradi92 09303495228 siryahya
moradi92
moradi92
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1392 
تعداد پست ها : 3481

پاسخ به:مبحث 67 طرح صالحین: فضایل حضرت علی و حضرت فاطمه


از حسن بصری نقل شده که میگفت:

 

حضرت فاطمه (ع) عابدترین امت بود و در عبادت حقتعالی آنقدر برپا می ایستاد که پاهای مبارکش ورم میکرد،

و وقتی پیامبر خدا (ص) به او فرمود چه چیز بهتر است از برای زن ، فاطمه (علیها السلام ) گفت آنکه نبیند مردی او را ، پس حضرت نور دیده خود را به سینه چسباند و فرمود : ذریة بعضها من بعض. 

 

منتهی الآمال ( شیخ عباس قمی ره ) جلد 1 صفحه 161

 

****************************

اين نظر منه:

 

1. حسن بصري يك آدم سني مذهب بوده و داره اينطور از حضرت زهرا تعريف ميكنه!

يادمون باشه درباره دشمن هم انصاف داشته باشيم!

 

2. من كه به شخصه قسمت اولش رو هرگز نه ديده و نه نخواهم ديد و نه خودم درك خواهم كرد! مثلا ما هم نماز ميخونيم و عبادت ميكنيم ...

 

3. مگه حضرت زهرا اون موقع چند سالش بوده كه داره اينطوري صحبت ميكنه؟!! عمق بينش يك دختر نوجوان رو ببينيد! 

 

4. ميشه آدم ادعاي دوستي حضرت زهرا را داشته باشه و حجابش رو رعايت نكنه؟! آخه دوستي مشابهت مياره. يعني آدم هر چيز يا كسي رو دوست داشته باشه خودشو شبيه اون ميكنه. درسته يا نه؟

 

 

کاش میشد زمان چند سال، به عقب برگرده!!

اون وقت، حتماً یه راه دیگه رو میرفتم و الان اینجای زندگی نبودم!!

 

شنبه 5 مهر 1393  8:23 PM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368 09303495228 siryahya ehsan007060
moradi92
moradi92
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1392 
تعداد پست ها : 3481

پاسخ به:مبحث 67 طرح صالحین: فضایل حضرت علی و حضرت فاطمه

 حضرت امام محمّد باقر عليه السّلام  فرموده اند:

فاطمه زهرا  نزد درب جهنم موقفى خواهد داشت- هنگامى كه روز قيامت فرا رسد در ميان دو چشم هر كسى نوشته می ‏شود كه وى مؤمن يا كافر است، آنگاه به دوستدار فاطمه كه خيلى گنهكار باشد امر می ‏شود برو به طرف جهنم،

حضرت زهرا (س) وقتى كه ميبيند كه بين دو چشم او نوشته شده: "دوست فاطمه"  ميگويد: پروردگارا! تو مرا فاطمه ناميدى و وعده دادى بوسيله من كسى كه مرا با فرزندانم دوست داشته باشد از آتش جهنم نجات دهى، وعده تو بر حق و تو خلف وعده نخواهى كرد.


خداى رؤف خواهد گفت: راست ميگوئى، من تو را فاطمه ناميدم، من كسى كه تو را با فرزندانت دوست داشته باشد از آتش جهنم بر كنار خواهم داشت وعده من حق است، من خلف وعده نخواهم كرد، من به دين منظور دستور دادم اين بنده ‏ام را به جهنم ببرند كه تو براى او شفيع شوى و من شفاعت تو را بپذيرم تا مقام و منزلتى كه تو نزد من دارى براى ملائكه و پيامبران و اهل محشر معلوم شود دست هر كسى را كه در ميان دو چشم او نوشته باشد مؤمن است بگير و داخل بهشت كن.

بحارالانوار { زندگانى حضرت زهرا عليها السلام (ترجمه نجفى) } صفحه  15

 

******************************************

اين نظر منه:

قابل توجه اونايي كه دنبال پارتي ميگردن! ميبينيد كه خدا خودش اهل پارتي بازيه و به هر عنواني ميخواد به ما كمك كنه..

 

سرمايه محبت زهراست دين من / من دين خويش را به دو دنيا نميدهم

گر مهر و ماه را به دو دستم نهد قضا / يك ذره از محبت زهرا نميدهم

کاش میشد زمان چند سال، به عقب برگرده!!

اون وقت، حتماً یه راه دیگه رو میرفتم و الان اینجای زندگی نبودم!!

 

شنبه 5 مهر 1393  8:33 PM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368 09303495228 siryahya ehsan007060
moradi92
moradi92
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1392 
تعداد پست ها : 3481

پاسخ به:مبحث 67 طرح صالحین: فضایل حضرت علی و حضرت فاطمه


اميرالمؤمنين عليه السلام به يكى از اصحاب فرمود:


- مى خواهى از وضع خود و فاطمه عليهاالسلام براى تو صحبت كنم ؟


فاطمه در خانه من آن قدر آب آورد كه آثار مشك بر سينه اش پيدا بود و آن قدر آسياب كرد كه دست هايش پينه بست و چنان در نظافت و پاك كردن خانه و پختن غذا زحمت كشيد كه لباسهايش كثيف و مندرس شد و او بسيار صدمه ديد!


به همين خاطر به فاطمه توصيه كردم خوب است محضر رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم برسى و جريان را بيان نمايى ، شايد جهت كمك به تو خادمى بفرستد تا از اين همه زحمت خلاص شوى ! فاطمه عليهاالسلام اين توصيه مرا قبول كرد و نزد پيامبر صلى الله عليه و آله وسلم رفت ، اما چون ايشان را مشغول صحبت با اصحاب مى بيند، بدون آنكه خواسته اش را بگويد، باز مى گردد.


رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم كه متوجه شده بودند فاطمه براى حاجتى آمده و بدون هيچ گونه صحبتى به خانه خود برگشته ، فرداى آن روز به منزل ما تشريف آوردند، و پس از سلام در كنار ما نشستند و آن گاه فرمودند:


- فاطمه جان ! ديروز به چه منظور پيش من آمدى ؟


فاطمه عليهاالسلام از خجالت نتوانست حاجتش را بگويد: من عرض ‍ كردم :


- يا رسول الله ! آن قدر آب آورده كه بند مشك در سينه اش اثر گذاشته و آن قدر آسياب گردانيده كه دست هايش تاول كرده و... لذا گفتم محضر شما برسد شايد خادمى به ايشان مرحمت نماييد تا زحمت هايش كمتر شود.


رسول خدا فرمود:


مى خواهى مطلبى به شما بياموزم كه از خادم بهتر است . وقتى كه خواستى بخوابيد 33 مرتبه بگوييد سبحان الله و 33 مرتبه بگوييد الحمد لله و 34 مرتبه بگوييد الله اكبر. ((در برخى روايت 34 مرتبه الله اكبر و 33 مرتبه الحمدلله و 33 مرتبه سبحان الله نقل شده است))
 اين ذكر صد مرتبه است ولى در نامه اعمال هزار حسنه ( ثواب ) دارد.
فاطمه جان ! اگر اين ذكرها را هر روز صبح بگويى خداوند خواسته هاى دنيا و آخرتت را برآورده خواهد كرد.

فاطمه زهرا در جواب سه مرتبه گفت :
از خدا و پيغمبر راضى هستم .

بحارالانوار جلد 43 صفحه 82 و 134، با كمى تفاوت .

 

*****************************

اين نظر منه:

ما حتي نميتونيم اداي حضرت زهرا رو در اين مورد دربياريم!!

يه روز ماشين لباسشويي خراب بشه يه روز آب يا برق يا گاز قطع بشه خلاصه گوچكترين مشكلي كه پيش بياد دادمون ميره هوا. همه زندگيمون ماشيني شده!!

كم طاقتيم. رفاه طلب و دنبال راحتي هستيم. خدا به ما رحم كنه...

کاش میشد زمان چند سال، به عقب برگرده!!

اون وقت، حتماً یه راه دیگه رو میرفتم و الان اینجای زندگی نبودم!!

 

شنبه 5 مهر 1393  8:42 PM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368 09303495228 siryahya ehsan007060
moradi92
moradi92
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1392 
تعداد پست ها : 3481

پاسخ به:مبحث 67 طرح صالحین: فضایل حضرت علی و حضرت فاطمه

ابن بابویه به سند معتبر از یونس بن ظیبان روایت کرده است که حضرت صادق (ع) فرموده که فاطمه (ع) را نُه نام است نزد حقتعالی:

فاطمه ، صدیقه ، مبارکه ، طاهره ، زکیه ، راضیه و مرضیه و محدثه و زهرا.

پس حضرت فرمود که آیا میدانی که چیست تفسیر فاطمه ؟

یونس گفت : گفتم خبر ده مرا از معنی آن ای سید من.

حضرت فرمود: (( فطمت من الشر )) یعنی بریده شده است از بدیها.

حضرت فرمود که اگر امیرالمومنین (ع) تزویج نمی نمود او را کفوی و نظیری نبود او را بر روی زمین تا روز قیامت نه آدم و نه آنها که بعد از او بودند.

( علامه مجلسی (ره) در ذیل ترجمه این حدیث فرموده که صدیقه به معنی معصومه است ، و مبارکه یعنی صاحب برکت در علم و فضل و کمالات و معجزات و اولاد کرام و طاهره یعنی پاکیزه از صفات نقص و زکیه یعنی نمو کننده در کمالات و خیرات و راضیه یعنی راضی به قضای حق تعالی و مرضیه یعنی پسندیده خدا و محدثه یعنی ملک با او سخن میگفت و زهرا یعنی نورانی به نور صوری و معنوی )

  منتهی الآمال ( شیخ عباس قمی ره ) جلد 1 صفحه 159

 

*******************************

نظر من:

آدم مي مونه والله. اين اسامي به اين زيبايي رو ما داريم و اون وقت بعضي ها چه اسمهايي براي بچه هاشون ميذارن. چشمشون به اينه كه هنرپيشه اصلي سريال فلان اسمش چيه؟!

خدا هممون رو هدايت كنه..

يادمون باشه يكي از حقوق فرزند اينه كه پدر و مادر براش نامي نيكو انتخاب كنند.

کاش میشد زمان چند سال، به عقب برگرده!!

اون وقت، حتماً یه راه دیگه رو میرفتم و الان اینجای زندگی نبودم!!

 

شنبه 5 مهر 1393  8:50 PM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368 09303495228 siryahya ehsan007060
nargesza
nargesza
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1392 
تعداد پست ها : 10707
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:مبحث 67 طرح صالحین: فضایل حضرت علی و حضرت فاطمه

سالروز ازدواج حضرت علی (ع) و حضرت فاطمه (س) بر تمامی شیعیان مبارک و فرخنده.

ای کاش ای کاش زندگی همه رمدم مثل آنها بود. مثل آنها ساده ولی صمیمی. ......

شنبه 5 مهر 1393  9:00 PM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368 09303495228 siryahya
azein1990
azein1990
کاربر طلایی3
تاریخ عضویت : مرداد 1393 
تعداد پست ها : 3359
محل سکونت : ایلام

پاسخ به:مبحث 67 طرح صالحین: فضایل حضرت علی و حضرت فاطمه

فضايل بي بديل امام علي(ع) درکلام حضرت زهرا(س)

به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران،  ابن ابي الحديد معتزلي، شارح نهج البلاغه، در اين باره گفته است:«... وساعده على ذلک فصحاء العرب کافة لم يبلغوا إلى معشار مانطق به الرسول الصادق صلوات ا... عليه وآله في أمره»؛ اگر تمام سخنوران تراز اول عرب جمع شوند، حتي قادر نيستند يک دهم آنچه را رسول خدا(ص) درباره مناقب و فضايل امير المؤمنين(ع) فرموده اند، بگويند. حقيقت آن است که براي شناخت فضايل، مناقب و ويژگي هاي اميرمومنان(ع) نيازمند نگاهي ژرف بينانه هستيم.
 به همين دليل، شناخت فضايل بي مانند امام علي(ع) از طريق سخنان همسر بزرگوارشان، دختر گرامي رسول خدا(ص)، حضرت فاطمه زهرا(س) در سازگاري تام و تمام با عقل و نقل است. بررسي فضايل اميرالمؤمنين(ع) در کلام حضرت زهرا(س)، موضوع گفت وگوي خراسان با آيت ا... سيداحمد حسيني خراساني، عضو جامعه مدرسين حوزه علميه قم است، که در پي مي آيد.

حضرت فاطمه زهرا(س) در خطبه مشهور فدکيه، ضمن دفاع از مقام و شخصيت والاي اميرالمؤمنين(ع)، به برخي از فضايل و ويژگي هاي آن حضرت اشاره کرده اند. فرازهاي اين خطبه مشهور کدام بخش از فضايل امام علي(ع) را براي مخاطبان حضرت زهرا(س) در هر عصر و دوره اي يادآوري مي کند؟

حضرت فاطمه زهرا(س) در خطبه فدکيه، که در مسجد النبي(ص) ايراد شد، با زيباترين کلمات، فضايل و مناقب اميرالمؤمنين(ع) را بيان کردند. متأسفانه اين کلمات نوراني و گهربار کمتر مورد توجه محققان قرار گرفته  است. بررسي فرازهاي خطبه فدکيه حضرت فاطمه(س) نشان مي دهد که بخش مهمي از بيانات اين بانوي بزرگوار، در آن هنگامه، به تشريح ويژگي ها و فضايل امام علي(ع) اختصاص يافته است.

 حضرت زهرا(س) در اين خطبه حدود دوازده فضيلت برجسته اميرالمؤمنين(ع) را ذکر کرده اند. نخستين فضيلت مورد اشاره ايشان، فضيلتي بي مانند است که تنها امير المؤمنين(ع) از آن برخوردار بوده اند. اين فضيلت بي مانند و منحصر به فرد، برادري رسول خدا(ص) است؛ افتخاري که امير مؤمنان(ع) نيز بارها به آن مباهات کرده اند.

 امام علي(ع) با وجود دارا بودن فضايل و ويژگي هاي برجسته و منحصر به فرد فراوان، بر موضوع برادري رسول خدا(ص) بيش از همه تأکيد مي کردند. دومين ويژگي مورد اشاره حضرت زهرا(س) شجاعت و دلاوري اميرالمؤمنين(ع) است. ايشان مي فرمايند: در سخت ترين شرايط، که هيچ سرداري حاضر به خطرپذيري نبود، اميرالمؤمنين(ع) هراسي به دل راه نمي دادند و در راه خدا پيکار مي کردند. اين از امتيازات ويژه امام علي(ع) است که پس از رسول خدا(ص)، در شجاعت و دلاوري مثل و مانندي نداشتند. 

حضرت فاطمه(س) مي فرمايند:« اَوْ نَجَمَ قَرْنُ الشَّيْطانِ، اَوْ فَغَرَتْ فاغِرَةٌ مِنَ الْمُشْرِکينَ، قَذَفَ اَخاهُ في لَهَواتِها، فَلا يَنْکَفِي حَتَّى يَطَأَ جِناحَها بِأَخْمَصِهِ، وَ يَخْمِدَ لَهَبَها بِسَيْفِهِ؛ هرگاه که شيطاني سر برآورد يا اژدهايى از مشرکين دهان بازکرد، پيامبر برادرش را در کام آن افکند و او تا زمانى که سرآنان را به زمين نمى کوفت و آتش آنها را به آب شمشيرش خاموش نمى کرد، باز نمى گشت.» اين از ويژگي هاي اميرمؤمنان، امام علي(ع) است که هيچ گاه از زير بار مسئوليتي که پيامبراکرم(ص) برعهده ايشان مي گذاشتند، شانه خالي نمي کردند. 

افزون بر اين، آن حضرت در تمامي ميدان هاي جهاد در راه خدا پرچم فتح و ظفر را برافراشتند و بدون پيروزي نزد رسول خدا(ص) بازنگشتند. حضرت زهرا(س) در اين باره ادامه مي دهند:« مَکْدُوداً في ذاتِ ا...» امام علي(ع) خود را در راه خداي متعال به رنج و سختي مي انداختند و از مصيبت هايي که گاه در اين راه پيش مي آمد، باکي نداشتند؛ «مُجْتَهِداً في اَمْرِ ا...» ايشان براي اجراي فرمان الهي، از هيچ کوشش و تلاشي فروگذار نمي کردند و تمام توان و قدرتشان در راه مقدس رسول ا...(ص) صرف مي شد. حضرت فاطمه(س) در بيان فضايل اميرمؤمنان(ع)، همچنين نزديک بودن ايشان به پيامبراکرم(ص) را مورد تأکيد قرار مي دهند:« قَريباً مِنْ رَسُول ِا...»؛ اميرالمؤمنين(ع) در تمامي لحظات، در جنگ، در تبليغ و در سفر، بيش از هر کسي به رسول خدا(ص) نزديک بودند.

 آن حضرت امين ترين فرد نزد پيامبراکرم(ص) بودند. «سَيِّداً في اَوْلِياءِ ا...، مُشَمِّراً ناصِحاً مُجِدّاً کادِحاً، لا تَأْخُذُهُ فِي ا... لَوْمَةَ لائِمٍ»، حضرت زهرا(س)، امام علي(ع) را سرور تمام اولياي الهي معرفي مي کنند و مي فرمايند: اميرالمؤمنين(ع) همواره کمر به خدمت در راه خدا بسته و براي بندگان خدا و امت اسلامي، نصيحت کننده اي خيرخواه و مهربان بودند که در اين مسير دشوار از طعنه ها و سرزنش سرزنش کنندگان نمي هراسيدند. امام علي(ع) در راه خدا از صلابت و قاطعيت بي مانندي برخوردار بودند. آن حضرت براي اجراي فرمان هاي الهي، با کسي رو در بايستي و تعارف نداشتند. اين ها فضايل و ويژگي هايي است که توسط حضرت زهرا(س) در خطبه فدکيه بيان شده است.

ظاهراً حضرت فاطمه(س) در خطبه اي که براي زنان مهاجر و انصار در منزلشان ايراد کرده اند نيز، به بخشي از فضايل منحصر به فرد امام علي(ع) اشاره مي کنند.

يکي از مهم ترين سخنراني هاي حضرت فاطمه(س) پس از رحلت پيامبرخدا(ص) همين سخنراني است. آن حضرت در اين خطبه غراء نيز بارها درباره فضايل و ويژگي هاي اميرالمؤمنين(ع) سخن گفته اند. از جمله مي فرمايند:«رَواسِي الرِّسالَةِ وَ قَواعِدِ النُّبُوَّةِ وَ الدِّلالَةِ، وَ مَهْبِطِ الرُّوحِ الْاَمينِ»، تعبير ايشان اين است که اميرالمؤمنين(ع) در دفاع از حريم رسالت و صيانت از نبوت، همچون کوهي استوار بودند. آن حضرت کسي هستند که، به فرموده رسول خدا(ص)، بر آنچه ايشان مي ديدند و مي شنيدند، بينا و شنوا بودند.

 پيامبر گرامي اسلام(ص) خطاب به امام علي(ع) مي فرمايند:«انَّکَ تَسْمَعُ مَا أَسْمَعُ وَ تَرَي مَا أَرَي إِلَّا أَنَّکَ لَسْتَ بِنَبِيٍّ» اين از ويژگي هاي بارز امام علي (ع) است که کمتر به آن اشاره مي شود. پيامبرخدا(ص) خطاب به آن حضرت فرموده اند:«تو هرآنچه را من مي شنوم، مي شنوي و هر چيزي که من مي بينم، مشاهده مي کني، جز اينکه تو پيامبر نيستي». منظور اين است که امام علي(ع) شاهد و ناظر نزول وحي بر پيامبراکرم(ص) بودند؛ پيام الهي را مي شنيدند و با تمام وجود حس مي کردند. وجود مقدس حضرت فاطمه(س) در اين خطبه همچنين مي فرمايند:« نَکيرَ سَيْفِهِ، وَ قِلَّةَ مُبالاتِهِ لِحَتْفِهِ، وَ شِدَّةَ وَ طْأَتِهِ، وَ نَکالَ وَقْعَتِهِ، وَ تَنَمُّرَهُ في ذاتِ ا... »

 از فضايل بي مانند اميرالمؤمنين(ع) اين بود که شمشير برّان آن حضرت براي عدالت بلند مي شد و فرود مي آمد؛ شمشير مقدسي که جز براي اجراي عدالت و حاکميت توحيد، از نيام بيرون کشيده نشد؛ شمشيري که امين وحي در وصف آن نداي «لا سيف الا ذوالفقار» را سر داد. 


بانوي دو عالم، حضرت فاطمه زهرا(س)، امام علي(ع) را بي باک ترين انسان نسبت به شهادت معرفي مي کنند. اميرمؤمنان(ع) هيچ گاه از شهادت نهراسيدند. ايشان در هيچ جبهه اي به دشمن پشت نکردند. دوست و دشمن، مسلمان و غير مسلمان، به اين فضيلت برجسته و بزرگ امام علي(ع) معترفند. به تعبير حضرت زهرا(س)، اميرمؤمنان(ع) در مقابله با دشمنان و ستمگران برخوردي قاطعانه داشتند. ضربات به غايت توفنده و کوبنده آن حضرت، فرصت هر نوع عکس العملي را از دشمن مي گرفت.

 امام علي(ع) در ميدان جهاد فوق العاده هوشيار و تيزبين بودند. ايشان در هيچ شرايطي فريب دشمن را نمي خوردند. امام علي(ع) در منصب مديريت و اداره جامعه نيز، آنچنان هوشيارانه و با ذکاوت عمل مي کردند، که دشمن مجالي براي نفوذ و سوءاستفاده از شرايط پيدا نمي کرد. اين مختصري از فضايل پرشماري است که دختر گرامي پيامبراکرم(ص)، حضرت زهرا(س) درباره اميرمؤمنان(ع)، در بيانات و خطبه هايشان، مطرح فرموده اند.

یک شنبه 6 مهر 1393  12:02 AM
تشکرات از این پست
siryahya
دسترسی سریع به انجمن ها