یکی از ابعاد مهم زندگی امام جواد(ع) بعد فرهنگی آن است. این پیشوای بزرگ در مکتب خویش شاگردانی تربیت کرده و علوم و دانشهای خود را توسط آنان در جامعه منتشر میکرد.
پیشواى نهم شیعیان، حضرت امام محمد تقى(ع)، نخستین رهبر الهى است که در میان امامان شیعه در خردسالى مسئولیت مقام رفیع امامت را عهدهدار شد.
ایشان در سال 203 قمرى و در سن هشت سالگى پس از شهادت پدر بزرگوارش این مسئولیت را پذیرفته و به هدایت و ارشاد مردم پرداخت.
امام نهم(ع) در مقام رهبرى امت اسلام، به عنوان الگوى دانشمندان جوان، چنان در عرصهی علم و دانش درخشید که دوست و دشمن را به تعجب و شگفتى واداشت. گفتوگوها، مناظرات، پاسخ به شبهات عصر، گفتارهاى حکیمانه و خطابههاى آن گرامى، گواه روشنى بر این ادعاست.
امام جواد(ع) در سنین نوجوانى از عالمترین و آگاهترین دانشمند عصر خود بود و مردم از دور و نزدیک به حضورش شتافته و پاسخ مشکلات علمى خود را از ایشان دریافت مىکردند.
ابن حجر هیثمى در کتاب «الصوائق المحرقه» مىگوید: مأمون او را به دامادى انتخاب کرد، زیرا با وجود کمى سن، از نظر علم و آگاهى و حلم بر همهی دانشمندان برترى داشت.
امام محمد تقى(ع) خود نیز گاهى به علم و دانشى که خداوند به ایشان داده بود اشاره کرده و مىفرمود: «منم محمد، فرزند رضا! منم جواد! منم دانا به نسبهاى مردم در صلبها، من داناترین کس هستم که رازهاى ظاهرى و باطنى شما را مىدانم و از آنچه که به سویش روانه هستید، آگاهم! این علمى است که خداوند متعال قبل از آفرینش تمامى مخلوقات جهان به ما خانواده عنایت کرده است. این دانش سرشار تا پایان جهان و بعد از فانى شدن آسمانها و زمینها نیز باقى خواهد ماند.»
در منظر امام جواد(ع) یک جوان مسلمان باید به علم و دانش روى آورد و آن را به عنوان مونس و یار مناسب براى خود برگزیند؛ دوستان خود را بر اساس بینش و دانش انتخاب کند و شخصیت اجتماعى خود را به وسیلهی دانش و علم مشخص سازد؛ براى مجالس و دیدار دیگران علم هدیه برد و در تنهایى و غربت و سفر، علم و دانش را بهترین همسفر و مونس خود بداند؛ چرا که علم و دانش، سرچشمهی تمام کمالات و ریشهی همهی پیشرفتهاست.
امام محمد تقى(ع) علم و دانش را یکى از مهمترین عوامل پیروزى و رسیدن به کمالات معرفى مىکرد و به انسانهاى کمالخواه و حقیقتطلب توصیه مىنمود که در راه رسیدن به آرزوهاى مشروع و موقعیتهاى عالى دنیوى و اخروى از این نیروى کارآمد بهرهی لازم را بگیرند.
منابع:
1- بحارالانوار، علامه محمدباقر مجلسى، مؤسسه الوفاء، بیروت.
2- وسائلالشیعه، محمد بن حسن حر عاملى، مؤسسه آلالبیت(ع)، قم.
3- سیره پیشوایان، مهدى پیشوایى، مؤسسه امام صادق(ع)، قم.