تعبیر خواب چراغ
اگر مردی مجرد در خواب ببیند که چراغ افروخته یا چراغی را می افروزد زنی در زندگیش پیدا می شود یا عاشق می شود و ازدواج می کند. افروختن چراغ در خواب نیکو است همین طور است چراغ افروخته در اتاق داشتن و دیدن. چراغ در خواب بنا به نوشته معبران کهن برای مرد همسر کاردان و عاقل و مدبر است و برای زن شوهری دل سوز و دوستدار و مهربان و علاقه مند به خانه و خانواده چنان چه دختر جوانی چراغ بخصوص چراغ روشن در خواب ببیند خوستگاری مناسب پیدا می کند. برخی دیگر از معبران نوشته و متذکر شده اند که داشتن چندین چراغ ، وجود چندین فرزند را نوید می دهد. لامپ بستن به چراغ برق و نفت و روغن ریختن در چراغ نفتی نیز خوب است چون تهیه و تدبیر کاری است امید بخش که در آینده شما را به نعمت و رفاه و آسودگی می رساند. اگر در خواب ببینید که چراغی در دست دارید و راه می روید نشان آن است که به سفری پر سود می روید یا ماموریتی به شما می دهند که برای شما پیروزی می آورد و چنان چه تاجر و کاسب باشید کسبی پرسود خواهید داشت.
ابراهیم کرمانی گوید: چراغ در خواب ،خادم خانه است و معبران گویند: کدبانوی خانه است. اگر در خواببیند که درخانه او چراغ پاکیزه روشن است. دلیل که کدبانوی خانه زنی به صلاح و نیک سیرت است. اگر بیند چراغ تاریک می سوخت، دلیل است بر رنج کدبانوی خانه یا خادم یا زن. اگر بیند چراغ فرو می رود، دلیل که کدبانوی خانه بمیرد. جابرمغربی گوید: اگر بیند از آتش زنه چراغ برافروخت، دلیل که اگر زن دارد فرزندش آید. اگر غریب است، زن کند یا کنیزک خرد. اگر در سفر غایب دارد به سلامت بازآید. اگر بیند در شهر چراغ بسیار است، دلیل ...
که پادشاه ولایت عادل است و قاضی منصف و مردم شهر عشرت و نشاط بسیار است. اسماعیل بن اشعث گوید: اگر بیند چراغ بسیار در دست داشت، دلیل که او را فرزندی آید که عزت و دولت یابد. اگر بیننده خوابفاسق است، دلیل که به خدای تعالی بازگردد و توبه کند. اگر مشرک است هدایت یابد. اگر مسلمان است توفیق طاعت یابد. اگر بیند چراغ بمرد، دلیل که فرزندش هلاک شود یا عز و دولتش نقصان پذیرد. اگر بیند در هر دو دست او چراغ روشن بود، دلیل که مراد دین و دنیای او ساخته شود. اگر بیند در دست یک چراغ داشت که در وی دو سوراخ و دو فتیله افروخته است، دلیل که او را دو فرزند نیک است که به یک شکم آیند. حضرت امام جعفر صادق فرماید: دیدن چراغ در خواب بر چهارده وجه است. اول: پادشاه. دوم: قاضی. سوم: فرزند. چهارم: عروسی. پنجم: ولایت. ششم: سرای. هفتم: مهتر. هشتم: شادی. نهم: علم. دهم: توانگری. یازدهم: عیش خوش. دوازدهم: کنیزک. سیزدهم: منفعت. چهاردهم: آن چه بیند همچنان است.