مدتی است اعتیاد در کشورمان، دوران گذار از سنتی به صنعتی را میپیماید و در این راه آنقدر سریع پیش میرود که میتوان گفت، هر آنچه تا کنون رشته بودیم در حال پنبه شدن است!
پدیده شوم اعتیاد که از دیرباز در کشورمان با مصرف تریاک برای جامعه ایرانی شناسانده شده و هر گونه بحث و بررسی درباره چرایی شیوع آن، با نام بردن از افغانستان و ضرورت حراست شدید از مرزهای کشور با این همسایه آغاز میشد، مدتی است تغییر فاز یافته و اینقدر دیگرگون شده که میتوان معضل وارداتی از افغانستان را در بررسی رخدادهای شوم همراه با اعتیاد در کشورمان تا پله چندم اولویتها نزول داد و پیش از آن، چگونگی مقابله با مخدرهای صنعتی و اثرات به مراتب وحشتناکتر ناشی از مصرف آنها را مد نظر گرفت.
چند سالی است که مخدرهای صنعتی، آمفتامینها و امثالشان، بورس خرید و فروش و البته مصرف مخدرها را از قبضه کردهاند تا بازار مصرف تریاک در کشورمان به اندازه قدیم پر رونق و داغ نباشد و به جایش، انواع مخدرهای ساخته شده در آشپزخانههای مخفی سطح شهر، روز به روز محبوبتر شده و مصرفشان فراگیرتر شوند؛ مخدرهای شیمیایی که آسیبهای شدیدتر و ناشناختهتری به جامعه وارد میکنند.
آن گونه که آمار نشان میدهد، در سالهای اخیر مصرف مخدرهای صنعتی به شدت در کشور فزونی یافته، تا جایی که برای نمونه، مصرف روانگردانها از ۳ درصد در سال ۸۶ به ۲۶ درصد در سال گذشته رسیده و توانسته جایگاه دوم ماده مخدر مصرفی در کشور پس از تریاک را از آن خود کند. البته اگر قصد جدا کردن انواع مخدرهای صنعتی از یکدیگر را نداشته باشیم، درخواهیم یافت تریاک خیلی وقت است رقابت را به حریفان صنعتی خود واگذار کرده است!
این در حالی است که بنا بر آمارهای ثبت شده جهانی، تجارت تریاک نه تنها کاهش نیافته، بلکه به فاصله سالهای ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۳ میلادی، با افزایش ۳۶ درصدی سطح زیر کشت خشخاش در افغانستان، به افزایش حدودا ۵۰ درصدی تولید این افیون منجر شده و تجارت این ماده را به رشد چشمگیر ۳۶ درصدی رسانده است.
بدین ترتیب میتوان به آسانی نتیجه گرفت که همه تغییر و تحولهای سیاسی صورت گرفته در همسایه شرقی کشورمان، نه تنها نتوانسته مشکلات وارداتی ایران از افغانستان را کاهش دهد، که بر عکس، بر حجم آنها افزوده تا افزایش فوقالعاده کشفیات تریاک در کشورمان در یک سال گذشته ـ که نشان از عزم جدی مأموران مقابله با قاچاق این افیون در کشور دارد ـ هم نتواند خیالمان را از بابت مقابله با افزایش تولید این مخدر آسوده کند.
از این روی خیالمان آسوده نخواهد شد که از یک سو میبینیم افزایش کشفیات تریاک در سایه افزایش تولید این محصول گم است و از سوی دیگر، درمییابیم مخدرهای صنعتی در کشورمان توانستهاند تا اندازه بسیاری جایگزین تریاک شوند؛ حال آنکه هنوز توجه بیشتر ما برای مقابله با مصرف مواد مخدر، بستن مرزهای شرقی و مبارزه با تریاکهای وارداتی است و بحق در این راه هم توفیقات زیادی به دست آوردهایم، ولی در مقابله با مخدرهای صنعتی، چنین کارکرد درخشانی ثبت نکردهایم.
اکنون کافی است چند مؤلفه دیگر را کنار هم بچینیم تا در کمال ناباوری دریابیم که مقابله با تریاک به مرور موجب شده معتادان به مخدرهای صنعتی گرایش پیدا کنند که این اتفاق از چند جنبه به بدتر شدن اوضاع منجر شده است. برای درک این موضوع، کافی است بدانیم در خوش بینانهترین حالت تنها ۲۰ درصد معتادان ترک کرده و بهبود مییابند.
این آمار تلخ که تا اندازه بسیاری مرهون بیسر و سامانی مراکز ترک اعتیاد است، معنای شوم بزرگتری در خود نهفته دارد که گرایش به مخدرهای صنعتی، یکی از آنهاست؛ به عبارت بهتر، اگر معتادان به تریاک و مخدرهای سنتی به دلیل مقابله با قاچاق این مواد از دسترسی به آنها محروم شوند، به سادگی جذب مخدرهای صنعتی خواهند شد.
اینجاست که بازار داغ مخدرهای صنعتی ـ که یک میلیون نام برای انواعشان در جهان ثبت شده است (!) ـ روز به روز رونق مییابند و ناآگاهیها پیرامون این مواد و عوارض مصرفشان مزید بر علت شده و اعتیاد را خارج از شکل سنتی، به جوانان و زنان سرایت میدهد، بستر اتفاقات شوم دیگری چون رشد ایدز فراهم میشود و سلسله مشکلات جدید از راه میرسند.
همه اینها در حالی است که هنوز راهکار مقابله با اعتیاد در کشورمان، بهکارگیری شیوههای قدیمی است و البته همان شیوههای قدیمی نیز به درستی به اجرا نمیرسد؛ این را میشود از کشف ۱۱۵۸ کمپ غیر مجاز ترک در حد فاصل سالهای ۹۱ تا ۹۲ دریافت که تلاش برای سامان دادنشان نیز بنا بر آمار و ارقام (به اینفوگرافی دقت کنید) ثمر نداده و به باور بسیاری کارشناسان، برای ترک مخدرهای صنعتی، کارکرد چندانی ندارند.
بدین ترتیب عجیب نیست که از اعتیاد رو به گسترش و نگران کننده اعتیاد در زنان، دانش آموزان و جوانان بیاطلاع باشیم، راهکاری برای زدودن آمار فوت یک معتاد در هر سه ساعت در کشور سراغ نداشته باشیم، چرایی پر شدن حدود نیمی از ظرفیت زندانها از مجرمان مواد مخدر برایمان ابهامی به همراه نیاورد و دست آخر هیچ درکی از سرنوشت آینده کشور با گسترش گرایش به مخدرهای صنعتی نداشته باشیم.
گویی درک نکردهایم که هنوز راه مقابله با اعتیاد سنتی و چرخه بزرگ قاچاق و توزیع آن در کشور تا به آخر پیموده نشده، مخدرهای صنعتی افق جدیدی ترسیم و اعتیاد را به بیماری چند بعدی و پیچیدهای تبدیل کردهاند، که اگر چنین درکی از ماجرا داشتیم، تلاش میکردیم به جای شعار دادن، الزامات درمان معتادان را فراهم آوریم، توانی متناسب با مقابله با قاچاق مخدر، برای یافتن مراکز تولید و توزیع مخدرهای صنعتی صرف میکردیم، آگاهی بخشی گسترده به جامعه را در دستور کار قرار میدادیم و... .