پاسخ به:بزرگترین مشاعره آنلاین اینترنتی جهان
تو خود ای شب جدایی چه شبی بدین درازی
بگذر که جان سعدی بگداخت از نهیبت
تو مشت فسرده زمینی
از درد ورم نموده یک چند
دنیی و عقبی به همدیگر ببین
در وجود این و آن حکمت نگر
روزگارست که گه عزت دهد گه خاردارد
چرخ بازیگر از این بازیچه ها بسیار دارد
راه پنهانی میخانه نداند همه کس
جز من و زاهد و شیخ و دوسه رسوای دگر