پاسخ به:بزرگترین مشاعره آنلاین اینترنتی جهان
در میخانه که باز است، چرا حافظ گفت:
دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند
دارم از زلف تو اسباب پریشانی جمع
ای سر زلف تو مجموع پریشانیها
شهریار
ای خــدای باعــطای باوفـــــا
رحم کــن بر عمر رفــته در جفـــــا
آدمی طرفه درختی است که در تربیتش
هر کوشش بشود باز همی باثمر است
تا ابد بوی محبت به مشامش نرسد
هر که خاک در میخانه به رخساره نرفت
امیرالمؤمنین عليه السلام
تباهى عقل، در فريب خوردن از نيرنگ هاست فَسادُ العَقلِ الاِغتِرارُ بِالخُدَعِ
غررالحكم، حدیث6552
تو نیکی کن به مسکین و تهیدست
که نیکی خود سبب گردد دعا را
پروین اعتصامی
افسرده ايم و خسته دل از هرچه هست و نيست
شايد به بوي زلف تو خور را دوا كنيم
محمد عزيزي
مکن ز غصه شکایت که در طریق طلب
به راحتی نرسید آنکه زحمتی نکشید
حافظ
در وفای عشق تو مشهور خوبانم چو شمع
شب نشین کوی سربازان ورندانم چو شمع
عارضش را به مثل ماه فلک نتوان گفت
نسبت دوست به هر بی سر و پا نتوان کرد
امام صادق عليه السلام دوست داشتن على، عبادت است حُبُّ عَلِيٍّ عِبادَةٌ تاريخ بغداد ج 12 ص 351
تو شبی در انتظاری ننشسته ای چه دانی
که چه شب گذشت بر منتظران نا شکیبت
سعدی
توی آسمون بی تو یه ستاره مونده تنها
یه ستاره که شاید نرسه به صبح فردا
به خدا اگه بمیرم نمیری از خاطر من
مثل یه گًل بهاری گًل من مسافر من
نباید بستن اندر چیز و کس دل
که دل برداشتن کاریست مشکل